به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ ساواك طرحهاي بلندمدت و انسجام يافتهاي براي برخورد با شرايط بحراني پيشبيني نكرده بود و با آغاز حركتهاي مردمي در دوران پيروزي انقلاب اسلامي، دچار سردرگمي شد. با اين احوال كوشيد با ارائه راهحلهايي، موجبات فروكش كردن ناملايمات اجتماعي و سياسي را فراهم آورده و چارهانديشيهايي كند.
به طور نمونه به دنبال واقعه 19 دي 1356 قم و سپس 29 بهمن 1356 در تبريز، ساواك به اين نتيجه رسيد كه تبعيت مردم از روحانيون و نيز نارضايتي آنان از سوء عملكرد دواير و دستگاههاي دولتي و حكومتي عامل بروز حادثه است. به همين دليل به شعب خود دستور داد ضمن بررسي مشكلات و نارضايتيهاي عمومي حوزه فعاليت خود، دلايل و ريشههاي بروز بحران را شناسايي و تجزيه و تحليل كنند.
ساواك به مأموران خود هشدار ميداد كه از روحانيون مخالف حكومت مراقبت كنند و علت گرايش مردم را به سوي آنان بررسي نمايند. ساواك در جزوهاي كه با هدف ريشهيابي روند و چگونگي شكلگيري و گسترش بحران سياسي تهيه كرده بود، به تحولات پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و نقش اين سازمان در سركوب مخالفان سياسي حكومت در دهههاي 1330 تا 1350، اشاره كرده بود.
ساواك در اين گزارش تحليلي اعتراف ميكند كه ريشه بسياري از نارضايتيها را در كشور بايد در موارد زير جستجو كرد:
1ـ فقدان عدالت اجتماعي و اقتصادي، 2ـ شكاف عظيم طبقاتي در كشور، 3ـ ناكارآمدي و عدم تحقق برنامههاي پر سر و صداي انقلاب سفيد، 4ـ بيتوجهي و بياعتقادي رجال و كارگران حكومتي و دولتي به طرحهاي انقلاب سفيد و اساساً بيتوجهي و بياعتقادي به برنامههاي اصلاحي حكومت، 5ـ فساد گسترده اداري، 6ـ فساد گسترده اقتصادي و مالي، گسترش دزدي و ارتشا، گسترش تبعيض و بيعدالتي در سطوح مختلف اداري و مديريتي، بيتوجهي به مردم در دواير دولتي و حكومتي، 7ـ ناهماهنگي و ناكارآمدي دواير حكومتي و دولتي، 8ـ مشكلات فزاينده اقتصادي، 9ـ توزيع نامتعارف و تبعيضآميز ثروت عمومي و افزايش تجملپرستي در ميان اقليت ثروتمند و گسترش فقر عمومي در سطوح مياني و پاييندست جامعه، 10ـ شكست برنامههاي نوسازي و توسعه در بخش كشاورزي و عدم توجه حكومت به روستائيان، 11ـ رشد نامتوازن شهرها، 12ـ عدم توجه حكومت به حل مشكلات عديده جوانان، 13ـ عدم توجه كارگزاران حكومت به خواستهاي مردم و بياعتمادي مردم نسبت به مجموعه حكومت و 14ـ نقش استادان دانشگاهها و نيز معلمين و آموزگاران مدارس در انتقاد از حكومت در ايران و نيز گرايش طبيعي دانشجويان و دانشآموزان و طيف وسيعي از فرهنگيان و دانشآموختگان كشور به ايدئولوژيهاي سياسي و مذهبي مخالف رژيم پهلوي.
