ایکر فرناندز کاسیاس ملقب به ایکر مقدس، در 2 می 1981 در مادرید به دنیا آمد. فوتبال را به طور حرفهای در سال 1989 از تیم نوجوانان باشگاه رئال مادرید آغاز کرد و در سال 1999 به تیم اصلی رسید. در تیم نوجوانان به او لقب "کارخانه" داده بودند. در 27 نوامبر وقتی 16 ساله بود، به تیم اصلی دعوت شد تا در مقابل روزنبرگ درلیگ قهرمانان اروپا بازی کند. در سال 2000، وقتی در فینال بازیها به جای سزار مصدوم در مقابل والنسیا قرار گرفت، به عنوان جوانترین دروازهبان تاریخ فوتبال در یک فینال اروپایی شناخته شد. درخشش او فقط با 19 سال در آن بازی، موجب برد 3 بر 0 و قهرمانی رئال مادرید شد.
او سالهای بعد به ستارهای در دنیای فوتبال بدل شد که شاید هیچگاه تصورش را هم نمیکرد. با قهرمان شدن رئال مادرید در جام جهانی باشگاه های جهان در دسامبر ۲۰۱۴، ایکر کاسیاس به یک رکورد منحصر به فرد دست یافت.کاسیاس، در هفتصدمین بازی خود با پیراهن رئال مادرید، به یک افتخار دیگر نائل شد و با بالای سر بردن جام جهانی باشگاهها به اولین فوتبالیست در تاریخ بدل شد که به تمام افتخارات موجود در سطح باشگاهی و ملی دست یافته است. کاسیاس با رئال، فاتح 4 لیگ قهرمانان، 5 لالیگا، 3 کوپا دل ری، 4 سوپر کاپ اسپانیا و یک قهرمانی باشگاههای جهان شده و با تیم ملی اسپانیا نیز یک قهرمانی جام جهانی (2010) و 2 قهرمانی جام ملتهای اروپا (2008 و 2012) را فتح کرد. از افتخارات دیگر وی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
* دستکش طلای برترین دروازبان قرن ۲۱ از دیدگاه یوفا :Winer The Best Goalkeeper In 21 Century
* در مجموع جایزه برترین دروازبان سال فیفا: FIFA/Fifpro World's best goalkeeper: پنج بار از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳
* جایزه Bravo Award: یک بار ۲۰۰۰
* جایزه Don Balón Award for Breakthrough Player of the Year: یک بار ۲۰۰۰
* جایزه Zamora Trophy: یک بار ۰۸-۲۰۰۷
* جایزه FIFPro World XI: دو بار ۰۹-۲۰۰۸ و ۰۸-۲۰۰۷
* جایزه IFFHS Best Goalkeeper: پنج بار ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲
* جایزه LFP best goalkeeper: یک بار ۰۹-۲۰۰۸
* جایزه FIFA/Fifpro World's best goalkeeper: یک بار ۰۹-۲۰۰۸
* جایزه FIFA World Cup Golden Glove: یک بار ۲۰۱۰
تیمهای منتخب:
* عضور تیم سال از طرف UEFA: شش بار ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲
* عضور تیم سال از طرف ESM: یک بار: ۰۸-۲۰۰۷
* عضور تیم منتخب رقابتهای یورو ۲۰۰۸
* عضور تیم سال از طرف FIFA.com: یک بار ۰۹-۲۰۰۸
* عضو تیم منتخب جام جهانی ۲۰۱۰
تو آقای خاص هستی!
در روز 1 دسامبر 1998 در استادیوم ناسیونال توکیو در ژاپن، کاسیاس جوان خیلی آرام روی نیمکت نشسته بود. آن شب رئال در فینال جام بین قاره ای به مصاف واسکودوگاما رفت و نتیجه 1-1 بود. در فاصله ده دقیقه به پایان ، استرس بالا بود. بالاخره این رائول بود که با یک گل تماشایی طلسم را شکست تا کاسیاس اولین جام دوران ورزشی خود را بدست بیاورد و اسطورگی خود را آغاز کند.
