به گزارش مشرق، شبکه مستند، یکی از کانالهایی است که اگر در ساخت فیلمها و برنامه های آن دقت بیشتری شود و از مضامین محتوایی زیبا، خلاقانه و کاربردی هم بهرهمند شود براحتی میتواند بسیاری از مخاطبان را نه به عنوان مخاطبان گذرا بلکه به عنوان مخاطب دائمی با خود همراه کند. حالا این شبکه با آمدن محمد سرافراز شاهد تغییراتی شده که نخستین آن تغییر در پست مدیریتی شبکه مستند است. از این رو بسیاری در انتظارند تا ببینند که تغییرات فقط در حد تعویض نام و جایگزینی فردی با فردی دیگر است یا با شکل جدیدی از تولیدات و مستندسازی در ایران مواجه خواهیم شد.امیر تاجیک مدیر جدید شبکه مستند از جوانترین مدیران حال حاضر صدا و سیماست که در سالهای قبل به عنوان یک مستندساز فعالیت داشته است. اهمیت برنامههای مستند و تولیدات ضعیف سالهای اخیر این شبکه، ما را برآن داشت تا گفتوگویی با مدیر شبکه مستند داشته باشیم و از برنامه ها، رویکردها و سیاستهای تازه این شبکه بپرسیم .او در گپ و گفت صراحتاً از نابسامانی، شرایط نامساعد در عرصه تولید فیلمهای مستند این شبکه سخن گفت. مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
زمانی که شبکه مستند راه اندازی شد بسیاری بر این باور بودند که این شبکه میتواند به خانه دوم مستندسازان تبدیل شود اما به نظر میآید که هنوز با ایده آلها در شبکه مستند فاصله بسیار زیادی داریم.
شبکه مستند شروع خیلی خوبی داشت اما به مرور زمان در تعامل با مستندسازان دچار افت شد. این افت تحت شرایطی رخ داد و مدیران برای اینکه آنتن را پر کنند، برنامه های مستند طولانی مدت ساختند و روانه آنتن کردند. متأسفانه در آن دوره موضوعی که قابلیت یک برنامه یکساعته را داشت، 60 قسمت تولید می شد. مثلاً درباره رابطه ایران و انگلیس مستند 60 قسمتی تولید شد در حالی که دنبال کردن چنین برنامهایی از حوصله مخاطب خارج بود. اگر هم بخواهیم سطح کیفی آثار را بررسی کنیم وقتی بودجه یک برنامه یکساعته سطح الف تقسیم میشود در یک مجموعه60 قسمتی (د)، از نظر محتوایی و بصری و... افت میکند.
دغدغه پر کردن آنتن از سوی مدیران وقت شبکه مستند، رویکرد این شبکه را به سمتی برد که آثار طولانی مدت اما با کیفیت نازلی تولید شد. از بدو ورودم نخستین کاری که در دوره جدید انجام دادیم، این بود که دیگر برنامه طولانی مدت تولید نکنیم و جلوی این تولیدات را گرفتیم. شعار اولیه ما این بود که شبکه مستند، خانه مستندسازان ایران اسلامی شود. پس در قالب این شعار دامنه افرادی را که با ما کار میکردند گسترده کردیم. یعنی طیفهای فکری مختلف دعوت شدند تا بتوانیم از تجربههای آنها در جهت رشد کیفی شبکه استفاده کنیم.
کار دیگری که انجام دادیم در زمینه تولید بود. برخی مستند را به چشم تجارت نگاه میکردند و همین باعث شده تولید به دست افراد خاصی بیفتد، به طوری که در شبکه مستند به روی همه مستندسازان باز نبود. مثلاً فردی به عنوان تهیه کننده 10 پروژه را در دست میگرفت اما در دوره جدید مدیریتی صداوسیما از تأکیدات جناب سرافراز همین موضوع بود و جناب پورمحمدی نیز به جد موضوع را پیگیری میکنند که کارهای مختلف را افراد مختلف با تواناییهای متفاوت انجام دهند.
همین موضوع باعث شد تعداد زیادی از مستندسازانی که شاید یکبار هم گذرشان به صداوسیما نیفتاده بود، با ما همکاری کنند. در شبکه مستند به روی همه مستندسازان باز شد حالا شاید همه آنها با هم همفکر نباشند ولی همین حضورشان گام مهم و مؤثری است. البته ناگفته نماند که همه این موضوعات محدود به برنامه های من نیست و ما برای ارتقای سطح کیفی نیازمند کمک و یاری مستندسازان هستیم. یعنی آنها هم باید به شبکه مستند به چشم خانه شان نگاه کنند. اگرچه ما محدودیت بودجه داریم اما اگر همین منابع مالی را درست مدیریت کنیم میتوانیم آثار خوبی تولید کنیم و در زمنیه تغییر نگرش جامعه به برنامه های مستند گام درستی برداریم.
