پس از حوادث سال 78، سیل خروج خبرنگاران عمدتا اصلاح‌طلب از کشور به تدریج آغاز شد و تا سال 88 مقدمات شکل‌گیری موج دوم این خروج مهیا شد تا با حضور این افراد، شبکه‌ای از رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه به سرکردگی مسعود بهنود و چند تن دیگر تشکیل شود. حالا نسل اول این خبرنگاران فراری به پایان عمر مفید خود برای دستگاه‌ امنیتی-رسانه‌ای غرب رسیده‌اند.

گروه گزارش ویژه مشرق - در مشاهده شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان خارج از کشور و در گشت‌و‌گذاری در شبکه‌های خبری و تحلیلی وابسته به بیگانه، دیدن برخی اسامی به عادتی معمول تبدیل شده است. اسامی که به صورت گردشی در انواع این رسانه‌ها حضور می‌یابند و به کار تخریب و خبرپراکنی درباره کشور و نظام مشغولند. بسیاری از این اسامی، زمانی نه چندان دور در درون کشور در فضای رسانه و خبر مشغول به کار بوده‌اند و اکنون برای لقمه نانی یا به تعبیر داریوش همایون (سلطنت‌طلب خارج‌نشین که خطاب به مسعود بهنود گفته بود) «برای چکی که [بی‌بی‌سی] می‌دهند، به اشارت کارفرماهای خارجی خود غلظت اظهارات و تحلیل‌های ضدمیهنی خود را بالاتر می‌برند.  (گزارش مشرق از بنیاد هلندی که شبکه رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور را حمایت مالی و سیاسی می‌کند)

سرنوشت عبرت آموز اصلاح طلبی افراطی

دیدن این چهره‌های آشنا بر صفحه شبکه‌های بیگانه، بار دیگر طنین نهیب رهبر انقلاب در سال 1379 را به یاد می‌آورد که فرمودند برخی مطبوعات داخلی «پایگاه دشمن» شده‌اند. آن‌هایی که در آن زمان متهم به ریختن آب در آسیاب دشمنان ملت ایران بودند، اکنون نقاب از چهره برداشته‌اند و در مسیر ضدیت با نظام و ملت ایران با سرعت بیشتر می‌تازند و برای حفظ صندلی تحلیل‌گری فلان شبکه و مفسری فلان وبسایت وابسته به دولت‌های بیگانه، روز به روز بر شدت هتاکی‌ها و توهین‌های خود نسبت به فرهنگ، اعتقادات، ارزش‌ها و مقامات کشورشان می‌افزایند. در سطوری که از پی می‌آید به معرفی چهار شخصیت می‌پردازیم که زمانی عنوان روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب را یدک می‌کشیدند و اکنون به کار برای حکومت‌های آمریکا و بریتانیا و خوش‌خدمتی به رژیم اسرائیل مشغولند و این روزها با احساس خطر «تمام شدن تاریخ مصرف»، در هتاکی و وهن، حد و حدود از زبان و قلم برداشته‌اند.

«ننگ‌آوری‌»های امیرعباس فخرآور

امیرعباس فخرآور، یا آن گونه که خود اصرار دارد، سیاوش فخرآور، متولد 1354 تهران است. گویا پدرش از افسران نیروی هوایی شاهنشاهی بود و به ادعای خودش نسبتی هم با خاندان پهلوی دارد. به علت کثرت دروغ‌ها و اباطیلی که این شخص درباره خود سر هم کرده، چندان نمی‌توان اطلاعات شخصی مرتبط با او را تأیید کرد. مثلا او مدعی است که در سال‌های 72 - 73 در رشته پزشکی دانشگاه ارومیه پذیرفته شده بود (امری که به شهادت بسیاری از کسانی که او را می‌شناختند کذب محض است).

خود او می‌گوید که فعالیت سیاسی را از دوران دانش‌آموزی و با جمع‌کردن فرزندان کارکنان نیروی هوایی در مجتمع مسکونی مرتبط با آن‌ها آغاز کرده، و در این جمع‌ها مقالات افشاگرانه علیه نظام می‌خوانده است. اما حقیقت ماجرا این است که او با نزدیک‌کردن خود به عباس عبدی، در ابتدای دوره اصلاحات توانست به روزنامه ارگان حزب مشارکت راه یابد و ستونی به نام «چه کسی بداند بهتر از مردم» برای خویش دست و پا کند. همین سابقه باعث شد که او با نام «سیاوش» به بقیه فعالان دانشجویی آن زمان، خود را از نزدیکان حزب مشارکت و از روزنامه‌نگاران روزنامه‌های زنجیره‌ای معرفی نماید. او مدعی است که در سال 1375، به اتهام سخنرانی و مقاله‌نویسی بر ضد ولایت فقیه توسط دادگاه انقلاب ارومیه به 3 سال زندان محکوم شد و کمیته انضباطی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه او را تعلیق کرد. او در ادامه رزومه‌سازی مبارزاتی برای خود مدعی است که یکی از روزنامه‌نگارانی است که در سال 1379، توسط قاضی مرتضوی به 8 سال زندان محکوم شده بود و در زندان اوین با چهره‌هایی چون «منوچهر محمدی»، «اکبر محمدی»، « روزبه جاوید تهرانی» و «ارژنگ داوودی» همه از عوامل فتنه 18 تیر 1378ٰ، هم بند بوده است.

خبرنگاران اصلاح‌طلب فراری چگونه روزگار می‌گذرانند +تصاویر و فیلم
احمد باطبی و امیرعباس فخرآور

امیرعباس فخرآور یکی از منفورترین افراد در میان اپوزیسیون منفور جمهوری اسلامی است. به نحوی که به دلیل افکار به شدت «سلطنت طلبانه» و طرفداری از تندروترین حلقه نومحافظه‌کاران آمریکا، بارها مورد انتقاد شدید اعضای اپوزیسیون قرار گرفته است.

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب
فخرآور برای جلب کمک‌های مالی و سیاسی، خود را به تندروترین نومحافظه‌کاران آمریکا نزدیک کرد

او نشان داده که برای دست و پا کردن شهرت برای خود و استفاده از پول بیگانگان، تن به پادویی هر گروه و مجموعه‌ای می‌دهد که تندترین و دشمنانه‌ترین مواضع را علیه کشورش اتخاذ می‌کنند. او از افراد مورد اعتماد شاهزاده ربع پهلوی است و برای تیغ زدن آمریکایی‌ها و پهلوی‌ها به طور توأمان، تشکیلات مجهول‌الهویه‌ای به نام «کنفدراسیون دانشجویان ایران» (به تقلید از مجموعه کنفدراسیون پیش از انقلاب در آمریکا) به راه انداخته است که عملا جز مجموعه‌ای از نام‌های مجازی، آن هم عمدتا دختران جوان جویای ویزای آمریکا که در دام فخرآور افتاده‌اند، نیست.

خبرنگاران اصلاح طلب

«امیر اردلان»، یکی از دانشجویان متوهمی که به انگیزه مبارزه سیاسی علیه نظام و خودنمایی برای بیگانگان، مدتی در دام فخرآور و برادرش، محمدرضا، افتاده بود، در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای، به صراحت درباره تشکیلات فخرآور افشاگری کرد. او که خود مدتی دبیر این کنفدراسیون جعلی بود، از دختران جوانی حرف می‌زند که با قول ویزای آمریکا و ازدواج با سیاوش، اسمشان در کنفدراسیون او آورده شد، و با سادگی و حماقت برای ملاقات با این جرثومه به ترکیه یا دبی می‌رفتند. اردلان صحبت از این می‌کند که فخرآور حتی گاهی همزمان با 7 دختر به طور جداگانه در دبی هماهنگی می‌کرد و با همان وعده‌ها از آن‌ها سوءاستفاده می‌کرد.

فخرآور برای هر چه بیشتر جذب‌شدن در فعالیت‌های ضدایرانی، و در نتیجه مطرح‌کردن بیش از پیش خود برای دولت و کنگره آمریکا و صهیونیست‌‌ها، حتی به اسراییل سفر کرد و با افتخار خود را یک صهیونیست نامید (در این سفر او با شخصیت‌هایی چون تسیپی لیونی، وزیرخارجه اسبق رژیم اشغالگر و رهبر حزب هاتنوعا در کنست دیدار داشت).

خبرنگاران اصلاح طلب

سرنوشت عبرت آموز اصلاح طلبی افراطی

خبرنگاران اصلاح طلب
دیدار فخرآور و لیونی در سرزمین‌های اشغالی. فخرآور با افتخار خود را یک صهیونیست و اسرائیلی خواند

یکی از دوستان او که کمک زیادی به جاگیرشدنش در آمریکا کرد، فردی به نام «ریچارد پرل» است که از منفورترین چهره‌های جمهوری‌خواه آمریکاست و به دلالی برای اسراییلی‌ها مشهور. به اعتراف خود فخرآور، ریچارد پرل که در زمان جرج بوش پسر، معاون وزیر دفاع این کشور بود، ظرف مدت یک هفته ویزای آمریکای او را جور کرد تا او به سخنرانی تعیین‌شده‌اش برای سنای آمریکا برسد!

