واقعیت این است که توافق یا بهتر بگویم جمع بندى که در این مقطع صورت گرفته است به رغم ضعف ها و برخى قوت هایش محصول تمام توان این دولت و تیم شجاع و غیور و متدین و امین مذاکره کننده است و به دلایل مختلف که اینجا مجال مناسبى براى باز کردن آنها نیست باید از این مرحله عبور کرد و منتظر اظهار نظر نهاد های قانونی در باره متن موجود باشیم که عجالتا می توان«قابل تحمل» ارزیابی اش کرد و با تمام توان براى دوران فرا توافق آماده شد.
برخى نکاتى که توجه به آنها و مراقبت مستمر در باره آنها ضرورى به نظر مى رسند عبارتند از:
١) جریانى تلاش مى کند آنچه اتفاق افتاده است را آنچنان بزرگنمایى کند که گویا انقلابى رخ داده است و فتحى بزرگتر از خرمشهر را که «خدا آزاد کرده» بود، براى ملت به ارمغان آورده است. آنچه اهمیت دارد صرف این بزرگنمایى نیست بلکه بهره بردارى هایى است که ممکن است از قبل این بزرگنمایى بشود . از جمله چماق کردن این دستاورد و کوبیدن بر سر منتقدین به هر مناسبت و یا علم کردن این موفقیت به منزله معیار درستى همه مواضع و نظرات این جریان در دیگر عرصه ها. دولت و رییس محترم آن خوب مى دانند فضاى حمایتى کنونى از آنچه انجام گرفته و به حداقل رسیدن نقدها نتیجه کدام مدیریت و چه توصیه هایى است! لذا اگر این جریان مدیریت شده به واسطه اغراق ها و بهره بردارى هاى ناروا تحریک شود هر لحظه ممکن است فنرش رها گردد و انسجام کنونى از دست برود. بنابراین لازم است دولتمردان، خود و هواداران و جریان هاى سیاسى همسو را توجیه کنند تا به چنین مرحله اى نرسیم.
٢) جریان منتقد نیز که عموما در این مقطع به درستى و با درک صحیح شرایط خویشتندارى در پیش گرفته است، ضمن کمک به تبیین درست و منصفانه متن تهیه شده و پى آمدهاى آن و با پرهیز از جنجال و هیاهو باید کمک کند این مرحله با آرامش و خردمندانه سپرى شود و برخى اظهارنظرهاى نسنجیده ، افراطى و مأیوس کننده به بدنه نیروهاى ارزشى انقلاب تزریق نگردد. اظهار نظرهایى مانند لگدکوب شدن خط قرمزها که هرچند انشاالله از سر دغدغه و شور انقلابی مطرح می شود اما منطوق و مفهوم آنها پرهزینه و متضمن نکاتى است در تناقض با آنچه این گروه از منتقدین بیش از بقیه ادعاى آنرا دارند!
٣) آنچه طى دو سال اخیر و در جریان مذاکرات هسته اى رخ داده است با توجه به همه واقعیت هاى موجود از سویى و آرمان هاى بلند انقلاب اسلامى از سوى دیگر ، ذیل تدبیر رهبر حکیم انقلاب اسلامى تحت عنوان « نرمش قهرمانانه» شکل گرفته است، تدبیرى که به فرموده معظمٌ له: «یک عدّهای آن را به معنی دست برداشتن از آرمانها و هدفهای نظام اسلامی معنا کردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسکی قرار دادند برای اینکه نظام اسلامی را به عقبنشینی از اصول خودش متّهم کنند.» ایشان به صراحت در این باره می فرمایند: «اینها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکی - به سمت آرمانهای گوناگون و متنوّع اسلامی که حرکت میکند، به هر شکلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متنوّع استفاده کند برای رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حرکتی - چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب - مثل میدان رزم نظامی، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ از پیشتعیینشده باشد. اهدافی وجود دارد؛ نظام اسلامی در هر مرحلهای یکی از این اهداف را دنبال میکند، برای پیشرفت، برای رسیدن به نقطهی تعالی و اوج، برای ایجاد تمدّن عظیم اسلامی؛ باید سعی کند به این هدف در این مرحله برسد. البتّه مرحلهگذاری است، قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفکّران و مسئولان مربوط، این قطعات را معیّن میکنند، هدفگذاری میکنند، حرکت جمعی آغاز میشود. همه باید تلاش کنند که هر حرکتی در هر مرحلهای به اهداف خودش برسد. این آن نظامِ صحیحِ حرکتِ منطقی [است]. این را همهی فعّالان عرصهی سیاست و مدیریّت کلان کشور باید همواره به یاد داشته باشند؛ آحاد مردم، شما عزیزانِ بسیجی - فعّالان عرصهی بسیج - هم باید این را همواره به یاد داشته باشید.»
بنابراین رهبر انقلاب اسلامی به همه و خصوصا بسیجیان که اصولا آرمانی تر فکر می کنند و توقعاتشان هم آرمانی است متذکر می شوند که این نرمش قهرمانانه که ممکن است ظاهرش عقب نشینی باشد اما هدف عالی آن ایجاد تمدن عظیم اسلامی است و این هدف یکباره محقق نمی شود و باید مرحله به مرحله و قطعه قطعه به آن نزدیک شد.