شما در دوره حضورتان در شبکه پرس تی وی مسئول خرید مستندهای غیرایرانی بودید. بنابراین حتماً با شبکه های مطرح و بزرگی در حوزه مستند ارتباطاتی داشتید. حالا در شبکه مستند چقدر از آن تعاملها استفاده میکنید و آیا شبکه مستند با شبکه های مستند مطرح مانند نشنال جئوگرافی تعامل و ارتباط برقرار میکند؟
علاوه بر اینکه مسئول خرید پرس تیوی بودم، مدیر تولید مستند آن شبکه هم بودم. در واقع وظیفه تأمین و تولید آن شبکه را برعهده داشتم. هدف اصلی شبکه مستند در حال حاضر پرداختن به موضوعات داخل کشور است ضمن اینکه به واسطه طیف گسترده مخاطب به موضوعات مهم بین المللی هم میپردازیم اما این را نباید فراموش کنیم که مسئولیت تأمین مستند در سازمان صداوسیما با اداره کل تأمین برنامه است و تنها کاری که انجام دادهایم این است که نظر موافق ریاست سازمان و معاونت سیما را جلب کنیم تا مستندها را با نظر موافق ما خریداری کنند. تعامل با شبکه های خارجی هم با تعریفی که ما در شبکه بابت پرداختن به موضوعات داخلی داریم، فعلاً و تا حد زیادی منافات دارد. با این حال با برخی از شبکه ها در تعامل هستیم و مثلاً برنامه به رنگ فوتبال که حدود 70 قسمت مستند از کشورهای مختلف است، نتیجه همان تعامل و روابطی است که شما اشاره کردید.
داشتن تجهیزات حرفهای از ملزومات مستندسازی است. یکی از این ملزومات داشتن دوربینهای حرفهای است که مستندسازان ما کمتر از آن بهرهمند هستند. برای این منظور برنامهای دارید؟
به واسطه ساختار تشکیلاتی که به ما رسیده، با دو نوع مستندساز روبهرو هستیم. مستندسازانی که کارمند صداوسیما هستند و برخی هم بیرون از سازمان فعالیت میکنند. برای آنهایی که بیرون فعالیت میکنند دفترچه تکینکی را آماده کردهایم که اگر میخواهند برای ما مستند بسازند از چه تجهیزاتی استفاده کنند و...
ب
رای کسانی که داخل سازمان کار میکنند هم تجهیزاتی را آماده کرده ایم. چند دوربین4k به شرکت سونی سفارش دادهایم و الان این دوربینها در اختیار مستندسازان قرار دارد.
گام دیگر ما این بود که آثاری که با تجهیزات خوبی که تولید شده است، چگونه روی آنتن برود. پخش شبکه مستند سنتی بود و با پیگیریهایی که انجام دادیم توانستیم یکی از به روزترین رژیهای صداوسیما را آماده کنیم. اخوان بهابادی و مهدی شعبانپور کمک بسیاری در این زمینه کردند تا به سمت پخش HD برویم.
میزان توجه مدیران نهادهای مختلف به شبکه مستند چگونه است؟
اصولا نهادهایی که برای بخش فرهنگی بودجه در نظر میگیرند ترجیح میدهند این بودجه را صرف آثار نمایشی از جمله فیلم و سریال کنند.
فکر پرداختن به مستند در کشور ما نهادینه نشده است. تلاش ما این است که دید مدیران را به این سمت ببریم که مستند یک حوزه تأثیرگذار باشد ولی این گامی است که شاید چندان به آن پرداخته نشده است.
تلویزیونهای موفق دنیا تا 70 درصد بودجهشان را صرف مستندسازی میکنند. این موضوع در تلویزیون ما هم چندان جدی گرفته نشده، اما خوشحالم که یکی از حمایتهایی که از طرف رئیس سازمان دریافت میکنیم این است که به چنین موردی بها داده شود. جناب سرافراز تأثیرات مستندسازی را بخوبی درک کرده اند.
در نشست خبری آثار شبکه مستند برای ماه مبارک رمضان از بودجه شبکه گله مند بودید. با وجود درک ریاست سازمان چرا بودجه رضایتبخش نیست؟
شاید اولین مخاطب شبکه مستند خود من باشم. مایل هستم وقتی برنامه های شبکه را دنبال میکنم آثار شاد، جذاب، متنوع و خلاق ببینم. این خلاقیت و جذاب بودن بهواسطه تولیدات خوب بهوجود میآید. یکی از مشکلاتی که در شبکه داشتیم و اشاره هم کردم، برنامه هایی با تعداد قسمت بالا ولی با کیفیت پایین بود.
