سرویس فرهنگ و هنر مشرق -در ایام نوروز اتفاقی افتاد که تمامی آمارها را در مورد میزان مخاطبان سریالهای نوروزی تحتالشعاع قرار داد. بر اساس آمار منتشر شده، میزان مخاطبان سریال «بر سر دوراهی» در سایت رسمی و مرجع تلویبیون، بیشتر از سایر سریالهای نوروزی است.
باید به این مسئله عمیقتر توجه کرد که تنوع ژنریک سریالهای مناسبتی میتواند دایره مخاطبان سیما را افزایش دهد. پیشفرضهای مناسبتی سیما، گاهی برای در نظر گرفتن سریالهای مناسبتی بر اساس کیفیت اثر نیست و یک نگاه ژنریک مدیریتی حاکم است. مثلاً در ماه مبارک رمضان، حتماً تم و مضمون سریال، باید غمگین، آرام باشد و در سریال نوروزی، حتماً باید کمدی و شلوغ باشد، اما بر سر دوراهی خط شکنی کرد و تمامی معادلههای نمایشی را برهم ریخت.
بیشتر بخوانید:
فیلم / تیزر سریال نوروزی "بر سر دوراهی"
بیشتر بخوانید:
مدیران فرهنگی و هنرمندان در میدان «جنگ نرم همهجانبه» چه عملکردی داشتهاند؟
چرا سازندگان برای سبک اسلامی - ایرانی ارزشی دو چندان قائل شدند؟
آمار قابل اعتنای سایت معتبر تلویبیون درباره استقبال مخاطبان از سریال «بر سر دوراهی» نشان میدهد مخاطبی که سریالهای سیما را به صورت روتین و در وقت معین تماشا میکند، انتظار نمایشی متفاوتی از رسانه ملی دارد و پس از انتشار این آمار، اشاره معاونت محترم سیما، درباره استقبال مردمی از یک ملودرام، سند قابل اعتنایی است که رسانه ملی در تولید آثار و مضامین باید دایره تنوع سریالهایش را افزایش دهد و به مؤلفان ملودرامهایی از این جنس بیشتر از گذشته اعتماد کند. ساخت سریالی مثل دوراهی از عهده تهیهکنندگان و نویسندگان ثابت و کلیشهای سیما برنمیآید، و محدوده چنین ژانری را نباید به هر تهیهکننده و نویسندهای سپرد. ملودرام گونه حساسی است و در پیشفرضهای داستانیاش، سبک زندگی اسلامی - ایرانی باید لحاظ نشود و گرنه تبدیل به سریالی مثل لحظه گرگ و میش خواهد شد که حتی سبک زندگی شخصیتهایش هیچ نسبتی با مردم ایران نداشت.
بیشتر بخوانید:
فیلم / روایت یک فیلمنامه نویس از دیدار با رهبرانقلاب
از کلیشهها عبور میکند؟
به همین دلیل با همه انتقاداتی که به سریال پدر وادار است، نمیتوانیم انکار کنیم سریال «پدر» نقطه عطف ملودرامهای ملتهب در سال ۱۳۹۷ است که این جریان توسط عنقا – توفیقی با مجموعهای نظیر «برسردوراهی» در حال گسترش است. انکار ملودرامخواهی مخاطبان و اتکا به تجربههایی تکراری نظیر سریال زوج و فرد، تفکر مناسبتیسازی کلیشهای را کاملاً تحت الشعاع قرار میدهد. مخاطبزایی در حوزه سریالسازی در ایام نوروز، مترادف با تولید و نمایش کمدی نیست. با توجه به چنین مطالبهای تغییر ریل گذاریها در حوزه نمایش ضرورت محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
کارگردان معروف ایرانی خودش بازیگر شد +عکس
خاکستریها چرا جذب بر سردوراهی شدند؟
مخاطبی که سریال بر «سر دوراهی» را در فضای مجازی دانلود یا تماشا میکند، مخاطب خاکستری سیماست. این نوع مخاطب شناسی را باید در پس زمینه آمار منتشر شده جدیترگرفت. مخاطبی که پای جعبه جادو نمینشیند و بر اساس شنیدههای و تبلیغات مردمی، مشتاق دانلود یا تماشای سریال مهم رسانه ملی در فضای مجازی میشود، این آمار بشدت قابل اعتناست و تصمیمگیران، تصمیمسازان باید آگاه باشند که قطبنمای مخاطبان در یک دهه گذشته، به سمت و سوی ملودرامهای خطرناک تری چرخیده است. ملودرامهایی که به صورت تماتیک ضد اخلاق و ضد خانواده هستند و نوعی زندگی هدونیستی (لذتباوری) را در متن خود دارند. اما در یک مناسبت نوروزی، با دایره گستردهای از ممیزی، سریالی از سیمای ملی پخش میشود که به صورت بنیادین با درامی سرراست و عامه پسندانه به نبرد با مفاهیم لذت باورانه در سریالهای ترکی میرود.