24 می 2000: در استادیوم سن دنیس در پاریس ، کاسیاس تبدیل به جوان ترین دروازه بان تاریخ شده بود که در فینال چمپیونزلیگ بازی می کرد. او در آن زمان 19 سال و 4 روز سن داشت که رئال پیروز شد و ایکر علیرغم بی تجربگی درخشید تا دومین جام باشگاهی عمرش را بدست بیاورد. این اولینجامی بود که خودش هم در میدان بود.
26 می 2001: در استادیوم برنابئو ، رئال مادرید با حضور دل بوسکه روی نیمکت و پرز روی سکوها توانست که قهرمان لیگ شود که این اولین قهرمانی ایکر بود. رئال پنج گل به آلاوس زد تا اولین جام پرز بدست بیاید. کاسیاس بخشی از تیم کهکشانی ها بود اما خودش را کهکشانی نمی دانست و می گفت :” من کهکشانی نیستم ، مستولزی هستم!”
23 می 2002: ایکر در همپدن پارک در نهمین قهرمانی اروپایی رئال نش داشت. در فاصله نیم اسعت تا بازی ، کاسیاس روی نیمکت بود اما سزار مصدوم شد و ایکر وارد زمین شد. سن ایکر در آن بازی توپگیری های بی نظیری داشت و خوش درخشید. او در پنج دقیقه پایانی شاهکار کرد و در عرض یک دقیقه سه توپگیری مهار نشدنی داشت. کمی بعد سوپرجام اروپا و جام ب قاره ای را برد و سال بعدش باز هم لالیگا و سوپرجام اسپانیا را بدست آورد . با حضور کاپلو و شوستر ، ایکر باز هم جامهایی را برد تا آن که مرینیو دوباره برگشت . سال اولش با پلگرینی بدون جام بود و پس از آن مورینیو آمد.
20 آوریل 2011: در استادیوم مستایای والنسیا ، کاسیاس به عنوان کاپیتان کوپا دل ری را بالای سر برد و تنها جامی که کم داشت را بدست آورد. رئال مادرید در آن بازی بر بارسا غلبه کرد و ایکر یک توپگیری باورنکردنی مقابل اینیستا داشت. دو سال بعد ایکر مقابل بارسا دوباره کوپا را برد.
24 می 2014: در استادیوم دالوز ، کاسیاس با یک اشتباه مهلک نزدیک بود که باعث تقدیم شدن جام به اتلتیکو شود اما بازی به وقت اضافه کشیده شد و رئال توانست دسیما را ببرد. ایکر در آن بازی نصف زمین را دوید تا راموس را بغل کند
آغاز یک پایان
پرز دیگر نمیتواند بهترین مدیر تاریخ رئال مادرید باشد و این رویا و سودایی بیش برای او نخواهد بود. نمیدانم آیا اکنون چگونه باید به سیر حوادث و در اوج آن کوچ غریبانه کاسیاس نگاه کرد؟ شاید حقیقت این است که بزرگترین شاهکار مدیر باشگاه که از قضا مالک شرکت عمرانی ACSهم هست، اسطورهکشی او بوده نه هنر رفاقت با ستارههایش؛ و اتفاقا از همین رو، نتیجه 12 سال مدیریت در باشگاه 6 سال بدون جام بوده است.
تخریب و زوال کاسیاس در رئال مادرید را حقیقتا نمیتوان پروژه از پیش
تعیینشده خواند. قصه به لجبازی ژوزه مورینیوی پرتغالی با وی برمیگردد. ایکر، به
دو دلیل نزد مورینیو منفور شد. اول اینکه، یک بار به همراه راموس به نمایندگی از کل
تیم به نزد پرز رفت و اعلام کرد که در صورت ماندن مربی پرتغالی در فصل 14-2013 اکثر
ستارگان از تیم جدا میشوند، و همین امر منجر شد به آن ضربه پای مشکوک آربلوا (که پیوسته دل خوشی از ایکر نداشته است) و مصدومیت و در آخر نیمکت نشینی متعاقب وی و
البته راموس (با زمان محدود)؛ و دوم اینکه، رابطه صمیمی وی با ستارگان بارسلونا که
همانا همبازیهای وی در تیم ملی موفق اسپانیا بودند، کاملا برخلاف سیاست مورینیوی
جنگ طلب و جنجالی بود که در زمان وی بازکنان رئال مادرید در بازیهای مقابل
بارسلونا تبدیل شده بودند به "خروس جنگی" به
معنای واقعی کلمه. البته این رابطه صمیمی، موجبات ناراحتیهای بعدی پرز را فراهم آورد.