الان جلوی چنین تولیداتی را گرفتیم و کارهای تک قسمتی با کیفیت میسازیم. از طرفی بخشی از کار ما بازپخش است. صرف دوباره پخش کردن یک اثر اتفاق بدی نیست اما به شرط اینکه اثر خوبی را روی آنتن بفرستید. شبکه سی ان ان شاید یک مستند را دهها بار در یک پروسه زمانی ششماهه پخش کند. بسیاری از شبکه های دیگر هم چنین کاری میکنند. شرط اول بازپخش این است که تولید خوب وجود داشته باشد اما چون ما از نظر تولیدات گذشته، دستمان خالی بود و آثار خیلی خوبی را پیدا نکردیم که بازپخش کنیم پس به سمت تولید آثاری رفتیم که اگر بازپخش هم شوند، برای مخاطب جذاب باشد و همین موضوع مشکل بودجه را برایمان ایجاد کرد. بحث این است که بودجهای که برایمان تصویب شده، در اختیارمان قرار بگیرد و با حمایتهای رئیس سازمان این موضوع در حال تحقق است.
شبکه مستند، بخشی از یک کل به نام سازمان صداوسیما است و میدانم که سازمان مشکل بودجه دارد. اما نباید به شکل جزیرهای همدیگر را ببینیم. شبکه مستند بخشی از صداوسیما و صداوسیما بخشی از نظام جمهوری اسلامی است. پس همه ما به هم مربوط هستیم حتی دولت هم از نظر بودجه دچار مشکلاتی است اما من میگویم باید داشته هایمان را کنار هم بگذاریم. گلایه من نسبت به بودجه که خدا را شکر بخشی از آن مرتفع شد، به دلیل این بود که از داشتههایمان نیز استفاد نمیکردیم. این تفکر که اغلب داشتههای مالی صداوسیما به سمت آثار نمایشی برود، برای من ثقیل است. ضمن اینکه دوست داشتم، اهمیت بیشتری به مستند و مستندسازان داده شود. این فکر باید نهادینه شود که مستند با آثار نمایشی تفاوت دارد. مستند این روزها اهمیت و جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در بحث رسانههای نوین نیز مستندهای کوتاه جایگاه بسیار خوبی بین مخاطبان دارند اما از این مقوله عقب افتادهایم. ما تلاش میکنیم استانداردها را رعایت کنیم یعنی بینالمللی فکر کنیم و ملی عمل کنیم.
همه اینها اهمیت مستند را نشان میدهد و اینکه باید در این حوزه با برنامه پیش برویم. هیچ سندی به عنوان برنامه بلندمدت برای مستند نداریم و این موضوع باید اصلاح شود. با وجود اینکه در کشور ما چندین نهاد در حوزه مستند فعال هستند، اما هیچکدام از آنها حمایتی را که لازم است از مستندسازان ندارند و ما میخواهیم این حمایت را بهوجود بیاوریم. بخشی به من مدیر شبکه برمیگردد بخشی به خود مستندسازان و بخشی هم به پیگیریهایی که باید انجام شود.
میگویند مردم ما بصری هستند اما بیشتر پای فیلم و سریال مینشینند تا یک اثر مستند!
شاید تعریف درستی از مستند ندارند.
تغییراتی که اشاره کردید چقدر به تغییر نگرش مردم میانجامد و اساساً چقدر در ساختار برنامهسازی در شبکه مستند تغییر ایجاد کردهاید تا آثاری تولید شود که مخاطب بیشتری هم داشته باشد؟
یکی از مشکلاتی که در این حوزه داریم و باید مرتفع شود، آن است که به حدی مستندسازان را محدود کردیم که برخی از آثار فقط قابلیت شرکت در برخی جشنوارهها را دارد. گویی حتماً باید چیزهایی در آن مستند قرار میدادند که فقط برای مخاطبان بینالمللی جذاب باشد. در این تغییر ساختار تلاش ما این بوده که به موضوعات جذابتری پرداخته شود. مثلاً در بحث طلاق در کشور ما کار جدی مستند تولید نشده است.
به نظرم سوژه باید جذاب باشد و مخاطب را به سمت خودش جلب کند. هدف باید تأثیرگذاری روی اکثریت جامعه داشته باشد و فقط یک قشر خاص را با خود درگیر نکند.
بنابراین ما در شبکه مستند به سمت موضوعاتی میرویم که کمتر به سراغش رفته باشند. مثلاً تعداد زیادی مستند درباره عمل بینی تولید شده اما این روزها چیزی به نام گوش الاغی مد شده که ما در حال تولید مستندی درباره آن هستیم یا برخی مستندهای اجتماعی میتوانند به دیدبازتر مسئولان کمک کنند. مثلاً مجموعه قهرمانان را داریم. این مستند درباره افرادی است که تعداد زیادی مدال و جایزه فراملی و ملی دارند اما الان دستفروشی میکنند و...