خبرنگاران اصلاح طلب
فخرآور و ریچارد پرل

تا به حال او دو سه بار در سنای آمریکا سخنرانی کرده است و خواهان تشدید اقدامات علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. یکی از شواهدی که عمق وطن‌فروشی فخرآور را نشان می‌دهد، جلسات متعددی است که او با جمهوری‌خواهان تندرو و جنگ‌طلب علیه منافع ملت ایران شرکت کرده است. او از معدود اعضای به اصطلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی است (که با حمایت قوی یک حزب) علیه رییس جمهور و اعضای کابینه بر سر کار یک دولت در ایالات متحده، مواضع تندی می‌گیرد و حتی رییس جمهور این کشور را به ترسو بودن و بی‌عرضگی متهم می‌کند. جالب این که او در جلسه بررسی توافق با ایران، در کمیسیون روابط خارجی سنا، در حضور جان کری، حضور داشته است (این نشان از عمق سرمایه‌گذاری سوپرمحافظه‌کاران آمریکایی روی این عنصر فاسد و معلوم‌الحال است).


«سیاوش ننگ‌آور» به روایت ضدانقلاب

امیرعباس فخرآور آن قدر وقیحانه علیه ارزش‌ها و منافع ملی کشورش موضع می‌گیرد که گاه صدای ضدانقلاب‌ترین عناصر خار‌ج‌نشین را هم درآورده است. در حساب فیس بوک و شبکه‌های اجتماعی دیگرش، او مرتبا عکس‌‌های خود را در حال بالا بردن جام مسکرات با دخترانی معلوم‌الحال از جنس خودش منتشر می‌کند و ابایی از این ندارد که عمق باطن خود را به نمایش بگذارد.

خبرنگاران اصلاح طلب
خبرنگاران اصلاح طلب

جالب این که او طبق عادت، هر چهره‌ای را که به هر دلیلی توسط مخالفان جمهوری اسلامی برجسته می‌شود، به خود منتسب کرده و دم از ارتباط نزدیک محرمانه با او می‌زند. یکی از این چهره‌ها، مرحوم «ستار بهشتی» بود که بلافاصله بعد از فوتش، و جنجال‌های رسانه‌ای متعاقب آن، فخرآور با داستان‌سرایی سعی کرد خود را مرشد و راهنمای سیاسی او، و او را عضوی از تشکیلات جعلی خود نشان دهد. در صورتی که مرحوم بهشتی یک کارگر ساده بود که گاهی مطالبی انتقادی در وبلاگش می‌نوشت، و هر چه که بود خائن و وطن‌فروشی چون فخرآور نبود و با او سر و کاری نداشت و اقدام زننده فخرآور در جهت مصادره او تنها بخشی از پلیدی وجودی او را نشان می‌دهد. بهشتی در مطلبی که اندکی پیش از فوت خود در وبلاگش نوشت، او را «امیرعباس ننگ آور» خطاب کرد که با دورویی مرتبا رنگ عوض می‌کند.

یکی از اولین کسانی که دست به افشاگری علیه این به اصطلاح «پسر گستاخ ایران» (لقب فخرآور به خود) زد، ناصر زرافشان، وکیل مارکسیست و عضو کانون منحله نویسندگان ایران بود که زمانی به دلیل جرایم امنیتی در اوین با فخرآور هم بند بود. زرافشان برای اولین بار افشا کرد که فخرآور نه به دلایل سیاسی، که به دلیل پرونده اخلاقی در زندان بوده و در زندان هم در نهایت راحتی زندگی می‌کرده و حتی گوشی موبایل در اختیار داشته است.

خبرنگاران اصلاح طلب
ناصر زرافشان

ضدانقلاب دیگری به نام «نیک آهنگ کوثر» که به مدت سه سال بازرس انجمن موسوم به «انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران» بود از اساس روزنامه‌نگار بودن اورا زیر سؤال برد و نوشت که در مدت آن سه سال حتی یک بار به نوشته‌ای از فخرآور به عنوان روزنامه‌نگار برنخورده است. «عابد توانچه»، دانشجوی کمونیستی که به دلیل جرایم امنیتی در زندان اوین همبند فخرآور بود، در افشاگری پیرامون او مدعی می‌شود که فخرآور به دلیل شکایت 5 دانشجوی دختر دانشگاه ارومیه زندانی شده بود. توانچه او را جوان متوهمی خطاب می‌کند که در زندان سودای ازدواج با دختر «دیک چِینی» (معاون بوش در زمان ریاست جمهوری) را داشته و به لطف تبلیغات تلویزیون صدای آمریکا، تبدیل به رهبر جنبش دانشجویی شده است.

خبرنگاران اصلاح طلب
عابد توانچه

اما ماجرای دشمنی میان فخرآور و «احمد باطبی» (که گویا بر سر رهبری جنبش دانشجویی در توهمات خود رقابت شدیدی دارند) باعث شد که نکات بسیار شرم‌آوری درباره زندگی این دو، توسط خودشان (در افشاگری‌های دوجانبه) آشکار شود.

خبرنگاران اصلاح طلب

باطبی در بخشی از این افشاگری‌ها، این ادعای فخرآور را که او دانشجوی پزشکی بوده، زیر سؤال می‌برد و او را تنها دانشجوی کاردانی تکنیسین اتاق عمل می‌خواند. باطبی، ادعای مضحک فخرآور را درباره این که او دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بوده زیر سؤال می‌برد. باطبی با لاف بزرگ فخرآور مبنی بر این که نماینده ولی فقیه در دانشگاه ارومیه حکم قتل(!!) او را صادر کرده بود، به سخره می‌گیرد و با نقل از فاطمه حقیقت‌جو که در مجلس ششم مسؤول پیگیری ادعاها درباره فشار بر دانشجویان بود، کل ماجرا را داستانی ساخته ذهن بیمار فخرآور معرفی می‌کند. اصولا بنا به شواهد و سوابق، هر آن چه که این مفسد اخلاقی تعریف می‌کند، دروغ است مگر آن که خلافش ثابت شود. برای مثال، وقتی برادر او محمدرضا، بعد از مدتی اقامت در پاریس و خوشگذرانی در آن جا، برای ادامه مبارزه! آزادانه و با پاسپورت قانونی به ایران بازمی‌گردد، فخرآور که شاهد درآمدن گند قضیه است، مدعی می‌شود که وزارت اطلاعات ایران برادرش را از پاریس دزدیده است. ادعایی که بعد از ابراز پشیمانی محمدرضا در رسانه‌های داخلی و افشاگری درباره فساد اپوزیسیون در برنامه 20:30 سیما، مدتی موجب خنده و تمسخر رسانه‌های اپوزیسیون شد.

خبرنگاران اصلاح طلب

امیرعباس فخرآور (سیاوش ننگ‌آور) که مدت‌هاست در میان خود به اصطلاح اپوزیسیون، مفتضح شده است و تنها در دم و دستگاه شاهزاده ربع پهلوی روزگار می‌گذراند، اکنون در واشنگتن به کار کاسه‌لیسی و مجیزگویی نومحافظه‌کاران آمریکایی مشغول است. هر از چندی عکس‌هایی از هرزه‌گردی‌ها و عیاشی‌هایش منتشر می‌کند تا شاید دل رقبایش را در اپوزیسیون بسوزاند! او به هر دری می‌زند (حتی با فحاشی به اوباما و جان کری) تا هر چه بیشتر خود را برای صهیونیست‌های آمریکایی و اسراییلی شیرین کند و با پولی که این چنین به جیب می‌زند، به زندگی نکبت‌بار و ننگ‌آورش در سایه شیطان ادامه دهد. همچنین او هر از چندی افشاگری‌های جالبی درباره چهره های اصلاح‌طلبی که اکنون سرنگونی‌طلب شده‌اند ارایه می‌دهد تا بدین طریق خود را تک چهره مبارزه علیه مردم ایران در چشم دولتمردان آمریکایی جلوه دهد.


مسیح علی‌نژاد: عاقبت اصلاح‌طلبی افراطی

سرنوشت عبرت آموز اصلاح طلبی افراطی

مسیح علی نژاد، با نام اصلی «معصومه علی‌نژاد قمی »، زاده 1355 در روستای قمی کلای بابل، در خانواده‌ای مذهبی و وفادار به نظام است. او کار خبری خود را در دوره اصلاحات و از روزنامه همبستگی (1378) آغاز کرد. او بعد در کسوت خبرنگار پارلمانی خبرگزاری «ایلنا»، با نوشتن گزارش‌های جنجالی از مجلس نامی برای خود دست و پا کرد.

خبرنگاران اصلاح طلب

او در نهایت به جرم افشای اسناد اداری مجلس و بی‌احترامی به قوانین، از مجلس هفتم اخراج شد. او کار خبری خود را با روزنامه‌های «شرق»، «بهار»، «وقایع اتفاقیه» و «هم میهن» ادامه داد و در نهایت آخرین روزنامه داخلی که با آن کار کرد، اعتماد ملی، ارگان حزب اعتماد ملی مهدی کروبی بود.

