به گزارش مشرق، خولیو ولاسکو که سرمربی تیم ملی ایران شد، فدراسیون والیبال تصمیم گرفت به جای استخدام یک مترجم ناآشنا با والیبال، یک والیبالی مسلط به زبان انگلیسی را انتخاب کند تا وظیفه مترجمی را بر عهده بگیرد. احمد مساجدی بازیکن پیشین تیم ملی که از لژیونرهای قدیمی والیبال ایران محسوب میشد برای این کار انتخاب شد و رضا ابراهیمی نیز دستیار ایرانی ولاسکو. مسلط نبودن ابراهیمی به زبان انگلیسی، باعث شد ولاسکو از مساجدی بخواهد از این پس به عنوان مربی روی نیمکت تیم ملی بنشیند که این اتفاق از جام جهانی ۲۰۱۱ تا پایان حضور این مربی آرژانتینی در والیبال ایران ادامه یافت. با این وجود کسانی بودند که هیچگاه مساجدی را به عنوان مربی تیم ملی نپذیرفتند و او را با طعنه، "مترجم ولاسکو" مینامیدند. پس از سرمربیگری کواچ در تیم ملی، مساجدی هم از والیبال ایران جدا شد و به ژاپن رفت. حالا او با مربیگری ژاپن، آن هم در تهران و مقابل تیم ملی ایران قهرمان آسیا شد. گفتگوی مفصل با احمد مساجدی پیش از ترک ایران را بخوانید:
سه سال در کنار ولاسکو حضور داشتی اما خیلیها شما را مترجم او مینامیدند. حتی زمانی که مربی تیم ملی ژاپن شدی و گفتی میخواهی والیبال این کشور را متحول کنی هم خیلیها حرفت را جدی نگرفتند.
زمانی که در کنار ولاسکو حضور پیدا کردم، مدرک درجه یک بینالمللی مربیگری و سابقه حضور در تیم ملی ایران را در کارنامه داشتم و تنها بازیکن ایرانی بودم که اسمم در کنفدراسیون والیبال اروپا ثبت شده چون دو بار به عنوان بهترین بازیکن لیگ دانمارک انتخاب شدم. با این وجود خیلیها دوست داشتند من را مترجم بدانند و شاید همین عامل باعث شد بیشتر انگیزه پیدا کنم. به این دلیل باید از دوستانی که انتقاد کردند تشکر کنم و خیلی از حرفهای آنها خوشحالم. انتقاد آنها عاملی شد که خودم را بهتر و بهتر کنم.
بیشتر کسانی که این حرف را مطرح میکردند، از دوستان شما و زمانی همبازیت بودند. فکر میکنی علت اینکه دوستانت چنین حرفهایی میزنند چیست؟
ما دوست والیبالی هستیم نه دوست واقعی. دوستی ما در حدی است که فقط حال و احوال هم را بپرسیم و در زمینه مربیگری همکار هستیم نه بیشتر.
در حال حاضر رحمان محمدی در کنار کواچ حضور دارد و وظیفه مترجمی را هم انجام میدهد. برای همه پذیرفته شده که رحمان محمدی مربی تیم ملی و دستیار کواچ است اما چرا درباره شما چنین دیدگاهی جا نیفتاد؟
این مسئله برای من هم جای سوال دارد و پاسخ آن را نمیدانم.
چرا پس از رفتن ولاسکو و انتخاب کواچ، دیگر با فدراسیون والیبال و تیم ملی همکاری نکردی؟
پس از انتخاب کواچ، فدراسیون والیبال از من خواست به عنوان مترجم در تیم ملی حضور داشته باشم نه مربی. همان زمان فدراسیون ژاپن هم پیشنهاد مربیگری تیم ملی این کشور را به من داده بود. تاکید داشتم که اگر ایران من را به عنوان مربی بخواهد در تیم ملی میمانم اما به عنوان مترجم کار نمیکنم. این تدبیر فدراسیون بود. محمدرضا داورزنی در چند سال اخیر یکی از بهترین روسای فدراسیونها بود اما تدبیر او این بود که از من استفاده نکند. همین عوامل باعث شد که به ژاپن بروم و پس از دو سال به ایران بازگردم و در تهران مقابل تیم ملی پرقدرت این کشور و مقابل تماشاگرانی که تیمهایی چون لهستان، روسیه و آمریکا را به زانو درآوردهاند به پیروزی برسیم.
آیا از رفتاری که در ایران با شما شد دلخور هستی؟
نه چون خیلی از انتقادات به پیشرفت من کمک کرد.
فکر میکنی چند درصد کارشناسان پیش بینی میکردند که ژاپن با احمد مساجدی به قهرمانی آسیا برسد؟
صفر درصد.