پس میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده نزدیک تعریف مردم درباره آثار مستند از رازبقا فراتر برود؟
بله، البته قشری هنوز هم هستند که مثلاً برنامه راز بقا را دوست دارند. این را هم بگویم در زمینه آثار نوستالژیک کارهایی را انجام میدهیم مثلاً پخش تصاویر و فیلمهای مستند قدیمی. اکنون که من با شما صحبت میکنم یک گزارش خبری از شهر یزد در سال 1353 در حال پخش از شبکه است. از آرشیو برای پیدا کردن این تصاویر قدیمی استفاده میکنیم. به هرحال ذائقه مخاطب را زمانی میتوانیم تغییر دهیم که تولیدات خوب باشد.
به نظر میرسد که شما به کار تبلیغاتی هم اهمیت میدهید. مثلاً در جلسه معرفی برنامههای نوروزی تنها شبکهای که به صورت یک کاتالوگ مدون برنامه هایش را به خبرنگاران ارائه داد، شبکه مستند بود یا برای برنامه هایتان در ماه مبارک رمضان نیز یک کاتالوگ آماده کردهاید.
ما یک رسانه بصری هستیم. رسانه های مکتوب و مجازی هم داریم. به نظرم باید همه داشته هایمان را کنار هم بگذاریم. این جزو تأکیدات رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری محترم نیز هست. ما یک توان و برد تبلیغاتی داریم و شما مطبوعات یک توان و برد تبلیغاتی. هرکدام نیز مخاطبان خودمان را داریم. مثلاً ممکن است که روزنامه شما به نقاطی از کشور برود که آنجا به شبکه مستند دسترسی نداشته باشند. هدف ما از تعامل این است که داده هایمان را تجمیع کنیم. ضمن اینکه تعامل و پاسخگویی به رسانه ها به بهبود روند کار کمک میکند و از فساد در کار جلوگیری میکند. همه جای دنیا نیز اینگونه است. هرچه یک مدیر پاسخگوتر باشد احتمال اینکه از او یک خطای مدیریتی سر بزند، کمتر میشود.
مستندسازی الان در روند برنامه های تلویزیونی جایگاه مهمی پیدا کرده است. اما گویا در کشور ما هنوز این موضوع جدی گرفته نشده است. نظر شما چیست؟
رئیس رسانه ملی خودش از حامیان و طرفداران مستند است. باید پذیرفت یک تغییر مدیریتی با برنامه های جدید در صداوسیما رخ داده است. رسانه ملی، نهاد کوچکی نیست و برای بیشتر اهمیت دادن به مستند زمان بیشتری لازم است. ما الان در دوره گذار هستیم. در دورهای که میشود آثار خوب و جذابی را تولید کنیم ضمن اینکه بخشهای دیگر سازمان نیز تأثیر مستند را ببینند. انجام این دو موضوع زمان میبرد اما طی چند ماه آینده اتفاقات خوبی خواهد افتاد.
مستند فقط بحث من نیست. در ایران سالانه حدود 3000 فیلم مستند تولید میشود. تعدادی از آنها وارد فضای مجازی میشوند و تعدادی هم مربوط به انجمن گسترش سینمای مستند و تجربی، شبکه مستند و... است. اگر بخواهیم دید را در سطح کلان مدیریتی تغییر دهیم، همانطور که اشاره کردم این است که تولید خوب و خلاق داشته باشیم.
شما جزو مدیران جوان سازمان صداوسیما هستید. از اعتمادی که مدیران به شما داشتند، هراسی نداشتید؟
اگرچه بعد از ورود به پستهای مدیریتی نتوانستم مستند بسازم اما خودم هم مستندساز هستم. من صفر تا صد این حرفه را میدانم حتی برخی کارهایم را خودم تصویربرداری و ادیت کردهام. جوایزی هم در حیطه مستند دارم. به هرحال مسئولیت همیشه سنگین است و از زمانی که مدیر شبکه مستند شدم کارم سنگینترشده و خانوادهام را کمتر میبینم اما همین گامهای مؤثر و نتیجه فعالیتها، برایم قوت قلب است. اعتمادی هم که شما اشاره کردید براحتی بهوجود نیامده است. من برای بهدست آوردن این اعتماد تلاش کردهام. اولین باری که در مرکز برونمرزی شاغل بودم، به عنوان دستیار تولید فعالیت میکردم. راهم را پله پله آمدم. اینگونه نبوده که از جایی به مدیریت سفارش شوم. در مجموعهای که جناب سرافراز فراهم کرده، آدمها میتوانند تواناییهایشان را بروز دهند و ایکاش در دیگر بخشهای کشورمان نیز چنین شرایطی مهیا میشد و کارمندان میدانستند اگر خوب کار کنند و خلاقیت به خرج دهند، حتماً دیده میشوند.
باز هم تأکید میکنم، مسئولیت سنگین است اما وقتی نتیجه کارهایتان را میبینید، به قول معروف خستگی از تنتان بیرون میآید خصوصاً که درشبکه مستند تلاش میکنیم برنامههایمان به درد مخاطب عام هم بخورد.