خبرنگاران اصلاح طلب

در همین روزنامه بود که مقاله‌ای با عنوان «آواز دلفین‌ها» نگاشت که در آن رفتار مردم کشورمان در استقبال از رییس جمهور وقت (محمود اجمدی نژاد) را به رفتار دلفین‌ها با مربی آموزش‌دهنده برای به دست آوردن غذا تشبیه کرد. جنجال بر سر توهین این مقاله به مردم و رییس جمهور ایران به قدری بالا رفت که مهدی کروبی مدیر روزنامه و حزب اعتماد ملی مجبور به عذرخواهی شد. جالب این که هوراکشیدن‌های مطبوعات خارجی برای علی نژاد، با هدف به تور انداختن او، از همان زمان فعالیت به عنوان خبرنگار پارلمانی شروع شد.

روزنامه «فایننشال تایمز» بریتانیا، در مقاله‌ای با عنوان «خاری در پهلوی مجلس محافظه‌کار ایران» (28 می 2005) تشویق و به اصطلاح در بوق کردن او را کلید زد. چاپ یکی دو مقاله این چنینی در مطبوعات غربی کافی بود که علی‌نژاد برای هر چه بیشتر نمایاندن خود در چشم غربی‌ها، مصاحبه‌های گستاخانه‌تری با نمایندگان مجلس صورت دهد و در نهایت کارش به افشای اسناد و مکاتبات درونی مجلس هفتم بکشد. روند پرتره‌سازی از علی‌نژاد توسط مطبوعات غربی در مقالاتی چون «مسیح در برابر احمدی نژاد» (7 می 2008، هفته‌نامه تایمز آمریکا) ادامه یافت تا او را به زاویه گیری هر چه بیشتر نسبت به منافع کشورش تشویق کند. امری که متأسفانه نه تنها درباره علی‌نژاد که در مورد بسیاری دیگر از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب هم جواب داد.

مهم‌ترین توهمی که اینگونه مقدمه‌چینی‌های رسانه‌های خارجی برای این دسته از روزنامه‌نگاران ایجاد می‌کنند، این است که هر چه قدر در داخل کشور مواضع تندتری علیه نظام اتخاذ کنند و گزارش‌های جنجالی‌تری بنویسند، جایگاهی ارزشمندتر در نزد رسانه‌های غربی می‌یابند و به محض خروج از ایران درهای شغل خوب، شهرت و حقوق و مزایای قابل توجه گشوده به روی آن‌هاست، غافل از این که سرمایه‌گذاری خارجی‌ها روی یک چهره خبری، بازپرداختی گزاف در پی خود دارد. او در سال 1386، به بهانه ادامه تحصیل راهی لندن شد. علی‌نژاد که تحصیلات درست و حسابی در داخل وطن نداشت، برای تحصیل شهر گران قیمت لندن و داشنگاه «آکسفورد بروکز» را انتخاب کرد.

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب
علی‌نژاد و معشوقش کامبیز فروهر

در همان دوران(2008-2011) صحبت‌هایی درباره ارتباط او با تیم مهاجرانی-بهنود وجود داشت و این که از جانب آن‌ها حمایت مالی می‌شود. البته شواهدی هم از کمک‌های «م - ه» که بعد از انتخابات دهم به بهانه سرکشی به دانشگاه آزاد واحد آکسفورد به آن‌جا رفته بود، به شبکه روزنامه‌نگاران سبز لندن‌نشین وجود داشت.
خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب

در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری در خرداد 88، او که به ایران آمده بود، به طور علنی و پر سر و صدا فعالیت به نفع میرحسین موسوی را آغاز کرد و عکس‌های او در آن دوران در راهپیمایی‌های انتخاباتی طرفداران موسوی در اینترنت موجود است. بعد از رفتن دوباره او از ایران و در ایام فتنه، او یکی از فعال ‌رین تهییج‌کنندگان طرفداران موسوی و کروبی به حضور خیابانی، از طریق شبکه‌های اجتماعی بود. علی‌نژاد که فرصت را برای مطرح کردن دوباره خود مهیا دید، با حمایت اتاق فکر جنبش سبز در لندن (گنجی-سروش-کدیور-بهنود –هوشنگ اسدی-نوشابه امیری-مهاجرانی) با مصاحبه با کسانی که به گفته او خانواده قربانیان ظلم جمهوری اسلامی بودند و به ادعای او عزیزانشان را در راهپیمایی‌ها از دست داده بودند، توانست نقش مهمی در تحریک احساسی طرفداران فتنه سبز و پروژه کشته‌سازی در آن ایام ایفاء کند.

در چند ماهی که کشور دچار آشوب‌ها و ناآرامی‌های حاصل از عدم تمکین نامزدهای شکست‌خورده به قانون و خیانت اطرافیانشان بود، علی‌نژاد تا توانست با کشف فلان شهید درگیری‌ها و فلان مجروح آشوب‌های فتنه‌گران، در عرصه مطبوعات اپوزیسیون ترک‌تازی کرد. با جمع‌شدن بساط فتنه و آرزو به دل ماندن دشمنان نظام، علی‌نژاد که دید صحنه‌گردانی و معرکه‌گیری‌های احساسی او دیگر خریداری ندارد، یک برگه دیگر از آستین رو کرد. پروژه‌های تبلیغاتی که علی‌نژاد به راه می‌اندازد، کاملا در تطبیق با نقشه‌های میان‌مدت و درازمدت پستوهای امنیتی و اطلاعاتی غربی، به ویژه بریتانیاست. «کمپین آزادی های یواشکی زنان»، که با فروکش کردن جنبش سبز و کسادی کار علی‌نژاد علم شد، پیش‌برنده یکی از پروژه‌های اصلی دشمنان نظام در جهت مسخ فرهنگی و استحاله ارزشی است.

او در این صفحه فیس بوکی (با حمایت شخص مارک زاکربرگ مدیرعامل و صاحب فیس‌بوک) از زنان و دختران داخل کشور می‌خواهد که عکس‌های بی‌حجاب خود را در عرصه‌های عمومی (کوچه و خیابان و پارک و...) با دیگران به اشتراک بگذارند تا به این طریق، ضمن دهن‌کجی به قوانین جمهوری اسلامی، قبح بی‌حجابی را هم در سطح جامعه بشکنند. متاسفانه در ماه‌های اول راه‌اندازی این کمپین، تعدادی از زنان و دخترانی که مع الاسف (به دلیل ضعف‌های فرهنگی و کم‌کاری‌های دستگاه‌های متولی فرهنگ کشور) دچار غرب‌زدگی و بحران هویتی هستند، به دعوت او پاسخ دادند و عکس‌های شخصی باحجاب و بی‌حجاب خود را در اختیار علی‌نژاد گذاشتند.


خبرنگاران اصلاح طلب

صفحه او تا نزدیک 400 هزار لایک دریافت کرد و این جا بود که رسانه‌های غربی، خوشحال از این که یک کار تبلیغاتی ضدارزشی علیه باورهای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی، تا حدی با اقبال روبه رو شده است، شروع به تبلیغ و ترویج (Promote) این صفحه کردند. حتی روزنامه گاردین لندن هم ضمن مصاحبه با علی نژاد به معرفی این صفحه پرداخت. صحنه گردانی پشت پرده سرویس های غربی در این مورد وقتی آشکارتر شد که در فوریه امسال، تشکیلاتی به نام «مجمع ژنو برای حقوق بشر و دموکراسی» (مجموعه ای از 21 مؤسسه پوششی غربی برای تحت فشار قرار دادن حکومت‌های مخالف غرب و جریان‌سازی تبلیغاتی علیه این کشورها)، صرفا به دلیل راه‌اندازی این صفحه فیس‌بوکی جایزه سال «حقوق زنان» خود را به علی‌نژاد اهداء کرد.


تبدیل شدن کمپین آزادی‌های یواشکی به افشای روابط عاشقانه علی‌نژاد

البته با گذشت چند ماه اولیه از راه اندازی این کمپین، و رو شدن دست علی‌نژاد و انگیزه‌های سیاسی او برای کوبیدن نظام و اعتقادات مردم ایران (البته تمام شدن تاریخ مصرف آن برای غرب) و جواب نگرفتن ترفندهایی چون اضافه کردن بخش «آزادی‌های یواشکی مردان» و اباطیلی از این دست، تعداد طرفدارن این صفحه به شدت افت کرد و کم‌کم در بین مخاطبان داخلی آن به محاق رفت. به تدریج بسیاری از چهره‌های اپوزیسیون و به ویژه زنان، بابت سوءاستفاده علی‌نژاد از عکس‌های بی‌حجاب زنان، برای مطرح‌کردن خود و جایزه گرفتن به انتقاد از او پرداختند. افت مخاطبان و بالاگرفتن اعتراضات موجب شد که علی‌نژاد کم‌کم کرکره ماجرا را پایین بکشد و به دنبال علم کردن یک شوی تبلیغاتی دیگر بگردد.