وقتی مصدومیت ایکر تمام هم شد، او متاسفانه بخاطر لجبازی یک مربی تبدیل شد به یک نیکمتنشین همیشگی و دیهگو لوپز که خرید جدید مورینیو از سویا بود، در دروازه آقایی میکرد. براستی، خشک شدن بر نیکمت ذخیرهها برای یک سردار فاتح، غمانگیزترین تراژدی ممکن بود.
پرز اما بیانصاف بود. او یک جا، پس از بازی با بایرن در سال 2012 در شبی که کاسیاس با مهار چند پنالتی همه کار کرد تا جلوی حذف رئال را بگیرد، در کنار نزدیکانش در جایگاه ویژه به ستایش از دروازهبان بایرن پرداخت تا دل پسر محبوب مادرید که آن قدر عزیز است که یک خیابان به نام اوست، بیش از پیش بشکند.
با ورود کارلو آنچلوتی – که او هم بعدها قربانی گیوتین بیرحمی پرز شد- او از آزمونی سخت در مقابل چشمان تیزبین کارلتو و دروازهبان جوان و چغری چون کیلور ناواس، سربلند بیرون آمد. ایکر، می دانست که فقط در کوپا دل ری و چمپیونزلیگ فرصت بازی کردن دارد، پس همه کار کرد تا رئال در دو تورنمنت تا فینال برسد و نتیجه اینکه جام درخشان کوپا و برتر از آن، جام لیگ قهرمانان را به عنوان کاپیتان بالاس دست برد و پس از 12 سال مزه دسیما را به همراه یارانش به طرفداران رئال مادرید چشاند.
ایکر دلشکسته، پس از فتح دسیما، خسته از نامروتیها، قصد رفتن کرد اما پرز که سیاستش به او میگفت که جدایی کاپیتان در آن بحبوحه به ضرر محبوبیت اوست، با درخواست وی مخالفت کرد.
قصه هو شدن او از سوی برخی از شبه هواداران تطمیع شده از سوی برخی مقامات باشگاه و خبرنگاران، محدود به دوران مورینیو نبود. او حتی در دوران کارلتو هم هو شد. روح ایکر، ذره ذره به زوال و فرسودگی میگرایید و نتیجه آن اشتباهات مهلک در مقابل آتلتیکو مادرید، بارسا، و شالکه بود.
حال سوال بزرگ این است که پرز در این بازار آشفته و خسیس نقل و انتقالات و با توجه به امتناع منچستر یونایتد از روش دهخیا، به دنبال کدامین جایگزین مناسب برای دروازهبانی میگردد که در سن 34 سالگی کلکسیون افتخارات است و دود هنوز از کنده او بیرون میزند؟ حالا، تصویر توپگیریهای معجزهاسای او در فینال لیگ قهرمانان آن شب گلاسکو در سن 21 سالگی که منجر به قهرمانی رئال مادرید شد، بیشتر در ذهنمان تداعی میشود.
حالا آن دسته از هواداران نمکنشناس و بیمعرفت مادریدنشین را اندیشه هو کردن کدام اسطوره بعدی در سر است؟ راموس؟ رونالدو؟ و یا روزی روزگاری گرت بیل؟
والدین کاسیاس چه میگویند
تا آنجا که همه میدانیم، در فوتبال اروپا رسم است که معمولا پدر یک فوتبالیست حرفهای در برنامههای وی مشارکت زیادی دارد . والدین کاسیاس هم از این قاعده مستثنی نیستند و به پیوستن پسرشان به پورتو واکنش نشان دادند. آنها گفتهاند که "در زمان لونزو سانز و کالدرون برخورد خوبی با کاسیاس میشد اما در مورد پرز این طور نبود. پرز، هرگز ایکر را به خاطر قد کوتاهش دوست نداشت. ایکر تا جایی که می توانست طاقت آورد و یک فشار روانی را تجربه کرد و شرایطش با بازیکنان دیگر خیلی متفاوت بود. او در پنج سال اخیر مورد بیعدالتی قرار گرفت و انواع تهمتها به او زده شد. فلورنتینو پرز عامل اصلی جدایی ایکر از رئال مادرید است چرا که برخورد خیلی بدی با او داشت. پسرمان پیشنهادات خوبی داشت اما پرز نمیخواست که او را به یک تیم بزرگ بدهد چرا که میترسید ماجرای موراتا تکرار شود. او دوست نداشت که کاسیاس موفق شود".