معمولاً مستند مخاطب خاص دارد. برای مخاطب عام داشتن مستند چه برنامه ای دارید؟
برای ما مهم است که بخش زیادی از جامعه برنامه هایمان را ببینند. خلاقیت هایی هم داشتیم مثلاً برگزاری جشنواره عکس سلفی که از اقصی نقاط کشور برایمان عکس ارسال کردند. کارهای خلاقانهای را شروع کردیم و امیدوارم بزودی نتایجش را ببینیم.
چشم انداز شبکه مستند را چگونه میبینید؟
با تداوم کارهایی که همکاران من در شبکه مستند انجام میدهند، به امید خدا تا چند ماه دیگر میتوانیم یک شبکه خلاق و جذاب داشته باشیم که باعث جذب مخاطبان زیادی شود.
منبع: روزنامه ایران
زمانی که شبکه مستند راه اندازی شد بسیاری بر این باور بودند که این شبکه میتواند به خانه دوم مستندسازان تبدیل شود اما به نظر میآید که هنوز با ایده آلها در شبکه مستند فاصله بسیار زیادی داریم.
شبکه مستند شروع خیلی خوبی داشت اما به مرور زمان در تعامل با مستندسازان دچار افت شد. این افت تحت شرایطی رخ داد و مدیران برای اینکه آنتن را پر کنند، برنامه های مستند طولانی مدت ساختند و روانه آنتن کردند. متأسفانه در آن دوره موضوعی که قابلیت یک برنامه یکساعته را داشت، 60 قسمت تولید می شد. مثلاً درباره رابطه ایران و انگلیس مستند 60 قسمتی تولید شد در حالی که دنبال کردن چنین برنامهایی از حوصله مخاطب خارج بود. اگر هم بخواهیم سطح کیفی آثار را بررسی کنیم وقتی بودجه یک برنامه یکساعته سطح الف تقسیم میشود در یک مجموعه60 قسمتی (د)، از نظر محتوایی و بصری و... افت میکند.
دغدغه پر کردن آنتن از سوی مدیران وقت شبکه مستند، رویکرد این شبکه را به سمتی برد که آثار طولانی مدت اما با کیفیت نازلی تولید شد. از بدو ورودم نخستین کاری که در دوره جدید انجام دادیم، این بود که دیگر برنامه طولانی مدت تولید نکنیم و جلوی این تولیدات را گرفتیم. شعار اولیه ما این بود که شبکه مستند، خانه مستندسازان ایران اسلامی شود. پس در قالب این شعار دامنه افرادی را که با ما کار میکردند گسترده کردیم. یعنی طیفهای فکری مختلف دعوت شدند تا بتوانیم از تجربههای آنها در جهت رشد کیفی شبکه استفاده کنیم.
کار دیگری که انجام دادیم در زمینه تولید بود. برخی مستند را به چشم تجارت نگاه میکردند و همین باعث شده تولید به دست افراد خاصی بیفتد، به طوری که در شبکه مستند به روی همه مستندسازان باز نبود. مثلاً فردی به عنوان تهیه کننده 10 پروژه را در دست میگرفت اما در دوره جدید مدیریتی صداوسیما از تأکیدات جناب سرافراز همین موضوع بود و جناب پورمحمدی نیز به جد موضوع را پیگیری میکنند که کارهای مختلف را افراد مختلف با تواناییهای متفاوت انجام دهند.
همین موضوع باعث شد تعداد زیادی از مستندسازانی که شاید یکبار هم گذرشان به صداوسیما نیفتاده بود، با ما همکاری کنند. در شبکه مستند به روی همه مستندسازان باز شد حالا شاید همه آنها با هم همفکر نباشند ولی همین حضورشان گام مهم و مؤثری است. البته ناگفته نماند که همه این موضوعات محدود به برنامه های من نیست و ما برای ارتقای سطح کیفی نیازمند کمک و یاری مستندسازان هستیم. یعنی آنها هم باید به شبکه مستند به چشم خانه شان نگاه کنند. اگرچه ما محدودیت بودجه داریم اما اگر همین منابع مالی را درست مدیریت کنیم میتوانیم آثار خوبی تولید کنیم و در زمنیه تغییر نگرش جامعه به برنامه های مستند گام درستی برداریم.