به نظر می رسد نسبت مستقیمی میان پرده دری و گستاخی هر چه بیشتر از یک سو، و افزایش منافع مالی روزنامه‌نگار مورد نظر از سوی سرویس‌های اطلاعاتی-امنیتی غربی وجود دارد. مسیح علی‌نژاد بعد از فروکش کردن اقبال نسبت به کمپین کذاییش، برای تحت توجه ماندن، دست به افشای اسرار حریم شخصی و جریانات خصوصی زندگی خود کرده است. او که به تازگی با خبرنگار شبکه «بلومبرگ»، فردی به نام کامبیز فروهر، پس از مدتها رابطه، ازدواج کرده است، به خیال خود قصد دارد قبح بازگو کردن احساسات شخصی و مسایل عاشقانه را در جامعه (بحمدالله) سنتی و مبتنی بر حیای ایران بشکند و به نوعی پیشتاز آزادی زنان به سبک غربی شود. انتشار عاشقانه‌های او و همسرش که علی‌نژاد را «عقاب قمی کلا» می‌خواند در صفحات شخصی شبکه‌های‌ اجتماعی، نشان از به سیم آخر زدن علی‌نژاد و تلاش برای خراب‌کردن همه پل‌های پشت سرش دارد.

خبرنگاران اصلاح طلب

سرنوشت عبرت آموز اصلاح طلبی افراطی

اتفاقا یکی از اولین قربانیان این نوع پرده‌دری‌های علی‌نژاد، خانواده مذهبی خود اوست. گویی بعد از دست به دست شدن عکس‌های بی‌حجاب و پست‌های او درباره روابطش با معشوقش، در روستای زادگاهش، پدر او که مردی محترم و به شدت مذهبی است دچار تألمات روحی شدید شده و کلا ارتباطش را با دخترش قطع کرده است.

خبرنگاران اصلاح طلب


محکومان امنیتی و دردسری به نام «علی‌نژاد»

علی‌نژاد یکی از پیشتازان سبک سیاه‌نویسی درباره مسایل داخل ایران در میان روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب است. او با دادن پیچ و تاب‌های احساسی به نوشته‌هایش، سعی می‌کند از کاه کوه بسازد و ساده‌ترین مسایلی که وقوع آن در همان انگلستان محل اقامت او امری طبیعی و معمول است، به گردن حکومت ایران بیاندازد. او که تخصص خود را در یافتن و مصاحبه گرفتن با بستگان زندانیان مسایل امنیتی در ایران می‌داند، بارها با فرصت‌طلبی‌های خود، روند رسیدگی به پرونده افراد مورد نظر را با مشکل مواجه کرده و به اصطلاح موجب وخیم‌ترشدن اوضاع آنان شده است. مثلا وقتی یک زندانی امنیتی، بعد از مدتی، به مرخصی می‌آید یا به طور مشروط آزاد می‌شود، به جای این که به او فرصتی برای رسیدگی به خانواده و استفاده از فرصت آزادی یا مرخصی داده شود، توسط روزنامه‌نگاران خارج‌نشین، و در رأس آن‌ها علی‌نژاد، تحریک می‌شود تا مصاحبه کند و با موضع‌گیری‌های نامربوط موجبات پشیمانی مقامات قضایی از دادن فرصت به خود را فراهم آورد. به واقع علی‌نژاد به مانند یک روباه بو می‌کشد تا دریابد کدام زندانی پای از زندان بیرون گذاشته، تا با راه انداختن یک مصاحبه جنجالی، و بعد دادن تحلیل‌های و مقالات سوزناک درباره او، فرد مورد نظر را وادار به موضع‌گیری علیه نظام کند.

یکی دیگر از شیوه‌های او برای مطرح‌کردن خود و به اصطلاح ارائه مصاحبه‌های داغ، تماس با مسؤولان جمهوری اسلامی در درون کشور بود. در اوایل کاربرد این شیوه، بعضا مسؤولان با تصور این که با خبرنگاری از داخل کشور و وابسته به خانواده رسانه‌ای درون کشور مواجهند، حرف‌هایی می‌زدند که انتشار آن توسط علی‌نژاد، موجب سوءاستفاده‌هایی می‌شد. کم کم با لو رفتن این شیوه و آگاه شدن مقامات کشور نسبت به ماهیت فردی به نام «علی‌نژاد»، دست او از این حربه کوتاه و کوتاه‌تر شده است و بارها در جواب تقاضای او برای مصاحبه، شخصیت‌های داخل کشور او را بابت پناه بردن به دامن اجنبی شماتت و حتی نصیحت کرده‌اند.

گفتگوی مسیح علی‌نژاد با حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس

التماس‌های علی‌نژاد برای گفتگو با خانم فاطمه رهبر نماینده مجلس و خانم مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان


آرش سیگارچی: خودباختگی در برابر بت غرب

خبرنگاران اصلاح طلب

آرش سیگارچی، متولد 1357 در رشت، کار خود را با خبرنگاری در نشریات ورزشی محلی آغاز کرد. به گفته خودش، کار جدی خبرنگاریش از مجله ورزشی «گام» آغاز شد. سیگارچی در دوران دانشجویی در تهران برای روزنامه‌های اصلاح‌طلب گزارش تهیه می‌کرد. در سال 1379 به گیلان برگشت و سردبیر روزنامه‌ای به نام «گیلان امروز» شد.

خبرنگاران اصلاح طلب

همزمان وبلاگی به نام «پنجره التهاب» را راه‌اندازی کرد که به قول خودش مطالبی که قابلیت چاپ در روزنامه را نداشت، در آن منتشر می‌کرد. او در این وبلاگ به تکرار ادعاهای رسانه‌های فارسی‌زبان ضدانقلاب خارج‌نشین علیه جمهوری اسلامی می‌پرداخت.

خبرنگاران اصلاح طلب

آن چه که نام سیگارچی را اولین بار مطرح کرد، پرونده‌ای موسوم به «وبلاگ نویسان» در سال 83 بود. او به همراه چند وبلاگ‌نویس دیگر، به جرم اقدام علیه امنیت ملی به 14 سال زندان محکوم شد که البته در دادگاه تجدیدنظر به 3 سال کاهش یافت. او با کمک شماری از دوستان روزنامه‌نگار خود، با هوچی‌گری و خبرسازی‌های دروغین درباره شکنجه‌شدن در زندان جمهوری اسلامی، مقدمات پناهندگی خود به آمریکا را فراهم کرد. حتی این شایعه مطرح شد که در زندان دهان او را دوختند!. بعدتر معلوم شد که به دلیل ابتلا به سرطان دهان او مورد جراحی قرار گرفت، و به همین علت هم از زندان آزاد شد.

خبرنگاران اصلاح طلب


فروپاشی یک خانواده به قیمت اقامت در آمریکا

سیگارچی، نمونه عیان روزنامه‌نگارانی است که بت ذهنیشان غرب و به ویژه ایالات متحده است. آن‌ها سال‌ها در راه رسیدن به قبله آمال خود، آمریکا، مشق کردند و برای این که راه و جایی در رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور برایشان باز کند و در نهایت به وصال زندگی در غرب برسند، چند سالی به طور خزنده، تبلیغات منفی و مخرب رسانه‌های غربی را مستقیم یا غیرمستقیم در مطبوعات داخلی پوشش می‌دادند. وقتی سیگارچی و همفکران او توسط نیروهای امنیتی کشور دستگیر شدند، به واقع در ته دل راضی بودند که مزد چند سال مقدمه‌چینی خود را گرفته‌اند، و با سابقه زندانی که برایشان ایجاد شده، جای پای محکمی در رسانه‌های آن سوی آب‌ها پید کرده‌اند.

خبرنگاران اصلاح طلب

آرش سیگارچی هم یکی دیگر از صیدهای شبکه جذب خبرنگار با هدایت مسعود بهنود است

خانواده سیگارچی مصداق این ذوق‌زدگی و سرسپردگی به فرهنگ آمریکایی هستند. با رفتن آرش سیگارچی به ایالات متحده، به تدریج دو برادر دیگر او به نام‌های افشار و آرمان هم راهی آمریکا شدند. جالب این که، بعد از داستان‌سرایی‌های آرش سیگارچی درباره تحت فشار بودن مادرش در ایران، عکس‌هایی از او و مادرش در آمریکا منتشر شد و دروغ‌پردازی‌های او بیش از پیش آشکار گشت.

خبرنگاران اصلاح طلب

با کوچ همه اعضای این خانواده به آمریکا، پدر بیمار و سالخورده آن‌ها، که  ظاهرا از نوازندگان قدیمی استان گیلان بود، در نهایت تنهایی و دلشکستگی در رشت ماند تا از دنیا رفت. او در اواخر عمر، به شدت از دوری فرزندان و جدا شدن همسرش غمگین بود و از آرش گلایه داشت که با سیاست‌بازی‌هایش خانواده را از هم پاشیده است. جالب این که بعد از فوت او، باز آرش سیگارچی به داستان‌سرایی و مظلوم‌نمایی پرداخت که وزارت اطلاعات اجازه دیدار او را با پدرش در ترکیه نداد (یعنی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قدری بیکار است که جلوی دیدار یک پیرمرد بی‌آزار دلشکسته با فرزندش را در کشوری دیگر بگیرد). جدای از این که اصولا پدر مرحوم او به دلیل بیماری و کهولت سن امکان سفر به ترکیه را نداشت.