ساواك در برخي ارزيابيهاي خود، تلاش ميكرد تحولات سياسي دوران انقلاب را به گروههايي چون حزب توده پيوند زند و وانمود سازد كه گروههاي مسلمان نقش درجه چندمي در انقلاب دارند. در مواردي نيز ساواك، احتمالاً براي يافتن دستاويزي در سركوب مخالفان، بر نقش محوري گروههاي مسلح در دوران انقلاب تأكيد ميكرد و چنين القا ميكرد كه گروههاي خرابكار و تروريست عامل اصلي بحران سياسي آن دوره هستند. ساواك براي غلبه بر بحران سياسي، همگام با برخورد قهرآميز با مخالفان، موارد زير را نيز توصيه ميكرد: 1ـ با فعاليت حزب رستاخيز، حكومت چنين بنماياند كه خود پرچمدار تشكيل و فعاليت حزب و يا احزاب ملي شده و اين حزب يا تشكلهاي جديد به مظاهر و ارزشهاي فرهنِگي، سياسي، مذهبي، اعتقادي، اجتماعي و ... به ديده احترام مينگرند، 2ـ حكومت براي فائق آمدن بر مشكلات، گروهي از جامعهشناسان و متفكرين را به خدمت بگيرد، 3ـ با تفكيك گروههاي مختلف به مخالف، ناراضي و منتقد حكومت، براي ايجاد تضاد و اختلاف بين اين گروهها برنامهريزي كرده و از گروههاي ناراضي متمايل به حكومت حمايت كند، 4ـ طرحهايي براي جذب گروههاي مختلف سياسي و اجتماعي به حكومت اجرا كرده و حمايت از رژيم پهلوي را در سطوح مختلف تبليغ كند، 5ـ رسانههاي گروهي (راديو و تلويزيون) را از وجود افراد فاسد، مغرض و منحرف پاكسازي كند، 6ـ هر چه سريعتر در حل مشكلات دانشگاه و دانشگاهيان بكوشد و بر مجموعه دانشگاه كنترل بيشتري اعمال كند، 7ـ براي رسيدگي به مشكلات و خواستهاي كاركنان، كارگران و كارمندان دولت به سرعت چارهانديشي كند، 7ـ قوانين و مقررات دست و پاگير اداري بر سر راه رونق تجارت و بازرگاني در عرصه داخلي وخارجي را از ميان بردارد، 9ـ براي تهيه مايحتاج عمومي به سرعت دست به كار شود و براي به حداقل رساندن تورم تلاش كند؛ و همچنين براي كاهش قيمت مسكن و ساخت خانههاي انبوه و ارزان قيمت سرمايهگذاري كند، 10ـ براي نجات اقتصاد كشاورزي و روستايي تدابير جدي و عملي اتخاذ كند، 11ـ براي تأمين نيازها و مشكلات مالي و معيشتي نيروهاي انتظامي و نظامي چارهانديشي كند، 12ـ با پديده فساد، مبارزهاي جدي، پيگير و واقعي شروع كند، 13ـ براي تقويت و حمايت از علما و روحانيون مخالف امام خميني از هيچ تلاشي فروگذار نكرده و در ايجاد اختلاف ميان علما و روحانيون هيچگونه ترديدي به خود راه ندهد، 14ـ در برابر مخالفان حكومت امتيازات بدون ما به ازايي ندهد و تلاش كند بيشترين امتيازات در اختيار ناراضيان و منتقدين متمايل به حكومت قرار گرفته و موضع آنان را در برابر مخالفان آشتيناپذير حكومت تقويت كند، 15ـ آزادي زندانيان سياسي با تدبير و برنامهريزي ويژهاي صورت گرفته و از آزادي شتابزده و سريع آنها جلوگيري شود و تلاش شود صرفاً در ازاي به دست آوردن امتيازاتي از مخالفان، زندانيان آزاد شوند، 16ـ دولت تلاش كند اعطاي هر امتيازي به مخالفان از موضع قدرت صورت گرفته و چنين وانمود نشود كه حكومت و دولت به دليل ضعف و ناچاري تن به درخواست مخالفان داده است.
