وی قائممقام و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی است و در شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز عضویت داشته که پس از تاسیس اعتماد ملی از مجمع روحانیون استعفا داده است و درحال حاضر نیز مدیر گروه فقه و اصول دانشگاه شاهد است و بیشتر وقتش را به تدریس در دانشگاه مشغول است.
منتجبنیا همچنین سابقه نمایندگی سه دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی و هم کمیسیونی حسن روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم بود، ریاست کمیسیون دفاع مجلس سوم، نماینده حضرت امام (ره) و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی شهربانی سابق کل کشور، مشاور رئیسجمهور در دولت اصلاحات، قائممقام ستاد قرارگاه خاتم و ستاد کل پدافند و عضویت در حزب جمهوری اسلامی را در کارنامه دارد.
منتجبنیا از اواسط سال 77 انتقاد های تندی را نسبت به احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین مطرح کرده و میتوان گفت که وی یکی از چهرههای مخالف تندروی و افراطیگری در جریان اصلاحات بوده و است.
قائم مقام حزب اعتماد ملی در سخنانش نسبت به فردگرایی و شخصیت گرایی به شدت انتقاد دارد و میگوید شخصیت ها باید فقط و فقط نقش پدری و ریش سفیدی ایفا کنند و ما که دم از دموکراسی میزنیم نباید شخصیتها را جایگزین احزاب کنیم.
وی در این گفتوگوی 3 ساعته از تشکیل و راهاندازی کمیته انتخابات در شورای هماهنگی خبر داد، معتقد است که کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی اصلاحات کاملاً اجرایی است و میتوانند کاندیدا انتخاب و تبلیغات داشته باشد ولی کمیته راهبردی حق دخالت ندارند و به دستور رئیس شورای مشورتی کمیته راهبردی تعطیل شد.
قائم مقام حزب اعتماد ملی تاکید داشت که امروز عارف به دنبال وحدت و انسجام اصلاحطلبان است و ارتباطش با رئیس دولت اصلاحات و ما تنگاتنگ و ثمربخش است و اگر اگر شخص شاخص تری نباشد وی سرلیست می شود.
آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگوی تفصیلی پس از اعمال نظر نهایی حجتالاسلام رسول منتجبنیا درخصوص برخی مسائل است:
حزب اعتماد ملی نشستهای فصلی خود را از سر گرفته است،مهمترین راهبرد اعتماد ملی برای حضور در انتخابات مجلس چیست؟
فعالیت در فصل انتخابات یکی از وظایف اصلی احزاب است. احزاب در انتخابات تلاش میکنند که مردم را وارد صحنه و افراد شایسته را شناسایی کنند.
حزب اعتماد ملی هم با توجه به مبانی فکری و سلسله معیارهایی که دارد آماده است تا در صحنه انتخابات بدرخشد و فعالیت بیشتری داشته باشد که در همین راستا ساز و کارهای خودش را در سطح کشور و در مرکز فراهم کرده است.
جلسات فصلی اعتماد ملی هر 2 ماه یکبار برگزار میشود البته ممکن است در آینده جلسات خیلی زودتر و منسجمتر برگزار شود تا بتوانیم به وظیفه تاریخی خودمان عمل کنیم.
در سال جاری 2 انتخابات بسیار حساس داریم. انتخابات خبرگان رهبری و انتخابات مجلس که باتوجه به شرایط بینالمللی بوجود آمده چشم همه دنیا به این انتخابات دوخته شده است.
منظورتان از شرایط بینالمللی بحث هستهای و جمع بندی مذاکرات وین است؟
بله، بحث هستهای و توافقی که حاصل شده است. حضور حداکثری مردم در انتخابات به معنای اقتدار محبوبیت و مقبولیت هرچه بیشتر نظام است لذا انتخابات امسال شرایط ویژهای دارد.
استراتژی و برنامهریزی حزب اعتماد ملی برای ورود به انتخابات چیست؟ آیا اعتماد ملی همچون انتخاباتهای گذشته که لیست جداگانه ارائه میکرد، در انتخاباتهای آتی نیز به دنبال لیست جداگانه است؟
جبهه اصلاحات دو تجربه تلخ و شیرین را پشت سر گذاشته است. تجربه تلخ آنها مربوط به اختلاف نظر بین کاندیداها در سال 84 و 88 است که به وحدت نظر نرسیدند. انتخابات سال 92 تجربه شیرین اصلاحطلبان بود که همه دست به دست هم دادند و به صورت جبههای و منسجم وارد صحنه شدند و از کاندیدای واحد حمایت کردند.
امروز اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که دیگر نباید تجربههای تلخ گذشته را تکرار کنند بلکه باید از آن عبرت بگیرند و تجربه شیرین سال 92 را در سال 94 عملی کنند و این استراتژی همه جریان اصلاحطلب است که حزب اعتماد ملی در این مجموعه میگنجد و تصمیم بر این دارد که حتیالامکان با سایر احزاب اصلاح طلب به وحدت نظر برسد و به صورت جبهه وارد صحنه شود. تمام تلاشها را به کار بردیم و تا امروز نتیجه مثبت بود البته این به معنای آن نیست که احزاب کار خودشان را انجام ندهند.