در میان ترافیک نوروزی مخاطب و هوادار پیدا کرد
سریال بر سر دوراهی در این مجال نمونه قابل بحثی است که در ترافیک پرشمار برنامههای نوروزی، در شرایطی که از ساعت ۲۱ تا ۲۲ از شبکه سوم سیما، ستارهساز، یک برنامه استعدیابی ورزشی پخش میشود، این سریال در میان سریالهای پربیننده در فضای مجازی قرار میگیرد. باید به این نکته توجه کرد، قاطبه مخاطبان رسانه ملی به برنامههای ورزشی اقبال بیشتری نشان میدهند و البته استعدادیابی فوتبالی که مخاطب هدف و پرشماری دارد، اما بر سر دوراهی بر استعدادیابی فوتبالی پیروز شد.
چرا عنقا - توفیقی روی اخلاق میایستند؟
در سریالهای ملودرام انگیزشهای عاشقانه و قرار گرفتن پرسوناژ اصلی در مثلثهای عشقی وجه پررنگ دراماتیک اثر محسوب میشود. این شاخصه اگر صدبار در هر سریالی تکرار شود، بانوان و دختران جوان از آن استقبال خواهند کرد. آما آنچه کار عنقا-توفیقی را متمایز را از تفکر لیبرالی در ملودرام میکند این است که روی سنت و اخلاق میایستد. این جذبه نمایشی، جنبه اغراق آمیز سریال پدر را ندارد و بیشتر به دل مخاطبان سریال نشسته است.
وقتی اخلاق و سبک زندگی اسلامی - ایرانی پیروز شد
سریال مثلث عشقی را ترسیم میکند، اما وجوه اروتیکی ندارد. این شاخصهها برای مؤلفان ایران دستاوردهای بزرگی است. امکان ندارد که جاذبه نمایشی ملودرام در یک مثلث عشقی، بدون ترسیم وجوه اروتیک جذابیت داشته باشد. سریالهایی با این محتوا و قواره وقتی از توپخانه رسانه ملی شلیک میشوند، سریالهای امپراطوری عثمانی، نابود میشوند و جذابیتی برای مخاطبان نخواهد داشت. تفاوت ملودرام بر سر دوراهی با نمونههای استانبولی در این است که سریالهای از این جنس، اخلاق و سبک زندگی اسلامی – ایرانی پیروز میدان نمایشی میشود.
از جنس عاشقانههای باشکوه
در متن سریال رفاقت و رؤیا چاشنی پررنگی است که در اغلب سریالهای تلویزیونی پرداخت مناسبی ندارند. وقتی مدخل رؤیا گشوده میشود و یک جوان عاشق پیشه آس و پاس صاحب سرمایه چندین میلیاردی میشود، چنین دستمایه نمایشی بشدت کنجکاوی برانگیز است. تغییر موقعیت حامد یک نمایش سوپرجوان پسند است. برخی روشنفکران مضر و بدذات، چنین مصادیق نمایشی را فیلمفارسی و هندی شدن برخواهند شمرد و با چنین تلقیهایی سینمای ایران پس از انقلاب را نابود کردند. در صورتیکه تاریخ باشکوه سینما و حتی سریالهای پربیننده شبکههای مهم تلویزیونی، توأم با یک شوک رؤیا گونه است. حمید گودرزی استاد بازی کردن همان جوان اولهایی است که مخاطب را در این رؤیا با او همراه شود.
شکوه زندگی در ساده زیستی
حامد جوان اول این سریال وقتی میلیاردر میشود، بر سر دوراهی و انتخاب دو عشق قرار میگیرد و مؤلف در کنار همه جاذبههای مرسوم و محبوب برای جذب مخاطب، وارد فاز دوم و لایه دوم چینش مفاهیم ضروری میشود.. حامد وقتی سرمایهدار میشود در مقابل گزینههای مهمی قرار میگیرد؛ سنت یا مدرنیته، کارآفرینی یا سوداگری، خانواده یا ضد خانواده، عشق معصومانه سنتی یا رابطه آلترناتیو و …، تمام این انتخابها به تدریج وضعیت زندگی حامد را تغییرمیدهد. او عشق معصومانه به دختر عمویش مریم را کنار میگذارد و وارد رابطه آلترناتیو با پریا (میترا حجار) میشود.چندی بعد جلال سوداگر، بهترین همکار و شریک او میشود و رفاقت با سینا که سمبل حمایت از کارآفرینی است را کنار میگذارد و خود به صف سوداگران میپیوندد.
