به گزارش مشرق، دلدادگان حضرت دوست چه شبها و روزها با کلماتی که از قافلهسالاران راه عشق آموختهاند، خدا را خواندهاند و صدا زدهاند. از جمله این کلمات ناب، دعاهای کوتاه و آسمانی روزهای ماه مبارک رمضان است که از ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) صادر شده است. این دعاها گرچه کوتاهند اما وقتی در بیان عارفی عامل جاری میشود آنگاه میبینی چگونه با هر فراز گویی رمزی گشوده میشود.
در و دیوار مسجد قندی تهران نیمه شبهای پر برکت ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۹ هجری قمری را در خاطر دارد که چگونه معارفی عمیق از روح بلند و متعالی عارف بزرگ، حجتالاسلام والمسلمین سید علی نجفی یزدی رحمة الله علیه در قالب الفاظ و کلمات و در حد درک مستمعین تنزل مییافت تا ماه آنان را نو کند و رمضانی دیگر برای آنان رقم زند.
بلندای معارف نهفته در هر فراز این دعاها آنگاه اندکی ملموستر و چشیدنیتر میشود که بدانی تمام این شرح، تنها حاصل یک پرده است که برداشته شده و تمام این بحر عمیق، سری از عشق است. آن بزرگوار خود میگوید: «از خداوند تقاضا میکردم که خدایا، به کرمت پردهای از این دعاها و اذکار برای ما بردار… خواب دیدم آفتاب از دریچههای مسجد تابید، داشتم قالب تهی میکردم… فقط در خواب متوجه شدم اگر عُشر یک پرده برداشته شود، این گونه میشود.»
«کتاب سری از عشق»، که توسط «موسسه فرهنگی مطالعاتی شمسالشموس» تدوین شده، مجموعه سخنرانیهای آن عارف وارسته است که اکثر آنها در باب دعا و توحید است و تأثیر نورانیت این شبهای پربرکت در فضای روحانی کلام پربار ایشان مشهود است.
آن بزرگوار که خود به تصریح استاد گرانقدرش آیتالله سید اسماعیل شفیعی(ره) «در توحید به اجتهاد رسیده بود»، غالبا سخنانش را با بحث توحیدی سنگینی شروع میکرد. میفرمود: «بدون توحید نمیتوانم شروع کنم. تا دلم آباد نشود، نمیتوانم چیزی به شما بدهم. شما هم فکر نکنید حرفهای توحیدی را متوجه نمیشوید. حرفِ توحید لفظ نیست، با فطرت و قلب سر وکار دارد، مثل بذری در دل مینشیند و بعدا خودش شکوفا میشود.»
او آمیختگی ولایت و توحید را به جان و دل دریافته بود. مباحث سنگین عرفان نظری را طوری بهسادگی مطرح میکرد که مشخص بود با تمام وجود آنها را لمس و تجربه کرده است. عشق به امیرالمومنین (ع) و حضرت اباعبدالله(ع) وجودش را لبریز کرده بود.
کمتر پیش میآمد صحبتی کند و به کربلا متصل نشود، نسوزد و نسوزاند و هنگام روضه خواندن، چهره برافروختهاش اشک مستمعین را سرازیر میکرد. به گونهای که انگار خود در صحنه عاشورا حضور داشته، دوشادوش اصحاب امام(ع) شمشیر زده و از یزیدیان زخم خورده بود.
بحثهای اعتقادی ایشان نیز اغلب به روضه حضرت سیدالشهدا(ع) ختم میشد و خود چنان گریه میکرد که گویا در چشمانش چشمه میجوشید. ایشان دعای هر روز را نیمه شب پیش از آن روز شرح و بسط میداد و این خود فرصتی مغتنم بود تا طالبان معرفت با شنیدن نکات دقیق مطرح شده در هر فراز، روزی متفاوت را برای خویش رقم بزنند. خود ایشان میفرماید: «خدا خواسته است دعای هر روز، شب آن روز عرض شود و توضیح داده شود که انشاءالله دلها آماده بشود و فردای این شبها، دعا با آمادگی خوانده شود. خدا اصلا شب را برای همین قرار داده است. شب مقدمۀ نهار است.» (ص ۶۷) به فرموده خودشان: «دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است.» (ص۵).