پس به چه معنی است؟
احزاب گزینههایشان را مطرح و در یک ائتلاف و مجموعهای مثل شورای هماهنگی برای رسیدن به وحدت تبادل نظر و تعامل میکنند. تمام احزاب اصلاح طلب این کار را انجام میدهند.
به مدل سال 92 و وظیفه شورای هماهنگی اشاره کردید، باتوجه به فعالیتهای شوراهای گوناگون در بدنه اصلاحطلبان همچون شورای مشورتی، هماهنگی و راهبردی، آیا سازوکار انتخاباتی همچون گذشته توسط شورای هماهنگی پیگیری میشود یا شورای راهبردی؟ در نهایت تصمیم اصلی را چه کسی میگیرد؟
شورای هماهنگی اصلاحطلبان سابقه 20 ساله در راستای هماهنگی اصلاح طلبان دارد. قبل از دوم خرداد 76 شورای هماهنگی خط امام داشتیم و گروههای خط امامی دور هم جمع میشدند و بحث اصلاحات مطرح نبود و محوریت این شوراها هم مجمع روحانیون مبارز بود. بعد از دوم خرداد جبهه خط امام به نام اصلاحات تغییر پیدا کرد و شورای هماهنگی تبدیل به شورایی شد که از 18 گروه و حزب تشکیل میشد که امروز بالغ بر 20 حزب عضو رسمی آن هستند.
رسالت شورای هماهنگی اصلاحطلبان همگرایی احزاب و نزدیکی دیدگاهها در همه صحنههاست. در سال 92 رئیس دولت اصلاحات شورایی را به نام شورای مشورتی تشکیل داد و تعدادی از صاحبان فکر، اندیشه و سیاسیون را برای ارائه مشورت دور هم جمع کرد یکی از نتایج این شورا برای رسیدن به وحدت از بین دو کاندیدای مطرح اصلاحات در انتخابات سال 92، کنارهگیری عارف و وحدت بر سر روحانی بود.
شما در این فرمایشتان آقای روحانی را یکی از نامزدهای رسمی اصلاحطلبان معرفی کردید، یعنی اگر شورای مشورتی به آقای روحانی میگفت کناره گیری کند ایشان قبول میکردند؟
این بحث دیگری است.
پس در اصل آقای عارف تنها کاندید اصلی اصلاحات بود و شورای مشورتی تنها از ایشان میتوانست درخواست کنارهگیری کند؟
قاعدتاً اینگونه است. آقایان عارف و روحانی در انتخابات سال 92 در شورای مشورتی بحثهای مختلفی مطرح کردند و به این نتیجه رسیدند که از آقای عارف تقاضای ایثار داشته باشند.
شورای مشورتی بعد از پیروزی در انتخابات 92 ابقا و گسترش پیدا کرد و تعداد اعضای شورای مشورتی با دعوت از دبیران احزاب چند برابر افزایش یافت و در واقع تبدیل به اتاق فکری برای اصلاحطلبان شد تا در شرایط مختلف بتوانند تصمیم مقتضی را اتخاذ کنند.
شورای مشورتی کمیتههای مختلفی همچون کمیته تبلیغات، آموزش و ... دارد یکی از کمیتههایش کمیته راهبردی است. کمیته راهبردی مجموعهای 12 نفره از اعضای شورای مشورتی هستند که وظیفه آنها این است که تلاش کنند اصلاحطلبان به وحدت نظر و اجماع برسند تا اختلافی در استانها و شهرستانها بوجود نیاید. این وظیفهای است که شورای مشورتی به عهده کمیته راهبردی گذاشته است.
***کمیته راهبردی از مسیر خودش عدول کرد و در آینده مشکل آفرین بود/ رئیس شورای مشورتی گفت که آنها نباید در امر انتخابات دخالت کنند
شورای راهبردی یا کمیته راهبردی...
کمیته راهبردی است. کمیته راهبردی رسالتش ایجاد وحدت و اجماع اصلاحطلبان است البته اگر در موردی نیاز به داوری باشد مسئولیت این کار به آقای موسوی لاری سپرده شده است.
پس چرا از آن به عنوان شورای راهبردی یاد میشود؟
اشتباهی در کمیته رخ داده بود که با تلاشی که کردیم رفع شده و به جایگاه خودش برگشته است.
یعنی نحوه فعالیتشان ایراد داشت؟
بله، کمیته راهبردی دراستانها ورود پیدا کرده بود و انتخابات برگزار میکرد و به نحوی شعبهای با عنوان کمیته راهبردی در استانها زدند که این موجب نگرانی تمامی اصلاح طلبان شده بود. کمیته راهبردی در آینده مشکل ایجاد میکرد و در بین اصلاحطلبان ممکن بود عدهای بگویند شورای هماهنگی اصلاحات هستیم و عدهای دیگر بگویند کمیته راهبردی هستیم. این اشتباه را زودتر از دیگران متوجه شدم و در جلسات هشدار دادم و به صورت کتبی به بزرگان اصلاحطلب یادآوری کردم. در شورای مرکزی حزب هم دوستان که از مرکز و شهرستانهای آمدند به شدت احساس نگرانی کردند.
