به گزارش مشرق، چند روز پيش خبر برگزار نشدن جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت به دليل آنچه فقدان توليد فيلم دفاع مقدس و مقاومت عنوان شد، نگراني و تأسف سينماگران، نخبگان، رسانهها و ديگر افراد دلسوز و دغدغهمند را در پي داشت. خندهدارترين بهانه و مشكل ساختگي سينماي كشورمان براي توجيه كمكاريها در عدم توليد آثار حوزه مقاومت، مربوط به نداشتن سوژه مناسب و خوب است. اين مبحث يكي از بهتآورترين و البته تأسفانگيزترين موضوعات در توجيه كمكاريها است.
يكي از بكرترين نمونهها در اين زمينه كه در عين حال ميتواند يك پيشنهاد عالي براي ساخت اثري در اين زمينه هم باشد، مربوط به شهيد والامقام «عبدالرسول زرين» است. شهيد زرين يك تكتيرانداز بسيجي شهيد است كه به علت تبحر بالا در شكار نيروهاي بعثي و رشادتهاي زياد و براساس آنچه ثبت شده، توانسته است بيش از ۷۰۰ شليك موفق از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در كردستان تا عمليات خيبر داشته باشد.
اين شهيد دلاور بسيجي كه در ميان دشمنان بعثي به «صياد خميني» معروف بوده به خاطر انجام اقدامات خارقالعاده، اما واقعي بارها موجب تعجب و تحسين فرماندهان و همرزمانش ميشود. اين شهيد در مقايسه با نظايري مثل «كريس كيل» تكتيرانداز امريكايي كه چند وقت پيش فيلم آن توسط كلينت ايستوود ساخته شد، دلاوريها و اقدامات متهورانه بسياري انجام داده است كه هر كدام از آنها ميتواند به تنهايي و به صورت بالقوه يك فيلم سينمايي جذاب، دراماتيك و كاملاً مخاطبپسند باشد؛ البته به شرط اينكه كار به دست يك سينماگر كاربلد انجام شود نه كسي كه ميخواهد نام و ناني از قِبَلِ شهدا دربياورد.
شهيد عبدالرسول زرين متولد سال ۱۳۲۰ در استان كهگيلويه و بويراحمد است كه به عنوان بسيجي و در قالب لشكر پياده 14 امام حسين(عليهالسلام) اصفهان به جبهه ميرود. اين دلاور شهيد در عملياتهاي بسياري از جمله عمليات خيبر، عمليات بيتالمقدس، عمليات آفندي نصر، عمليات ثامنالائمه، عمليات طريقالقدس، عمليات والفجر مقدماتي و عمليات فتحالمبين شركت داشته است. در رابطه با دلاورمرديهاي اين بسيجي شهيد داستانهاي جذاب و هيجانانگيز بسياري نقل ميكنند كه برخي از آنها باعث شده از جانب فرماندهانش به القاب مختلف ملقب گردد. از جمله اين داستانها اين است كه شهيد زرين پس از آنكه به تنهايي يك تپه را كه يك گردان از پس آزادسازي آن برنيامده بود، تصرف ميكند از جانب حاجحسين خرازي يكي از سرداران بزرگ كشورمان به «گردان يكنفره» ملقب و معروف ميشود. در نمونه ديگر نيز اين شهيد به جهت شكار بعثيهاي زياد و به علت رعب و وحشتي كه در دل آنها ايجاد ميكند، «صياد خميني» لقب ميگيرد.
تصاوير زيادي از اين شهيد به دست امام خميني(رحمهالله عليه) به همراه شرح سلحشوريهايش ميرسد و وقتي اين شهيد بزرگوار به ديدار امام نايل ميشود بدون اينكه كسي وي را معرفي كند، ايشان او را شناخته و مورد تفقد قرار ميدهند. يكي از عكسهاي معروف شهيد عبدالرسول زرين كه در عمليات خيبر به شهادت ميرسد، تصويري از صورت خندان اين شهيد است در حاليكه قسمتي از گوش راستش كنده شده و در حال خونريزي است. اين تصوير مربوط به منطقه عملياتي بستان و لحظاتي است كه اين دلاور بسيجي و تكتيرانداز ايراني و يك تكتيرانداز عراقي كه تعدادي از رزمندگان را به شهادت رسانده، به صورت همزمان يكديگر را هدف قرار ميدهند كه گلوله تكتيرانداز بعث به گوش اين شهيد اصابت كرده و گلوله شهيد عبدالرسول زرين به سر آن بعثي اصابت ميكند.
در حاليكه دفاع مقدس هشت ساله كشورمان از نظر داستانپردازي، سرشار از سوژههاي بكر و بسيار جذاب است، همچنان برخي از نداشتن يا كمبود سوژه دراماتيك و مخاطبپسند صحبت ميكنند. همچنين اقدام افرادي مانند كاپيتان شهبازي، خلبان هواپيماي مسافربري حامل كمكهاي انساندوستانه كشورمان براي مردم مظلوم يمن كه موجب تحسين وي از جانب مقام معظم رهبري نيز گرديد؛ مورد غفلت و كجسليقگي مديران و مسئولان حوزه توليدات سينمايي كشورمان است. در صورتي كه خبر ميرسد آقاي كلينت ايستوود كارگردان فيلم «تكتيرانداز» درصدد ساخت فيلم تازهاي از يك خلبان هواپيماي مسافربري است كه با مهارتش جان مسافران يك پرواز را نجات ميدهد!
