گروه جنگ نرم مشرق- شبکه خبری راشا تودی در دو برنامه خبری خود با عناوین "تصویر بزرگ" (Big Picture) و "سفر به اعماق" (Going Underground) به بررسی توافق هستهای با ایران از حیث سیاسی، استراتژیک، و تجاری و موضع جمهوریخواهان در رد یا تایید آن پرداخت. برنامه خبری-تحلیلی Big Picture شبکه خبری راشا تودی با اجرا و میزبانی تام هارتمن، یکی از داغترین و جنجالیترین برنامههای عرصه خبر است. در یکی از قسمتهای این برنامه، موضوع توافق هستهای به چالش کشیده میشود. در ابتدا، هارتمن به چند نکته اشاره میکند و سپس برنامه گفتگو را با میزبانی از سه کارشناس حوزه بینالملل، ادامه میدهد.
برنامه خبری تصویر بزرگ و نکات کلیدی آن
· اکنون که پرزیدنت اوباما دو موفقیت بزرگ را در دوران ریاست جمهوری خود به دست آورده، در کانون توجه جهانی قرار گرفته است. این دو موفقیت که شامل صلح با کوبا و صلح با ایران است در دهههای سابق سیاست خارجه امریکا، بیهمتا بوده است.
· طرفداران توافق در روز توافق و روزهای طی آن، در مقابل کاخ سفید اجتماع کرده و این پیروزی دولت اوباما را جشن گرفتند.
· شورای امنیت سازمان ملل در روز 20 جولای، توافق هستهای با ایران را با رای تمامی اعضا امضا کرد.
· جمهوریخواهان به این توافق اعتراض میکنند اما جایگزینهای مناسبی برای آن نمیدهند.
· جمهوریخواهان و جنگ طلبان کنگره با توافق هستهای با ایران مخالفت میکنند چرا که نمیخواهند این موفقیت همچون موفقیت ایجاد روابط دیپلماتیک پس از بیش از 50 سال با کوبا، تبدیل به میراث ریاست جمهوری وی به عنوان یک دموکرات و یک رییس جمهور سیاه پوست در تاریخ آمریکا شود.
· اوباما در روز معارفهاش در سال 2009، وعده صلح با کشورهایی چون کوبا و ایران را داده بود، اما جمهوریخواهان امید داشتند که با اعمال هجمهها و تخریبها علیه وی امیدی به پیروزی وی در دوره دوم ریاست جمهوری وجود نداشته باشد. پس از پیروزی وی در دوره دوم، آنها در مسیر توافقات هستهای هر آنچه که از دستشان برمیآمد را صورت دادند که این توافق حاصل نشود، اما حصول توافق روز تاریخی 14 جولای 2015 آنها را بسیار عصبانی کرده است.
· هماکنون، اعضای اتاق انجمن حزبی جمهوریخواهان به رهبری نیوت گینگریچ از جدیترین مخالفان توافق هستهای با ایران هستند. بسیاری از این افراد از مخالفان صلح با طالبان هستند چرا که آن را یک گروه تروریست و لازمه برخورد قاطع آمریکا میدانند. وقتی خبرنگار راشا تودی از او در مورد صحت و سقم کارشکنیهای وی و پیروانش در کنگره برای عدم توفیق اوباما میپرسد، پاسخش این است که این دروغی بیش نیست و او و دوستانش همواره ضمن وجود اختلافات عمیق با اوباما، حامی او نیز بودهاند.
· راشا تودی معتقد است که اتفاقا جمهوریخواهان نظیر جان مک کین که علاقه بسیاری به حمله به ایران دارند، هیچ میلی به تصویب توافق و ایجاد روابط دیپلماتیک با ایران ندارند چرا که آن را شبیه کوبا میدانند.