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب

بنا به همان فرمول نسبت مستقیم هنجارشکنی بیشتر و عزیزتر شدن برای دولت‌های غربی (به عنوان کارفرمای این دسته از روزنامه‌نگاران)، هر چه که می‌گذرد توهین‌ها و حرمت‌شکنی‌های سیگارچی نسبت به مردم ایران و اعتقادات مردم ایران بیشتر می‌شود. او اخیرا با انتشار پست‌های وقیحانه در فیس بوک به مناسبت‌های مختلف، حتی داد دنبال‌کنندگان خود را در این شبکه‌ها درآورده است. مثلا او تصویری از یک به اصطلاح اثر هنری درباره شهدای غواص در فیس بوک منتشر کرد، که غواصی را برهنه در محراب مسجد نشان می‌دهد. انتشار این تصویر توهین‌آمیز صدای بسیاری از دوستان او را درآورد و در پای همان مطلب از خجالت او درآمدند.

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب

یا در یک گاف دیگر، او با انتشار تصویری برداشته شده از یک سایت مستهجن، مدعی شد که هیجان‌انگیز‌ترین «سلفی‌ها» را در این جا می‌توان دید! این مساله آن قدر برای دنبال‌کنندگان اینترنتی او شوک‌آور و توهین‌آمیز بود که بعضی از هک شدن اکانت او خبر دادند. بعضی هم از او خواستند که در حالت مستی از ارسال پست در شبکه‌های اجتماعی خودداری کند.

اما در حقیقت انتشار چنین مطالبی از کسی که قبله آمالش غرب بوده و حاضر شده خانواده‌اش را به پای این بت قربانی کند، بعید نبود و نیست. در حقیقت، سیگارچی تنها برای این که به خیال خود به مردم و نظام کشورش دهن کجی کند، تنها گوشه‌هایی از خود واقعی خویش را عیان می‌کند. شاید یادآوری این مطلب خالی از فایده نباشد که سیگارچی یکی از فعا‌ل‌ترین خبرنگاران شبکه‌های فارسی زبان خارجی، در پوشش اخبار مرتبط با همجنس‌بازی و دفاع از حقوق! همجنس‌بازان است. بسامد گزارش‌های او در این باره به قدری بالاست که لاجرم مخاطب دچار این احساس می‌شود که همجنس‌بازی و اصولا مطالب جنسی بخشی از وسواس فکری اوست که تاب مستوری ندارد و این گونه لو می‌رود.

خبرنگاران اصلاح طلب

سیگارچی که بعد از رفتن از ایران در سال 85، طبق معمول بیشتر روزنامه‌نگاران خارج شده از کشور، مدت یک سال را در مکتب «بهنود-باستانی-اسدی-امیری» در روزآنلاین به کارآموزی مشغول بود، بلافاصله جذب «صدای آمریکا» شد و مزد سال‌ها زحمت در راه رسیدن به محبوب را گرفت. در ایام فتنه 88، او به شدت در زمینه تحریک فتنه‌گران به حضور خیابانی مشغول بود و با باز گذاشتن تلفن‌های این شبکه ضدانقلاب به روی فتنه‌گران، به بهانه پوشش لحظه به لحظه تجمعات، خط دولت آمریکا برای براندازی را پیگیری می‌کرد.


مجتبی واحدی: فوق تخصص فرصت‌طلبی و قلم‌فروشی

خبرنگاران اصلاح طلب

مجتبی واحدی، متولد 1343 در نارمک تهران است. او در رشته مهندسی شیمی دانشگاه شریف تحصیل کرده است. به گفته خودش کار با مهدی کروبی را خیلی زود، از سال 1361 آغاز کرد، یعنی زمانی که کروبی مسؤولیت بنیاد شهید را به عهده داشت. مجتبی واحدی، در بین خود اصلاح‌طلبان هم به نمونه اعلای فرصت‌طلبی و موج‌سواری مشهور بوده و هست. کما این که حتی در دوران اوج یکه‌تازی مطبوعات اصلاح‌طلب در دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، اوهیچ گاه به عنوان یک روزنامه‌نگار شناخته نمی‌شد. او تنها یکی از اطرافیان و مشاوران مهدی کروبی (اصطلاحا نوچه او) محسوب می‌شد و تنها در سال 1379، همزمان با مقدمات برگزاری انتخابات مجلس ششم، با راه‌اندازی روزنامه آفتاب یزد، بدون یک روز سابقه کار روزنامه و خبر، به واسطه اعتماد خانواده کروبی به او، سردبیر این روزنامه شد. بگذریم از این که روزنامه آفتاب یزد هیچ گاه جزو روزنامه‌های سرآمد اصلاح‌طلبان محسوب نمی‌شد. همین بی‌سابقه بودن و خامی او در کار خبر باعث شد که در دوران حضور در آفتاب یزد، با دیکتاتوری تحریریه آن روزنامه را اداره کند و علاوه بر وارد کردن بستگان بی‌تجربه خود به روزنامه، با روزنامه‌نگاران قدیمی‌تر برخوردهای بی‌ادبانه‌ای صورت دهد.

واحدی تا زمانی که در کسوت رییس دفتر و مشاور رسانه‌ای مهدی کروبی، امکان استفاده از رانت‌های اقتصادی و سیاسی را داشت، هیچ‌گاه کلمه‌ای انتقاد درباره نظام بر کاغذ نیاورد ( او حتی از قبل همراهی با کروبی در سال 1367 به معاونت وزارت دارایی هم رسید).

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب

شروع حضور تصویری او به آستانه انتخابات 1384 ریاست جمهوری و راه اندازی تلویزیون هما توسط کروبی بود. بعد از آن بود که حضور بیشتر و بیشتر او در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور بیش از پیش شد. در بررسی روند این حضور، می‌توان به این نتیجه رسید که با شکست مهدی کروبی در انتخابات 84 و کنار رفتن تدریجی او از عرصه رسمی سیاست، واحدی که آرزوهای خود را برای منتفع شدن به عنوان یکی از نزدیک‌ترین مشاوران او نقش بر آب می‌دید، شروع به مقدمه‌چینی برای جا انداختن خود به عنوان یک روزنامه‌نگار منتقد نظام، برای دولت‌های غربی کرد تا بدین واسطه جای پایی در رسانه‌های بیگانه بیابد. دقیقا همین شیب غلتیدن او به سوی بیگانگان را بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم هم شاهدیم، که مجتبی واحدی که دو روز مانده به برگزاری انتخابات از کشور خارج شده بود، با ادعای تقلب از سوی نامزدهای شکست خورده، فرصت را به شدت مساعد دید، و با مطرح کردن خود به عنوان مشاور ارشد کروبی، آنتن تلویزیون‌های ضدانقلاب را قبضه کرد.

خبرنگاران اصلاح طلب

جالب این جاست که واحدی چنان در استفاده از این موقعیت برای مطرح کردن خود عجله داشت که خیلی زود به زیر سؤال بردن اصل نظام روی آورد. آش دستپخت واحدی چنان شور بود که کروبی بعد از مدتی کوتاه، طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که سخنگویی در خارج از کشور ندارد. اما مجتبی واحدی علی رغم اعلام این موضوع، حاضر به پیاده شدن از اسب هدایت به اصطلاح جنبش سبز نبود و انصافا هم دولت‌های غربی دستمزد او را خیلی زود پرداختند و جایگاهی به عنوان مفسر سیاسی ثابت در بی‌بی‌سی و صدای آمریکا به او دادند تا او به مراد دلش برسد و در خارج از کشور هم از تنعمات مالی بی‌بهره نماند.

خبرنگاران اصلاح طلب

در الگوی رفتاری مجتبی واحدی در خارج از کشور هم شاهد همان مسأله‌ای هستیم که درباره چهره‌های دیگر شبیه به او رخ داده است، یعنی با نزدیک شدن زمان اتمام تاریخ مصرف او برای سرویس‌های اطلاعاتی-رسانه‌ای غربی، او که با موضع‌گیری‌های ضدمردم و نظام خود، پل‌های پشت سرش را خراب کرده است، برای ماندن در عرصه و اصطلاحا اوت نشدن، به جای تنبّه و عبرت‌گیری، مواضع تندتر و رادیکال‌تری را علیه نظام و مردم و ارزش‌های کشورش اتخاذ کرده است.