مدتی که در تیم ملی ژاپن حضور داشتی چه تاثیری در عملکرد این تیم گذاشتی؟
زمانی که به ژاپن رفتم، این دیدگاه در تیم وجود داشت که ما از نظر قدی و قدرتی سطح پایینی داریم. نخستین چیزی که روی آنها کار کردم و آن را از ولاسکو یاد گرفتهام، این بود که از نظر روانی بازیکنان ژاپن را آماده کنم. این مسئلهای است که در حال حاضر در ایران از بین رفته. ولاسکو جایگاه و نقش هر بازیکن را در هر پست مشخص میکرد و اعتماد به نفس بازیکنان را بالا میبرد. من هم سعی کردم همین کار را انجام بدهم تا برای هر بازیکن روشن شود چه وظیفهای از او میخواهیم. قهرمانی ژاپن درس خوبی برای والیبال دوستان است تا بدانند مهمترین مسئله در این ورزش فهم والیبال و بلد بودن این رشته است نه قد. در مسابقه فینال هم آنالیز من از تیم ایران خیلی تاثیر زیادی در قهرمانی داشت چون توانستیم نقاط قوت حریف را از کار بیندازیم.
فکر میکنی یک روز به عنوان سرمربی تیم ملی به ایران بازگردی؟
اگر از من بخواهند قطعا بر میگردم چون دوست دارم کار کنم.
به نظر میرسد که با این قهرمانی مغرور شدهای.
این احساس غرور نیست بلکه خوشحالی است. میدانم ایران تیم قدرتمندیست و سطحی متفاوت با دیگر کشورهای آسیایی دارد. ایران در طول سه سال به این جایگاه رسید و مطمئنا ما نمیتوانیم یک ساله به این سطح برسیم اما هدف ما این است که در دو تا سه سال آینده سطح کنونی والیبال ایران برسیم.
ایرانیها خیلی روی ملیت خود حساس هستند و شاید این مسئله که یک ایرانی در تیم رقیب حضور داشته باشد و از پیروزی مقابل تیم ملی خوشحالی کند باعث ناراحتی آنها شود. فکر نمیکنی با ابراز خوشحالی از این قهرمانی جایگاهت در میان مردم ایران تخریب شود؟
من برای تیم ملی ژاپن و این بازیکنان زحمت زیادی کشیدهایم و دوست داشتم ثمره کارم را در مسابقات قهرمانی آسیا ببینم. ذهنیت حرفهای من این مسئله را ایجاب میکنم و قطعا از پیروزی در فینال قهرمانی آسیا خوشحالم.
به نظرت فدراسیون والیبال ایران با شرکت تیم "ب" در مسابقات قهرمانی آسیا تصمیم درستی گرفت؟
این تصمیم فدراسیون ایران است و من نمیتوانم درباره آن نظر بدهم اما اگر بخواهم به عنوان یک کارشناس نظر بدهم، مسابقات قهرمانی آسیا تاثیری در انتخاب تیمها برای المپیک و جام جهانی نداشت و طبیعی است بیشتر تیمها به چشم رقابتهای تدارکاتی به آن نگاه کنند. البته ایران بازیکنان خیلی خوبی داشت و کسانی در این تیم بازی کردند که در سه سال حضور من در تیم ملی از بازیکنان اصلی بودند.
آیا ژاپن با تیم اصلی خود که قرار است یک ماه دیگر در جام جهانی به میدان برود در این رقابتها شرکت کرد؟
ژاپن هم با تیم دوم خود به این رقابتها آمد و در جام جهانی تیم متفاوتی را از ما خواهید دید.
سه سال در کنار ولاسکو حضور داشتی اما خیلیها شما را مترجم او مینامیدند. حتی زمانی که مربی تیم ملی ژاپن شدی و گفتی میخواهی والیبال این کشور را متحول کنی هم خیلیها حرفت را جدی نگرفتند.
زمانی که در کنار ولاسکو حضور پیدا کردم، مدرک درجه یک بینالمللی مربیگری و سابقه حضور در تیم ملی ایران را در کارنامه داشتم و تنها بازیکن ایرانی بودم که اسمم در کنفدراسیون والیبال اروپا ثبت شده چون دو بار به عنوان بهترین بازیکن لیگ دانمارک انتخاب شدم. با این وجود خیلیها دوست داشتند من را مترجم بدانند و شاید همین عامل باعث شد بیشتر انگیزه پیدا کنم. به این دلیل باید از دوستانی که انتقاد کردند تشکر کنم و خیلی از حرفهای آنها خوشحالم. انتقاد آنها عاملی شد که خودم را بهتر و بهتر کنم.
بیشتر کسانی که این حرف را مطرح میکردند، از دوستان شما و زمانی همبازیت بودند. فکر میکنی علت اینکه دوستانت چنین حرفهایی میزنند چیست؟
ما دوست والیبالی هستیم نه دوست واقعی. دوستی ما در حدی است که فقط حال و احوال هم را بپرسیم و در زمینه مربیگری همکار هستیم نه بیشتر.
در حال حاضر رحمان محمدی در کنار کواچ حضور دارد و وظیفه مترجمی را هم انجام میدهد. برای همه پذیرفته شده که رحمان محمدی مربی تیم ملی و دستیار کواچ است اما چرا درباره شما چنین دیدگاهی جا نیفتاد؟
این مسئله برای من هم جای سوال دارد و پاسخ آن را نمیدانم.