شما در دوره حضورتان در شبکه پرس تی وی مسئول خرید مستندهای غیرایرانی بودید. بنابراین حتماً با شبکه های مطرح و بزرگی در حوزه مستند ارتباطاتی داشتید. حالا در شبکه مستند چقدر از آن تعاملها استفاده میکنید و آیا شبکه مستند با شبکه های مستند مطرح مانند نشنال جئوگرافی تعامل و ارتباط برقرار میکند؟
علاوه بر اینکه مسئول خرید پرس تیوی بودم، مدیر تولید مستند آن شبکه هم بودم. در واقع وظیفه تأمین و تولید آن شبکه را برعهده داشتم. هدف اصلی شبکه مستند در حال حاضر پرداختن به موضوعات داخل کشور است ضمن اینکه به واسطه طیف گسترده مخاطب به موضوعات مهم بین المللی هم میپردازیم اما این را نباید فراموش کنیم که مسئولیت تأمین مستند در سازمان صداوسیما با اداره کل تأمین برنامه است و تنها کاری که انجام دادهایم این است که نظر موافق ریاست سازمان و معاونت سیما را جلب کنیم تا مستندها را با نظر موافق ما خریداری کنند. تعامل با شبکه های خارجی هم با تعریفی که ما در شبکه بابت پرداختن به موضوعات داخلی داریم، فعلاً و تا حد زیادی منافات دارد. با این حال با برخی از شبکه ها در تعامل هستیم و مثلاً برنامه به رنگ فوتبال که حدود 70 قسمت مستند از کشورهای مختلف است، نتیجه همان تعامل و روابطی است که شما اشاره کردید.
داشتن تجهیزات حرفهای از ملزومات مستندسازی است. یکی از این ملزومات داشتن دوربینهای حرفهای است که مستندسازان ما کمتر از آن بهرهمند هستند. برای این منظور برنامهای دارید؟
به واسطه ساختار تشکیلاتی که به ما رسیده، با دو نوع مستندساز روبهرو هستیم. مستندسازانی که کارمند صداوسیما هستند و برخی هم بیرون از سازمان فعالیت میکنند. برای آنهایی که بیرون فعالیت میکنند دفترچه تکینکی را آماده کردهایم که اگر میخواهند برای ما مستند بسازند از چه تجهیزاتی استفاده کنند و...
ب
رای کسانی که داخل سازمان کار میکنند هم تجهیزاتی را آماده کرده ایم. چند دوربین4k به شرکت سونی سفارش دادهایم و الان این دوربینها در اختیار مستندسازان قرار دارد.
گام دیگر ما این بود که آثاری که با تجهیزات خوبی که تولید شده است، چگونه روی آنتن برود. پخش شبکه مستند سنتی بود و با پیگیریهایی که انجام دادیم توانستیم یکی از به روزترین رژیهای صداوسیما را آماده کنیم. اخوان بهابادی و مهدی شعبانپور کمک بسیاری در این زمینه کردند تا به سمت پخش HD برویم.
میزان توجه مدیران نهادهای مختلف به شبکه مستند چگونه است؟
اصولا نهادهایی که برای بخش فرهنگی بودجه در نظر میگیرند ترجیح میدهند این بودجه را صرف آثار نمایشی از جمله فیلم و سریال کنند.
فکر پرداختن به مستند در کشور ما نهادینه نشده است. تلاش ما این است که دید مدیران را به این سمت ببریم که مستند یک حوزه تأثیرگذار باشد ولی این گامی است که شاید چندان به آن پرداخته نشده است.
تلویزیونهای موفق دنیا تا 70 درصد بودجهشان را صرف مستندسازی میکنند. این موضوع در تلویزیون ما هم چندان جدی گرفته نشده، اما خوشحالم که یکی از حمایتهایی که از طرف رئیس سازمان دریافت میکنیم این است که به چنین موردی بها داده شود. جناب سرافراز تأثیرات مستندسازی را بخوبی درک کرده اند.
در نشست خبری آثار شبکه مستند برای ماه مبارک رمضان از بودجه شبکه گله مند بودید. با وجود درک ریاست سازمان چرا بودجه رضایتبخش نیست؟
شاید اولین مخاطب شبکه مستند خود من باشم. مایل هستم وقتی برنامه های شبکه را دنبال میکنم آثار شاد، جذاب، متنوع و خلاق ببینم. این خلاقیت و جذاب بودن بهواسطه تولیدات خوب بهوجود میآید. یکی از مشکلاتی که در شبکه داشتیم و اشاره هم کردم، برنامه هایی با تعداد قسمت بالا ولی با کیفیت پایین بود.
الان جلوی چنین تولیداتی را گرفتیم و کارهای تک قسمتی با کیفیت میسازیم. از طرفی بخشی از کار ما بازپخش است. صرف دوباره پخش کردن یک اثر اتفاق بدی نیست اما به شرط اینکه اثر خوبی را روی آنتن بفرستید. شبکه سی ان ان شاید یک مستند را دهها بار در یک پروسه زمانی ششماهه پخش کند. بسیاری از شبکه های دیگر هم چنین کاری میکنند. شرط اول بازپخش این است که تولید خوب وجود داشته باشد اما چون ما از نظر تولیدات گذشته، دستمان خالی بود و آثار خیلی خوبی را پیدا نکردیم که بازپخش کنیم پس به سمت تولید آثاری رفتیم که اگر بازپخش هم شوند، برای مخاطب جذاب باشد و همین موضوع مشکل بودجه را برایمان ایجاد کرد. بحث این است که بودجهای که برایمان تصویب شده، در اختیارمان قرار بگیرد و با حمایتهای رئیس سازمان این موضوع در حال تحقق است.