مطالعه این کتاب در این شبهای مبارک که موسم دعا و بهار نیایش است، می تواند افقی تازه پیش روی خوانندگان بگشاید و ماه مبارک رمضان و بهویژه لیالی قدر را بر آنان مبارکتر گرداند. علاقه مندان برای تهیه این کتاب می توانند با آقای علی فیض مدیر فروش موسسه مطالعاتی شمس الشموس و با تلفن ۰۹۱۲۵۳۵۶۹۱۷ و یا ۸۸۴۵۴۷۴۸ تماس حاصل فرمایند.
منبع: تبیان
در و دیوار مسجد قندی تهران نیمه شبهای پر برکت ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۹ هجری قمری را در خاطر دارد که چگونه معارفی عمیق از روح بلند و متعالی عارف بزرگ، حجتالاسلام والمسلمین سید علی نجفی یزدی رحمة الله علیه در قالب الفاظ و کلمات و در حد درک مستمعین تنزل مییافت تا ماه آنان را نو کند و رمضانی دیگر برای آنان رقم زند.
«کتاب سری از عشق»، که توسط «موسسه فرهنگی مطالعاتی شمسالشموس» تدوین شده، مجموعه سخنرانیهای آن عارف وارسته است که اکثر آنها در باب دعا و توحید است و تأثیر نورانیت این شبهای پربرکت در فضای روحانی کلام پربار ایشان مشهود است.
آن بزرگوار که خود به تصریح استاد گرانقدرش آیتالله سید اسماعیل شفیعی(ره) «در توحید به اجتهاد رسیده بود»، غالبا سخنانش را با بحث توحیدی سنگینی شروع میکرد. میفرمود: «بدون توحید نمیتوانم شروع کنم. تا دلم آباد نشود، نمیتوانم چیزی به شما بدهم. شما هم فکر نکنید حرفهای توحیدی را متوجه نمیشوید. حرفِ توحید لفظ نیست، با فطرت و قلب سر وکار دارد، مثل بذری در دل مینشیند و بعدا خودش شکوفا میشود.»
او آمیختگی ولایت و توحید را به جان و دل دریافته بود. مباحث سنگین عرفان نظری را طوری بهسادگی مطرح میکرد که مشخص بود با تمام وجود آنها را لمس و تجربه کرده است. عشق به امیرالمومنین (ع) و حضرت اباعبدالله(ع) وجودش را لبریز کرده بود.
کمتر پیش میآمد صحبتی کند و به کربلا متصل نشود، نسوزد و نسوزاند و هنگام روضه خواندن، چهره برافروختهاش اشک مستمعین را سرازیر میکرد. به گونهای که انگار خود در صحنه عاشورا حضور داشته، دوشادوش اصحاب امام(ع) شمشیر زده و از یزیدیان زخم خورده بود.
بحثهای اعتقادی ایشان نیز اغلب به روضه حضرت سیدالشهدا(ع) ختم میشد و خود چنان گریه میکرد که گویا در چشمانش چشمه میجوشید. ایشان دعای هر روز را نیمه شب پیش از آن روز شرح و بسط میداد و این خود فرصتی مغتنم بود تا طالبان معرفت با شنیدن نکات دقیق مطرح شده در هر فراز، روزی متفاوت را برای خویش رقم بزنند. خود ایشان میفرماید: «خدا خواسته است دعای هر روز، شب آن روز عرض شود و توضیح داده شود که انشاءالله دلها آماده بشود و فردای این شبها، دعا با آمادگی خوانده شود. خدا اصلا شب را برای همین قرار داده است. شب مقدمۀ نهار است.» (ص ۶۷) به فرموده خودشان: «دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است.» (ص۵).
منبع: تبیان