صرفنظر از اینکه گفتههای والدین وی -که از احساسات پدرانه و مادرانه برمیآید- تا چه حد میتواند صحت داشته باشد، حقیقتا از انصاف نمیشود گذشت و ایکر کاسیاس در این فصول گذشته دچار افت شده بود. اما بحث این جستار، این است که میتوان عذر یک ستاره بزرگ را به دلیل افت محسوس خواست اما با آدابی در شان وی نه در کمال فضاحت و توهین.
والدین کاسیاس از این که این دروازه بان به پورتو پیوسته ناراحت هستند. آنها گفتهاند که پورتو برای ایکر مثل لیگ دسته سوم اسپانیاست و شان کاسیاس اجل بر آن بوده و باید در تیمی در سطح بارسلونا بازی میکرد. آنها معتقدند که وقتی خبر مذاکره با رم مطرح شد، سران رئال اجازه این انتقال را ندادند. یک قهرمان جهان نباید در تیمی نظیر پورتو بازی کند. او باید در همان جایی بازی میکرد که خودش میخواست. کافی است به این جمله آخر آنها توجه کنیم تا شدت ناراحتی و افسوس آنها را درک نماییم: "برایمان مهم نبود که به بارسا برود چرا که آنها باشخصیتتر از بعضیها هستند".
بیانیه باشگاه برای کاسیاس
در بیانیه باشگاه که البته توسط یک نویسنده با ذوق نوشته شده نه یکی از مدیران رئال مادرید، آمده است:” رئال مادرید و پورتو برای انتقال ایکر کاسیاس به باشگاه پرتغالی به توافق رسیدند. برای رئال مادرید امروز روزی برای تجلیل و تقدیر است. او کسی نیست که به عنوان یکی از بهترین دروازه بان های باشگاه ما از تیم جدا شود. امروز بهترین دروازه بان تاریخ رئال مادرید و فوتبال اسپانیا از باشگاه می رود تا دوران تازه ای را آغاز کند.
امروز میلیون ها حس و خاطرهای مملو از امید، فداکاری، تلاش و موفقیت در یاد ما زنده میشود. کاسیاس، باعث عظمت این پیراهن شد. او کاپیتان ما بوده است و از زمانی که 9 سال سن داشت و کودکی بیش نبود اسطورگی خود را آغاز کرد. ما باشگاهی 113 ساله هستیم و کاسیاس 25 سال از این پیراهن دفاع کرده است. در این مدت، او تبدیل به یکی از بزرگترین نمادهای ما شد و احترام، تحسین و محبت هواداران فوتبال را فراتر از هر رنگ و حسی بدست آورد.
ایکر ما، 3 جام باشگاه های اروپا، یک جام باشگاههای جهان، 2 جام بین قارهای، 2 سوپرجام اروپا، 5 لالیگا، 3 کوپا دل ری، 4 سوپرجام اسپانیا با رئال مادرید و یک جام جهانی و دو یورو با تیم ملی اسپانیا میراثی است که بر جای گذاشته است. البته جایزه زامورا، جایزه براوو و 5 مرتبه عنوان بهترین دروازهبان جهان را نیز برده است. او جایزه "شاهزاده آستوریاس" در عرصه ورزش را هم بدست آورده است.
این یک لیست کامل و بی نظیر است؛ اما مهمتر از آن، این است که مایه غرور و افتخار مادریدیسموهاست. ایکر میرود اما تا همیشه یک الگو میماند. تعصبش در 725 بازی در این پیراهن، راه را برای کسانی که رویای این پیراهن را دارند روشن میکند.
