به گزارش مشرق، سرانجام ۱۹ روز ماراتن هسته ای نفس گیر میان ایران و اعضای ۱+۵ در هتل کوبورگ شهر وین به پایان رسید.
رفت و آمد مکرر دیپلمات ها، وزرا، معاونین وزرا، هیات های کارشناسی و... در هوای نسبتا شرجی پایتخت اتریش و آن هم در میان گرد و خاک و هیاهوی برخاسته از نبرد رسانه های حاضر در محل مذاکرات با یکدیگر، مختصات این آوردگاه بزرگ دیپلماتیک و رسانه ای را تشکیل می داد.
در این میان، بررسی عملکرد کلی هر یک از اعضای ۱+۵ می تواند در ترسیم تصویر نهایی مذاکرات و بررسی آنچه طی ۱۹ روز اخیر گذشته است، نقش مهمی ایفا کند:
اول) حرکت سینوسی آمریکایی ها با چاشنی «دبه»!
حرکت سینوسی و نامتعادل مقامات آمریکایی در طول مذاکرات هسته ای، آن هم با چاشنی دبه و عقب نشینی مکرر از مواضع و تصمیمات مشترک، نه تنها منجر به ایجاد وقفه در مذاکرات، بلکه بارها منجر به کشانده شدن ماراتن هسته ای تا مرز شکست شد.
عدم اختیار کافی جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در قبال نقاط اختلافی و تصمیم گیری حول آنها سبب شد تا بارها تصمیم های مشترک اتخاذ شده پس از مشورت با اوباما و سوزان رایس مشاور امنیت ملی ایالات متحده وتو شود و جو سنگین و بازدارنده ای را در مذاکرات ایجاد کند.
دبه کردن آمریکایی ها تا آخرین دقایق مذاکرات و در قبال موضوعات مختلفی مانند مکانیزم رفع تحریم های شورای امنیت، مکانیزم رفع تحریم های تسلیحاتی ایران، بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی، سانتریفیوژهای فردو و... ادامه داشت. دبه هایی که به نظر می رسد نه تنها طی روزها، ماه ها و سال های گذشته، بلکه در آینده و بر سر اجرای توافق نهایی نیز ادامه خواهد یافت.
دوم) فابیوس این بار قدرت مانور نداشت
وزیر امور خارجه فرانسه در ابتدای مذاکرات سعی کرد خود را به عنوان فردی تاثیرگذار در ماراتن وین به مخاطبان و رصدگران مذاکرات معرفی نماید. او در ابتدای ورود خود به محل مذاکرات، بر لزوم بازرسی از اماکن نظامی و هسته ای ایران برای رسیدن به توافق نهایی تاکید کرد.
همچنین او محدودیت هایی را نیز برای حق تحقیق و توسعه ایران متصور شد. اظهارات فابیوس در ابتدا، تصور بر هم زدن بازی نهایی توسط پاریس را در میان برخی مخاطبان پررنگ کرد.
با این حال فشار شدید کمپانی ها و شرکت های فرانسوی به کاخ الیزه و نگرانی از عواقب و تبعات سیاسی ناشی از بر هم زدن پازل تفاهم هسته ای، دستان فابیوس را به شدت بسته بود.
با این حال دغدغه های موجود در خصوص معاملات تسلیحاتی کلان سوسیالیست های پاریس با اعراب و رژیم صهیونیستی لحظه ای وزیر فرانسوی را آرام نمی گذاشت. فابیوس در ماراتن وین سعی داشت این دو بازی را به صورت موازی مدیریت کند. رویکردی نامتوازن که اولاند و فابیوس در مواردی بسیار قدرت کنترل آن را از دست دادند.
سوم) اشتاین مایر؛ دیپلماتی آرام با ظاهری پرتلاطم
وزیر امور خارجه آلمان بنا به محدودیت هایی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از یک سو و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان از سوی دیگر، برای او وضع کرده بودند، فرصتی برای ابراز تمایل خاص خود مبنی بر اعلام توافق هسته ای با ایران پیدا نکرد.