برنامه گفتگو و مناظره
در گفتگو و مناظره در مورد بررسی توافق هستهای با ایران، از خانم دکتر دی گاردنر –رییس انجمن ملی حمایت از زندگی سیاهپوستان- جیانو کالدول –کارشناس مسائل استراتژیک- و آری رابین هاوت –کارشناس بینالملل- دعوت به عمل آمده بود. در ابتدا تام هارتمن (Thom Hartmann) -مجری برنامه- به ادعای جمهوریخواهان بدین شرح که "ما ممکن است با اوباما مخالفت کنیم اما این بخاطر میهنپرستی ما است. اگر لازم باشد به خاطر منافع ملی با آنچیزی که به آن اعتقاد داریم هم مخالفت کنیم، ما را باکی نیست. سپس علت مخالفت جمهوریخواهان با توافق هستهای با ایران را از میهمانان برنامه پرسید. کالدول معتقد بود که آنها دلایل قابل قبولی برای این مخالفت دارند. اما رابین هاوت نظر مخالف داشت و بر این باور بود که آنها هیچ دلیل محکمهپسندانهای ندارند. به نظر وی، این توافق بسیار ارزشمند حاصل سالها زحمات بیش از یکصد نفر از سیاستمداران دولت اوباما است و قطع یقین ایران را از دستیابی به بمب هستهای باز میدارد، چنان که اگر این توافق حاصل نمیشد با ایران مجهز به سلاح هستهای و در نتیجه خطر جهانی بودند. اما کالدول معتقد بود که ایران در حال حاضر قادر به ساخت بمب هستهای نیست. در اینجا خانم دکتر گاردنر وارد بحث میشود و این سوال را مطرح میکند که "در این توافق قید شده است که ایران تا 15 سال حق استفاده از مواد دوگانه که در ساخت بمب هستهای نقش بسیار مهم است را ندارد. پس از این 15 سال تکلیف چیست؟ تام هارتمن پاسخ میدهد که تمامی این مواد که در حال حاضر قادر به ساخت حداقل 10 بمب هستهای است نابود میشود و در نتیجه جای نگرانی وجود ندارد.
رابین هاوت معتقد است که اتفاقا تحریمهای علیه ایران به دلیل تجارت گسترده این کشور با چین و روسیه عملا فایده چندانی برای آمریکا نداشت. از نظر وی، این بازه زمانی 15 ساله بسیار به نفع آمریکاست و تقریبا خیال جامعه بینالمللی را راحت خواهد کرد. این استراتژی سیاست خارجه مناسبی بود که دولت بوش ده سال پیش میتوانست از آن به نحو احسن استفاده کند اما اشتباه کرد و استفاده نکرد.
کالدول اما معتقد است که این توافق یعنی آزاد شدن 150 میلیارد دلار از پولهای بلوک شده ایران و در نتیجه اختصاص این پول به گروههای مورد حمایت ایران. در اینجا هارتمن وارد قضیه شده و پاسخ میدهد که این پول ازاد شده صرف اقتصاد ایران و اتفاقا میانهروی آن خواهد شد چرا که تاریخ اثبات کرده که همانند قضیه کوبا که اکنون روندی میانهرو را دنبال میکند، آشتی و اجماع کشورهای متخاصم منجر به شکوفایی دیپلماتیک خواهد شد.
رابین هاوت مدعی شد که محمد جواد ظریف –وزیر خارجه کشورمان- 12 سال پیش
نامهای را خطاب به دولت بوش نوشت و (در اینجا هارتمن مدعی
میشود که دوست صمیمی او "باب نی" –سناتور کهنهکار ایرانشناس- آن
نامه را به شخص بوش تحویل داد و البته 7 ماه بعد به {طی یک پاپوش مالی} به زندان
افتاد. هاوت ادامه داد که در این نامه سخن از نشستن بر سر میز مذاکره برای تمامی موضوعات
مورد بحث اما بصورت پله به پله بود. یعنی اول موضوع هستهای و بعد موضوعات دیگر. البته این نامه ظاهرا به نتیجه دلخواه نرسیده است.