شبکه مستند، بخشی از یک کل به نام سازمان صداوسیما است و میدانم که سازمان مشکل بودجه دارد. اما نباید به شکل جزیرهای همدیگر را ببینیم. شبکه مستند بخشی از صداوسیما و صداوسیما بخشی از نظام جمهوری اسلامی است. پس همه ما به هم مربوط هستیم حتی دولت هم از نظر بودجه دچار مشکلاتی است اما من میگویم باید داشته هایمان را کنار هم بگذاریم. گلایه من نسبت به بودجه که خدا را شکر بخشی از آن مرتفع شد، به دلیل این بود که از داشتههایمان نیز استفاد نمیکردیم. این تفکر که اغلب داشتههای مالی صداوسیما به سمت آثار نمایشی برود، برای من ثقیل است. ضمن اینکه دوست داشتم، اهمیت بیشتری به مستند و مستندسازان داده شود. این فکر باید نهادینه شود که مستند با آثار نمایشی تفاوت دارد. مستند این روزها اهمیت و جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در بحث رسانههای نوین نیز مستندهای کوتاه جایگاه بسیار خوبی بین مخاطبان دارند اما از این مقوله عقب افتادهایم. ما تلاش میکنیم استانداردها را رعایت کنیم یعنی بینالمللی فکر کنیم و ملی عمل کنیم.
همه اینها اهمیت مستند را نشان میدهد و اینکه باید در این حوزه با برنامه پیش برویم. هیچ سندی به عنوان برنامه بلندمدت برای مستند نداریم و این موضوع باید اصلاح شود. با وجود اینکه در کشور ما چندین نهاد در حوزه مستند فعال هستند، اما هیچکدام از آنها حمایتی را که لازم است از مستندسازان ندارند و ما میخواهیم این حمایت را بهوجود بیاوریم. بخشی به من مدیر شبکه برمیگردد بخشی به خود مستندسازان و بخشی هم به پیگیریهایی که باید انجام شود.
میگویند مردم ما بصری هستند اما بیشتر پای فیلم و سریال مینشینند تا یک اثر مستند!
شاید تعریف درستی از مستند ندارند.
تغییراتی که اشاره کردید چقدر به تغییر نگرش مردم میانجامد و اساساً چقدر در ساختار برنامهسازی در شبکه مستند تغییر ایجاد کردهاید تا آثاری تولید شود که مخاطب بیشتری هم داشته باشد؟
یکی از مشکلاتی که در این حوزه داریم و باید مرتفع شود، آن است که به حدی مستندسازان را محدود کردیم که برخی از آثار فقط قابلیت شرکت در برخی جشنوارهها را دارد. گویی حتماً باید چیزهایی در آن مستند قرار میدادند که فقط برای مخاطبان بینالمللی جذاب باشد. در این تغییر ساختار تلاش ما این بوده که به موضوعات جذابتری پرداخته شود. مثلاً در بحث طلاق در کشور ما کار جدی مستند تولید نشده است.
به نظرم سوژه باید جذاب باشد و مخاطب را به سمت خودش جلب کند. هدف باید تأثیرگذاری روی اکثریت جامعه داشته باشد و فقط یک قشر خاص را با خود درگیر نکند.
بنابراین ما در شبکه مستند به سمت موضوعاتی میرویم که کمتر به سراغش رفته باشند. مثلاً تعداد زیادی مستند درباره عمل بینی تولید شده اما این روزها چیزی به نام گوش الاغی مد شده که ما در حال تولید مستندی درباره آن هستیم یا برخی مستندهای اجتماعی میتوانند به دیدبازتر مسئولان کمک کنند. مثلاً مجموعه قهرمانان را داریم. این مستند درباره افرادی است که تعداد زیادی مدال و جایزه فراملی و ملی دارند اما الان دستفروشی میکنند و...
پس میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده نزدیک تعریف مردم درباره آثار مستند از رازبقا فراتر برود؟
بله، البته قشری هنوز هم هستند که مثلاً برنامه راز بقا را دوست دارند. این را هم بگویم در زمینه آثار نوستالژیک کارهایی را انجام میدهیم مثلاً پخش تصاویر و فیلمهای مستند قدیمی. اکنون که من با شما صحبت میکنم یک گزارش خبری از شهر یزد در سال 1353 در حال پخش از شبکه است. از آرشیو برای پیدا کردن این تصاویر قدیمی استفاده میکنیم. به هرحال ذائقه مخاطب را زمانی میتوانیم تغییر دهیم که تولیدات خوب باشد.
به نظر میرسد که شما به کار تبلیغاتی هم اهمیت میدهید. مثلاً در جلسه معرفی برنامههای نوروزی تنها شبکهای که به صورت یک کاتالوگ مدون برنامه هایش را به خبرنگاران ارائه داد، شبکه مستند بود یا برای برنامه هایتان در ماه مبارک رمضان نیز یک کاتالوگ آماده کردهاید.