ساواك در گزارش محرمانهاي كه در 8 مهر 1357 درباره روند شكلگيري مخالفتهاي سياسي با رژيم پهلوي تهيه كرد، با بررسي نقش گروههاي سياسي، اجتماعي و مذهبي مختلف در تحولات جاري كشور، نهايتاً بر اين نكته پاي فشرد كه امام خميني از همان آغاز حركت مردم نقش تعيينكننده در هدايت و رهبري تحولات جاري كشور داشته و تمام تلاشهاي ساواك براي پيشگيري از نقش ايشان كمتر با موفقيت قرين شده است. ساواك با اشاره به گروههاي سياسي و اجتماعي مختلفي كه در جريان ناآراميهاي دوران انقلاب مشاركت دارند، تصريح ميكند كه سرنخ تمام تحولات و ناآراميها در اختيار امام خميني و روحانيون تحت هدايت ايشان است. ساواك تهران در اواسط سال 1357 با برشمردن روند حوادث كشور اعلام كرد كه تقريباً تمام گروهها، احزاب و دستجات سياسي فعال ناگزير از امام خميني و ايدههاي انقلابي او پيروي ميكنند و هدف نهايي مخالفان به سقوط كشانيدن رژيم پهلوي و برقراري حكومتي اسلامي به رهبري امام خميني است. در آذر 1357 اداره كل چهارم ساواك توصيه كرد كه اين سازمان براي كسب حيثيت خود بايد به اقدامات زير متوسل شود:
1ـ جلسات و نشستهاي مشتركي با دستگاههاي دولتي و حكومتي برگزار كرده و طي مصاحبههاي تلويزيوني وظايف قانوني ساواك را براي اذهان عمومي تشريح كند و به مردم بقبولاند كه ساواك برخلاف تبليغات و اخبار موجود، سازماني سركوبگر نيست، 2ـ مصاحبه و گفت و گوهايي با ارباب جرايد و روزنامهها ترتيب داده و آنان را ترغيب كند تا مطالبي در حمايت و طرفداري از ساواك بنويسند و از تخريب بيشتر اين سازمان در نزد افكار عمومي خودداري كنند، 3ـ ساواك طرحهاي تبليغي و رسانهاي مؤثري براي معرفي نقش سازنده اين سازمان در ايجاد امنيت داخلي اجرا كند و بر نقش اين سازمان در ايجاد امنيت و حفظ استقلال كشور تأكيد كند، 4ـ از طريق برنامههاي تبليغي رسانهاي (راديو و تلويزيون) و نيز از طريق روزنامهها و مطبوعات، مردم را به ايجاد ارتباط و تماس دوستانه و نزديك با ساواك تشويق كرده و چنين القا كند كه ساواك جز سعادت و نيكبختي مردم آرزوي ديگري ندارد ، 5ـ كميتهاي براي ارزيابي فعاليت و اقدامات ساواك و آسيبشناسي رفتار و عملكرد اين سازمان در برابر مردم تشكيل دهد، 6ـ در روشهاي بازجويي و اعترافگيري از متهمان و مخالفان سياسي تجديدنظر كرده و از بازجويان تحصيلكرده و آموزش ديده استفاده كند، 7ـ در حيطه وظايف و شيوه عمل اداره كل سوم ساواك تجديدنظر كند، 8ـ ساواكيان بدنام و تبهكار و تمام كساني كه به دليل انتساب به ساواك و همكاري با آن موجبات بدنامي سازمان را فراهم آوردهاند، اخراج شوند.
اداره كل هشتم ساواك (ضدجاسوسي) نيز در 22 آذر 1357 براي نجات ساواك از بحران گرفتار آمده كه در نوك حمله مخالفان قرار داشت، پيشنهاداتي به شرح زير ارائه داد:
1ـ براي انحراف افكار عمومي از موضوع خلافكاريها و جنايات ساواك، نام اين سازمان تغيير يابد، 2ـ طي برنامههاي تبليغاتي و اطلاعرساني، حيطه وظايف و عمل ساواك بر حسب مقررات و قوانين تصويب شده توضيح و تشريح شود، 3ـ براي اعاده حيثيت ساواك اقدامات مؤثري صورت گرفته و بهويژه جنايات، سركوبگريها و تمام اقدامات غيرانساني كه توسط مخالفان به ساواك نسبت داده ميشود، تكذيب شده و چنين القا شود كه نيروهاي ساواك انسانهايي شريف، فداكار و وطنپرست بوده و جز تعالي و پيشرفت كشور هدفي دنبال نكردهاند، 4ـ براي شناسايي برخي اقدامات مثبت خود در حفظ امنيت كشور، پارهاي از اسناد درباره جاسوسيها و خيانتهاي گروههاي سياسي نظير كمونيستها را افشا كند، 5ـ اسناد و مدارك خود را درباره اقدامات اين سازمان بر ضد نفوذ كمونيسم و دستگاه اطلاعاتي شوروي و ساير سرويسهاي اطلاعاتي ـ جاسوسي مخالف كشور را منتشر كرده و در معرض قضاوت عمومي قرار دهد، 6ـ براي ادامه همكاري منابع اطلاعاتي و نفوذيها با اين سازمان، ساواك تمهيدات امنيتي و اصول شديد مخفيكاري را رعايت كرده و با دادن وعدههاي مختلف، اين منابع اطلاعاتي را به ضرورت ادامه همكاري با ساواك دلگرم كند، 7ـ آن دسته از منابع اطلاعاتي را كه اينك در صدد قطع همكاري برآمده و بر آن شدهاند اسراري از ساواك را افشا كنند، به انحاء گوناگون تحت فشار و تهديد قرار دهد، 8ـ براي استخدام و به كارگيري منابع اطلاعاتي جديد كه وفاداري بيشتري به حكومت و آن سازمان دارند، گامهاي اساسي بردارد و با جلب اعتماد و اطمينان آنان در افزايش قابلتوجه حقوق و مزاياي دريافتي آنان بكوشد و به آنان چنين القا شود كه منتقدان رفتار سوء ساواك، مخالفان پيشرفت و توسعه كشورند و مصالح عموم مردم را تشخيص نميدهند، و 9ـ نهايتاً ساواك براي دفاع از عملكرد اين سازمان، از هيچ اقدام تبليغاتي در سطح روزنامهها و نشريات و نيز رسانههاي گروهي (راديو و تلويزيون) غفلت نورزد.
ساواك گزارشات منظمي به صورت بولتنهاي نوبهاي محرمانه تهيه و در اختيار مسئولان در دولت و حكومت قرار ميداد. اين روند تهيه گزارشات محرمانه، تا واپسين روزهاي حكومت پهلوي ادامه داشت. اين گزارشات بهويژه پس از بازگشت امام خميني به كشور، اقدامات و تلاشهاي دولت بختيار را براي جلوگيري از سقوط قطعي رژيم پهلوي مهم ارزيابي كرده و چنين وانمود ميكرد كه به زودي در ايران، بحران گسترش خواهد يافت و امام خميني در فاصله زماني نه چندان طولاني با چالشهايي جدي روبرو خواهد شد. گزارشات محرمانه ساواك درباره تحولات سياسي، اجتماعي جاري كشور تا ساعات پاياني حكومت پهلوي هم كماكان ادامه داشت.
منبع:ساواک ، مظفر شاهدی ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1386 ، ص 686 تا 691
به طور نمونه به دنبال واقعه 19 دي 1356 قم و سپس 29 بهمن 1356 در تبريز، ساواك به اين نتيجه رسيد كه تبعيت مردم از روحانيون و نيز نارضايتي آنان از سوء عملكرد دواير و دستگاههاي دولتي و حكومتي عامل بروز حادثه است. به همين دليل به شعب خود دستور داد ضمن بررسي مشكلات و نارضايتيهاي عمومي حوزه فعاليت خود، دلايل و ريشههاي بروز بحران را شناسايي و تجزيه و تحليل كنند.
ساواك به مأموران خود هشدار ميداد كه از روحانيون مخالف حكومت مراقبت كنند و علت گرايش مردم را به سوي آنان بررسي نمايند. ساواك در جزوهاي كه با هدف ريشهيابي روند و چگونگي شكلگيري و گسترش بحران سياسي تهيه كرده بود، به تحولات پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و نقش اين سازمان در سركوب مخالفان سياسي حكومت در دهههاي 1330 تا 1350، اشاره كرده بود.