مجتبی واحدی که یکی از اولین چهره‌های اصلاح طلب گریخته از وطن بود که در تحلیل‌هایش جایگاه رهبری نظام را نشانه رفت، امروزه کارش به جایی رسیده که جمهوری اسلامی و اصولا دین در حکومت را از اساس زیر سؤال می‌برد و البته لحنش نسبت به رهبری انقلاب هر روز هتاک‌تر و وقیحانه‌تر می‌گردد. کار او به جایی رسیده که اخیرا در وبلاگ خود، با دفاع از عملکرد مرجعیت انگلیسی و تشیع لندنی و طرفدارانش، به خیال خود سعی کرده تا الگوی تشیع مورد نظر آن‌ها را در برابر تشیع علوی جمهوری اسلامی مطرح کند. این جاست که دم خروس بیرون می‌زند، و مشخص می‌شود که واحدی و واحدی‌ها در اصل چه مأموریتی و از کجا برای خود تعریف کرده‌اند. کیست که امروز نداند، حامیان پشت سر جریانات مشکوک مذهبی چه کسانی هستند و در کدام کشور قرار دارند. (گزارش ویژه مشرق از تشیع انگلیسی)

مجتبی واحدی که حتی در همان روزی که کشور را ترک می‌کرد، سردبیر آفتاب یزد بود و تحت هیچ‌گونه تعقیب قضایی یا اطلاعاتی نبود (چون اصولا وزنه قابل ملاحظه‌ای به حساب نمی‌آمد)، و حتی بسیاری او را یک فعال سیاسی نمی‌دانستند، از فردای انتخابات چنان ژست مخالفت و ضدیت با نظام گرفت که گویی در همه سال‌هایی که او در کنار کروبی به سرکشی به امور اقتصادی آن خانواده مشغول بود را صرف مبارزه و موضع‌گیری علیه جمهوری اسلامی کرده بود (تنها یکی از این امور اقتصادی اداره یک کارخانه مونتاژ تلویزیون متعلق به خانواده کروبی در شرق تهران بود که او به همراه برادرش آن را اداره می‌کرد.). واحدی که به نقل از همکاران سابقش در آفتاب یزد در تظاهر به تشرع حتی راه افراط می‌پیمود، کارش اکنون به جایی رسیده که احکام مسلم اسلامی از قبیل حجاب را هم قبول ندارد، و اخیرا عکس دختر بزرگسال و بالغه‌اش را بدون حجاب در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته است.

خبرنگاران اصلاح طلب

او که در درون کشور، به واسطه نزدیکی به شیخ مهدی کروبی به شغل و تنعم و رفاه خوبی رسیده بود، اکنون به جایی رسیده است که برای کسب عایدات بیشتر از بیگانگان، دست رد به حضوردر هیچ شبکه و رسانه ای (هر چه قدر ضد انقلاب وحتی ضد دین) نمی‌زند و حتی یک تنه ارائه دهنده طرح‌هایی چون «کنگره ملی اپوزیسیون» و «اتحاد اپوزیسیون» شده است.

خبرنگاران اصلاح طلب

خبرنگاران اصلاح طلب

مجتبی واحدی که برای گذراندن روزگار خود به سختی افتاده و تحلیل‌های سطحی و غیرواقعی او از مسائل سیاسی داخلی که با بغض نسبت به اصل و اساس نظام آمیخته شده و عصبانیت او - ناشی از آوارگی چند ساله در غربت - بر تحلیل‌هایش سایه افکنده است، حالا با معاندترین رسانه‌های وابسته به آل سعود و رژیم صهیونیستی که در منطقه فتنه‌انگیزی می‌کنند و خون شیعه و سنی را بر زمین میریزند، همکاری می‌کند.

سرنوشت عبرت‌آموز اصلاح‌طلبی افراطی ////خبرنگاران اصلاح‌طلب فراری چگونه روزگار می‌گذرانند +تصاویر و فیلم ///////
مقالات - فحش‌نامه‌‌ - مجتبی واحدی برای شبکه عربی-عبری العربیه


در گزارش‌های بعدی از سرنوشت اصلاح‌طلبی افراطی و اصلاح‌طلبان فراری و جذب شده از سوی شبکه بهنود بیشتر خواهیم گفت...

منابع:

http://downloadtime.ir/2341/

http://www.yjc.ir/fa/news/4364266/

http://www.rasanehiran.com/vdch.-nqt23nizftd2.html

http://shakhsiatnegar.com/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D8%AE%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%B1

http://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/my-stealthy-freedom-women-in-iran-step-up-hijab-campaign-by-filming-themselves-walking-in-public-with-their-heads-uncovered-10149226.html

http://www.theguardian.com/world/2013/jan/24/iranian-journalist-masih-alinejad-smear-campaign

https://www.youtube.com/watch?v=E6jsGtYjbgI

https://www.youtube.com/watch?v=-YYMbuK9E3A

https://www.youtube.com/watch?v=kl1CbnGGIZs

http://gomnamian.blogspot.com/2012/11/Parasitism.html

http://www.seratnews.ir/fa/news/38926/

http://www.sigarchi.com/Arash/aboutme-01.htm

https://www.flickr.com/photos/wwwsigarchicomblog/albums/72157604505146092

http://www.jamnews.ir/detail/News/492436

http://seyedmojtaba-vahedi.blogspot.com/

http://www.fardanews.com/fa/news/251818

http://www.entekhab.ir/fa/news/57190

http://namayande.com/news/105857

http://www.bbc.com/persian/iran/2010/02/100202_l30_roundtable.shtml

http://www.fetan.ir/home/2108

http://gharargahehamzeh.persianblog.ir/1391/12/

http://fetnye-88.blogfa.com/tag/%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF

http://www.yjc.ir/fa/news/4861720/

http://www.shafaf.ir/fa/news/96386/

http://newsweek.washingtonpost.com/postglobal/america/2007/09/george_bush_amir_fakhravar_iran.html

http://www.motherjones.com/politics/2006/10/has-washington-found-its-iranian-chalabi

http://bineghab2012.blogspot.com/2012/11/blog-post.html
https://www.youtube.com/watch?v=Q9cJQ9Rkxmg


