به گزارش مشرق، طبیعت برنامههای که مسئولان وزارت بهداشت در آن حضور پیدا میکنند باعث میشود به دلیل پرسیدن سئوالی، سوژه و یا مورد خاصی که تاکنون رسانهای نشده است از کلام آنان آشکار شود، بر همین منوال در یکی از برنامههای سلامت، از یکی از مسئولان وزارتخانه درباره مشکلات پیوند کلیه در کشور و علیالخصوص برای اتباع خارجی از جمله افغانستانی و عراقی سئوالی پرسیدیم که او با جدیت قابل تأملی عنوان میکند که شما چطور توقع دارید وقتی پشت بیمارستان فلان خیابان جنوب تهران یک فرد خارجی را بیاورند و از طریق قاچاق اعضا برایش پیوند بزنند و آخر هم آن فرد خارجی فوت کند و کلی گرفتاری برای کشور و سیستم سلامت ایجاد شود، حال باز ما بخواهیم به سمت پیوند برای خارجیها برویم.
وقتی واکنش خاص او را میبینی متوجه میشوی که آن مسئول با نگاهی دیگر به این مسئله میپردازد، بنابراین در برنامههای دیگر پیگیر این قضیه میشوی که اگر یک خارجی که بیشتر هم از اتباع حاشیه خلیج فارس هستند و با اهرم پول در ایران به دنبال پیوند اعضای بدن به هر طریقی هستند، تقصیر اتباع عراقی و افغانستانی که از اتباع کشورهای محتاج به خدمات پزشکی هستند و جز ایران پناهی ندارند، چیست؟
حتی طی سفری که به عراق میکنی متوجه میشوی که عراقیها به شدت نیازمند خدمات درمانی و پیوند هستند زیرا یکی از عمده بیماریهای آنان نیز مربوط به از دست دادن کلیه است و حتی با تمام گرفتاریهای که داشتند، تنها درخواستشان دریافت خدمات پزشکی ایران بود.
به هر حال پس از کِش و قوسهای فراوان و اضافه شدن تبصرهای به مصوبات شورای عالی پیوند که وزیر بهداشت ریاست آن را برعهده دارد، در نهایت پیوند دوباره اتباع افغانستانی در ایران آزاد میشود ولی با شروط! ... اتباع دیگر کشورها نیز باید پیوند آنان به صورت ویژه در شورای عالی پیوند تأیید شود، به هر حال با پیگیریها در اینباره گوشهای از مشکلات بیماران کشورهای همسایه و مسلمانان برطرف میشود.
آن مقام مسئول در همان روز و مصاحبه نخست درباره مشکلات پیوند اتباع افغانستانی و عراقی؛ اسم مکانی را آورد که آن بیمارستان در آن واقع شده بود، بنابراین پس از پایان ساعت کاری؛ گشت زنی در مناطق مختلف پایین شهر کار دائمیات میشود تا نشانی از آن بیمارستان پیدا کنی زیرا کسی در وزارت بهداشت اطلاعاتی در این زمینه ارائه نمیدهد.
پس از مدتی بیمارستان مورد نظر را پیدا میکنی، بر روی "در" ورودی بیمارستان پارچهای نصب کرده بودند با این مضمون که "درمانگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل است"، نکته قابل توجه دیگر این بیمارستان آن بود که عابر بانکی که در کنار این بیمارستان و از داخل ساختمان نصب شده بود به طور کامل پلمب و حتی با سیمان پوشیده شده بود، براین اساس شواهد حاکی از آن بود که بیمارستان زمان طویلالمدتی را در تعطیلی به سر خواهد برد.
بنابراین سریع از نقاط مختلف بیمارستان علیالخصوص مقابل "در" ورودی بیمارستان عکاسی میکنی تا به عنوان شواهد به آن مقام مسئول وزارت بهداشت نشان دهی تا صحت صحبتهایش نسبت به این بیمارستان را دریافت کنی. چند روز بعد در برنامهای دیگر در حوزه سلامت، عکس بیمارستان را از روی گوشی همراه به او نشان میدهی و او با دیدن عکس بیمارستان بدون اینکه سئوال خاصی بپرسی، درباره تخلفات این بیمارستان زبان به شکوائیه باز میکند و میگوید: تخلف بیمارستان «ر» به دلیل این بود که پیوند کلیه به صورت غیرقانونی برای غیر ایرانی انجام داده بود.
وی با پرداختن به چگونگی تعطیلی این بیمارستان عنوان کرد: حکم نهایی قاضی را اطلاع ندارم زیرا ما نمیتوانیم مرکز درمانی را تعطیل کنیم ولی میتوانیم شاکی باشیم که شکایت هم کردیم، هم از دست پزشک که محروم شد و هم از بیمارستان؛ ولی مدت تعطیلی این مرکز درمانی بستگی به حکم قاضی دارد.