ساواك در اين گزارش تحليلي اعتراف ميكند كه ريشه بسياري از نارضايتيها را در كشور بايد در موارد زير جستجو كرد:
1ـ فقدان عدالت اجتماعي و اقتصادي، 2ـ شكاف عظيم طبقاتي در كشور، 3ـ ناكارآمدي و عدم تحقق برنامههاي پر سر و صداي انقلاب سفيد، 4ـ بيتوجهي و بياعتقادي رجال و كارگران حكومتي و دولتي به طرحهاي انقلاب سفيد و اساساً بيتوجهي و بياعتقادي به برنامههاي اصلاحي حكومت، 5ـ فساد گسترده اداري، 6ـ فساد گسترده اقتصادي و مالي، گسترش دزدي و ارتشا، گسترش تبعيض و بيعدالتي در سطوح مختلف اداري و مديريتي، بيتوجهي به مردم در دواير دولتي و حكومتي، 7ـ ناهماهنگي و ناكارآمدي دواير حكومتي و دولتي، 8ـ مشكلات فزاينده اقتصادي، 9ـ توزيع نامتعارف و تبعيضآميز ثروت عمومي و افزايش تجملپرستي در ميان اقليت ثروتمند و گسترش فقر عمومي در سطوح مياني و پاييندست جامعه، 10ـ شكست برنامههاي نوسازي و توسعه در بخش كشاورزي و عدم توجه حكومت به روستائيان، 11ـ رشد نامتوازن شهرها، 12ـ عدم توجه حكومت به حل مشكلات عديده جوانان، 13ـ عدم توجه كارگزاران حكومت به خواستهاي مردم و بياعتمادي مردم نسبت به مجموعه حكومت و 14ـ نقش استادان دانشگاهها و نيز معلمين و آموزگاران مدارس در انتقاد از حكومت در ايران و نيز گرايش طبيعي دانشجويان و دانشآموزان و طيف وسيعي از فرهنگيان و دانشآموختگان كشور به ايدئولوژيهاي سياسي و مذهبي مخالف رژيم پهلوي.
ساواك در برخي ارزيابيهاي خود، تلاش ميكرد تحولات سياسي دوران انقلاب را به گروههايي چون حزب توده پيوند زند و وانمود سازد كه گروههاي مسلمان نقش درجه چندمي در انقلاب دارند. در مواردي نيز ساواك، احتمالاً براي يافتن دستاويزي در سركوب مخالفان، بر نقش محوري گروههاي مسلح در دوران انقلاب تأكيد ميكرد و چنين القا ميكرد كه گروههاي خرابكار و تروريست عامل اصلي بحران سياسي آن دوره هستند. ساواك براي غلبه بر بحران سياسي، همگام با برخورد قهرآميز با مخالفان، موارد زير را نيز توصيه ميكرد: 1ـ با فعاليت حزب رستاخيز، حكومت چنين بنماياند كه خود پرچمدار تشكيل و فعاليت حزب و يا احزاب ملي شده و اين حزب يا تشكلهاي جديد به مظاهر و ارزشهاي فرهنِگي، سياسي، مذهبي، اعتقادي، اجتماعي و ... به ديده احترام مينگرند، 2ـ حكومت براي فائق آمدن بر مشكلات، گروهي از جامعهشناسان و متفكرين را به خدمت بگيرد، 3ـ با تفكيك گروههاي مختلف به مخالف، ناراضي و منتقد حكومت، براي ايجاد تضاد و اختلاف بين اين گروهها برنامهريزي كرده و از گروههاي ناراضي متمايل به حكومت حمايت كند، 4ـ طرحهايي براي جذب گروههاي مختلف سياسي و اجتماعي به حكومت اجرا كرده و حمايت از رژيم پهلوي را در سطوح مختلف تبليغ كند، 5ـ رسانههاي گروهي (راديو و تلويزيون) را از وجود افراد فاسد، مغرض و منحرف پاكسازي كند، 6ـ هر چه سريعتر در حل مشكلات دانشگاه و دانشگاهيان بكوشد و بر مجموعه دانشگاه كنترل بيشتري اعمال كند، 7ـ براي رسيدگي به مشكلات و خواستهاي كاركنان، كارگران و كارمندان دولت به سرعت چارهانديشي كند، 7ـ قوانين و مقررات دست و پاگير اداري بر سر راه رونق تجارت و بازرگاني در عرصه داخلي وخارجي را از ميان بردارد، 9ـ براي تهيه مايحتاج عمومي به سرعت دست به كار شود و براي به حداقل رساندن تورم تلاش كند؛ و همچنين براي كاهش قيمت مسكن و ساخت خانههاي انبوه و ارزان قيمت سرمايهگذاري كند، 10ـ براي نجات اقتصاد كشاورزي و روستايي تدابير جدي و عملي اتخاذ كند، 11ـ براي تأمين نيازها و مشكلات مالي و معيشتي نيروهاي انتظامي و نظامي چارهانديشي كند، 12ـ با پديده فساد، مبارزهاي جدي، پيگير و واقعي شروع كند، 13ـ براي تقويت و حمايت از علما و روحانيون مخالف امام خميني از هيچ تلاشي فروگذار نكرده و در ايجاد اختلاف ميان علما و روحانيون هيچگونه ترديدي به خود راه ندهد، 14ـ در برابر مخالفان حكومت امتيازات بدون ما به ازايي ندهد و تلاش كند بيشترين امتيازات در اختيار ناراضيان و منتقدين متمايل به حكومت قرار گرفته و موضع آنان را در برابر مخالفان آشتيناپذير حكومت تقويت كند، 15ـ آزادي زندانيان سياسي با تدبير و برنامهريزي ويژهاي صورت گرفته و از آزادي شتابزده و سريع آنها جلوگيري شود و تلاش شود صرفاً در ازاي به دست آوردن امتيازاتي از مخالفان، زندانيان آزاد شوند، 16ـ دولت تلاش كند اعطاي هر امتيازي به مخالفان از موضع قدرت صورت گرفته و چنين وانمود نشود كه حكومت و دولت به دليل ضعف و ناچاري تن به درخواست مخالفان داده است.