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 102
  • در انتظار بررسی: 4
  • غیر قابل انتشار: 34
  • محمد ۰۰:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    2 6
    واحدی دیگه چیزی برای فروش نداره ...
  • امیر ۰۱:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    3 4
    بسیار جامع خیلی ممنون راستی خبر از این حسینی ندارید؟؟؟؟
  • ۰۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    5 4
    دهنشون رو صاف کردی مشرق...این لجن ها اصلا ارزش بحث ندارند....اسلام و وطن رو با هم فروختن تا تیکه استخونی براشون پرت کنن...
  • ۰۱:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    3 1
    حسینی و اون یارو که تو سریال زیر آسمان شهر پدر یکی از شخصیت ها بود . خیلی تو ذوق میزنن... اوج بی همه چیزی اینارو میشه تو نامه شون به سنای آمریکا برای مخالفت با توافق هسته ای دید.حالا توافق به نفع ماست یا ضرر ما کاری ندارم. اما یه انسان چقدر میتونه بی همه چیز بشه که با کاسه لیسی و دودوزه بازی بخواد یه کشور(لاشخور) رو ترغیب کنه که از گذینه نظامی بر علیه کشورش استفاده کنن.که به لطف بیداری یه سری آدما تو مملکت ان شا الله هیچ غلطی نمی تونن بکنن و پوزه اینا هم به خاک مالیده میشه.
  • جواد ۰۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 2
    یک مشت زباله ماسون متوهم چطور به اسلام توهین میکنند
  • ۰۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 2
    یک عده وطن فروش
  • طاها ۰۶:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    2 1
    سلام . همه موارد گفته شده صحیح و درست و بر منکرش لعنت . و هستند و خواهند بود که برای سر سپردگی به غرب و دو روز زندگی پر زرق و برق دنیا به مملکتشون خیانت میکنن و ملت و مردمه خودشون رو میفروشن (امثال نوری زاده و ...) و همه مردم غیرت مند ایران از این آدم ها بیزارن . ولی چرا هر کسی رو که اینگونه اقدامات و خیانت ها میکنه سریعا برچسب " اصلاح طلب" می زنید ؟؟؟؟؟ آیا چون شما از این گروه خوشتون نمیاد ؟؟ اصلاح طلب بودن بده ؟؟؟ بر فرض اگه کسی اومدو گفت که من شیعه هستم و رفت تمام مذهب رو در جای دیگر زیر پا گذاشت ، مذهب باید زیر سوال بره یا اون فردی که فقط ادعای شیعه میکنه ؟؟؟ خجالت بکشین بابا هر روز هر کسی رو که اون وره آب هر غلطی میکنه رو تیتر میکنن و یک برچسب اصلاح طلب بهش میزنن . هر کسی که ادعای اصلاح طلبی کرد که اصلاح طلب نیست .
  • ۰۶:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    متاسفانه چه قبل وچه بعد از انقلاب همیشه عده ای معمولا موزیسین خواننده ، خبرنگار و مطبوعاتی ، بازیگر و ... داشته و داریم که تا احساس بزرگی ، معروفیت و روشنفکری! می کنند از راه منحرف می شن ، نمی دونم چه مرضیه تو مملکت داریم که تاریخمون زیاد از این افراد دیده ، اصلا انگار روشنفکری! یا به قول قدیمیا منور الفکر بودن! در مملکت ما از ابتدا بد جا افتاده ، با وجود تاریخ ثبت شده انواع جنایات آنگلوساکسون ها علیه مردم کشور ما که به هیچ وجه قابل انکار نیست آیا قرار گرفتن در کنار و تیم غرب ، کنار امثال بوش با لیونی خونخوار ، وطن فروشی نیست ؟ تهش هم بعد سال ها لعنت مردم ، تاریخ مصرفشون تموم می شه و مثل یه آشغال فراموش شده می رن به زباله دان تاریخ . در تاریخ کشور ما از منورالفکرهایی ! که سقوط مصدق رو باعث شدن چگونه یاد می شه ؟ یا اونایی که مشروطه اولو منحرف کردن ؟ جالبه که دقیقا می یوفتن تو باتلاق ولی بازم واسه بقیه درس عبرت نمی شه ، چون راه برگشتو کامل خراب می کنن و برای موندن و دیرتر باطل شدن در غرب مجبورن همه کار بکنن ، مثل بازیگر! زن که ابتدا در یک فیلم ستاره دار هالیوود بازی کرد و بعدش سیر قهقهرا رو با سرعت تمام طی کرد و حالا در جهت تبدیل به بازیگر پو... قدم بر می دارد واقعا حال به هم زنه .
  • ۰۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 2
    به نام خدا مرگ بر اصلاح طلبان
  • saeed ۰۷:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 1
    پروردگارا ، من و تمام جوانان مملكت را از سقوط در ظلمات و تباهي ها حفظ كن ، بگو آمين و بپسند .
  • صابر ۰۷:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    خدا راشکر که دشمنان مارا از احمقها قرار داده . استکبار باید یکسری خائن را پیدا کند تا رایگان سوارشان شود و همین که این خائن ها چند روی از میزبان بصورت زندگی باکتریای تغذیه کنند واین مهملات رانگند چی بگند واگر نگند با تی پا بیرونشان میکنند .
  • قاسم خوشنویس ۰۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 2
    من با اینکه اطلاع کافی از روند این گروه نداشتم اما رای را در سال 76 به رییس جمهور منتخب ندادم و میدیدم که بی خدایی در این گروه تند رو و اصلاح طلب موج میزنه و به قولی دوم خردادی ها خوشحالم که عاقبتم رو به شر نکردم و اون رییس جمهور و در ادامه اینها را من انتخاب نکردم
  • ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    آرش سیگارچی را یک بار به جرم دزدین قالپاق بازداشت کرده اند
  • ۰۸:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    تف به هر چی پلیدیه به هر چی وطن فروشه به هر چی آدم پول پرسته. سلام به پاکی به نوع دوستی به عشق به ایمان سلام به مهربانی و به آفریدگار خوبی و صفا.
  • ۰۸:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    شغال هایی که یک عمر در این بیشه خوردند و خوابیدند
  • قاسم ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    طاهاجان!هیچ کس اصلاح طلبی را مساوی با خیانت نمیدونه.ولی میشه بفرمایید چرا سران اصلاح طلبان نه تنها از این افراد اعلام برائت نمی کنند بلکه حمایت هم می کنند؟
  • سید عباس قاسمی از تربت حیدربه ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    مرگ و نفرین بر خیانتکاران وطن فروش هر ننگی هست از دامن اصلاح طلبان خاین بر میخیزد . از کوزه همان طراود که در اوست . سر انجام اصلاح طلبی نوکری دشمن است اون از وزیر ارشادشان و این هم از پادوهای خاینشان
  • ۰۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    چون اینها نه توی کیهان تیتر زدن نه توی جوان و وطن امروز و ... . اینها همون زنجیره ای ها هستند.
  • حسین ۰۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    یک اتفاقی که میتونه جالب باشه اینه که فخرآور و باطبی هر دو اصالتا فیروزکوهی هستند.این جالب نیست......؟
  • taroatapikatma ۰۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    وطنفروشی هایی که این عزیزان کردند یک صدم جنایات اختلاس کننده ها و پایمال کنندگان بیت المال نیست
  • محمد باقر ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اینها شرافتشون را به دشمنان خونی این ملت مظلوم ودردمند ایران فروختند ننگ ابدی براینان بود مسولین باید مراقب باشند که اینگونه افراد مجددا رسانه ها را در دست نگیرند سیاسیون هم باید مراقبت کنند
  • صادق ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    طبق سنت الهی این غربالگری ها ادامه خواهد داشت تاحجت برهمگان تمام و سره از ناسره مشخص و هرکس جایگاه خود را بشناسد. ........اليس الصبح بقريب خدایا ما را از یاوران حق قرار بده
  • محسن ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    ضد انقلاب داخلی سه لایه دارد : 1- لایه نخست که بعدا از روی کار آمدن دولت مرحوم بازرگان و حرکت بنی صدر و منافقین با جمهوری اسلامی به تقابل بر خواستند و بعد از کشور گریختند و به دامان آمریکا ،غرب ،امپریالیسم و صدام پناه آوردند 2 - لایه دوم ضد انقلاب که در لوای اصلاحات بعد از روی کار آمدن دولت خاتمی با نظام و اسلام مقابله کردند ودر سال 88 این تقابل به اوج رسید و اینها هم به دامان صهیونیسم ، غرب و آمریکا پناه بردند 3 - لایه سوم ،بخشی از کارگزاران سازندگی هستند که اصلاحات زاییده اینها هست و فتنه 88 را مخفیانه مدیریت میکردند به مرور از انقلاب و ارزشهای آن فاصله گرفتند و با ارسال فرکانس و پیام های محرمانه به آمریکا و غرب و با زندان رفتن یک آقا زاده کم کم دارند به آخر خط می رسند.
  • ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    توی تمام طول تاریخ حال بهم زن تر این خاینین وجود ندارن خائنین به وطن بد ترین نوع خیانتکاران هستند بدترین مرگ توسط مردم حق مسلمشونه
  • ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    همین الانم نصف روزنامه های زنجیره ای خائن و وطن فروش هستند فقط آب نمیبینند که شنا کنند. لعنت به هر چی وطن فروشه
  • ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    از همه ی اینا بدبخت تر همین حسینیه
  • ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    لعنت بر روزنامه های زنجیره ای
  • سید علی ۰۹:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    مرگ بر وطن فروش لعنت بر تن فروشی که لخت و عریان شدن رو مصداق آزادی میدونه و به کشور خودش پشت میکنه و آدم دشمنان این مملکت میشه به خوبی جواب این رذل کثیف رو آقای رسایی دادند
  • رضا ۰۹:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    واقعا اینها حیواناتی تهوع آور هستند در ضمن چرا اکثر کسانی که از ایران فرار میکنند و به آغوش غربی های جنایتکار میروند همه اصلاح طلب هستند ؟؟!! غیر از اینه که اصلاح طلبها جز نفاق و دلسپردگی به غرب و وطن فروشی چیزی در سوابقشون ندارند ؟!!!!!!!
  • alimazeh ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    لطفا عکس سران فتنه رو شطرنجی کنید.
  • ناشناس ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    این نشون میده اصلاح طلبها یه جای کارشون می لنگه که خروجی کارشون همچین افراد،با تفکراتی این چنینی است.
  • ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    تاحالا یه اروپایی یا آمریکایی میشناسید که به وطنش خیانت کرده باشه؟!خبرنگارای عقده ای.یه آفریقایی بدبخت گرسنه هم وطنش و نمیفروشه.
  • سید ۱۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    از حسینی مشنگ هم مطلب بزارید
  • حمید ۱۰:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اين قدر فهم نداري که وقتي ميگي مرگ بر اصلاح طلبان يعني مرگ بر نيمي از مردم کشور؟ تعجب مي کنم چطور مشرق همچين کامنتي را منتشر ميکنه!
  • عین سین ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    انسان موقعی انسان است که امیر نفس خویش باشد نه اسیر آن (یعنی انسانی که خود را نساخته باشد)نتیجه اش همین بی ظرفیتی هاست، تا مورد توجه است، به نوعی کارهای عجیب و غریب می کند، یک ذره مورد بی توجهی قرار می گیرد،می رود آنجاها و از این حرفها و ادا، اصول ها و قر و اطوارها و............
  • ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    خخخخخخخ
  • ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    تاسف
