به گزارش مشرق، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران هفته گذشته در دیدار علما، صاحبنظران و میهمانان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام و اجلاس اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی، در خصوص توافق هستهای ایران و اهداف جبهه استکبار فرمودند : نیت آنها این بود که از این توافق راهی پیدا کنند برای نفوذ در کشور؛ ما این راه را بستیم. حضرت آیتالله خامنهای افزودند : نه نفوذ اقتصادی آمریکا را در کشور اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی و نه نفوذ فرهنگی. با همهی توان -که بحمدالله این توان، امروز زیاد هم هست- با این نفوذ مقابله خواهیم کرد. بیانات خردمندانه و روشنگرانه رهبری باز هم پرده از اسرار برنامه ها و اهداف آمریکا و غرب برداشت. اهدافی که اندیشکده ها و اتاق فکرهای آمریکایی و صهیونیستی طی چند ماه اخیر مکررا به کاخ سفید و کنگره پیشنهاد و توصیه میکنند. نمونه این نسخهپیچیها در مطلبی که توسط یک اندیشکده آمریکایی منتشر شده است کاملا مشهود است. در این مطلب راهکارهایی برای نفوذ، اعمال فشار و در نهاییت تغییر حکومت ایران به مقامات اروپایی، کاخ سفید و کنگره پیشنهاد شده است که میتواند مورد توجه و بررسی موافقان و مخالفان توافق در داخل ایران قرار بگیرد.
اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی در یادداشتی به قلم بنجامین وینتال عضو ارشد این مؤسسه نوشت: جزئیات فنی توافق جامع هستهای ایران از زمان حصول آن مورد بررسی قرار گرفته است، اما یک مسئله حیاتی مورد توجه قرار نگرفته که به غایت شایسته توجه است: این توافق برای مردم ایران که عمیقاً در آرزوی آیندهای دموکراتیک برای سرزمینشان هستند، به چه معنی است؟ بیاعتنایی به حقوق بشر یکی از معایب اساسی توافق هستهای به شمار میرود. وقتیکه نماینده عالی اتحادیه اروپا اظهار میدارد که او امیدوار است این توافق آغازگر «فصل جدیدی» در روابط با ایران باشد، میتوان این واژگان را به هر نحوی – از تعهد سرسختانه برای دفاع از حقوق بشر تا رد اتهامت سوءاستفاده [از حقوق بشر] بهمنظور انجام دادوستد با حکومت اسلامی ایران- تعبیر کرد.
•اتحادیه اروپا هرگز اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران نکرده است•
در اینجا نقشه راهی برای تبدیل واژگان به عمل ارائه میکنیم. تاکنون اتحادیه اروپا ۹۳ مقام رسمی حکومت ایران را به دلیل نقض حقوق بشر در فهرست تحریمها قرار داده است. این تعداد در برابر دستگاه امنیتی ایران که از صدها و هزاران مقام رسمی تشکیل شده بهطور مضحکی ناچیز قلمداد میشود. چنین مسئلهای این برداشت را در افراد پدید میآورد که اتحادیه اروپا هرگز اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران نکرده است. زمان تغییر چنین دیدگاهی فرا رسیده است: بهعبارت دیگر اتحادیه اروپا باید این فهرست را تا حد امکان افزایش دهد.
•فروش فناوری نظارتی اروپایی به ایران•
همچنین مدافعان حقوق بشر و معاندان ایران نیاز مبرمی به رها شدن از زندگی تحت شرایط کنترلی و نظارتی دارند. آنها برای سازماندهی فعالیتهایشان و مهمتر از آن برای موفقیت در پیگیری اهداف داخلیشان به فضای [بیشتری] نیاز دارند. باید بر طبق قانون فروش فناوری نظارتی به ایران شدیداً منع شود. غیرقانونی اعلام نمودن انجام چنین معاملاتی باید در صدر اولویتهای اتحادیه اروپا قرار گیرد و چنانچه این قوانین توسط شرکتهایی نظیر نوکیا و زیمنس نقض شود، کشورهای اروپایی باید آنها را به دادگاهها فراخوانند.