این در حالی بود که فرانک والتر اشتاین مایر و آلمانی ها نسبت به فرانسه و انگلیس میل بیشتری به توافق هسته ای با ایران داشتند.
اشتیاق ویژه کمپانی های آلمانی نسبت به سرمایه گذاری در ایران و منافع اقتصادی خاص آلمان، میل درونی اشتاین مایر برای توافق با ایران را بیش از پیش تقویت می کرد. با این حال او ناچار بود در چارچوب همان ضرب آهنگ و هارمونی مشترک ترسیم شده از سوی تروییکای اروپایی حرکت کند تا به قول فدریکا موگرینی، در میان اعضای تروییکای اروپایی القای چندگانگی نشود.
چهارم) حرکت کاخ باکینگهام در سایه کاخ سفید
فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس در جریان مذاکرات هسته ای وین، کار چندان سختی پیش روی خود نداشت! او در جلسات و مذاکرات صورت گرفته، تابع و متغیری وابسته به ایالات متحده آمریکا بود. نخستین و قطعی ترین حامی واشنگتن در هر گونه دبه هسته ای، دولت دیوید کامرون در انگلیس و وزیر امور خارجه این کشور یعنی فیلیپ هاموند بود.
فیلیپ هاموند در جریان مذاکرات هسته ای تقریبا سردترین ارتباط رسانه ای را در میان سایر وزرای اروپایی با خبرنگاران داشت و سعی کرد در مقابل آنها زیاد آفتابی نشود! هاموند به خوبی می دانست که در مقابل سوالات و پرسش های خبرنگاران مبتنی بر دلایل پیروی مطلق از سیاست های آمریکا در مذاکرات هسته ای، پاسخ قانع کننده ای برای ارائه ندارد.
پنجم) لاوروف این بار نماد توافق نهایی بود
وزیر امورخارجه روسیه در این دور از مذاکرات، دو بار به وین آمد تا در مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ حضور فعالی ایفا کند. این بار سرگی لاوروف به عنوان پیام آور تفاهم نهایی مورد شناسایی تحلیلگران و خبرنگاران حاضر در محل مذاکرات قرار گرفت.
در روزهای پایانی مذاکرات وین، حضور یا عدم حضور سرگی لاوروف در محل مذاکرات هسته ای به معیار و شاخصی برای سنجش احتمال وقوع یا عدم وقوع توافق هسته ای میان طرفین تبدیل شده بود. لاوروف در میانه مذاکرات اعلام کرده بود که تنها در صورت پیشرفت در مذاکرات و نزدیک شدن طرفین به توافق نهایی به محل مذاکرات باز خواهد گشت.
نکته مهم دیگر اینکه لاوروف بر سر دو موضوع نحوه بازگشت تحریم های شورای امنیت و همچنین چگونگی رفع تحریم های تسلیحاتی ایران منازعه و چالش سختی با اعضای غربی ۱+۵ داشت.
ششم) حرکت متوازن چینی ها در میدان مذاکرات هسته ای
چینی ها قبل از حضور در محل مذاکرات هسته ای، نقشه راه خود را در این میدان مشخص کرده بودند. نقشه راهی که مقامات پکن در اجرای آن دردسر زیادی پیش رو نداشتند. وانگ ئی وزیر امور خارجه چین نیز به مانند سرگی لاوروف در دو مقطع زمانی مختلف (طی ۱۹ روز اخیر) در محل مذاکرات حضور پیدا کرد. حرکت چینی ها در محل مذاکرات بر پایه «همگامی با روسیه» و مواردی مانند «مخالفت با بازگشت فوری و خودکار تحریم های شورای امنیت» تنظیم شده بود. دستور العملی که چینی ها تا آخرین لحظه مذاکرات آن را در میدان پیاده کردند.
بنابراین می توان به جرات ادعا کرد که این بار مقامات چینی نسبت به دیگر ادوار مذاکرات هسته ای نقش پررنگ تری پای میز مذاکرات ایفا کردند.