وقتی دکتر گاردنر به مسئله شباهت ایران و کوبا که در حال خلق بحران موشکی بود میپردازد، هارتمن پاسخ میدهد که ایران گرچه پیشتر با کوبا در تعامل کامل بود اما در حال حاضر چندان علاقهای به مراوده با آن ندارد و سپس به نکته بسیار مهمی اشاره میکند که معانی بسیاری در پس آن نهفته است: "براستی کدام کشور به اندازه ایران در حال مبارزه با داعش در عراق است؟".
برنامه خبری سفر به اعماق
برنامه "سفر به اعماق" (Going
Underground) شبکه خبری راشا تودی با
اجرا و میزبانی افشین رتنسی در این هفته به
بررسی پیامدهای توافق هستهای از دیدگاه اقتصادی پرداخت. میهمان این قسمت، شبیر رضوی مشاور و مفسر
اقتصادی بود که بنیانگذار موسسه راهحلهای اقتصادی بینالمللی و یکی از اعضای
اصلی پروژه ایران نیز هست.
رتنسی در آغاز برنامه، از اهمیت این توافق برای نگاه تجاری
غرب گفت. به گفته وی، غرب نیاز به یک شریک مطمئن تجاری در منطقه داشت و با حصول توافق هستهای و رفع تحریمها، این مهم تحقق پیدا میکند.
رتنسی، در ادامه به حرکت هوشمندانه حسن روحانی مبنی بر دیدار با گروه بریکس درست در بحبوحه نشست فشرده در وین در اوج مذاکرات نهایی اشاره کرد و آن را پیام زیرکانه به غرب نامید. سپس سوال اول خود از میهمان برنامه را به این شکل مطرح میکند: "حالا که قرار است تحریمها علیه ایران برداشته شوند، باید چه زمانی منتظر ورود بانکهای ایرانی به بازار تبادلات و تجارت بینالمللی بالاخص با اتحادیه اروپا باشیم؟
رضوی اینچنین آغاز کرد: "من معتقدم که موضوع کلی برای ایران، بحث تحریمها نیست بلکه بحث تجارت و فرصتهای تجاری است. درست است که ایران با در حاشیه ماندن در تجارت جهانی دچار ضرر شد، اما ضرر عظیم متوجه آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا گردید. لذا، این توافق یعنی به دست آوردن ایران به عنوان یک شریک تجاری خوب.
رضوی در ادامه در پاسخ به این سوال که "آیا بحث هستهای
بهانه بود و این توافق فقط جنبه تجاری داشت؟" گفت: اتفاقا در این
توافق هم بحث هستهای لحاظ بود و هم بحث تجاری. ایران بارها اعلام کرده که میلی به
دستیابی به بمب اتم ندارد و فیالواقع یک تهدید برای غرب و آمریکا محسوب میگردد
اما تهدید تجاری. آری، ایران تهدیدی علیه شاخص "برابری قدرت خرید" (Purchasing power parity)
بود. ایران، در لیست PPP دارای رتبه هجدهم است و این بدان معناست که پوند انگلیس که در
کشورهایی مثل هند و ایران ارزش بیشتری دارد و اینجاست که اهمیت این کشور مشخص میگردد.
پس در نتیجه، ایران موقعیت بسیار بهتری نسبت به خیلی از کشورهای اروپایی و حوزه
مدیترانه همچون یونان، اسپانیا، و لهستان دارد. به نظرمن، ایران پی به پتانسیل
عظیم خود برده است و اگر با توجه به این فرصت طلایی که در همکاری با جامعه بینالمللی
بدست آورده، قدر این پتانسیل را بداند، تا سال 2030 به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ
اقتصاد جهان مطرح خواهد شد. گردشگری ایران را نمیتوان دست کم گرفت. هم اکنون
بازارهای جهانی فرصت بسیار بزرگی را به دست آوردهاند و مسئله نگران کننده فقط این
است که اسراییل و عربستان سعودی بر سر راه این فرصت بزرگ مانع ایجاد کنند.