نکته مهم این است که هنوز وقت جمع بندی رویکرد نرمش قهرمانانه فرا نرسیده است و باید صبر داشت و ماجرا را بلند مدت دید.
ورود به هر عرصه دیگری برای گفت و گو با امریکا باید منوط به حسن رفتار امریکا در این ماجرا شود که حدود ده سال طول خواهد کشید تا این آزمون به سر آید. ما فعلا از امریکا جز حرف و کلماتی بر کاغذ چه دیده ایم که بخواهیم وارد گفت و گوهای جدید بشویم؟
4) دشمن که کارش دشمنی است و در این امر لحظه ای درنگ نمی کند، همانطور که پیش بینی می شد هنوز جوهر توافق ، بخوانید جمع بندی، خشک نشده دو حرکت را بطور موازی آغاز کرده است. نخست فریب کاری برای سوءاستفاده از متن برجام یا قطعنامه و اختیارات 1+5 که نمونه آنرا در طرح افزایش زمان انقضای دخالت شورای امنیت از ده سال به پانزده سال مشاهده کردیم و دوم فضا سازی در خصوص نقش ایران در تحولات منطقه.
تیم مذاکره کننده و رییس جمهور محترم یکی از دستاوردهای مهم این مذاکرات و خصوصا رسیدن به متن برجام را شکست ایران هراسی عنوان کرده اند اما این روزها شاهد اوج گیری جوسازی علیه ایران اسلامی در خصوص تحولات منطقه و به تبع آن زمینه سازی برای گفت و گو با جمهوری اسلامی ایران در این باره هستیم!
به نظر می رسد تحت هیچ شرایطی چراغ سبز و حتی نارنجی ایران به امریکا در این باره نباید نشان داده شود؛ نخست به دلیل اینکه هنوز تکلیف برجام و قطعنامه روشن نیست و میزان پایبندی امریکا و متحدانش به تعهدات این دوسند آزمون نشده و ورود به هر عرصه دیگری برای گفت و گو با امریکا باید منوط به حسن رفتار امریکا در این ماجرا شود که حدود ده سال طول خواهد کشید تا این آزمون به سر آید. ما فعلا از امریکا جز حرف و کلماتی بر کاغذ که در باره آنها هم سخن بسیار است چه دیده ایم که بخواهیم وارد گفت و گوهای جدید بشویم؟ و دلیل دوم امکان سوءاستفاده گسترده امریکا از چنین رویدادی است و نقش مخرب آن درذهنیت دوستان منطقه ای جمهوری اسلامی ایران. همان هدفی که امریکا در اصرار خود به مذاکره با ایران همواره دنبال کرده است و به محض ورود احتمالی به میدان چنین گفت و گوهایی این بهره برداری ها به اوج خواهد رسید و یکی از مهمترین مزیت های راهبردی ایران را یا از دستش خارج خواهد کرد و یا آنرا کم خاصیت خواهد نمود.
اینجاست که نقش خطبه های مقتدرانه رهبری در عید فطر را بهتر می توان فهمید که این متن تصویب بشود یا نشود، اجازه هیچ گونه سوءاستفاده ای از این متن داده نخواهد شد، جمهوری اسلامی ایران دست از حمایت دوستانش در منطقه نخواهد کشید و سیاست جمهوری اسلامی ایران در مقابل دولت مستکبر امریکا هیچ تغییری نخواهد کرد.
5) چنانچه اشاره شد، امریکا و متحدانش باید در جریان اجرای برجام امتحان پس بدهند و چون ما سخت به آنها بی اعتمادیم لازم است پایبندی این دست اعضای 1+5 بطور مستمر رصد شود و در باره آن اطلاع رسانی صورت گیرد. شایان ذکر اینکه در جریان مذاکرات سالهای 82 تا 84 به دفعات شاهد نقض تعهدات از سوی سه کشور اروپایی بودیم که الآن نیز جزو طرفهای ما در 1+5 هستند.
6) و نکته آخر، برداشت ساده لوحانه یا القاء مغرضانه برخی افراد و جریان ها مبنی بر پایان دوران «مرگ برامریکا» است. این جماعت که به اشتباه بوی کباب به مشامشان خورده است! در پی امیال و آرزوهای دور خود پایکوبی راه انداخته اند که چه و چه، غافل از اینکه تقابل جمهوری اسلامی ایران و امریکا مادامی که اینجا جمهوری اسلامی و آنجا امریکاست تمام ناشدنی است مگر اینکه در این میان استحاله ای رخ دهد و یکی از این دو ماهیتش دگرگون شود که البته در مورد خودمان باید سخت مراقبت کنیم چرا که این از آفات همه انقلاب هاست.
در پایان این بخش لازم است یکبار دیگر اندیشه های بنیانگذار انقلاب اسلامی را در مورد دولت امریکا که از محکمات اندیشه های معظم له است مرور کنیم.
«رابطه بین یک ملت به پاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین المللی با یک چپاولگر عالم خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است.»
«امریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است . امریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی نماید.»
«اگر امریکا بخواهد، همانطور که حال با ملت ایران معامله می کند با ما رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچه امریکا به دولت ایران احترام بگذارد ما هم با همان احترام متقابل عمل می کنیم.»
«ما آمریکا را زیر پا می گذاریم، ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختی های ملل مستضعف را به دنبال دارد، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم، همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است.»
«با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد.»
*مهدی فضائلی