و در نهایت؟
خوشبختانه بعد از آن هشدارها، یک جلسه مشترک بین شورای هماهنگی اصلاحات، کمیته راهبردی و جمعی از شورای مشورتی با حضور رئیس دولت اصلاحات تشکیل شد و وی که محوریت شورای مشورتی را برعهده دارد به شدت از دیدگاه من حمایت کرد و گفتند که این کار درستی نبوده و کمیته راهبردی نباید در امر انتخابات دخالت کند. اصلاً وظیفه آن وظیفه دخالت نبوده و ما تصمیممان بر این است که انتخابات را فقط بر عهده احزاب بگذاریم.
در نهایت چه شیوهای عملیاتی میشود؟
نظر مجموعه براین است که در خود حوزه انتخابیه مجموعهها جمع شوند و بهترین را انتخاب و معرفی کنند. در مرکز تلاش بر این است که اتحاد و انسجام ایجاد شود.
خودتان در کمیته راهبردی حضور ندارید؟
خیر کمیته زیر نظر شورای مشورتی است.
*** تشکیل کمیته انتخابات شورای هماهنگی/برگزاری جلسات کمیته هر 2 هفته یکبار
مباحثی مطرح شده که شورای مشورتی به سراغ لیستها رفته و یکسری سهمیههایی هم به برخی افراد و کمیته راهبردی داده شده است؟
اصلاً همچنین چیزی مطرح نشده است. در آخرین جلسه مشترک شورای هماهنگی با شورای مشورتی و کمیته راهبردی که در ماه مبارک برگزار شد، بحثی که مطرح شد این بود که اصلاً کسی به غیر از خود احزاب در حوزه انتخابیه حق دخالت در انتخابات و انتخاب کاندیدا را ندارد. احزاب هستند که معرفی میکنند و لیست در شورای هماهنگی احزاب اصلاحات مطرح میشود.
پس شورای هماهنگی کمیته انتخابات به تصویب رسیده است؟
بله؛ کمیته انتخابات را در شورای هماهنگی به تصویب رساندیم، کمیته انتخابات مرکز هر 2 هفته یک بار جلسه دارد و دبیران کل احزاب به همراه برخی شخصیتها حاضر هستند.
در استانها به چه شکل است؟
تصویب شده که در هر استانی کمیته انتخابات شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب از مدیران احزاب استانی تشکیل شود. بعلاوه اینکه شخصیت مؤثر استانی هم در این کمیته حاضر باشند تا کمیته انتخابات در همه استانها شکل بگیرد.
لیست و فهرست مشخص شده آیا از همان لیست معروف هزار نفره است؟
خیر؛ هیچ لیست و فهرستی وجود ندارد و تصمیم را بر عهده احزاب و حوزههای انتخابیه گذاشتیم. نمیخواهیم دخالت و یا قیومت وجود داشته باشد. چرا ما باید در فلان شهر فلان کاندیدا را انتخاب کنیم! خود حوزههای انتخابیه باید دنبال صالحترین فرد بگردند و به ما معرفی کنند، ما هم اگر نظری باشد مطرح میکنیم ولی تصمیم نهایی را خود آنها باید بگیرند.
***تنها کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی کار اجرایی میکند/کمیته راهبردی تعطیل شد
هماهنگی بین کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی با کمیته راهبردی چگونه است؟
تداخلی پیش نمیآید چراکه کمیته انتخاباتی کار اجرایی دارد.
درحال حاضر کمیته راهبردی در همه استانها نمایندگی و شعبه تأسیس کرده و آقای موسوی لاری هم گفتند: در بیش از 20 استان دفاتر راه اندازی شده است؟ و بقیه هم تا یک ماه آینده راهاندازی میشود.
خود رئیس شورای مشورتی گفته کمیته راهبردی اشتباهی کرده که نباید انجام میشد و در انتخابات دخالت کند.
خب اینها نوعی تناقض و ناهماهنگی نیست؟
عرض کردم از دل شورای مشورتی کمیته راهبردی متولد شد و از مسیر خودش عدول کرد، یعنی اختلاف ایجاد میکرد. وقتی به این مسئله برخورد کردیم آقایان متوجه شدند و به این نتیجه رسیدند که شورای مشورتی فقط تولید فکر و نظر کند و ریش سفیدان پدری کنند نه دخالت و اگر کسی تندروی و ساختار شکنی کرد نصیحتش کند.
*** هنوز تعیین تکلیفی برای دفاتر و اعضای کمیته راهبردی در استانها گرفته نشده است/کمیته انتخابات میتواند نامزد انتخاب کند
پس تکلیف دفاتر کمیته راهبردی که در استانها تشکیل شدهاند چه میشود، آیا به شورای هماهنگی ملحق میشود؟
هنوز به تصمیمی نرسیدهایم، قرار شده که یا شورای هماهنگی استانها از کمیته راهبردی استانها که چهرههای جدیدی هستند دعوت کنند یا آنها همینطوری باشند. چون رسالت کمیته راهبردی فقط رساندن اصلاح طلبها به وحدت است و هیچگونه حق دخالت ندارد اما کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی اصلاحات کاملاً اجرایی است و میتوانند کاندیدا انتخاب و تبلیغات داشته باشد ولی کمیته راهبردی حق دخالت ندارند.
یعنی رسماً کمیته راهبردی تعطیل شد؟
بله تعطیل شد. بعد از ماه مبارک رمضان به آنها انتقال پیدا کرد که تعطیل شوند و کارشان به خود احزاب واگذار شد.