چرا پس از رفتن ولاسکو و انتخاب کواچ، دیگر با فدراسیون والیبال و تیم ملی همکاری نکردی؟
پس از انتخاب کواچ، فدراسیون والیبال از من خواست به عنوان مترجم در تیم ملی حضور داشته باشم نه مربی. همان زمان فدراسیون ژاپن هم پیشنهاد مربیگری تیم ملی این کشور را به من داده بود. تاکید داشتم که اگر ایران من را به عنوان مربی بخواهد در تیم ملی میمانم اما به عنوان مترجم کار نمیکنم. این تدبیر فدراسیون بود. محمدرضا داورزنی در چند سال اخیر یکی از بهترین روسای فدراسیونها بود اما تدبیر او این بود که از من استفاده نکند. همین عوامل باعث شد که به ژاپن بروم و پس از دو سال به ایران بازگردم و در تهران مقابل تیم ملی پرقدرت این کشور و مقابل تماشاگرانی که تیمهایی چون لهستان، روسیه و آمریکا را به زانو درآوردهاند به پیروزی برسیم.
آیا از رفتاری که در ایران با شما شد دلخور هستی؟
نه چون خیلی از انتقادات به پیشرفت من کمک کرد.
فکر میکنی چند درصد کارشناسان پیش بینی میکردند که ژاپن با احمد مساجدی به قهرمانی آسیا برسد؟
صفر درصد.
مدتی که در تیم ملی ژاپن حضور داشتی چه تاثیری در عملکرد این تیم گذاشتی؟
زمانی که به ژاپن رفتم، این دیدگاه در تیم وجود داشت که ما از نظر قدی و قدرتی سطح پایینی داریم. نخستین چیزی که روی آنها کار کردم و آن را از ولاسکو یاد گرفتهام، این بود که از نظر روانی بازیکنان ژاپن را آماده کنم. این مسئلهای است که در حال حاضر در ایران از بین رفته. ولاسکو جایگاه و نقش هر بازیکن را در هر پست مشخص میکرد و اعتماد به نفس بازیکنان را بالا میبرد. من هم سعی کردم همین کار را انجام بدهم تا برای هر بازیکن روشن شود چه وظیفهای از او میخواهیم. قهرمانی ژاپن درس خوبی برای والیبال دوستان است تا بدانند مهمترین مسئله در این ورزش فهم والیبال و بلد بودن این رشته است نه قد. در مسابقه فینال هم آنالیز من از تیم ایران خیلی تاثیر زیادی در قهرمانی داشت چون توانستیم نقاط قوت حریف را از کار بیندازیم.
فکر میکنی یک روز به عنوان سرمربی تیم ملی به ایران بازگردی؟
اگر از من بخواهند قطعا بر میگردم چون دوست دارم کار کنم.
به نظر میرسد که با این قهرمانی مغرور شدهای.
این احساس غرور نیست بلکه خوشحالی است. میدانم ایران تیم قدرتمندیست و سطحی متفاوت با دیگر کشورهای آسیایی دارد. ایران در طول سه سال به این جایگاه رسید و مطمئنا ما نمیتوانیم یک ساله به این سطح برسیم اما هدف ما این است که در دو تا سه سال آینده سطح کنونی والیبال ایران برسیم.
ایرانیها خیلی روی ملیت خود حساس هستند و شاید این مسئله که یک ایرانی در تیم رقیب حضور داشته باشد و از پیروزی مقابل تیم ملی خوشحالی کند باعث ناراحتی آنها شود. فکر نمیکنی با ابراز خوشحالی از این قهرمانی جایگاهت در میان مردم ایران تخریب شود؟
من برای تیم ملی ژاپن و این بازیکنان زحمت زیادی کشیدهایم و دوست داشتم ثمره کارم را در مسابقات قهرمانی آسیا ببینم. ذهنیت حرفهای من این مسئله را ایجاب میکنم و قطعا از پیروزی در فینال قهرمانی آسیا خوشحالم.
به نظرت فدراسیون والیبال ایران با شرکت تیم "ب" در مسابقات قهرمانی آسیا تصمیم درستی گرفت؟
این تصمیم فدراسیون ایران است و من نمیتوانم درباره آن نظر بدهم اما اگر بخواهم به عنوان یک کارشناس نظر بدهم، مسابقات قهرمانی آسیا تاثیری در انتخاب تیمها برای المپیک و جام جهانی نداشت و طبیعی است بیشتر تیمها به چشم رقابتهای تدارکاتی به آن نگاه کنند. البته ایران بازیکنان خیلی خوبی داشت و کسانی در این تیم بازی کردند که در سه سال حضور من در تیم ملی از بازیکنان اصلی بودند.
آیا ژاپن با تیم اصلی خود که قرار است یک ماه دیگر در جام جهانی به میدان برود در این رقابتها شرکت کرد؟
ژاپن هم با تیم دوم خود به این رقابتها آمد و در جام جهانی تیم متفاوتی را از ما خواهید دید.