سرویس فرهنگ و هنر مشرق -پخش سریال «محرمانه» از جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲ از شبکه سه سوم سیما آغاز شد. سریالی ۲۴ قسمتی که تهیهکنندگی آنرا سید رامین موسوی و کارگردانی این مجموعه را محمود معظمی برعهده دارد.
این سریال، پس از دو فصل سریال گاندو، دومین سریال، محصول موسسه اندیشه شهید آوینی است و شمار فراوانی از ستارههای سینما، تئاتر و تلویزیون در آن ایفای نقش کردهاند.
استراتژی طراحی شده داستانی این سریال، به مجموعههای پلیسی – امنیتی سالهای اخیر نظیر هوش سیاه، ماتادور، آسمان من، سارق روح، گاندو شباهت دارد و این سریال در کنار مجموعه سرزمین کهن با اقبال گسترده مخاطبان مواجه شده است.
چرا محرمانه تبدیل به مجموعه متفاوتی شد؟
این مجموعه نمایشی از حیث مضمون و ساختار تجربهای بکر و متفاوت محسوب میشود. محتوای سریال علی رغم روایت امنیتی - پلیسی آن، دارای ویژگیهایی است که با جزئیات بیشتری باید ابعاد آن را بررسی کرد.
قبل از هر تحلیلی باید مخاطبان سریالهای پلیسی – امنیتی را به دو دسته تقسیم کرد؛ مخاطبانی که علاقهمند هستند جنبههای پلیسی{ویژگیهای ژنریک} سریال بر دیگر ابعاد داستانی غلبه داشته باشد. دسته دوم مخاطبان چنین آثاری، علاقهمندانی هستند که بر اساس الگوهای رایج و مرسوم سالهای اخیر سینمای پلیسی، روایت شخصی و جنبههای ملودرام {خانوادگی} در متن یک اثر حادثهای، برایشان جذاب است.
محمود معظمی کارگردان این مجموعه پیش از این سابقه ساخت ملودرامهای موفقی در سیما همچون «تکیه برباد» را دارد و جنبههای ملودرام این سریال بدون آنکه به روایت اصلی صدمه بزند با ظرافت تقویت شده، تا با یک توازن داستانی کاملا مرتب شده، اقشار مختلف این مجموعه داستانی را دنبال کنند.
جنبههای ملودرام سریال بر اساس یک راهبرد پیچیده، به روایت پلیسی سریال صدمه ای نمیزند بلکه جنبههای داستانی کفه محتوای سریال را جذابتر میکند.
دومین ویژگی سریال طراحی شخصیتهایی است که در موقعیتهای کاملا ضروری تقاطعهای داستانی جذابی با یکدیگر دارند تا در نهایت سریال فقط به تشریح جنبههای پلیسی نپردازد.
در روایت سریال «محرمانه» مخاطب با یک خیزش پزشکی جسورانه و ملی برای دست یافتن به حوزههای جهانی تهیه و تولید واکسن کرونا مواجه است، شخصیت های سعید و سینا و لیلا حکیم آوا این خط داستانی را پیش میبرند.
در خط موازی داستانی دیگری خاطرات دوران پاندمی و تلاش های مدافعان سلامت در روایت تنیده شده و سارا فرهمند به صورت سمبلیک نمادی از جامعه پرستاران و مصائب آنان به تصویر کشیده میشود.
در کنار این روایت شوهر سارا به عنوان خبرنگار، چالشهای اساسی مافیای دارو را دنبال میکند و یک آسیبشناسی جدی نسبت به بخشی از جامعه که در معرض آسیبهای اجتماعی هستند در متن سریال گنجانده شده است.
تمامی این رخدادهای موازی و هدفگذاری استراتژیک، سبب میشود سریال اثر خستهکنندهای نباشد و تلاش کارگردان شگرد مضاعفی برای افزایش کیفیت سریال است.
ارائه این حجم از روایت و طرح روایتهای مختلف با نمایش تقاطع شخصیتها روی کاغذ و در متن فیلمنامه اثر کار بسیار دشواری است و گروه سازندگان، از پس طرح جزئیات محتوایی به خوبی برآمدهاند و رهبری این ارکستر توسط معظمی به خوبی انجام شده است. از حیث کارگردانی قسمت هجدم این سریال میتواند در کارگاههای آموزشی سریال سازی تدریس شود. لحظات اکشن سریال با نمونههای خارجی کمپانی های بزرگ فیلمسازی قابل مقایسه است.
با بررسی دقیق تمامی قسمتها میتوان متوجه شد فیلمنامه دارای شخصیتهای فراوان و روایتهای موازی فراوانی است که با یک اشتباه در کارگردانی و عدم تطابق هارمونی روایت با چالشهای بزرگی مواجه میشد اما سازندگان با ظرافتی مثال زدنی این ارکستر بزرگ را هدایت میکنند و دست کم هیچ کدام از اجزای فیلمنامه در این ارکستر فالش نمینوازند.
چرا فضای عمومی رسانهها به استقبال سریال نرفت؟
فضای عمومی رسانهها با سلیقه عمومی مخاطبانی که این سریال را دنبال میکنند، تفاوت فاحشی دارد. اگر یک سلیقه شناسی مدیایی کاملا مردمی در مورد آثاری مثل سریال محرمانه انجام شود، درخواهیم یافت حتی ضعیفترین مجموعه امنیتی در صدا و سیما همچنان مخاطب دارد. نمونه اخیر آن سریال «شهنام» است که پخش از آن از شبکه پنجم سیما، این شبکه فراموش شده را در افکار عمومی دوباره زنده کرد.
این وضعیت نشان میدهد سریالهای امنیتی – پلیسی با هر محتوا و کیفیتی با اقبال مواجه میشوند. در سطور پیشین به این موضوع اشاره شد که تفاوت فاحشی میان آنچه در رسانههای جریان اصلی داخلی مطرح میشود با مطالبه عمومی در حوزه سرگرمیسازی متفاوت است.
این سلیقه برآمده از متن سینمای ایران به فضای رسانهها تحمیل شده است تا فیلم و سریال اجتماعی با جهت گیری انتقادی به سلیقه عمومی تبدیل شود. بسیاری از فعالان رسانهای و از جمله رسانهها تحت تاثیر این وضعیت هستند.
در حالیکه سینمای اجتماعی جریان اصلی، منهای چند فیلم مصلحانه، اغلب آسیب زا بوده است ... لذا این سلیقه نسبت به سینمای ایران در مورد قضاوتهای رسانهای در باره سریال های اکشن و امنیتی که در چند سال گذشته با اقبال خوبی مواجه شدهاند، در حال تکثیر و منتج از همان سلیقه سازی از متن سینمای ایران است. که اگر رسانهای از سریال پلیسی – امنیتی تمجید کند، فضای رسانهای جریان اصلی، نقد سازنده مبتنی بر دستاورهای نمایشی مجموعه مورد نظر را انکار میکند.
چند قسمت که از پخش سریال محرمانه گذشت، مقایسه و بر اساس نظرات مردمی و بازتابها در شبکههای اجتماعی، سریال محرمانه یکی از مجموعههای موفق متاخر است اما چون فاقد سویههای سیاسی بوده، دستاورهای محتوایی و ساختاری آن انکار میشود.