*** اعضای شورای مشورتی به 80 نفر رسیده
به افزایش اعضای شورای مشورتی اشاره داشتید، آیا در این شورای نمایندهای از طرف آقای روحانی هم حضور دارند؟
افراد به عنوان نماینده دولت حضور ندارند. شورای مشورتی ترکیبی از اغلب دبیران احزاب به اضافه چهرههای شاخص سیاسی و بعضاً مدیریتی بوده که جمعاً 80نفر است. ممکن است در میان آنها کسانی باشند که جزو کابینه دولت باشند اما قطعاً به عنوان نماینده دولت حضور ندارند. دولت نباید در صحنهها ورود پیدا کند. دولت وظیفهاش برگزاری انتخابات است و باید با کمال بیطرفی انتخابات صحیح و سالم و مردمی را برگزار کند.
ممکن است هواداران آقای روحانی و دولت مجموعههایی داشته باشند وبه عنوان هوادار روحانی در شورای مشورتی شرکت کنند.
***مخالف فرد گرایی در جریان اصلاحات هستم/ نباید شخصیتها را جایگزین احزاب کنیم
علیرغم اینکه شما معتقدید« خوشبختانه امروز تمام بزرگان اصلاحات به این نتیجه رسیدهاند که احزاب را فعال کنند و تصمیمگیری را برعهده خود احزاب بگذارند» برخی از اصلاح طلبان شاخص بر محوریت رئیس دولت اصلاحات و شخص گرایی در جبهه اصلاحات تاکید دارند، این دو رویکرد را چطور تحلیل میکنید؟
به طور کلی در کشور باید برای شخصیتهای ریشهدار، اصیل و کسانی که خدمت کردند احترام قائل شویم و نباید تحت هیچ عنوان چهرههایی که زحمت کشیدند و استخوان خرد کردند را کنار بگذاریم و از نظراتشان استفاده نکنیم.
از سوی دیگر نباید فرد یا افراد را جایگزین احزاب کنیم. ما که دم از دموکراسی، جمهوریت، اسلامیت و گسترش احزاب میزنیم نباید فردیت را جایگزین احزاب کنیم و این کار بسیار اشتباهی است و در جریان اصلاحات و اصولگرایی صلاح نیست این کار انجام شود. ما باید به زیرمجموعه بها دهیم. ما نمیتوانیم شخصیتها را جایگزین احزاب و تشکلها کنیم تا آنها تصمیم بگیرند.
ممکن است در موردی، بین اصلاحطلبان اختلافی پیش بیاید و بگویند فلان شخصیت محوری نظر و رهنمود دهد، قابل قبول است اما اینکه فردگرایی باشد قابل قبول نیست.
*** برخیها تحت عنوان حزب مسیر دیکتاتوری و استبداد را دنبال میکنند
البته ممکن است بعضی از افراد تعبیرشان صحیح نباشد و بوی فردگرایی و شخصگرایی از آن بیاید یا اعتقاد اشتباهی داشته باشند ولی این نظریه درست و قابل قبول برای اصلاحطلبان نیست. شخصیتها و نقطه نظرها و رهنمودهایشان برای ما قابل احترام هستند اما به هیچوجه شخصیتها را جایگزین احزاب نخواهیم کرد. برخی تحت عنوان احزاب و تشکلها مسیر انحصارطلبی و استبداد و دیکتاتوری را دنبال میکند این به زیان کشور است، باید به مردم بها دهیم.
***عارف به دنبال وحدت بین اصلاحطلبان است
نمونه بارز آن انتخابات 92 و تصمیمی است که برای آقای عارف گرفته شد؟
اینکه نامه رئیس بنیاد باران به آقای عارف برای کنارهگیری موجب دلخوری شده یا نشده جای بحث دارد. امروز عارف به دنبال وحدت و انسجام اصلاحطلبان است و ارتباطش با رئیس دولت اصلاحات و ما تنگاتنگ و ثمربخش است.
تصمیمی که اصلاحطلبان در سال 92 گرفتند تصمیم ضد فردیت،مشورتی و جمعی بود. شورای مشورتی در آن زمان تشکیل شد و حاصل مشورتهای آن مجموعه این شد که یکی از 2 نفر بماند و دیگری کنار برود.
***«اصلاحطلبان اعتدالگرا» اگر خوب مدیریت کنند می توانند اکثر کرسیهای مجلس را تصاحب کنند
ارزیابی شما از جغرافیای انتخابات مجلس آینده چیست؟
هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلبان نگران مجلس هستند. امروز احساس میکنیم که مجلس دچار یک نوع ضعف شده و باید به جایگاه اصلی خودش برگردد.
طبیعی است که اصولگرایان انتظار دارند که مجلس از اصولگرایان ریشهدار، بیمسئله و مطمئن تشکیل شود و حداکثر از آنها باشد از سوی دیگر اصلاحطلبان هم انتظار دارند مجلس از اصلاحطلبان قوی و بیمسئله تشکیل شود. همه تلاش میکنند که کرسی بیشتری به خود اختصاص دهند.
اما نکته مهم این است که یک طیف افراطی که نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان را قبول ندارند، مسیر خودشان را دنبال میکنند و در تلاشند که این دو جناح را کنار بگذارند و مجلس را در اختیار خودشان قرار دهند و مسیر افراطیگری را دنبال کنند. قطعاً موفق نمیشوند، فصل افراطیگری و تندروی گذشته مردم به سمت اعتدال و عقلانیت بیشتر گرایش دارند و دو جناح باید تلاش کنند که روش، منش و شعارشان معتدل باشد و بوی افراط استشمام نشود تا مردم از آنها استقبال کنند.
