البته این موضوع در شهر تهران از یک سو به واسطه پایتخت بودن آن و از سوی دیگر به دلیل جمعیت این کلانشهر بیش از دیگر شهرها نمود داشته و گلایه شهروندان آن از جولان معتادان خیابانی در حاشیه بزرگراهها، معابر و بوستانها را به همراه داشته است؛ مسالهای که قطعاً حل آن نه در حیطه وظایف یک سازمان، که در گرو هماهنگی و تلاش بسیاری از سازمانهای انتظامی، شهری و رفاهی است اما در این میان به نظر میرسد برخی دستگاههای دخیل، علاوه بر ناهماهنگی با دیگر دستگاهها، بعضاً در انجام وظایف خود اهمال داشته و مساله اعتیاد و معتادان خیابانی را که به گفته برخی کارشناسان به مرحله بحرانی رسیده است، چندان جدی نگرفتهاند.
برای پیگیری موضوع، پای سخنان شهردار منطقه 15 تهران مینشینیم تا روایت این تلاش دستهجمعی دستگاههای مسئول را در این منطقه که متأسفانه یکی از کانونهای اعتیاد و آسیبهای اجتماعی تهران است، بررسی کنیم.
علیاکبر انجمنی که سالها سمتهای اجرایی را عهدهدار بوده و مدتهای مدیدی نیز به عنوان فرماندار اسلامشهر، پاکدشت و شهریار خدمت کرده است با استقبال از موضوع، به بررسی مساله اعتیاد میپردازد و با اشاره به برخی ضعفها و کاستیها، نسبت به بحرانی بودن این معضل در تهران هشدار میدهد. او که علیرغم مسئولیتهای قبلی و فعلی خود هنوز ساکن یکی از جنوبیترین نقاط تهران است و به قول خودش سالها، طعم کارگری را چشیده است در گفتوگویی بیپرده و صریح، از آسیبهای اجتماعی منطقه 15 میگوید؛ از انتقاد به عدم استقرار نیرو توسط پلیس در برخی محلههای آلوده این شهر تا اشاره به کمکاری سازمانهایی همچون وزارت بهداشت، بهزیستی و ...
استانداری تهران باید پاسخگوی عملکرد دستگاههای مسئول در موضوع جمعآوری معتادان خیابانی باشد
- آقای انجمنی در موضوع جمعآوری معتادان خیابانی و آسیبهای اجتماعی چه دستگاههایی داری مسئولیتاند؟
برای جمعآوری معتادان و آسیبهای اجتماعی، قرارگاهی تحت نظارت وزارت کشور راهاندازی شده که در آن دستگاههای مختلف از جمله نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، مسکن و شهرسازی، بهزیستی، وزارت بهداشت، شهرداری، کمیته امداد امام خمینی(ره)، قوه قضائیه، چند سازمان مردم نهاد و چندین دستگاه دیگر دارای مسئولیت هستند اما باید دید که کدامیک از این سازمانها، نهادها و ارگانها به وظیفه خود عمل میکنند. به عبارت دیگر جمعآوری، نگهداشت، غربالگری و ... در حیطه وظایف تعدادی از دستگاهها و نهادهاست. یعنی وقتی ما و نیروی انتظامی، معتادان را از سطح خیابانها جمعآوری میکنیم، وظیفه پالایش و غربالگری آنها به عهده وزارت بهداشت است و الی آخر.
- چرا این قرارگاه نتوانسته عملکرد رضایتبخشی داشته باشد؟ یعنی چه کسی باید پاسخگوی عملکرد این قرارگاه در شهر تهران باشد؟
پاسخگویی در این حوزه در حیطه وظایف استانداری تهران است و آقای شهریور به عنوان مدیرکل اجتماعی استانداری تهران پاسخگوی آن است.
اهل مماشات نیستم! نه وزارت بهداشت حضور دارد، نه نماینده دادگستری و نه بهزیستی
- متأسفانه مردم از عدم شفافیت مواضع مسئولان گلایهمندند چرا که هیچ یک از مسئولان از کمکاری و ضعف سایر ارگانها سخن نمیگوید و این در حالی است که هنوز برخی از مشکلات از جمله همین معضل اعتیاد بر زمین مانده و مردم میان تعارفات مدیران و مسئولان مختلف گیر کردهاند؛ به عبارت بهتر، مردم انتظار دارند مسئولان در برابر ضعف سایر دستگاهها، سکوت نکنند و کم کاری و نقص دستگاهها را متذکر شوند و در تعارفات معمول میان خود، مردم را فراموش نکنند.