رفت و آمد مکرر دیپلمات ها، وزرا، معاونین وزرا، هیات های کارشناسی و... در هوای نسبتا شرجی پایتخت اتریش و آن هم در میان گرد و خاک و هیاهوی برخاسته از نبرد رسانه های حاضر در محل مذاکرات با یکدیگر، مختصات این آوردگاه بزرگ دیپلماتیک و رسانه ای را تشکیل می داد.
در این میان، بررسی عملکرد کلی هر یک از اعضای ۱+۵ می تواند در ترسیم تصویر نهایی مذاکرات و بررسی آنچه طی ۱۹ روز اخیر گذشته است، نقش مهمی ایفا کند:
اول) حرکت سینوسی آمریکایی ها با چاشنی «دبه»!
حرکت سینوسی و نامتعادل مقامات آمریکایی در طول مذاکرات هسته ای، آن هم با چاشنی دبه و عقب نشینی مکرر از مواضع و تصمیمات مشترک، نه تنها منجر به ایجاد وقفه در مذاکرات، بلکه بارها منجر به کشانده شدن ماراتن هسته ای تا مرز شکست شد.
عدم اختیار کافی جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در قبال نقاط اختلافی و تصمیم گیری حول آنها سبب شد تا بارها تصمیم های مشترک اتخاذ شده پس از مشورت با اوباما و سوزان رایس مشاور امنیت ملی ایالات متحده وتو شود و جو سنگین و بازدارنده ای را در مذاکرات ایجاد کند.
دبه کردن آمریکایی ها تا آخرین دقایق مذاکرات و در قبال موضوعات مختلفی مانند مکانیزم رفع تحریم های شورای امنیت، مکانیزم رفع تحریم های تسلیحاتی ایران، بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی، سانتریفیوژهای فردو و... ادامه داشت. دبه هایی که به نظر می رسد نه تنها طی روزها، ماه ها و سال های گذشته، بلکه در آینده و بر سر اجرای توافق نهایی نیز ادامه خواهد یافت.
دوم) فابیوس این بار قدرت مانور نداشت
وزیر امور خارجه فرانسه در ابتدای مذاکرات سعی کرد خود را به عنوان فردی تاثیرگذار در ماراتن وین به مخاطبان و رصدگران مذاکرات معرفی نماید. او در ابتدای ورود خود به محل مذاکرات، بر لزوم بازرسی از اماکن نظامی و هسته ای ایران برای رسیدن به توافق نهایی تاکید کرد.
همچنین او محدودیت هایی را نیز برای حق تحقیق و توسعه ایران متصور شد. اظهارات فابیوس در ابتدا، تصور بر هم زدن بازی نهایی توسط پاریس را در میان برخی مخاطبان پررنگ کرد.
با این حال فشار شدید کمپانی ها و شرکت های فرانسوی به کاخ الیزه و نگرانی از عواقب و تبعات سیاسی ناشی از بر هم زدن پازل تفاهم هسته ای، دستان فابیوس را به شدت بسته بود.
با این حال دغدغه های موجود در خصوص معاملات تسلیحاتی کلان سوسیالیست های پاریس با اعراب و رژیم صهیونیستی لحظه ای وزیر فرانسوی را آرام نمی گذاشت. فابیوس در ماراتن وین سعی داشت این دو بازی را به صورت موازی مدیریت کند. رویکردی نامتوازن که اولاند و فابیوس در مواردی بسیار قدرت کنترل آن را از دست دادند.
سوم) اشتاین مایر؛ دیپلماتی آرام با ظاهری پرتلاطم
وزیر امور خارجه آلمان بنا به محدودیت هایی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از یک سو و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان از سوی دیگر، برای او وضع کرده بودند، فرصتی برای ابراز تمایل خاص خود مبنی بر اعلام توافق هسته ای با ایران پیدا نکرد.