ممنون ایکر! به خاطر همه آن چیزی که ثبت کردی. ممنون از آن که بهترین سمبل برای تاریخ ما بودی. تو میروی اما فراموش نمیکنیم که تا همیشه در قلب مادریدیسموها می مانی.”
هرجا باشم فریاد می زنم زنده باد رئال
کنفرانس روز 12 جولای را به جرات میتوان یکی از تلخترین کنفرانسهای وداع با یک باشگاه در تاریخ فوتبال دانست. ایکر، در نشست خبری خداحافظیاش با هواداران رئال، حضور یافت و در فضایی بسیار احساسی روبروی خبرنگاران و عکاسان پر تعداد حاضر در سالن کنفرانس ورزشگاه برنابئو نشست.
کاسیاس در ابتدا با بغض عمیقی شروع به سخن گفتن کرد اما کمی بعد، به یکباره شروع به گریستن کرد. سکوت غریبی بر فضای کنفرانس حاکم شد و ناگهان خبرنگاران شورع به تحسین و تشویق او کردند. طبق ادعای روزنامه مارکا، خود او به دلیل کشاکشی که مدیران رئال بر سر بحث با پورتو بوجود آورده بودند، از آنها خواست که بدون برگزاری هرگونه تشریفات و مراسم در استادیوم، تیم محبوبش را ترک کند. در نهایت، پس از کنفرانس، طرفداران طاقت نیاورده و از ایکر خواستند که به داخل مستطیل سبز بیاید. او به عشق و احترام آنها این کار را کرد. البته با عدم حضور پرز، خوزه آنخل سانچز -معاون پرز- و یا امیلیو بوتراگوئنو در کنفرانس دروازهبان اسطورهای، وی پس از 25 سال و انجام 725 بازی، این تیم را به مقصد پورتوی پرتغال کرد.
کاسیاس اینگونه سخن گفت: "در ابتدا، میخواهم از شما که در این نشست حضور یافتهاید تا مرا در این لحظات سخت و ویژه همراهی کنید، تشکر کنم. اینجا هستم تا با شما و به ویژه هواداران رئال وداع کنم.
روز گذشته جدائیم از رئال و پیوستنم به پورتو قطعی شد. انتخاب پورتو، به خاطر انگیزه و هیجانی بود که از طرف مدیر و مربی این باشگاه به من منتقل شد. همچنین، بخاطر ابراز لطف زیادی که از سوی هواداران پورتو از زمانی که بحث پیوستنم به این باشگاه مطرح شد، دریافت کردم. ممنونم از پورتو که به من اعتماد کرد. حالا پس از 25 سال که از نشان بزرگترین باشگاه دنیا یعنی رئال مادرید دفاع کردم، این باشگاه را ترک خواهم کرد. انگار همین دیروز بود که به رئال مادرید پیوسته و پیراهن پرافتخارش را به تن کردم. این رویای کودکی من بود که محقق شده بود.
در این مدت باهم خندیدیم، گریستیم، بردیم و باختیم. شخصیت من در رئال مادرید بود که شکل گرفت. رئال به من مسئولیت پذیری را آموخت و کمک کرد تا انسانی فروتن باشم. در این مدت لحظات بینظیری را با هم تیمیهایم سپری کردم و همه آنها مثل اعضای خانوادهام بودند. با جدایی از رئال، بازیکنان و دوستان بزرگی را ترک خواهم کرد. از آنها، همه مربیانم در رئال، پدر، مادر و به ویژه همسرم تشکر میکنم که در سختترین لحظات کنارم بودند.
از شما هواداران به خاطر حمایتهای دائمیتان از من، برای کمک به من در افتخار آفرینی برای رئال و همچنین برخاستن در هنگام شکستها تشکر میکنم. جدا از اینکه دروازهبان خوب یا بدی برای رئال بودم، با همه کاستیها و مزیتهایم، امیدوارم همه شما از من به عنوان یک شخصیت و انسان خوب یاد کنید. هرگز شما را از یاد نخواهم برد. هزاران بار تشکر و بدانید هر جایی که باشم فریاد خواهم زد: زنده باد رئال!
نمی خواهم برای همیشه از شما خداحافظی کنم. این یک خداحافظی موقت است.