ساواك در گزارش محرمانهاي كه در 8 مهر 1357 درباره روند شكلگيري مخالفتهاي سياسي با رژيم پهلوي تهيه كرد، با بررسي نقش گروههاي سياسي، اجتماعي و مذهبي مختلف در تحولات جاري كشور، نهايتاً بر اين نكته پاي فشرد كه امام خميني از همان آغاز حركت مردم نقش تعيينكننده در هدايت و رهبري تحولات جاري كشور داشته و تمام تلاشهاي ساواك براي پيشگيري از نقش ايشان كمتر با موفقيت قرين شده است. ساواك با اشاره به گروههاي سياسي و اجتماعي مختلفي كه در جريان ناآراميهاي دوران انقلاب مشاركت دارند، تصريح ميكند كه سرنخ تمام تحولات و ناآراميها در اختيار امام خميني و روحانيون تحت هدايت ايشان است. ساواك تهران در اواسط سال 1357 با برشمردن روند حوادث كشور اعلام كرد كه تقريباً تمام گروهها، احزاب و دستجات سياسي فعال ناگزير از امام خميني و ايدههاي انقلابي او پيروي ميكنند و هدف نهايي مخالفان به سقوط كشانيدن رژيم پهلوي و برقراري حكومتي اسلامي به رهبري امام خميني است. در آذر 1357 اداره كل چهارم ساواك توصيه كرد كه اين سازمان براي كسب حيثيت خود بايد به اقدامات زير متوسل شود:
1ـ جلسات و نشستهاي مشتركي با دستگاههاي دولتي و حكومتي برگزار كرده و طي مصاحبههاي تلويزيوني وظايف قانوني ساواك را براي اذهان عمومي تشريح كند و به مردم بقبولاند كه ساواك برخلاف تبليغات و اخبار موجود، سازماني سركوبگر نيست، 2ـ مصاحبه و گفت و گوهايي با ارباب جرايد و روزنامهها ترتيب داده و آنان را ترغيب كند تا مطالبي در حمايت و طرفداري از ساواك بنويسند و از تخريب بيشتر اين سازمان در نزد افكار عمومي خودداري كنند، 3ـ ساواك طرحهاي تبليغي و رسانهاي مؤثري براي معرفي نقش سازنده اين سازمان در ايجاد امنيت داخلي اجرا كند و بر نقش اين سازمان در ايجاد امنيت و حفظ استقلال كشور تأكيد كند، 4ـ از طريق برنامههاي تبليغي رسانهاي (راديو و تلويزيون) و نيز از طريق روزنامهها و مطبوعات، مردم را به ايجاد ارتباط و تماس دوستانه و نزديك با ساواك تشويق كرده و چنين القا كند كه ساواك جز سعادت و نيكبختي مردم آرزوي ديگري ندارد ، 5ـ كميتهاي براي ارزيابي فعاليت و اقدامات ساواك و آسيبشناسي رفتار و عملكرد اين سازمان در برابر مردم تشكيل دهد، 6ـ در روشهاي بازجويي و اعترافگيري از متهمان و مخالفان سياسي تجديدنظر كرده و از بازجويان تحصيلكرده و آموزش ديده استفاده كند، 7ـ در حيطه وظايف و شيوه عمل اداره كل سوم ساواك تجديدنظر كند، 8ـ ساواكيان بدنام و تبهكار و تمام كساني كه به دليل انتساب به ساواك و همكاري با آن موجبات بدنامي سازمان را فراهم آوردهاند، اخراج شوند.