این در حالی بود که فرانک والتر اشتاین مایر و آلمانی ها نسبت به فرانسه و انگلیس میل بیشتری به توافق هسته ای با ایران داشتند.
اشتیاق ویژه کمپانی های آلمانی نسبت به سرمایه گذاری در ایران و منافع اقتصادی خاص آلمان، میل درونی اشتاین مایر برای توافق با ایران را بیش از پیش تقویت می کرد. با این حال او ناچار بود در چارچوب همان ضرب آهنگ و هارمونی مشترک ترسیم شده از سوی تروییکای اروپایی حرکت کند تا به قول فدریکا موگرینی، در میان اعضای تروییکای اروپایی القای چندگانگی نشود.
چهارم) حرکت کاخ باکینگهام در سایه کاخ سفید
فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس در جریان مذاکرات هسته ای وین، کار چندان سختی پیش روی خود نداشت! او در جلسات و مذاکرات صورت گرفته، تابع و متغیری وابسته به ایالات متحده آمریکا بود. نخستین و قطعی ترین حامی واشنگتن در هر گونه دبه هسته ای، دولت دیوید کامرون در انگلیس و وزیر امور خارجه این کشور یعنی فیلیپ هاموند بود.
فیلیپ هاموند در جریان مذاکرات هسته ای تقریبا سردترین ارتباط رسانه ای را در میان سایر وزرای اروپایی با خبرنگاران داشت و سعی کرد در مقابل آنها زیاد آفتابی نشود! هاموند به خوبی می دانست که در مقابل سوالات و پرسش های خبرنگاران مبتنی بر دلایل پیروی مطلق از سیاست های آمریکا در مذاکرات هسته ای، پاسخ قانع کننده ای برای ارائه ندارد.
پنجم) لاوروف این بار نماد توافق نهایی بود
وزیر امورخارجه روسیه در این دور از مذاکرات، دو بار به وین آمد تا در مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ حضور فعالی ایفا کند. این بار سرگی لاوروف به عنوان پیام آور تفاهم نهایی مورد شناسایی تحلیلگران و خبرنگاران حاضر در محل مذاکرات قرار گرفت.
در روزهای پایانی مذاکرات وین، حضور یا عدم حضور سرگی لاوروف در محل مذاکرات هسته ای به معیار و شاخصی برای سنجش احتمال وقوع یا عدم وقوع توافق هسته ای میان طرفین تبدیل شده بود. لاوروف در میانه مذاکرات اعلام کرده بود که تنها در صورت پیشرفت در مذاکرات و نزدیک شدن طرفین به توافق نهایی به محل مذاکرات باز خواهد گشت.
نکته مهم دیگر اینکه لاوروف بر سر دو موضوع نحوه بازگشت تحریم های شورای امنیت و همچنین چگونگی رفع تحریم های تسلیحاتی ایران منازعه و چالش سختی با اعضای غربی ۱+۵ داشت.
ششم) حرکت متوازن چینی ها در میدان مذاکرات هسته ای
چینی ها قبل از حضور در محل مذاکرات هسته ای، نقشه راه خود را در این میدان مشخص کرده بودند. نقشه راهی که مقامات پکن در اجرای آن دردسر زیادی پیش رو نداشتند. وانگ ئی وزیر امور خارجه چین نیز به مانند سرگی لاوروف در دو مقطع زمانی مختلف (طی ۱۹ روز اخیر) در محل مذاکرات حضور پیدا کرد. حرکت چینی ها در محل مذاکرات بر پایه «همگامی با روسیه» و مواردی مانند «مخالفت با بازگشت فوری و خودکار تحریم های شورای امنیت» تنظیم شده بود. دستور العملی که چینی ها تا آخرین لحظه مذاکرات آن را در میدان پیاده کردند.
بنابراین می توان به جرات ادعا کرد که این بار مقامات چینی نسبت به دیگر ادوار مذاکرات هسته ای نقش پررنگ تری پای میز مذاکرات ایفا کردند.