تصور بسیاری از مدیران سیما در گذشته این بود که سریال مناسبتی یا باید کمدی و خنده دار باشد یا اینکه در حال و هوای مناسبت مد نظر. گاهی به پشت سر نگاه کن از این جهت سریال قابل اعتنایی بود که کمدی یا ملودرام اشک انگیز سطحی نبود اما توانست با ارائه روایتی متنوع تر نظر مخاطبان را جلب کند.

گروه فرهنگی مشرق - با توجه به اتمام سریال های ماه مبارک و ترافیک نظرات و نقدهای به روز که با دیدن چهار و الی پنج قسمت منتشر می شوند پس از پایان سریال های مناسبتی ماه مبارک، مجالی خوبی برای قضاوت فراهم آمده است. مجالی برای نقد دو سریال شبانه ماه مبارک رمضان، گاهی به پشت سر نگاه کن (مازیار میری) و دردسر های عظیم که در طول ماه مبارک قربانی پخش مسابقات والیبال شدند و قضات ها در مورد این دو سریال بسیار عجولانه منتشر شد.

گاهی به پشت سر نگاه کن

بر خلاف سریال های پیشین مازیار میری که با توفیق چندانی همراه نبود سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» سریال متوسط،مناسب و قابل اعتنایی بود و قاعده ژنریک تمام این سالهای سریال های مناسبتی را بر هم زد. تقریبا تصور بسیاری از مدیران سیما در گذشته این بود که سریال مناسبتی یا باید کمدی و خنده دار باشد یا اینکه در حال و هوای مناسبت مد نظر.
گویی سریال تنها گونه تولیدی است که عدم تنوع و ژانری پذیری شامل آن نمی شود. اما گاهی به پشت سر نگاه کن از این جهت سریال قابل اعتنایی بود که ملودرام اشک انگیز سطحی نبود و از سوی دیگر در میان سریال های پخش شده سیما ،روایت متنوع تری داشت. کلیت مجموعه یک تریلر هیجان انگیز پلیسی است که متاسفانه تعدد قصه های فرعی و ورود شخصیت های فراوان کمی این قصه هیجان برانگیز را کش دار کرده بود. اگر حذف بسیاری از شخصیت های اضافی در این سریال اتفاق می افتاد و از مجموعه سی قسمتی حداقل هفت قسمت میانی سریال حذف می شد،احتمالا از حیث موفقیت و ارتباط با مخاطب در جایگاه ویژه تری قرار می گرفت. اما متاسفانه کشدار شدن روایت و شخصیت های اضافی موجب شد که سریال با تماشاگر گسترده تری ارتباط برقرار نکند.

ریسک ژنریک و آقای کار کشته !


 اما اگر قسمت های میانی سریال را در نظر نگیریم خط کلی روایت بسیار دلچسب و دلپسندبود و گاهی برای دیدن برخی قسمت ها می توانستیم تماشای پایتخت را به ساعت بازپخش دوم موکول کنیم. اگر اندک دقت در نگارش متن این مجموعه به عمل می آمد در میان برنامه های ماه مبارک رمضان سرانجام سریال به مسیر متعالی تری منتهی می شد. اما از حق نگذریم حضور امین تاریخ و بازی فوق العاده پیچیده و البته مرموز وی تا پایان مرگ کاراکتر تابش، از ویژگی های شاخص سریال به شمار می آید اما به غیر از تارخ سعید چنگیزیان را می توان را ستاره درجه نخست سریال گاهی به پشت سر نگاه کن دانست. قدرت افزون تئاتری و نگاه های نافذ و حفظ میزان خاکستری بودن شخصیت پویا موجب شد یک سریال متوسط مناسب گیرایی دو چندانی برای مخاطبش داشته باشد. از حضور شگرف چنگیزیان در این سریال به هیچ عنوان نمی توان چشم پوشی کرد چون شخصیتی خاص را ایفا می کرد که تا پایان سریال همچون یک هیولا روی مرز بهشت و جهنم حرکت می کرد.


دردسرهای عظیم(2)


عنوانی که به می توان به بروز نیک نژاد اعطا کرد آقای کارکشته است. یعنی آنقدر نوشت و دستیاری کرد که به مرحله ای رسید که خود به تنهایی می تواند بار یک سریال خوب و دیدنی مثل دردسرهای عظیم را به دوش بکشد. سریال دردسرهای عظیم با کنار قرار دادن کلیشه هایی مثل اتهام شباهت دو کاراکتر که دستمایه درام همیشه ماندگار هیچکاک(مرد عوضی) شد و کلیشه هایی مثل تقابل مادر شوهر و عروس، دو عاشق پیشه در حال ازدواج، داستانی تازه خلق کرد که مخاطب را به شکل غافلگیرانه ای سرحال می آورد.


ریسک ژنریک و آقای کار کشته !

بدون تعارف تعریف قصه غیر متعارف در امر سریال سازی با توجه به شرایط، آداب و چهارچوب های رسمی سیما بسیار دشوار است و باید به سریال سازی که از قصه های متعارف کلیشه ای روایتی تازه خلق می کند دست مریضاد گفت. حسن سریال این است که بازیگران به معنای واقعی کلمه هنرپیشه بودند و از حداکثر پتانسیل خود برای دیده شدن سریال بهره بردند. الناز حبیبی و جواد عزتی زوجی را در این مجموعه تشکیل دادند که به سادگی حفره های سریال را پر می کردند و با رندی اجازه نمی دادند که نقصان های روایت به چشم آید. تصور عمده مخاطبان این بود که با توجه به پخش فصل نخست دردسرهای عظیم مجموعه دوم با چالش های داستانی مواجه شود اما هوشمندی در اجرا موجب شد که فقدان های ظریف داستانی آنچنان به چشم نیاید.حالا می شود به نیک نژاد اعتماد کرد برای پروژه های بزرگتر. چون اغلب سریال سازان تلویزیون نمی توانند در اجرا نقصان و حفره های داستانی را با اتکا به فرم و بازیگران مجموعه پر کنند.توفیق دردسرهای عظیم این انتظار را موجب می شود که منتظر فصل سوم و چهارم سریال باشیم. چرا که دردسرهای عظیم با این پتانسیل در اجرا می تواند مخاطبان بیشتری نسبت به فصل اول و دوم داشته باشد. اما در جمع بندی اجرای بازیگران نمی توان فریده سپاه منصور و مخصوصا سولماز غنی را در این مجموعه نادیده گرفت. غنی با تسلط از یک نقش کاملا فرعی هیولایی ساخت که به اندازه چنگیزیان در گاهی به پشت سر نگاه کن جذابیت داشت. 


ریسک ژنریک و آقای کار کشته !

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • داریوش ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
    0 0
    آفرین البته سریال گاهی به پشت سر نگاه کن واقعا لحظات پر تنشی رو داشت و التهاب داستان تو حدودی از فیلمهای غربی شکل گرفته بود ولی انصافا خوب بود. توضیح سایت مشرق در مورد سریال دردسرهای عظیم هم خیلی عالی بود. با تشکر

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس