مهمان، پاشنه آشیل برنامه
یکی از مهمترین ویژگیهای برنامههای مناسبتی که در قالب گفتوگو تولید میشود، انتخاب کارشناس و مهمان است که گاه جای این دو با هم عوض میشود.در کشور ما برنامههای تاک شو و گفتوگومحور اگرچه در ابتدا بیشتر یک برنامه مناسبتی بود و در اعیاد و سوگواریها کاربرد پیدا میکرد، اما بتدریج به یک آیتم روتین تلویزیونی تبدیل شد که در سالهای اخیر رنگ و بوی جذابتری به خود گرفت و در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، ورزشی و... نمونههای چنین برنامههایی تهیه و تولید میشود.
کافی است با مرور ذهنی و اجمالی تلویزیون در همین لحظه، نام برنامههای زیادی مثل برنامه نود، هفت، این شبها، دور میز شب، دیروز امروز فردا، گفتوگوی ویژه خبری، ماه عسل و دهها برنامه گفتوگومحور دیگر را به خاطر بیاوریم. البته قصد ما سخن گفتن درباره کارکرد و ضرورت برنامههای گفتوگومحور نیست، بلکه میخواهیم به یکی از مهمترین عناصر و اجزای این برنامه که حضور کارشناسان و مهمان است، بپردازیم. بدیهی است گفتوگو حداقل با حضور دو نفر معنا پیدا میکند تا گفت و شنود به معنای واقعی اتفاق بیفتد. اصلا یکی از جذابیتهای برنامههای گفتوگومحور خود مهمان و کارشناس برنامه است که منزلت حرفهای و محبوبیت فردی او بیش از هر عامل دیگری به این برنامهها اعتبار میبخشد و میزان طرفداران آن را مشخص میکند.
بیان رسانهای
هرچند پیش از آن موضوع برنامه و سوژه گفتوگو و تناسب آن با زندگی و روزمرگی مخاطبان، سطح اعتبار و جایگاه حرفهای یک برنامه گفتوگومحور را رقم میزند. مثلا در انتخابات ریاست جمهوری هیچ برنامه جذاب تلویزیونی نمیتواند به اندازه مناظرههای تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری جذاب و دیدنی باشد. قطعا یکی از دلایل آن تناسب منطقی موضوع بحث با مهمانانی است که برای گفتوگو به این برنامهها دعوت میشوند. اما همین عنصر جذاب و بااهمیت یکی از کانونهای نقد و مناقشه بر سر برنامههای گفتوگومحور است. به این معنی که گاهی افرادی به این برنامهها دعوت میشوندکه نهتنها دارای جذابیت رسانهای لازم برای مخاطب نبوده، بلکه خوب حرف نمیزنند و کارشناس هم نیستند و بنا به یک واسطه و رابطهای به این برنامهها دعوت شده و از برد تبلیغاتی رسانه ملی به نفع منابع و مصالح شخصی خویش سود میبرند.
احترام به اعتماد مخاطب
مخاطبشناسی تلویزیون نشان میدهد مخاطبان این رسانه غالبا به آن اعتماد داشته و سخنان کارشناسان برنامههای گفتوگومحور تاثیر زیادی بر افکار عمومی دارد. واقعیت این است که باید برنامههای گفتوگومحور را به دو گروه عمده سرگرمی و برنامههای تخصصی و علمی تقسیم کرد، آن وقت میتوان به معیار و شاخصههای دقیق تری در انتخاب کارشناس برنامه رسید. مثلابرای برنامههای مناسبتی سرگرمکننده و اجتماعی حضور یک بازیگر یا ورزشکار میتواند کافی باشد و ماهیت این برنامهها نیز به گونهای است که خیلی به اظهارنظر کارشناسانه نیازمند نیست و مخاطبان نیز چنین انتظاری از مهمان برنامه ندارند. هرچند در این برنامهها نیز گاهی شاهد اظهارنظرات کارشناسانه و غیرتخصصی مثلا یک بازیگر یا ورزشکار در حوزه غیرحرفهایاش هستیم که عذری بدتر از گناه محسوب میشود. بارها در برنامههای مناسبتی شاهد بودیم این افراد در باره مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی مسائل تربیتی و آموزشی اظهارنظر میکنند که اصلا در حوزه تخصص و حرفه آنها نیست.
در نظر گرفتن دستمزد
در آسیبشناسی این معضل قطعا نمیتوان به بعد اقتصادی و مالی ماجرا بیاعتنا بود. در همه جای دنیا برای استفاده از دانش و تخصص کارشناسان، ردیفهای مالی هم در نظر گرفته میشود که هم برای کارشناسان ایجاد انگیزه کند و هم برای تخصص و دانش آنها ارزش و اعتبار در نظر گرفته شود. در بسیاری از برنامههای گفتوگومحور یا چنین تمهیدی در نظر گرفته نشده یا پس از مدتی به فراموشی سپرده میشود. همین مساله نیز گاه موجب دلسردی کارشناسان شده که پیامد آن یا عدم استمرار و ادامه همکاری با یک برنامه است یا کاهش کارایی و اثربخشی. بسیاری از این کارشناس ـ مهمانان پس از مدتی که با هیچ تشویق مادی و معنوی روبهرو نمیشوند، عرصه را ترک کرده و به کار خویش مشغول میشوند. از سوی دیگر معضل رفیق بازی نیز در این زمینه به چشم میخورد که بحث انحصارطلبی و باندبازی را در ساختار تولید یک برنامه تاکشو دامن میزند که خارج از شان و منزلت چنین برنامههایی است. یادمان باشد هر کس حرف میزند، مجری نیست و هر کس هم که خوب حرف میزند، کارشناس نیست و هر کارشناسی برای برنامه تلویزیونی مناسب نیست.یادمان باشد هر مهمانی کارشناس نیست و گاهی فقط مهمان است.