•تحویل فناوری نظارتی پیشرفته اروپایی به ایران•
شبکههای پیشین سرمایهگذاری مشترک «نوکیا – زیمنس» فناوری نظارتی پیشرفته را در سال ۲۰۰۸ به حکومت ایران تحویل دادهاند. این تجهیزات یک سال بعد برای رصد دموکراتهای ایرانی که به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری معترض بودند، مورد استفاده قرار گرفت. همچنین این تجهیزات به ایجاد اختلال در ارتباطات آزاد صوتی و فیلترینگ اینترنت کمک کرد. در حال حاضر توافق هستهای یک فاجعه برای تکثیر [سلاحهای هستهای] و یک تیر خلاص به هرگونه امیدی برایدموکراسی است. اما جنبه مثبتی نیز وجود دارد: شاید این توافق برایمان تنها ده سال زمان بهمنظور نابود ساختن حکومت ایران خریده باشد.
•تکرار موضع آمریکا درباره تضمین فروپاشی پرده آهنین•
با در نظر داشتن این مسئله این مدت زمان باید بهطور کارآمد و تأثیرگذاری مورد استفاده قرار گیرد. ما این مهم را مدیون دموکراتهای ایران و مدیون خودمان هستیم. تکرار موضع ایالات متحده درباره تضمین فروپاشی «پرده آهنین» یک نقطه آغاز محسوب میشود. آنچهکه در فاصله سالهای ۸۰-۱۹۷۹ در لهستان اتفاق افتاد یک نمونه برجسته قلمداد میشود. جنبش طبقه کارگر در آنجا قدرت گرفت و به نابودی کمونیسم در این کشور کمک کرد. اعتصاب سال ۱۹۸۰ در کارخانه کشتیسازی لنین در گدانسک در نهایت به فروپاشی امپراتوری شوروی منجر شد. جنبش کارگری آمریکا با انجام حمایت قاطعانه از جمله با ارائه کمک مالی به کارگران لهستانی به دلیل وقفه در کار نقش بسزایی در انقلاب آزادیخواهانه اتحادیه کارگری وحدت ایفا کرد.
• آمریکا باید بودجه رادیو فردا را افزایش دهد•
دولت آمریکا میتواند به ایرانیهای دموکرات از طریق رسانه کمک نماید. تقویت بودجه «رادیو فردا» – رسانه فارسیزبان مبتنی بر حمایت مالی آمریکا – حائز اهمیت است. شاید این برنامهها به ایرانیها در چگونگی سازماندهی مجدد جامعهشان بر طبق موازین لیبرال و دموکراتیک کمک کند.
•هدایت مسیر منتهی به تغییر رژیم دشوار خواهد بود•
پارلمان اروپا و قوای مقننه ملی میتوانند در مورد [وضعیت] معاندان سیاسی در ندامتگاههای کیفری ایران جلسات رسیدگی برگزار نمایند. آسیبپذیری حکومت ایران در قبال تغییر با تشدید عرضه نقض گسترده حقوق بشر توسط تهران افزایش پیدا میکند. شاید انجام مبارزات پایدار حقوق بشری بهویژه در اروپا در درون حکومت ایران انشقاق پدید آورد. هدایت مسیر منتهی به تغییر ایران دشوار خواهد بود، اما توافق هستهای عمیقاً معیوب کنونی فرصت منحصربهفردی را برای تمرکز بر تغییر ایران به دست میدهد.
منبع: اشراف
•اتحادیه اروپا هرگز اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران نکرده است•
در اینجا نقشه راهی برای تبدیل واژگان به عمل ارائه میکنیم. تاکنون اتحادیه اروپا ۹۳ مقام رسمی حکومت ایران را به دلیل نقض حقوق بشر در فهرست تحریمها قرار داده است. این تعداد در برابر دستگاه امنیتی ایران که از صدها و هزاران مقام رسمی تشکیل شده بهطور مضحکی ناچیز قلمداد میشود. چنین مسئلهای این برداشت را در افراد پدید میآورد که اتحادیه اروپا هرگز اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران نکرده است. زمان تغییر چنین دیدگاهی فرا رسیده است: بهعبارت دیگر اتحادیه اروپا باید این فهرست را تا حد امکان افزایش دهد.