همه اين مباحث نشانگر اين مسئله است كه اگر نگاه مسئولان و مديران فرهنگي كشورمان نسبت به چنين حوزه استراتژيكي تغيير نكند و به جاي سرمايهگذاري روي فيلمهاي آپارتماني يا به راه انداختن جشنوارههاي بيخاصيت به فكر توليدات مؤثر و مخاطبپسند نباشند، روزگار و احوال سينما، توليداتش و جشنوارههاي مهم و استراتژيكي مثل جشنواره مقاومت چيزي غير از كسادي و تعطيلي نخواهد بود.
منبع : روزنامه جوان
يكي از بكرترين نمونهها در اين زمينه كه در عين حال ميتواند يك پيشنهاد عالي براي ساخت اثري در اين زمينه هم باشد، مربوط به شهيد والامقام «عبدالرسول زرين» است. شهيد زرين يك تكتيرانداز بسيجي شهيد است كه به علت تبحر بالا در شكار نيروهاي بعثي و رشادتهاي زياد و براساس آنچه ثبت شده، توانسته است بيش از ۷۰۰ شليك موفق از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در كردستان تا عمليات خيبر داشته باشد.
اين شهيد دلاور بسيجي كه در ميان دشمنان بعثي به «صياد خميني» معروف بوده به خاطر انجام اقدامات خارقالعاده، اما واقعي بارها موجب تعجب و تحسين فرماندهان و همرزمانش ميشود. اين شهيد در مقايسه با نظايري مثل «كريس كيل» تكتيرانداز امريكايي كه چند وقت پيش فيلم آن توسط كلينت ايستوود ساخته شد، دلاوريها و اقدامات متهورانه بسياري انجام داده است كه هر كدام از آنها ميتواند به تنهايي و به صورت بالقوه يك فيلم سينمايي جذاب، دراماتيك و كاملاً مخاطبپسند باشد؛ البته به شرط اينكه كار به دست يك سينماگر كاربلد انجام شود نه كسي كه ميخواهد نام و ناني از قِبَلِ شهدا دربياورد.
شهيد عبدالرسول زرين متولد سال ۱۳۲۰ در استان كهگيلويه و بويراحمد است كه به عنوان بسيجي و در قالب لشكر پياده 14 امام حسين(عليهالسلام) اصفهان به جبهه ميرود. اين دلاور شهيد در عملياتهاي بسياري از جمله عمليات خيبر، عمليات بيتالمقدس، عمليات آفندي نصر، عمليات ثامنالائمه، عمليات طريقالقدس، عمليات والفجر مقدماتي و عمليات فتحالمبين شركت داشته است. در رابطه با دلاورمرديهاي اين بسيجي شهيد داستانهاي جذاب و هيجانانگيز بسياري نقل ميكنند كه برخي از آنها باعث شده از جانب فرماندهانش به القاب مختلف ملقب گردد. از جمله اين داستانها اين است كه شهيد زرين پس از آنكه به تنهايي يك تپه را كه يك گردان از پس آزادسازي آن برنيامده بود، تصرف ميكند از جانب حاجحسين خرازي يكي از سرداران بزرگ كشورمان به «گردان يكنفره» ملقب و معروف ميشود. در نمونه ديگر نيز اين شهيد به جهت شكار بعثيهاي زياد و به علت رعب و وحشتي كه در دل آنها ايجاد ميكند، «صياد خميني» لقب ميگيرد.
تصاوير زيادي از اين شهيد به دست امام خميني(رحمهالله عليه) به همراه شرح سلحشوريهايش ميرسد و وقتي اين شهيد بزرگوار به ديدار امام نايل ميشود بدون اينكه كسي وي را معرفي كند، ايشان او را شناخته و مورد تفقد قرار ميدهند. يكي از عكسهاي معروف شهيد عبدالرسول زرين كه در عمليات خيبر به شهادت ميرسد، تصويري از صورت خندان اين شهيد است در حاليكه قسمتي از گوش راستش كنده شده و در حال خونريزي است. اين تصوير مربوط به منطقه عملياتي بستان و لحظاتي است كه اين دلاور بسيجي و تكتيرانداز ايراني و يك تكتيرانداز عراقي كه تعدادي از رزمندگان را به شهادت رسانده، به صورت همزمان يكديگر را هدف قرار ميدهند كه گلوله تكتيرانداز بعث به گوش اين شهيد اصابت كرده و گلوله شهيد عبدالرسول زرين به سر آن بعثي اصابت ميكند.
در حاليكه دفاع مقدس هشت ساله كشورمان از نظر داستانپردازي، سرشار از سوژههاي بكر و بسيار جذاب است، همچنان برخي از نداشتن يا كمبود سوژه دراماتيك و مخاطبپسند صحبت ميكنند. همچنين اقدام افرادي مانند كاپيتان شهبازي، خلبان هواپيماي مسافربري حامل كمكهاي انساندوستانه كشورمان براي مردم مظلوم يمن كه موجب تحسين وي از جانب مقام معظم رهبري نيز گرديد؛ مورد غفلت و كجسليقگي مديران و مسئولان حوزه توليدات سينمايي كشورمان است. در صورتي كه خبر ميرسد آقاي كلينت ايستوود كارگردان فيلم «تكتيرانداز» درصدد ساخت فيلم تازهاي از يك خلبان هواپيماي مسافربري است كه با مهارتش جان مسافران يك پرواز را نجات ميدهد!
همه اين مباحث نشانگر اين مسئله است كه اگر نگاه مسئولان و مديران فرهنگي كشورمان نسبت به چنين حوزه استراتژيكي تغيير نكند و به جاي سرمايهگذاري روي فيلمهاي آپارتماني يا به راه انداختن جشنوارههاي بيخاصيت به فكر توليدات مؤثر و مخاطبپسند نباشند، روزگار و احوال سينما، توليداتش و جشنوارههاي مهم و استراتژيكي مثل جشنواره مقاومت چيزي غير از كسادي و تعطيلي نخواهد بود.
منبع : روزنامه جوان