رتنسی سپس سوال سوم خود را مطرح کرد: "آیا فکر میکنید
که این توافق هستهای بیشتر به ترس ایران از تهدیدات امریکا مبنی بر حمله و
بمباران تاسیسات هستهای این کشور برمیآید و آیا میتوان گفت که ترور دانشمندان
ایرانی توسط اسراییل در نزدیک شدن ایران به این توافق نقش داشته است؟". رضوی،
پاسخ داد: "من اینچنین فکر نمیکنم. بحث، فراتر از اینهاست. هر دو طرف، تجارت
به معنای واقعی کلمه میخواهند. اتفاقا، وجود یک ایران قدرتمند از نظر سیاسی و
اقتصادی بسیار برای غرب و آمریکا مطلوب است. هم امریکا و هم ایران، دغدغه امنیت در
عراق و سوریه را دارند. قطع یقین مخالفان اسد در آغاز از سوی آمریکا تحریک و تقویت
شدند و حالا هم این امر ادامه دارد. این دیگر تئوری توطئه نیست، بلکه اسناد و
مدارک کافی در این زمینه وجود دارد که از آن دست میتوان به اظهارات هیلاری
کلینتون اشاره کرد. اما آن سوی دیگر سکه، حضور داعش به عنوان خطری غیرقابل انکار
برای آمریکا زنگ خطر را زده است. من ایران را یک کشور بسیار مفید برای غرب میدانم.
این کشور، دارای تجارت آزاد بسیار عالی است. بازار سهام ایران دارای سرمایه و
تراکنش روزانه عظیم است. ایرانیها، ذاتا تجار خوبی هستند. آنها، اهل معامله
هستند. اگر به بازار تهران و دیگر شهرها مراجعه کنید، خواهید دید که مردم این کشور
چگونه هنر چانهزنی را پیاده میکنند و به همین دلیل هم مذاکره کنندگان هستهای
این کشور که از دل همان جامعه برآمدهاند، در مذاکرات هستهای پیروز شدند.
رضوی در رابطه با مسئله "عملکرد ایران در مقابل چشمان ریزبین آژانس بینالمللی انرژی هستهای و اینکه چقدر امکان استفاده این کشور از امکانات هستهایاش در جهت پیشرفتهای تجاری وجود دارد؟" گفت: این امکان وجود دارد. پیشتر، آژانس به عنوان ابزار آمریکا برای نیل به خواستههایش –بخصوص در موضوع هستهای ایران- کاربرد داشت و همچنین از سازمان ملل و یا یونسکو برای پیاده کردن برنامههایش در کشورهای رو به توسعه بهره میبرد. اما به نظر من، چیزی که در نهایت مهم است ورود پول و سرمایه به غرب از طریق داشتن روابط تجاری با ایران است. هم اکنون 80 درصد از اقتصاد ایران تحت نظارت دولت و فقط 20 درصد آن تحت حاکمیت بخش خصوصی است. و پیوسته از زمان انقلاب 1357 ایران تا به امروز این بحث ادامه داشته که آزادسازی و خصوصیسازی اقتصاد تا چه حد میتواند شکل واقعی به خود بگیرد. در بحث صنایع نفتی بعید میدانم که این امر صورت گیرد اما در زمینههای دیگر مثل تجارت تکنولوژی شامل تلفنهای هوشمند اینچنین خواهد شد. یادمان نرود که کشورهای بسیاری دست از موقعیت تجاری ایران برنخواهند داشت. مثلا همین هند، حتی در دوران تحریم به رغم تهدیدات شدید آمریکا، به جهت نیاز به پیشرفت اقتصادی 12 میلیارد دلار نفت از ایران خرید و البته حجم وسیعی از آن را با محصولات مورد نیاز ایران جبران کرد. این دو کشور بیش از یکصد سال است که به دلیل قرابت فرهنگی رابطه تجاری خوبی با هم دارند.