•فروش فناوری نظارتی اروپایی به ایران•
همچنین مدافعان حقوق بشر و معاندان ایران نیاز مبرمی به رها شدن از زندگی تحت شرایط کنترلی و نظارتی دارند. آنها برای سازماندهی فعالیتهایشان و مهمتر از آن برای موفقیت در پیگیری اهداف داخلیشان به فضای [بیشتری] نیاز دارند. باید بر طبق قانون فروش فناوری نظارتی به ایران شدیداً منع شود. غیرقانونی اعلام نمودن انجام چنین معاملاتی باید در صدر اولویتهای اتحادیه اروپا قرار گیرد و چنانچه این قوانین توسط شرکتهایی نظیر نوکیا و زیمنس نقض شود، کشورهای اروپایی باید آنها را به دادگاهها فراخوانند.
•تحویل فناوری نظارتی پیشرفته اروپایی به ایران•
شبکههای پیشین سرمایهگذاری مشترک «نوکیا – زیمنس» فناوری نظارتی پیشرفته را در سال ۲۰۰۸ به حکومت ایران تحویل دادهاند. این تجهیزات یک سال بعد برای رصد دموکراتهای ایرانی که به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری معترض بودند، مورد استفاده قرار گرفت. همچنین این تجهیزات به ایجاد اختلال در ارتباطات آزاد صوتی و فیلترینگ اینترنت کمک کرد. در حال حاضر توافق هستهای یک فاجعه برای تکثیر [سلاحهای هستهای] و یک تیر خلاص به هرگونه امیدی برایدموکراسی است. اما جنبه مثبتی نیز وجود دارد: شاید این توافق برایمان تنها ده سال زمان بهمنظور نابود ساختن حکومت ایران خریده باشد.
•تکرار موضع آمریکا درباره تضمین فروپاشی پرده آهنین•
با در نظر داشتن این مسئله این مدت زمان باید بهطور کارآمد و تأثیرگذاری مورد استفاده قرار گیرد. ما این مهم را مدیون دموکراتهای ایران و مدیون خودمان هستیم. تکرار موضع ایالات متحده درباره تضمین فروپاشی «پرده آهنین» یک نقطه آغاز محسوب میشود. آنچهکه در فاصله سالهای ۸۰-۱۹۷۹ در لهستان اتفاق افتاد یک نمونه برجسته قلمداد میشود. جنبش طبقه کارگر در آنجا قدرت گرفت و به نابودی کمونیسم در این کشور کمک کرد. اعتصاب سال ۱۹۸۰ در کارخانه کشتیسازی لنین در گدانسک در نهایت به فروپاشی امپراتوری شوروی منجر شد. جنبش کارگری آمریکا با انجام حمایت قاطعانه از جمله با ارائه کمک مالی به کارگران لهستانی به دلیل وقفه در کار نقش بسزایی در انقلاب آزادیخواهانه اتحادیه کارگری وحدت ایفا کرد.
• آمریکا باید بودجه رادیو فردا را افزایش دهد•
دولت آمریکا میتواند به ایرانیهای دموکرات از طریق رسانه کمک نماید. تقویت بودجه «رادیو فردا» – رسانه فارسیزبان مبتنی بر حمایت مالی آمریکا – حائز اهمیت است. شاید این برنامهها به ایرانیها در چگونگی سازماندهی مجدد جامعهشان بر طبق موازین لیبرال و دموکراتیک کمک کند.
•هدایت مسیر منتهی به تغییر رژیم دشوار خواهد بود•
پارلمان اروپا و قوای مقننه ملی میتوانند در مورد [وضعیت] معاندان سیاسی در ندامتگاههای کیفری ایران جلسات رسیدگی برگزار نمایند. آسیبپذیری حکومت ایران در قبال تغییر با تشدید عرضه نقض گسترده حقوق بشر توسط تهران افزایش پیدا میکند. شاید انجام مبارزات پایدار حقوق بشری بهویژه در اروپا در درون حکومت ایران انشقاق پدید آورد. هدایت مسیر منتهی به تغییر ایران دشوار خواهد بود، اما توافق هستهای عمیقاً معیوب کنونی فرصت منحصربهفردی را برای تمرکز بر تغییر ایران به دست میدهد.
منبع: اشراف