***قرار نبود پارلمان اصلاحات رسانهای شود
جریان پارلمان اصلاحات چیست؟
نمیدانم.
این موضوع در شورای هماهنگی مطرح و رسانهای هم شده است.
در شورای هماهنگی مطرح شده است؟
***برگزاری جلسه پارلمان اصلاحات هر هفته با حضور نماینده 80 حزب و شخصیتهای اصلاحطلب
بله؛ آقای کمیجانی رئیس سابق شورای هماهنگی اصلاحات این مطلب را رسانهای کردهاند.
قرار نبود این مسئله مطرح و رسانهای شود، آقای کمیجانی ریاستشان تمام شده، از ایشان تعجب میکنم.
خب ماجرا چیست؟
اسمش پارلمان نیست. از مدتها قبل دنبال این بودیم که همه اصلاحطلبان کنار هم باشند، یکی از مشکلات ما برای رسیدن به وحدت در جبهه اصلاحات عدم حضور تمام احزاب اصلاح طلب در شورای همگرایی است در شورای هماهنگی اصلاحات 21 حزب از 80 حزب پروانه دار جبهه اصلاحات عضو آن هستند.
شورای هماهنگی اگر بخواهد نماینده تمام 80 حزب را در خود داشته باشد تبدیل به مجمع عمومی میشود و نمیتواند هر هفته جلسه داشته باشد و تصمیمگیری کند. در همین راستا قرار بود نهادی تشکیل دهیم که تمام احزاب اصلاحطلب را در بر بگیرد و ظرفیت بالایی داشته باشد و هر هفته بین 80 حزب تبادلنظر و هماهنگی ایجاد کند.
اگر اسمش پارلمان نیست پس نامش چیست؟
این نهاد هنوز اسمش مشخص نشده و جزئیات آن تصویب نشده است تنها کلیات آن به تصویب شورای هماهنگی رسیده تا تمام احزاب اصلاحطلب و شخصیتها را در بر داشته باشد ولی ابعادش بررسی نشده و باید کمیتههای سیاسی و خاص آن را بررسی کنند.
برخی میگویند پارلمان اصلاحات قرار است رفتار اصلاحطلبان را کنترل کند؟
خیر، اصلاً همچین قراری گذاشته نشده است از زمانی که این پیشنهاد مطرح و بعد تصویب شد در جلسات حضور داشتم فقط قرار شد چتری را بگسترانیم و کلیه احزاب اصلاحطلب را در بر داشته باشند.
از کی مطرح و تصویب شده است؟
جدیداً مطرح شده و در آخرین جلسه شورای هماهنگی تصویب شد.
***پارلمان اصلاحات با طرح سال 87 نجفی متفاوت است
آیا این همان طرحی است که آقای نجفی سال 87 مطرح کرد؟
خیر، طرح جدیدی است و با آن طرح متفاوت است.
ریاست آن بر عهده چه کسی است؟ گفته می شود آقای موسوی تبریزی ریاست آن را برعهده خواهد گرفت؟
هیچ چیزی از نهاد تصمیم گیری نشده و اسم کسی هم برده نشده است.
***احزاب اصلاح طلب در انتخابات آتی تلاش می کنند تا در میدان رقابت گوی سبقت را از هم بربایند
برخیها مدعی هستند که کارگزاران به دنبال پدرسالاری در امر انتخابات آتی هستند. این تحلیل را قبول دارید؟
در اینکه هر گروهی تلاش میکند تا در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای پررنگتر باشد شکی نیست و امری بدیهی بوده و حق هر فرد و گروهی است که میزان اثرگذاری خودش را تقویت کند.
حزب کارگزاران، اعتماد ملی و یا مردم سالاری قطعاً تلاش میکنند در میدان رقابت گوی سبقت را از هم بربایند و میزان اثرگذاری خود را بیشتر کنند. اما هرکدام یک جایگاه تعریف شدهای دارند فرض کنید در جبهه اصلاحات که 21 حزب داریم اعتماد ملی و کارگزاران هم یکی از آنها هستند و هر کدام در تصمیمگیری یک رای بیشتر ندارند.
اما درعمل بالاخره طبیعی است که هر کسی کار بیشتری کند و امکانات و فضای بیشتری دارد اثرگذارتر خواهد بود. باتوجه به شرایط و دولت فعلی و ارتباط نزدیک روحانی و هاشمی، نشان میدهد که ارتباط و حضور کارگزاران با دولت بیشتر است. کارگزاران هم پشتوانه قوی مثل هاشمی دارد هم در شورای هماهنگی اصلاحات، شورای مشورتی و همه جاها حضور پررنگتری دارند و به طور طبیعی انتظار است که اینها اثرگذارتر باشند ولی این به آن معنا نیست که یک جایگاه ویژه برای آنها قائل شدند.
***اثرگذاری کارگزاران در شورای هماهنگی با یک حزب متوسط یکسان است
باتوجه به توصیفی که درباره حزب کارگزاران داشتید، آیا مسئولیتی در بحث انتخابات به آنها سپرده شده است؟
خیر، اثرگذاری کارگزاران با وجود قدرت و امکانات با یک حزب متوسط عضو شورای هماهنگی، یکسان است. به عنوان یک حزب جایگاه ویژهای برای کارگزاران قائل نشدهایم.