... حالا وقتی از آن منطقه تهران عبور میکنی بیمارستانی را مشاهده میکنی که سکوت مرگباری بر آن حاکم است و دیگر تخصصهایی که در تابلوی این بیمارستان آمده است برای ارائه خدمت به بیماران بیمعنی است، زیرا این بیمارستان تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
وقتی واکنش خاص او را میبینی متوجه میشوی که آن مسئول با نگاهی دیگر به این مسئله میپردازد، بنابراین در برنامههای دیگر پیگیر این قضیه میشوی که اگر یک خارجی که بیشتر هم از اتباع حاشیه خلیج فارس هستند و با اهرم پول در ایران به دنبال پیوند اعضای بدن به هر طریقی هستند، تقصیر اتباع عراقی و افغانستانی که از اتباع کشورهای محتاج به خدمات پزشکی هستند و جز ایران پناهی ندارند، چیست؟
حتی طی سفری که به عراق میکنی متوجه میشوی که عراقیها به شدت نیازمند خدمات درمانی و پیوند هستند زیرا یکی از عمده بیماریهای آنان نیز مربوط به از دست دادن کلیه است و حتی با تمام گرفتاریهای که داشتند، تنها درخواستشان دریافت خدمات پزشکی ایران بود.
به هر حال پس از کِش و قوسهای فراوان و اضافه شدن تبصرهای به مصوبات شورای عالی پیوند که وزیر بهداشت ریاست آن را برعهده دارد، در نهایت پیوند دوباره اتباع افغانستانی در ایران آزاد میشود ولی با شروط! ... اتباع دیگر کشورها نیز باید پیوند آنان به صورت ویژه در شورای عالی پیوند تأیید شود، به هر حال با پیگیریها در اینباره گوشهای از مشکلات بیماران کشورهای همسایه و مسلمانان برطرف میشود.
آن مقام مسئول در همان روز و مصاحبه نخست درباره مشکلات پیوند اتباع افغانستانی و عراقی؛ اسم مکانی را آورد که آن بیمارستان در آن واقع شده بود، بنابراین پس از پایان ساعت کاری؛ گشت زنی در مناطق مختلف پایین شهر کار دائمیات میشود تا نشانی از آن بیمارستان پیدا کنی زیرا کسی در وزارت بهداشت اطلاعاتی در این زمینه ارائه نمیدهد.
پس از مدتی بیمارستان مورد نظر را پیدا میکنی، بر روی "در" ورودی بیمارستان پارچهای نصب کرده بودند با این مضمون که "درمانگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل است"، نکته قابل توجه دیگر این بیمارستان آن بود که عابر بانکی که در کنار این بیمارستان و از داخل ساختمان نصب شده بود به طور کامل پلمب و حتی با سیمان پوشیده شده بود، براین اساس شواهد حاکی از آن بود که بیمارستان زمان طویلالمدتی را در تعطیلی به سر خواهد برد.
بنابراین سریع از نقاط مختلف بیمارستان علیالخصوص مقابل "در" ورودی بیمارستان عکاسی میکنی تا به عنوان شواهد به آن مقام مسئول وزارت بهداشت نشان دهی تا صحت صحبتهایش نسبت به این بیمارستان را دریافت کنی. چند روز بعد در برنامهای دیگر در حوزه سلامت، عکس بیمارستان را از روی گوشی همراه به او نشان میدهی و او با دیدن عکس بیمارستان بدون اینکه سئوال خاصی بپرسی، درباره تخلفات این بیمارستان زبان به شکوائیه باز میکند و میگوید: تخلف بیمارستان «ر» به دلیل این بود که پیوند کلیه به صورت غیرقانونی برای غیر ایرانی انجام داده بود.
وی با پرداختن به چگونگی تعطیلی این بیمارستان عنوان کرد: حکم نهایی قاضی را اطلاع ندارم زیرا ما نمیتوانیم مرکز درمانی را تعطیل کنیم ولی میتوانیم شاکی باشیم که شکایت هم کردیم، هم از دست پزشک که محروم شد و هم از بیمارستان؛ ولی مدت تعطیلی این مرکز درمانی بستگی به حکم قاضی دارد.
... حالا وقتی از آن منطقه تهران عبور میکنی بیمارستانی را مشاهده میکنی که سکوت مرگباری بر آن حاکم است و دیگر تخصصهایی که در تابلوی این بیمارستان آمده است برای ارائه خدمت به بیماران بیمعنی است، زیرا این بیمارستان تا اطلاع ثانوی تعطیل است.