اداره كل هشتم ساواك (ضدجاسوسي) نيز در 22 آذر 1357 براي نجات ساواك از بحران گرفتار آمده كه در نوك حمله مخالفان قرار داشت، پيشنهاداتي به شرح زير ارائه داد:
1ـ براي انحراف افكار عمومي از موضوع خلافكاريها و جنايات ساواك، نام اين سازمان تغيير يابد، 2ـ طي برنامههاي تبليغاتي و اطلاعرساني، حيطه وظايف و عمل ساواك بر حسب مقررات و قوانين تصويب شده توضيح و تشريح شود، 3ـ براي اعاده حيثيت ساواك اقدامات مؤثري صورت گرفته و بهويژه جنايات، سركوبگريها و تمام اقدامات غيرانساني كه توسط مخالفان به ساواك نسبت داده ميشود، تكذيب شده و چنين القا شود كه نيروهاي ساواك انسانهايي شريف، فداكار و وطنپرست بوده و جز تعالي و پيشرفت كشور هدفي دنبال نكردهاند، 4ـ براي شناسايي برخي اقدامات مثبت خود در حفظ امنيت كشور، پارهاي از اسناد درباره جاسوسيها و خيانتهاي گروههاي سياسي نظير كمونيستها را افشا كند، 5ـ اسناد و مدارك خود را درباره اقدامات اين سازمان بر ضد نفوذ كمونيسم و دستگاه اطلاعاتي شوروي و ساير سرويسهاي اطلاعاتي ـ جاسوسي مخالف كشور را منتشر كرده و در معرض قضاوت عمومي قرار دهد، 6ـ براي ادامه همكاري منابع اطلاعاتي و نفوذيها با اين سازمان، ساواك تمهيدات امنيتي و اصول شديد مخفيكاري را رعايت كرده و با دادن وعدههاي مختلف، اين منابع اطلاعاتي را به ضرورت ادامه همكاري با ساواك دلگرم كند، 7ـ آن دسته از منابع اطلاعاتي را كه اينك در صدد قطع همكاري برآمده و بر آن شدهاند اسراري از ساواك را افشا كنند، به انحاء گوناگون تحت فشار و تهديد قرار دهد، 8ـ براي استخدام و به كارگيري منابع اطلاعاتي جديد كه وفاداري بيشتري به حكومت و آن سازمان دارند، گامهاي اساسي بردارد و با جلب اعتماد و اطمينان آنان در افزايش قابلتوجه حقوق و مزاياي دريافتي آنان بكوشد و به آنان چنين القا شود كه منتقدان رفتار سوء ساواك، مخالفان پيشرفت و توسعه كشورند و مصالح عموم مردم را تشخيص نميدهند، و 9ـ نهايتاً ساواك براي دفاع از عملكرد اين سازمان، از هيچ اقدام تبليغاتي در سطح روزنامهها و نشريات و نيز رسانههاي گروهي (راديو و تلويزيون) غفلت نورزد.
ساواك گزارشات منظمي به صورت بولتنهاي نوبهاي محرمانه تهيه و در اختيار مسئولان در دولت و حكومت قرار ميداد. اين روند تهيه گزارشات محرمانه، تا واپسين روزهاي حكومت پهلوي ادامه داشت. اين گزارشات بهويژه پس از بازگشت امام خميني به كشور، اقدامات و تلاشهاي دولت بختيار را براي جلوگيري از سقوط قطعي رژيم پهلوي مهم ارزيابي كرده و چنين وانمود ميكرد كه به زودي در ايران، بحران گسترش خواهد يافت و امام خميني در فاصله زماني نه چندان طولاني با چالشهايي جدي روبرو خواهد شد. گزارشات محرمانه ساواك درباره تحولات سياسي، اجتماعي جاري كشور تا ساعات پاياني حكومت پهلوي هم كماكان ادامه داشت.
منبع:ساواک ، مظفر شاهدی ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1386 ، ص 686 تا 691