***اصلاح طلبان نسبت به دولت روحانی انتقاد دارد/اصلاح طلبان به دنبال طلاق با دولت نیستند/باید دید طلاق دست کیست؟
آقای منتجبنیا این ماجرای طلاق سیاسی دولت و اصلاحطلبان چیست؟
طلاق سیاسی کلید واژهای که خود خبرنگاران ابداع کردند. آقای روحانی نه اصلاحطلب به آن معناست و نه اصولگرا بلکه یک شخصیت معتدل و مستقل است که تلاش کرده دولتش ترکیبی از جناحهای مختلف باشد، اما بدون شک روحانی کاندیدای اصلاحطلبان بوده و مورد حمایت آنها خواهد بود.
وقتی میگوئید مورد حمایت اصلاحطلبان خواهد بود، یعنی انتقادی نداشته و ندارید؟
اصلاح طلبان نسبت به روحانی و دولت ایشان انتقاد دارند. وقتی فردی میخواهد مستقل باشد جناحهای مختلف نمیتوانند 100 درصد رضایت داشته باشند لذا انتقاد میکنند، اما اینکه چه باید کرد و چه تصمیمی اتخاذ شود جای بحث دارد و آیا این انتقادهایی که اصلاحطلبان نسبت به دولت و شخص روحانی دارند منجر به این میشود که جدایی و یا طلاق سیاسی نسبت به دولت صورت بگیرد بحث دیگری است؟ در این مسیر اول باید دید که طلاق دست دولت است یا دست اصلاحطلبان؟
پس امروز اصلاحطلبان به دنبال چه هستند؟
امروز این بحث مطرح است که اصلاح طلبان اصلاً نباید ارتباط و حمایتشان را از دولت آقای روحانی کم کنند چه برسد به قطع؛ دولت روی کار آمده نیروهای مجربی را نوعاً به کار گرفته و و روش متعددی را در داخل و در سطح بینالملل دنبال میکند. اصلاحطلبان باید از دولت حمایت کنند و اگر انتقادی هم دارند باید به صورت سازنده مطرح شود ولی به هیچ وجه نباید پشت دولت را خالی کنند به دلیل اینکه امروز دولت مورد هجوم افراطیون در داخل و خارج واقع شده و عدهای راضی نیستند که در این کشور آرامش و امنیت باشد همانطور که در خارج هم ابرقدرتها مخالف آرامش و امنیت در درون کشورما هستند و لذا نمیخواهند این امنیت باشند. در درون هم مجموعه اندکی هستند که نانشان در دعوا است همش به دنبال دعوا و اختلاف هستند. ما برای اینکه این دسته افراطی موفق نشوند ضربهای به دولت و کشور بزنند باید دولت را حمایت و انتقاد هم بکنیم.
پس تلویحاً شما نیز سرنوشت اصلاحطلبان را به دولت آقای روحانی گره میزنید؟
این به معنای آن نیست که دولت اصلاحطلب است و یا اصلاحطلبان سرنوشتشان را کاملاً به دولت گره زده و نه دولت. دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و الان هم به صلاح کشور و اصلاحطلبان است که از دولت حمایت کنند. در مجموعه تحلیل ما این است که جدا شدن اصلاحطلبان از دولت به صلاح کشور، دولت و اصلاحطلبان نیست.
عدهای معتقدند که بقای اصلاح طلبان در حمایت از دولت است و عدهای معتقدند دولت یازدهم از رحم اجارهای اصلاح طلبان برخوردار است و برای حیات محتاج اصلاح طلبان است کدام سخن را قبول دارید؟
این تعابیر را قبول ندارم. دولت موفق شده در زوایای جامعه نفوذ کند، آقای روحانی شعارش مردمی بود و حرکتش هم مورد علاقه مردم بوده است. در متن جامعه نفوذ کرده و ما امیدواریم که روز به روز محبوبیت و موفقیت ایشان افزایش پیدا کند و در 4 سال بعد رای بیشتری بیاورد و توفیقات بیشتری داشته باشد، دولت و حامیانش قطعا روی یکدیگر اثر گذارند.
اگر اصلاحطلبان پشت دولت را خالی بکنند چه بسا مخالفان دولت جسارت بیشتری پیدا و ضربه سنگینتری به دولت وارد کنند ولی این به آن معنا نیست که حیات دولت به اصلاحطلبان گره خورده است.
اصلاحات یک جریان فکری و وابسته به دولت نیست؛ حیات اصلاحطلبان حتی به دولت اصلاحات وابسته نبود یعنی اگر دولتی که اصلاحطلبان آن را روی کار آورد از مسیر اصلاحات خارج میشد، اصلاحطلبان راه خودش را دنبال میکرد چون اصلاحات یک اندیشه است و یک جریان ساختگی نیست که بگوییم این دولت روی کار آورد، یا آن دولت.
ممکن است دولت یک حزبی را ایجاد کند ولی جریان فکری به گونهای است که نمیتواند خودش را تابع دولتها کند. بنابراین حیات هیچ کدام وابسته به هم نیست ضمن اینکه باید همدیگر را حمایت کنند و دولت بینیاز از حمایت اصلاحطلبان نیست و اصلاحات نیز بینیاز از حمایت دولت نیستند. از فضای به وجود آمده در جهت رسیدن به آرمانهای خودشان باید حسن استفاده را بکنند.
