به گزارش مشرق، رسیدن به توافق بر روی
متن برجام، یا همان برنامه جامع اقدام مشترک در مذاکرات هستهای که در مسیر
آن گروه مذاکرهکننده جمهوری اسلامی زحمات فراوانی متحمل شد، به معنای
توافق نهایی و پایان کار نیست؛ چرا که علاوهبر أخذ تأیید پایتختهای
کشورهای شرکتکننده در مذاکرات در مهلت 15 روزه، باید مسیر أخذ تأیید و
توافق کنگره در آمریکا و شورایعالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی را در
کشورها نیز، طی کند. ضمن اینکه متن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که از
جمله الزامات انضمامی به آن، حساب میآید نیز، میتواند در این مسیر مؤثر
باشد.
از اینرو، همانگونه که در پاسخ مقام معظم رهبری به نامه رئیسجمهور محترم
آمده است، زحمات تیم مذاکرهکننده جای تقدیر و تشکر دارد. این متن باید با
دقت بررسی شود و تدابیر و اقدامات لازم برای ادامه مسیر مربوط به آن در هر
دو شکل پذیرش و یا عدم پذیرش فراهم آید، بهویژه اینکه ما با کشوری چون
آمریکا روبهرو هستیم که سابقه سیاه خدعه و خیانت او علیه ما جای هیچگونه
اعتمادی باقی نمیگذارد و نفوذ این کشور در محافلی چون شورای امنیت و آژانس
بینالمللی انرژی اتمی، احتمال هرگونه سوءاستفاده و بهانهجویی را در
آینده نیز، محتمل میسازد. بنابراین، در چنین وضعیتی، موارد زیر از جمله
الزامات برداشتن گامهای عزتمندانه در ادامه مسیر برجام به حساب میآید:
1ـ حفظ فضای وحدت و متانت در کشور و اجتناب از دوقطبی موافقـ مخالف با
محور قرار دادن منافع ملی بهجای اهداف حقیر سیاسی ـ جناحی برای به
سرانجام رساندن عزتمندانه برجام.
2ـ بستن راههای فرصتطلبی و بهانهجویی آمریکا و متحدانش با توجه به سابقه سیاه آنها در گذشته و ماهیت فریبکار و زیادهطلبانه آنها.
3ـ فراهم ساختن شرایط بررسی و ملاحظه با دقت متن و کمک به قرار گرفتن آن در
مسیر قانونی تصویب و اجتناب از هرگونه فشار سیاسی بر نمایندگان مجلس شورای
اسلامی در ایفای نقش قانونی.
4ـ اجتناب از هرگونه قضاوت شتابزده و شکلگیری فضای هیجانی اعم از ذوقزدگی و یا مخالفت اساسی با متن برجام.
5ـ خودداری از ایجاد توقع و مطالبهگری بیهوده در جامعه و یا ایجاد یأس و سرخوردگی نسبت به آن.
6ـ ناکام گذاشتن دشمن در مدیریت ادراک و افکار عمومی داخل کشور و ترمیم
چهره زشت و خیانتبار آمریکاییها و کمک به آنان در پیگیری دیپلماسی عمومی
علیه منافع ملی ما با بهرهگیری از جریان غربگرا و یا سادهلوحی و غفلت
برخی سیاسیون خسته از انقلابیگری.
7ـ حفظ محدوده مذاکره و تعامل در موضوع هستهای و ارزیابی دقیق و با متانت
رویکردها و عملکردهای حریف در میدان عمل و مواظبت از افتادن به دام وعدهها
و اغواگریهای او.
بنابراین، در شرایطی که دشمنی دشمن در عرصه میدانی از ادامه تحریم و تحریک و
تجهیز تروریستهای تکفیری، تا تهدید به استفاده از همه گزینهها علیه ما
بهشدت و با صراحت تمام مطرح است، گرایش به آمریکا و فاصله گرفتن از
استکبارستیزی اگر خیانت نباشد، نوعی سادهلوحی محض به حساب آمده و عوامل آن
در هر سطح و پوششی که باشند، بهمثابه عنصر مشکوک و همسو با دشمن قابل
پیگرد و بررسی به لحاظ امنیتی و یا فهم سیاسی خواهند بود. حریف ما با ماهیت
واقعگرایانه هیچ منطقی جز قاطعیت و قدرت نمیشناسد و لذا پاسخ
لافزنیهای او را تنها میتوان با استفاده از شیوه و زبان شهید بهشتیها
داد که خطاب به رئیسجمهور وقت آمریکا بهصراحت اعلام میداشت؛ بشنو شعار
مرگ بر آمریکای مردم ما را و از عصبانیت بمیر.
رسول سناییراد