از من سِنی گذشته و اهل مماشات هم نیستم و معتقدم که باید این اتفاق رخ دهد من به عنوان شهردار منطقه 15، وظیفه دارم خودرو و مکانی برای جمعآوری معتادان در نظر بگیرم؛ اما در این خودرو باید یک پزشک، یک نماینده از قوه قضائیه، یک نماینده از نیروی انتظامی و غیره حضور داشته باشند ولی شما بیایید و ببینید؛ ما خودرو را تأمین کردهایم، نیرو هم پای کار آوردهایم ولی تنها نیروی انتظامی حضور دارد و البته ما بابت این حضورش حقوق میدهیم. شما بپرسید ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان یکی از متولیان در موضوع اعتیاد، در دو سال گذشته با شهرداری منطقه 15 که کانون اصلی معضلات اجتماعی شهر تهران است، جلسه گذاشته؟
به خدا برخی اوقات، همکاران من به مواردی برخورد میکنند که وضعیت جسمانیشان به اندازهای وخیم است که نمیتواند سرِپا بایستد و کلکسیونی از انواع امراض و ناتواناییها را دارد و وضعیت فوقالعاده مشمئز کنندهای دارند ولی با این وجود همکاران ما آنها را جمع میکنند تا در خیابان نمانند؛ این در حالی است که در چنین شرایطی، نه نمایندهای از بهزیستی حضور دارد نه از وزارت بهداشت؛ حتی جوابگوی تماس ما نیز نمیشوند تا متولی رسیدگی به این افراد شوند تا این افراد در خیابان نمانند ولی ما این افراد را هم جمع میکنیم تا در خیابان نباشند؛ به هر حال آنها هم انسانند؛ حالا شما فرض کن خدای ناکرده این فرد پس از انتقال به مراکز ما، فوت کند؛ میدانید چه بلوایی میشود؟ میدانید چند ارگان و سازمان از ما طلبکار میشوند؟
- بابت حضور کسانی که وظیفه دارند همکاری کنند، حقوق میدهید؟
سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری به نیروی انتظامی بابت حضورشان پول پرداخت میکند. حتی ما بابت پزشکانی هم که هر از گاهی برای ویزیت این افراد میآیند، پول پرداخت میکنیم؛ این در حالی است که این دستگاهها، عضو این قرارگاه هستند و حضورشان جزو وظایف آنهاست ولی با این وجود، ما باز هم حاضریم شرایط را برای حضور اعضای این قرارگاه فراهم کنیم تا مشکل حل شود.
من به وظیفه خودم عمل کردهام و با شناسایی برخی علل، در صدد رفع آنها برآمدم ولی همه چیز که در اختیار من نیست. مثلاً ما در کوه گچی، نهر میانی آن را که به پاتوقی برای معتادان تبدیل شده بود، پوشاندیم و سطح همواری درست کردیم؛ حتی ماشینهای فرسودهای که تبدیل به پاتوق شده بود را نیز جمع کردیم؛ از سوی دیگر سعی کردیم با همکاری شرکت برق، روشنایی کوچهها و خیابانها را هم تأمین کنیم تا بستری برای معتادان و جرم وجود نداشته باشد و فرصت از آنها گرفته شود ولی وقتی امروز معتادان در خیابانهای اصلی حضور دارند نه در پاتوقهای لایه چندم، تأمین امنیت این مناطق و برخورد با آنها وظیفه کیست؟
سئوال من اینجا است که چه کسی باید به وظایف و عملکرد دستگاههای مختلف نظارت کند؟ چه کسی مدیران و مسئولان این دستگاهها را بازخواست میکند؟ چرا نباید فرقی میان دستگاهها و سازمانهایی که با تمام قوا، وظایفشان را انجام میدهند با دیگر دستگاهها نباشد؟
مواد مخدر از نان بربری هم در دسترستر است
- آیا مردم این مناطق هیچگاه گلایهای در خصوص موضوع اعتیاد به شما نداشتهاند؟
وقتی من به مساجد برخی محلههای منطقه 15 میروم، اهالی به من میگویند «آقای انجمنی، اینجا مواد مخدر را از نان بربری و حتی آبِ خوردن راحتتر پیدا میکنیم.» میگویند «ماشین، منزل و اموالشان، در این مناطق امنیت ندارد»؛ مردم اگر چه این مطالبات را از من پیگیری میکنند ولی آیا مسئولیت این موضوع با من است؟ آیا تأمین امنیت و برخورد با مواد مخدر وظیفه من است؟ متأسفانه در حال حاضر جایگاه برخی دستگاهها در حال تغییر است؛ وقتی طرف به خودش اجازه میدهد در برابر مأموران سد معبر من، که در حکم ضابط قضایی هستند، در خیابان اصلی قمه بکشد و آنها را با قمه بزند، این به چه معنا است؟ این یعنی ناامنی.
شرایط بحرانی است؛ باید با مدیریت جهادی به مقابله با آن رفت
- خب به نظر شما راهکار چیست؟
شاید در شرایط فعلی، مدیریت جهادی، تنها راهکار مبارزه با این معضلات و آسیبهای اجتماعی باشد؛ مدیرانی که با تمام وجود و به دور از مسائل حاشیهای، همچون دوران دفاع مقدس، به جنگ این بحران بروند.
- یعنی از نظر شما وضعیت امروز، یک وضعیت بحرانی است؟
شرایط بحرانی، بدتر از این؟ ببخشید! در حاشیه گرمخانه خاوران، اهالی منطقه گلایه دارند و طومار نوشتهاند که معتادان برای تزریق، درست در مقابل دبیرستان دخترانه تجمع میکنند و به بیضه خود تزریق میکنند. این بحران نیست؟
به هر حال من معتقدم هر کسی یا هر نهادی اگر وظیفه خودش را به نحو احسن انجام دهد، هیچ یک از این مشکلات باقی نمیماند و کار به اینجا نمیرسد و این مساله را حضرت آقا چندین سال پیش تحت عنوان «وجدان کاری و انضباط اجتماعی» به عنوان شعار سال مطرح کردند. البته متولیان این امر، بهترین دستگاهها و سازمانها را در عضویت این قرارگاه درآوردهاند ولی متأسفانه ترکیب این سازمانها و نتیجه عملکردشان چندان رضایتبخش نیست و باید متولیان امر به همکاری دستگاهها و سازمانهای عضو، نظارت کاملی داشته باشند.