ما یک رسانه بصری هستیم. رسانه های مکتوب و مجازی هم داریم. به نظرم باید همه داشته هایمان را کنار هم بگذاریم. این جزو تأکیدات رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری محترم نیز هست. ما یک توان و برد تبلیغاتی داریم و شما مطبوعات یک توان و برد تبلیغاتی. هرکدام نیز مخاطبان خودمان را داریم. مثلاً ممکن است که روزنامه شما به نقاطی از کشور برود که آنجا به شبکه مستند دسترسی نداشته باشند. هدف ما از تعامل این است که داده هایمان را تجمیع کنیم. ضمن اینکه تعامل و پاسخگویی به رسانه ها به بهبود روند کار کمک میکند و از فساد در کار جلوگیری میکند. همه جای دنیا نیز اینگونه است. هرچه یک مدیر پاسخگوتر باشد احتمال اینکه از او یک خطای مدیریتی سر بزند، کمتر میشود.
مستندسازی الان در روند برنامه های تلویزیونی جایگاه مهمی پیدا کرده است. اما گویا در کشور ما هنوز این موضوع جدی گرفته نشده است. نظر شما چیست؟
رئیس رسانه ملی خودش از حامیان و طرفداران مستند است. باید پذیرفت یک تغییر مدیریتی با برنامه های جدید در صداوسیما رخ داده است. رسانه ملی، نهاد کوچکی نیست و برای بیشتر اهمیت دادن به مستند زمان بیشتری لازم است. ما الان در دوره گذار هستیم. در دورهای که میشود آثار خوب و جذابی را تولید کنیم ضمن اینکه بخشهای دیگر سازمان نیز تأثیر مستند را ببینند. انجام این دو موضوع زمان میبرد اما طی چند ماه آینده اتفاقات خوبی خواهد افتاد.
مستند فقط بحث من نیست. در ایران سالانه حدود 3000 فیلم مستند تولید میشود. تعدادی از آنها وارد فضای مجازی میشوند و تعدادی هم مربوط به انجمن گسترش سینمای مستند و تجربی، شبکه مستند و... است. اگر بخواهیم دید را در سطح کلان مدیریتی تغییر دهیم، همانطور که اشاره کردم این است که تولید خوب و خلاق داشته باشیم.
شما جزو مدیران جوان سازمان صداوسیما هستید. از اعتمادی که مدیران به شما داشتند، هراسی نداشتید؟
اگرچه بعد از ورود به پستهای مدیریتی نتوانستم مستند بسازم اما خودم هم مستندساز هستم. من صفر تا صد این حرفه را میدانم حتی برخی کارهایم را خودم تصویربرداری و ادیت کردهام. جوایزی هم در حیطه مستند دارم. به هرحال مسئولیت همیشه سنگین است و از زمانی که مدیر شبکه مستند شدم کارم سنگینترشده و خانوادهام را کمتر میبینم اما همین گامهای مؤثر و نتیجه فعالیتها، برایم قوت قلب است. اعتمادی هم که شما اشاره کردید براحتی بهوجود نیامده است. من برای بهدست آوردن این اعتماد تلاش کردهام. اولین باری که در مرکز برونمرزی شاغل بودم، به عنوان دستیار تولید فعالیت میکردم. راهم را پله پله آمدم. اینگونه نبوده که از جایی به مدیریت سفارش شوم. در مجموعهای که جناب سرافراز فراهم کرده، آدمها میتوانند تواناییهایشان را بروز دهند و ایکاش در دیگر بخشهای کشورمان نیز چنین شرایطی مهیا میشد و کارمندان میدانستند اگر خوب کار کنند و خلاقیت به خرج دهند، حتماً دیده میشوند.
باز هم تأکید میکنم، مسئولیت سنگین است اما وقتی نتیجه کارهایتان را میبینید، به قول معروف خستگی از تنتان بیرون میآید خصوصاً که درشبکه مستند تلاش میکنیم برنامههایمان به درد مخاطب عام هم بخورد.
معمولاً مستند مخاطب خاص دارد. برای مخاطب عام داشتن مستند چه برنامه ای دارید؟
برای ما مهم است که بخش زیادی از جامعه برنامه هایمان را ببینند. خلاقیت هایی هم داشتیم مثلاً برگزاری جشنواره عکس سلفی که از اقصی نقاط کشور برایمان عکس ارسال کردند. کارهای خلاقانهای را شروع کردیم و امیدوارم بزودی نتایجش را ببینیم.
چشم انداز شبکه مستند را چگونه میبینید؟
با تداوم کارهایی که همکاران من در شبکه مستند انجام میدهند، به امید خدا تا چند ماه دیگر میتوانیم یک شبکه خلاق و جذاب داشته باشیم که باعث جذب مخاطبان زیادی شود.
منبع: روزنامه ایران