یادداشتها: از سن مامس تا اریکه لیگ قهرمانان
کارمن کولینو (روزنامهنگار)
این فیلم هم تمام شد. از نظر من پایانش خوش نبود. دوست داشتم که پایان طور دیگری باشد اما 25 سال حضور در باشگاه باعث شده بود که هیچ اتفاقی شگفت انگیز نباشد. نامها ، شرایط و اتفاقات سالهای اخیر این را نشان می دادند. دوست ندارم که این ستون یک وداع باشد چرا که این طور نیست بلکه راجع به تغییر زندگی است. به یاد بیاور زمانی را که سوار بر دوچرهه به شهرک ورزشی قدیمی می رفتی و می گفتی که روزی به تیم اصلی می رسی یا زمانی که برای اولین بار به رویایت برای حضور در اردوی تیم اصلی رسیدی و توصیه های ویکتور سانچز را در سفر به نروژ شنیدی ، یا زمانی که توشاک در سن مامس برای اولین بار به تو بازی داد یا کاماچو تو را برای حضور در یورو 2000 فراخواند. در همان زمان به عنوان یار فیکس اولین چمپیونزیگت را بردی. این جزئیات شگفت انگیز به نظر می رسیدند اما راه طولانی و موفقت در رئال و تیم ملی اسپانیا را ترسیم کردند.
باید از تو متشکر باشیم. نه تنها به خاطر جامهایت ، توپگیریهای بینظیرت یا وفاداریت به رئال مادرید، بلکه به این خاطر که توانستی در لحظات سخت کشور اسپانیا دل کودکان را شاد کنی یا رویای بچههایی باشی که میخواستند دوران فوتبالی شبیه به تو را داشته باشند و برند اسپانیا را گسترش دادی. فراموش نکن که برای میلیونها نفر در سرتاسر دنیا یک الگو هستی، یک انگیزه برای شروع دوباره. با چالشها و اهداف شخصی ویژه . ایکر! میدانی که هنوز خیلی کارها میتوانی انجام بدهی … و ما همچنان لذت خواهیم برد. ممنون از همه چیز کاپیتان.
وینسنته دلبوسکه (مربی تیم ملی اسپانیا)
ایکر کاسیاس از رئال مادرید رفت. آنهایی که او را می شناسند به عقب بر می گردند و یاد همه روزهایی می افتند که از سن 9 سالگی تا کنون در باشگاه داشته ات. ایکر شکل گرفت و بخشی از تاریخ رئال مادرید شد. باشگاهی که از کودکی به آن ملحق شد و پس از 25 سال تجربه حضور درون دروازه این تیم در مقابل حریفان مختلف و همه سطح از آن جدا می شود.
به خوبی به یاد دارم که مولونی ، مالبو یا مسکیتا نسبت به او چقدر هیجان زده شده بودند. بچه ها خیلی به مزکیتا رفیق بودند او را "مزکی” صدا می زدند. او کسی بود که ایکر را در آکادمی جای داد. حاصل کار مزکیتا در تیمهای رئال در سالهای گذشته مشهود بوده است.
حضور ایکر درون دروازه رئال مادرید در این سالها بی تردید یک تضمین کامل بوده است. حضور ایکر باعث می شد که رئال برای خرید در پست دروازه بان کاملا بی نیاز باشد. او یک الگو بود. روندش و جامهایش در رئال ماردید و تیم ملی اسپانیا شخصیتش را نشان می دهند. بازیکنی است که برای فوتبال زندگی می کند. ایکر همیشه به دنبال بازی کردن است. برای او هر بازی می تواند یک بازی خاص و یک چالش جدید باشد. چالشی که همیشه مواجهه با آن برایش ارزشمند است
آمارش در این سالها نشان می دهد که بازیهایی که در آنها حضور نداشه خیلی کم بوده ا ستشاید به همین خاطر است که سخت است که یکی از بازیهایی که در آن حضور نداشته است را به یاد بیاوریم. او تبدیل به اسطوره ایست که همیشه یادآور تک تک لحظه های رختکن رئال مادرید است . در حقیقت تنها بازیکنی بود که از زمان حضورم در رختکن رئال باقی مانده بود.