*** اصلاحات سرنوشتش را با دولت روحانی گره نزده و نمیزند
پس چرا آقای یونسی معتقد هستند بقای اصلاحات در حمایت از دولت آقای روحانی است؟
خیر، اصلا اینطوری نیست، انشاالله چنین روزی اتفاق نیفتد ولی اگر دولت آقای روحانی از مسیر خواستههای مردم عدول و خارج شود اصلاحطلبان با قامتی برافراشته و فریادی بلند مسیر و راه خودشان را دنبال میکنند و هرگز سرنوشت خودشان را با دولت گره نزدند و نخواهند زند. دولت آقای روحانی دولتی مردمی است ولی هیچ کدام سرنوشتشان به هم گره نخورده است.
این فرمایشی که داشتید در راستای نامه شورای مشورتی که قرار است به روحانی بدهند تا عرصه فعالیت اصلاحات بازتر شوند،است؟
از چنین نامهای خبر ندارم. در شورای مشورتی خودم نیستم و از آن اطلاعی هم ندارم.
***دولت حق ورود به مسائل انتخاباتی را ندارد/دولت، دولت یک جناح نیست
در سخنانتان اشاره کردید که دولت نباید به مسئله انتخابات ورود پیدا کند و برخی از هم طیفیهای شما هم نگرانی هایی را در خصوص فعالیتهای انتخاباتی دولت دارند و معتقدند که آقای نوبخت و یونسی و جهانگیری به دنبال فعالیت انتخاباتی هستند،نظر شما در این خصوص چیست؟
اینکه دولت خودش در مسائل انتخاباتی و جناحی ورود پیدا کند به خصوص در دوران انتخابات قابل قبول نیست و هیچ دولتی حق دخالت در انتخابات را ندارد. دولت اگر بخواهد در انتخابات از جناحی دفاع کند و با جناح دیگر مقابله کند نمیتواند امین و بیطرف باشد.
باتوجه به فرمایشهایتان مبنی بر اینکه آقای روحانی کاندیدای اصلاحطلبان هستند آیا ایشان در شوراهای اصلاحطلبان نمایندهای هم دارند؟
دولت و ماهوی دولت نه در شورای هماهنگی، مشورتی و ستادهای انتخاباتی نمیتواند نماینده داشته باشد و حق ورود ندارد چون مجری انتخابات است.
دولت، دولت یک جناح نیست بلکه دولت جمهوری اسلامی است و باید همه جناحها را با یک چشمه ببیند از سوی دیگر همه جناحها در افطاری رئیسجمهور بر وحدت و حمایت از دولت تاکید داشتند.
***عارف اصلاح طلب تیر است/ اگر شخص شاخص تری نباشد ایشان سرلیست میشود
فرمودید مدل 92 تکرار شود آیا این مدل درخصوص آقای عارف مجدداً تکرار میشود؟
احزاب نسبت به کاندیداها مستقلاً تصمیم میگیرند و بعد در شورای هماهنگی به ائتلاف و توافق میرسند ولی اگر نیاز به داوری بود شورای مشورتی در داوری و رسیدن به وحدت کمک خواهد کرد.
در همه مجموعهها آقای عارف به عنوان یکی از چهرههای شاخص اصلاحطلبان مطرح است و به دلیل سوابقشان در دورههای گذشته و ایثار و فداکاریش در انتخابات 92 که داشتند بر محبوبیت ایشان افزوده است.
پس این بحث دوباره نقد لاریجانی بهتر از عارف نسیه است؛ چیست؟
قطعاً آقای عارف به عنوان یک چهره شاخص مورد علاقه و توجه همه است. اگر ایشان کاندیدا شود باید مورد حمایت قرار بگیرد که جایگاه خوبی را داشته باشد.
آقای عارف یک اصلاحطلب تیر با شخصیت ارزشمند و مورد علاقه عامه اصلاحطلبان است طبیعتاً اگر ایشان کاندیدا شود اگر شخص شاخصتری نباشد سر لیست خواهد بود و اگر در مجلس برای ریاست مجلس شخص شاخصتری نباشد حتماً ایشان صلاحیت دارد.
اما اینکه آیا اصلاحطلبان با خارج از محدوده خودشان وارد تعامل میشوند باید بررسی کرد به عنوان مثال اصلاحطلبان که نمیتوانند با جریان افراطی کنار بیایند، از سوی دیگر ائتلاف با جریان اصولگرای سنتی که شامل مؤتلفه و گروهای دیگری میشود قابل قبول و معقول نیست و نمیتوان دو تشکیلاتی که هویت و ماهیتشان با هم نزدیک نیست دست از مواضعشان بردارند.
اما ائتلاف با شخصیتها بحث دیگری است به عنوان مثال آقای ناطقنوری، چهره اصولگرا، ریشه دار، با شخصیت و مورد علاقه اصلاحطلبان است. فرض کنید در صورت مطرح شدن آقای ناطق شاهد حمایت اصلاح طلبان باشیم این به معنای عدول اصلاح طلبان از مواضعشان یا جایگزینی ایشان به جای یک نامزد اصلاح طلب نیست.
