بدون شک، همانطور که در مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی آمده است تئاتر مقوم فرهنگ و بسترساز ارتقاء فرهنگ عمومی جامعه بوده و توجه به این امر جزو اولویتهای بنیاد رودکی و بخشهای زیرمجموعه آن است.
از آنجایی که تئاتر تلاشی در راستای تجلی آرمانهای اخلاقی و ارزشهای والای انسانی است و از ابتدای تاریخ تا کنون رسالت نقد آسیبهای اجتماعی و مقابله با بداخلاقیها و بدطینتیها را بر عهده داشته است، بنیاد رودکی، آنچه در بیانیه کانون کارگردانان خانه تئاتر آمده است را درد دلی مشفقانه و دلسوزانه میداند که قابل تأمل و مُداقه است. اما برای شفافسازی وضعیت موجود بهتر است که از چند منظر مورد بررسی قرار گیرد.
نخست این که بنیاد رودکی با این باور که هنر نمایش، هنر فاخر و عرصه فعالیت فرهیختگان است و با حضور پرشور مخاطبان معنا مییابد، در سیاستهای کلان خود به هیچوجه به دنبال کسب درآمد یا فروش بیشتر در این حوزه نبوده است اما در مشورت با کارشناسان حوزه تئاتر، اهالی صنف و اقتصادانان برجسته، مسئلهی جدی و مهم «اقتصاد تئاتر و مدیریت منطقی هزینه ها» را همواره در دستور کار داشته است؛ چرا که امروزه تأمین منابع مالیِ تولید یک اثر و از سوی دیگر هزینه های جاری حفظ و نگهداری تالارها جزو دغدغه های جدی گروههای نمایشی و مدیران فرهنگی است.
با همین رویکرد، حمایت و پشتیبانی از پیشکسوتان باسابقه و دارای حسن شهرت هنری در کنار توجه به جوانهای خلاق و با انگیزه مهمترین دغدغهی بنیاد رودکی است. لذا طی دو سال گذشته این بنیاد همیشه به عنوان همراه و حامی در کنار هنرمندان معتبری چون آقایان هادی مرزبان، بهمن فرمانآرا، محمد رحمانیان، حمیدرضا نعیمی، خانم پری صابری و... در تالار وحدت بوده و توجه ویژهای نیز به نسل جدید همچون کوروش زارعی، افسانه ماهیان، رضا ثروتی، آروند دشت آرای، یاسر خاسب، ابراهیم پشتکوهی، ایمان اسکندری، مرتضی میرمنتظمی، مهدی شجاعی و... داشته است. البته تشخیص و تببین این نکته که چرا برخی از این آثار علیرغم حمایتهای لازم با شکست در جلب نظر منتقدین و جذب مخاطبین مواجه هستند نیازمند یک تحلیل کامل جامعه شناختی است.
تالار وحدت در طی برنامه های زمانبندی خود در زمینه تئاتر، با فضاهای خالی مواجه میشود که بسیار کمتر از زمانهای متعارف (45 تا 60 اجرا و...) است که گروههای حرفهای معمولاً امکان و تمایلی به اجرا در این مدت کوتاه ندارند، به همین دلیل درخواستهای رسیده را که متناسب با همین فضای کاری هستند بررسی نموده و با شرط حفظ حداقلی شأن تالار مربوطه نسبت به اجرای اثر تصمیمگیری مینماید. نمایش مورد اشاره در این بیانیه نیز در همین قالب به روی صحنه رفته و قمیت بلیط آن نیز با توجه به بازهی زمانی، تعداد مخاطب و هزینههای گروه تعیین گردیده است.
نکته دیگری که به خوبی در بیانیه مذکور به آن اشاره شده است، فاصله به وجود آمده بین هنرمندان و نهادهای صنفی این حوزه با بخشهای اجرایی و تصمیمگیر است. لذا بنیاد رودکی با اذعان به همین مشکل آمادگی دارد تا در کمیته های تخصصی با مشارکت انجمنهای صنفی مربوطه نسبت به بهینهسازی وضعیت موجود اقدام نماید.
در همین راستا و با توجه به ضرورت نگاه کارشناسی در حوزه مدیریت تئاتر، بنیاد رودکی مدیریت جامعی در حوزه تئاتر ایجاد نموده تا بتواند با آسیب شناسی گذشته نسبت به تدوین برنامه جامعی در بخشهای اجرایی و علمی پژوهشی اقدام نماید که جزییات این برنامه ها متعاقباً اعلام خواهد شد، که صد البته این مهم با همکاری و مشارکت اهالی تئاتر و نهادهای صنفی مرتبط اثربخشتر خواهد بود.
در انتها یادآور میشود بنیاد رودکی به عنوان مجموعهای که رسالت خود را ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه و هنر والای تئاتر و خدمت رسانی هرچه بیشتر به هنرمندان این رشته میداند، دست یاری به سوی همه فرهیختگان دراز می نماید. باشد که با هماهنگی و همدلی مشکلات موجود یکی پس از دیگری مرتفع گردیده و تئاتر کشور به بالندگی خود بیش از پیش ادامه دهد.