می دانم که ایکر وقتی این خطوط را بخواند لبخند می زند و بعد از آن به من اعتراض می کند که نباید این حرفها را بزنم. داستان از فصل 02-2001 آغاز شد. زمانی که من روی نیمکت رئال می نشستم. هیرو و رائول کاپیتان های تیم اصلی بودند و ایکر تا آن زمان دروازه بان فیکس تیم بود. اما در اواخر فوریه کادر فنی تصمیم گرفت که ایکر را نیمکت نشین کند و سزار دورازه بان فیکس باشد. شاید اشتباه کرده باشیم اما حقیقتا فکر می کردیم که آن بهترین تصمیم برای تیم است. این تصمیم کاملا ورزشی بود اما خودش تاریخ را عوض کرد.
ایکر در آن زمان فکر می کرد که یکی از هم تیمی هایش باعث نیمکت نشینی او شده است.دقیقا نمی دانم که کدام چرا که نه من ، نه فرناندو و نه رائول نمی خواستیم نیمکت نشین شود. یادم است که حتی در رختکن در جام جهانی 2010 هم ایکر در این باره صحبت می کرد و پرز با شوخی و خنده به او گفت که ایکر بیش از حد منفی نگر است
قبلا گفته بودم که ایکر دوست دارد در همه بازیها حاضر باشد اما حالا باید بگویم که از این حیث خیلی پخته تر شده است. رفتارهای اخیرش حقیقتا مرا شگفت زده کرده است که به نظرم بالاتر رفتن سنش در پختگیش تاثیر می گذارد. پس از اتمام آخرین بازیهای ملی و در حالی که لالیگا تمام شده بود و شایعات زیاد بود ، وقتی داشتیم در فرودگاه خداحافظی می کردیم ، ایکر به من گفت :” مربی ، هر چه بشود بدان که می توانی حتی به عنوان دروازه بان سوم روی من حساب کنی.”
ایکر از نظر شخصیتی همیشه متواضع بوده است. این یکی از ویژگی های درخشان اوست اما از نظر حرفه ای ، جاه طلبی اش حد و مرز ندارد. به همین خاطر تصمیم اخیرش از نظر من پختگیش را بیشتر ثابت می کند. ایکر دست به کار بزرگی نیست. آسان نیست که سالها شماره یک در یک تیم باشی ، ارزشمند است که در زمانی اندک بتوانی این دوران را فراموش کنی. این حرکت کاسیاس ارزشمند است.
به نظرم ما در تیم ملی موظف هستیم که به بازیکنانی که داریم اهمیت بدهیم. نمی گویم که بقیه لایق اهمیت داده شدن نیستند اما همان طور که قبلا گفتم باید به آنهایی که بخشی از تاریخ این فوتبال هستند به خاطر ذاتشان و دستاوردهایشان اهمیت بدهیم. ایکر ، ژآوی ، پویول ، راموس ، اینیستا ، تورس ، بوسکتس ، ژابی آلونسو ، ویا ، سیلوا ، سسک ، پیکه و تمام کسانی که تاریخ این ورزش را در اسپانیا ساختند شامل این دسته هستند.
حالا دوران جدیدی آغاز می شود. ایکر فرصت جدیدی دارد تا کاریزما و روح پیروز خود را نشان بدهد و اعتماد ما در تیم ملی را برای حضور در لاروخا در آینده جلب کند.
در پایان، فقط میتوان گفت که باید سرها را در مقابل این اسطوره متین و متواضع و سردار فاتح دروازههای بزرگ، به نشانه احترام خم کرد. و این را به خود متذکر شد که این اسطوره را نمیتوان کشت؛ چرا که او آقای کلین شیت اخلاق است: کسی که بارها شلیکهای سنگین اتهامات و توهینهای برخی همتیمیها، خبرنگاران، مربیان، و مدیران تیم را با شخصیت برجستهاش دفع کرد و خم به ابرو نیاورد. چرا که او باورساز سالیان دراز یک ملت و خیل عظیم طرفداران یک باشگاه بزرگ بوده است؛ چرا که او ایکر کاسیاس نام دارد.
منابع (مربوط به مصاحبهها و آمارها):
http://www.mashreghnews.ir
http://www.varzesh3.com
http://real-madrid.ir/fa
http://www.tarafdari.ir
http://www.tasnimnews.com