اما در مورد آقای لاریجانی،ایشان که حتی ویژگی ناطق نوری را ندارد ولی اگر اصلاحات به لحاظ حمایت آقای لاریجانی از دولت برای ائتلاف به جمعبندی برسد (هنوز هیچ تصمیمگیری و جمع بندی نشده) این به معنای عدول از اصلاحطلبی و ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان نیست.
مصداقش آقای روحانیاست، اصلاح طلبان در انتخابات 92 روحانی که عضو جامعه روحانیت مبارز بود، همه سینهچاک کردند و پشت روحانی بودند به دلیل اینکه مصلحت کشور و اصلاحات را در حمایت از روحانی می دانستند اما تا این لحظه به هیچ جمعبندی در خصوص لاریجانی نرسیدیم.
***با خارج از مجموعه اصلاحطلب و شخصیتها امکان معامله وجود دارد
آیا اعتماد ملی هم از سرلیستی عارف حمایت میکند؟
بله، همه احزاب به این جمعبندی رسیدند و اتفاق نظر دارند. تعامل با افراد دیگر همچون ناطق و لاریجانی هم غیر از ائتلاف است. با عارف نمیخواهیم تعامل کنیم چون ایشان عضو چهرههای شاخص است ولی ممکن است با خارج از اصلاحطلبان معامله کنیم.
چرا پس بحث ائتلاف با لاریجانی مطرح است؟
این سخنان تحلیلی و نظر افراد است ولی نظر مجموعه نیست.
***حرفهای کارگزاران باید در مجموعه اصلاحطلبان بگنجد؛ باید حرمت ما را حفظ کنند
این نظر از طرف کارگزاران مطرح شده است
نظر افراد بود ولی نظر مجموعه اصلاح طلبان نیست. کارگزاران هم باید حرفهایشان در مجموعه اصلاحات بگنجد، قرار نیست هر فرد و هر حزبی نظر خودش را مطرح کند. اینها نظر فردی است و باید به تصمیمسازی توسط یک مجموعه برسد. کارگزاران باید حرمت اصلاح طلبان را حفظ کند.
*** طرح ریش سفیدی در جبهه اصلاحات اجرایی شده است
لطفاً کمی هم درباره جزییات طرحی که برای رسیدن به وحدت در جبهه اصلاحات مطرح کردهاید،بفرمایید؟
بعد از اینکه اصلاحطلبان در انتخابات 92 به وحدت نظر رسیدند به دنبال پیاده سازی آن در انتخابات 94 هستیم تا از تجربه تلخ 84 و 88جلوگیری کنیم.
این را به صورت پیشنهاد و طرحی آماده کردم و با آقایان و شخصیتهای مختلف جلسه گذاشتیم و مکاتبه کردم و همه پذیرفتند و گفتند طرح جامع و جالبی است.
در این طرح خواستار ارتباط شخصیتهای محوری جریان اصلاحات با یکدیگر شدم تا بتوانند نقش پدریت داشته باشند وبقیه هم از آنها تبعیت کند نه یک تبعیت فرد گرایانه چون در گذشته تجربه تلخ به دلیل جدایی چهرههای محوری از هم شده بود.
پیشنهادی مطرح کردم که 3 نفر از ریش سفیدان عقلای قوم برای جریان جبهه اصلاحات و همه احزاب هم در کل کشور پدری کنند تا احزاب تقویت شوند.
ریش سفیدان چه کسانی بودند؟
آقای هاشمی، عارف و رئیس دولت اصلاحات هستند.
آیا این طرح اجرایی هم شده است؟
این طرح مورد وثوق همه قرار گرفت و الان انجام شده است.
اسم طرح را چه گذاشتید.
اسمی نگذاشتم عدهای گفتند طرح شورای راهبردی اصلاحات در صورت که همچنین اسمی نگذاشتم.عملا انجام شد. آقایان هاشمی،عارف و رئیس دولت اصلاحات گفتند که هر چه مجموعه تصمیم بگیرند ما موافقیم.
نهاد عالی اصلاحطلبان چیست؟
نهاد عالی اصلاحطلبان را نشریه صدا مطرح کرد. در حقیقت رئیس دولت اصلاحات افرادی را دعوت کرده بود و در مورد مشکلات کشور، منطقه و بحث فعال شدن در انتخابات بحث و بررسی کردند. در ماه مبارک رمضان هم جلسهای دیگری داشتند ولی اصلا بحث نهاد عالی مطرح نبود.
خود رئیس دولت اصلاحات نیز از این اسم خنده اش گرفت و گفت ما برای صرف شام دور هم جمع شدیم، یک مرتبه دیدم جلسات به نهاد تبدیل شده است.
اینکه جلسات ادامه داشت بحث نهاد جدید را تقویت کرد.
رئیس شورای مشورتی تشخیص دادند که این جلسات ادامه داشته باشد.
حضور آقای ترکان در نهاد عالی ...
آقای ترکان چون به آن جمع نزدیک و در گذشته وزیر بوده دعوتش کردند.
شما که طراح بودید خودتان هم حضور و مسئولیت دارید؟
خیر، فقط ایدهپردازی و کمکشان کردم و مسئولیت خاصی ندارم. از وقتی که حزب تصمیم گرفت کارش را ادامه دهد به عنوان نماینده در شورای هماهنگی شرکت میکنم.