تبیین نامحسوس سبک زندگی اسلامی – ایرانی
جنگ مؤلف با سبک زندگی بورژوایی در متن سریال بسیار پررنگ است. این نبرد طبقاتی در فرانسه منجر به یک انقلاب بزرگ شد و سالها مبنای تقابل دو بلوک غرب وشرق (آمریکا و شوروی) بود. هرگاه تاکید هر اثر نمایشی به تقابل پرولِتاریا با طبقه بورژوا بپردازد، جذابیت متن و محتوای نمایش افزایش پیدا میکند. اساساً مشکل سریال پدر، تألیف دیگری از حامد عنقا، ستایشنامهای برای بورژواهاست. منتها تفاوت عنقا با سایرین در این است که برای نقد و مطالبه رسانهها ارزش فراوانی قائل است و حین پخش سریال پدر متوجه شد، اغلب نقدهای آتشین به دلیل تمجید و ستایش این طبقه است، هر چند جایگاه و مرتبه خانواده مرفه مقدس باشد.
جنگ پول و اخلاق آغاز شد
مؤلف انتقاد پذیر است و در فرآیندی حرفهای، در سریال «بر سر دوراهی» به نقد مناسبات بورژواهای لیبرال مسلک میپردازد. آنقدر مناسبات بورژوآیی خطرناک است که هر مسلک، آئین، دین، مشی و روش و حتی سبک زندگی را خواهد بلعید. همین که سریال با زبان ساده، به نقد این مناسبات میپردازد، جذابیت نمایشیاش برای مخاطب ایرانی چند برابر میشود. آنهم در شرایطی که جامعه در یک سیطرهای رسانهای، لبریز از اخباری نظیر ویلاسازی در مناطق خوش آب و هوای تهران است.
نفی زیادهخواهی و تاکید ساده زیستی
مخاطبی که در هیاهوی برنامه پرشمار سیما «بر سر دوراهی» را دنبال میکند در ضمیرناخودآگاهش همچنان طرف «علی بیغم» ایستاده است و هر قارونی را نفی میکند. این نگره در متن آثار نمایشی کارکرد و تأثیر عجیبی خواهد گذاشت. در واقع فاز استراتژیک سریال، مهمترین مؤلفه سبک زندگی، عدم زیادهخواهی است. حامد که تنها رویایش نجات خانه پدری است، به جایی میرسد که بیشتر از میراث میلیاردی باقی مانده برایش را میخواهد.
قارون ستیزی
در سینمای قبل از انقلاب که تصمیمگیرهای حاکمیتی را در متن و محتوای آن نمیتوان نفی کرد، هیچگاه برای طبقه فرودست رؤیای بیهوده نساختهاند و «گنج قارون» سمبلی از سینمای به فرمودهای است که فرودستان و طبقه زیرمتوسط را به ماندن در محدوده اجتماعی خودش مجبور میکند و سطح آروزهای اقتصادی فرودستان به خوردن آبگوشت و ترانه خوانی جمعی محدود میشود.با این پیشفرض «بر سر دوراهی» شجاعانه عمل میکند و مخاطرات قارون شدن که متأسفانه در جامعه ما فراگیر شده است را به چالش میکشد. نکته مهم این است که این سریال برخلاف «پدر» هیجان را جایگزین مصیبت و غم و غصه میکند. صحنه فاتحهخوانی و بازخوانی خاطرات عزتالملوک میان ثریا و حامد در قبرستان رد و بدل میشود، اگر همان یک صحنه در مکان دیگری اجرا میشد، محاسن سریال چندین برابر میشد. با اینکه این نشانهها و تاکید عنقا بر مسئله مرگ، میتواند پندآموزی خوبی باشد اما بازهم این مؤلفه نشانه نمایشی مستقیم است.
چرا عنقا در پیشهاش توفیقات شگرفی بدست آورد؟
سریالهایی که سعی در القا اجباری تم مذهبی، خانواده مذهبی، پوشش مذهبی را به شکل گل درشتی را دارند، با اقبال گسترده مخاطبان مواجه میشوند و از رأی بیشتری برخودارند و سریال پدر اساساً چنین کارکردی داشت. عنقا – توفیقی ضمن جذب همان مخاطبان با اعتمادسازی در ترافیک نوروزی با استناد به آمار منتشر شده در سایت تلویبیون توده خاکستری را جذب کردهاند که حفظ این مخاطبان کار بسیار دشواری است.