  • محمود حکمت ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    اتفاقا خوب بود من فقط اسم مسیح علینژاد رو شنیده بودم و اطلاعات زیادی ازش نداشتم این گزارشها کمک میکنه بدونیم با چه کسانی طرف هستیم مشرق خوب بود ادامه بده
  • ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    نیمی از مردم کشور؟!
  • ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حمید با کی کار داری؟!
  • ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    هه هه
  • ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    خوبه خودت میگی مشنگ ارزشش رو نداره
  • حمید ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    بله، وقتي ميبينيد که توي انتخابات مختلف به تناوب اصولگراها و اصلاح طلبان پيروز ميشن، يعني ميشه چنين قضاوتي کرد. نکته ديگه اينکه، وقتي کسي به مملکت پشت ميکنه، ديگه اصلاح طلب نيست که مشرق به عنوان خبرنگار اصلاح طلب ازشون ياد ميکنه. اينا خيليهاشون هم قبلا توي سپاه بودن، مثل نوري زاده و گنجي و ... . يعني بايد به اسم اصولگرا شناخته بشن!
  • ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    نیمی از مردم؟؟؟؟؟ کی این امار رو به تو داده نصف مردمو صرفا طبق سلیقه خودت به لجن کشیدی؟ این گروه خیلی خیلی کم و تنهان لازم نیست اصلاحاتو ابکشی کنی خدا قبلا ابروشونو برده " و هنگامیکه به انان گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما فقط اصلاح طلبانیم. اگاه باشید که انها همان مفسدانند ولی نمیفهمند" (ایه 11 و 12 سوره بقره) هزاران بار مرگ بر اصلاحات
  • یوسف ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    سلام حضرت عباسی اینها را شما مطرح و بزرگ می کنید. شما همین الان برید تو خیابون بپرسید محسن واحدی کیست؟ به شما قول میدم یک درصد جمعیت هم ایشان را نشناسند. برنامه های سیاسی ماهواره ها هم دیگه خریدار نداره. لطفا شما هم زیاد اینها رو مطرح نکنید.
  • ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    ولی ظاهرا هفتاد درصد مردم پایتخت کشور هر شب پای حرف های همین جرثومه ناشناس میشینند
  • ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    متاسفانه تاکنون این سوال پاسخ داده نشده که چرا و چگونه عده ای از اینها که دستگیر شده بودند براحتی فرار کردند مثلا از سر جلسه امتحان. برخی از اونها هم با پاسپورت رسمی و ایرانی اون هم از فرودگاه مهرآباد فرار کردند
  • ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    این امیر عباس فخر آور از اقلیت سنی کرد در ارومیه است... این یارو رو به پای مردم ارومیه ننویسید ... صرفا جهت اطلاع!
  • آشنا ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 0
    نحوه نگارش مقاله بنحوی است که می تواند موجب قرینه گرفتن خواننده با بسیاری از زحمت کشان فعلی نظام شود و این می تواند تیغ دو لبه باشد. مثلاً در جای جای مقاله از نداشتن تحصیلات درست و حسابی یا روابط خصوصی آنها و یا جنجال محوری این افراد بعنوان نقطه ضعف های شدید اشاره شده است . همه می دانیم که بسیاری از زحمت کشان این انقلاب از سواد درست و جسابی برخوردار نبودند یا مثلا در قبل از انقلاب بیکار بودند یا چند زن در طول مدت زندگی خود گرفته اند و طلاق دادند که همه می دانیم کم هم نیستند. خوب همین اطلاعات را در مورد همین دلسوزان که بسیاری قبلا سرکار بودند یا الان هستند اگر مردم بدانند خوب است. آیا تاثیری در قضاوت مردم خواهد داشت. آیا با خواندن ویژگی های این آقایان من خواننده نمی گویم که اگر این کار بد است اگر کم سواد بودن بد است که چرا بسیاری از نمایندگان مجلس اول بعد از انقلاب پنجم ابتدایی بیشتر نداشتند و شرط کاندیداتوری سواد خواندن و نوشتن بود. آیا دولتمردان فعلی و قبلی ایران دروغ نمی گویند. من وقتی دروغگویی برخی افراد فوق را دیدم یاد رسوایی مدرک دروغین وزرای قبلی نمی افتم. پس موضوع تحلیل افراد بسیار پیچیده است و نویسنده فقط باید بر نقطعه ضعفها و اشتباهات عملکردی این افراد تمرکز کند و گرنه بسیاری از اشتباهات وی (به ظن نویسنده) را که همین الان بسیاری از دولتمردان ایران دارند. موضوع مانند تیغ دولبه ای است که گاهی می تواند سهم دست اینوری ها را ببرد و هم دست اونوری ها را و در نهایت من خواننده دیگر به هیچ کس از جمله خدمتگزار فعلی نیز اعتماد نکنم
  • ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    واقعا برای این آقایان که خود را فورختند و با چه افتضاحی خود را به دامن غرب رسانند متاسفم. تف به روی وطن فروش
  • ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    فرومایه ها همتون همینید
  • ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    خوبه داری میگی زباله ماسون متوهم
  • ۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حمید چه اعتماد به نفسی داری!
  • ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    احسنت و البته نداشتن استاد خوب رو هم باید اضافه کرد
  • ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    حالم ازش بهم میخوره
  • ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حیف چوانان برومند ایران که در دام دشمنان گرفتار و عاقبت به شر میشن
  • ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    پول چه ها که نمیکند
  • ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 0
    امام علی ع فر موده اند :مایه های عبرت زیاد ولی عبرت گیرندگان اندک اند . پیامبر ص فرمودهاند : مردم را از دوستانشان بشناسید زیرا انسان با کسی رفاقت میکند که او را میپسندد . وفرموده اند انسان با کسی محشور میشود که او را دوست دارد .
  • ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حقا که دشمنان برای جنگ رسانه ای تمام عیار هزینه میکنن
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    همه اینا کار انگلیسه
  • ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    مثل شما! خوب بلدی!!
  • ۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    طاها مغلطه نکن علت اینکه به اینا گفته میشه اصلاح طلب این است که از جریان اصلاح طلب برخواستند و در روزنامه ای اصلح طلب علیه کشور قلم فرسایی کردند. از مثالت هم معلومه که میخوای چهره اصلاحات رو تطهیر میکنی آخه تشیع رو با اصلاح طلبی مقایسه میکنی؟ کافیه نگاهی غیر جناحی به سابقه اصلاحات بندازی میفهمی که مثالت چه قدر چرت بود
  • دانشجوی سال آخر ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    قابل توجه طاها؛ نتانیاهو: اصلاح طلبان سرمایه اسرائیل در ایران هستند!! بازم دفاع کن از اینا
  • ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    جالبه زمانی که مقاله از شریعتمداری میذارین همه زیرش میگن دلیل بیارید و حرفاش درسته و اینجور حرفا! ولی نوبت به اینا میرسه دیگه ازین خبرا نیست! همش خاله زنک بازی!! خب مقاله هایی که شما رو سوزونده رو بذارین مردم نظر بدن!!
  • سینا ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    برچسب هایی که مردم به اصلاح طلبان میزنند!!! فتنه 78 مجلس ششم فتنه 88 سرمایه اسرائیل در ایران . . .
  • حمید ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    2 0
    من اعتماد به نفس زيادي ندارم. فقط من واقعيت را مي بينم و شما سعي ميکنيد با انکار واقعيت خودتون را گول بزنيد. توي دو دهه اخير اگه احمدي نژاد دو بار با راي بالا رييس جمهور شد، خاتمي هم دو بار با راي بالا رييس جمهور شد. اگه مجلس هفتم و هشتم هست، مجلس ششم هم هست و همه مي دونن که روحاني با چه پشتوانه اي رييس جمهور شد. باور بکنيد يا نکنيد، با این کارها به آرزوي خودتون، يعني مرگ اصلاح طلبي نميرسيد.
  • ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    این چه عکساییه گذاشتی مشرق؟!
  • ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    من هنوز نفهمیدم حسینی چرا اتین کار رو کرد؟!
  • علیپور ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    مودب باش چه طرز حرف زدنه!؟
  • روشن ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    یه بی مخ که میومد در تلویزیون ادا در میآورد و ما هم باورمون شده بودددد...
  • ۱۴:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    این خائنین باید دستگیر شده و محاکمه شوند
  • ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اونوقت ما نشستیم تنهایی لیلا و تعبیر وارونه رویا تماشا میکنیم
  • ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    درمورد مهدی فلاحتی ومسعود سفیری هم بنویسید
  • ایرانی ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اینا مزدوری بیش نیستند. من به عنوان کسی که انتقادات زیادی به این نظام دارم ولی حاضر نیستم برم خارج و برای اجنبی ها علیه وطنم کار کنم
  • ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    کرد اهل سنت از اسم امیر عباس استفاده نمیکنه ...
  • ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    ببین چه طور دشمن داره از استعداد و نبوغ جوانان این مملکت برای رسیدن به مقصد خودش سوء استفاده میکنه
  • ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    سیگارچی درسته که نوشته اهل گیلانه ولی نام خانوادگیش آذریست..
  • مینا ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    اه اه حالم بد شد همشون هم چهره ای کریه و تاریکی دارن
  • ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حمید میشه بدونم از این موضوع که گفتی "اگراحمدی نژاد رای بالا داشت خب خاتمی هم داشت" ازکجا فهمیدی نیمی از مردم ایران اصلاح طلب هستند؟!
  • ۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    خداوند راه درست را به جوانان نشان داده جاونان باید انتخاب کنند
  • ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    انصاف داشته باشیم پولی که اونها دان را ما نداریم
  • ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    احسنت
  • ۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    یه جورین
  • ۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    مگه چه اشکالی داره؟
  • ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اون روزی رو میبینم که تاریخ مصرف اینها هم تموم بشه و مثل .... بندازشون بیرون
  • امین سالاری ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    گزارش خوبی بود
  • کاکرو یوگا ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    خاک بر سرت داعش نیوز خودت نشستی با نانهای مختلف کامنت چاپلوسی میداری؟؟؟؟؟
  • ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    قدر امنیت داخلی را نمیدانیم. به قول دوستمون همین الان هم کلی از رسانه های ما خواسته و ناخواسته خیانت میکنند.
  • ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 1
    بذار به زندگی سگیشون ادامه بدان به موقع دهنشون صافه
  • حمید ۱۷:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    اگه ميخواستم رقم دقيق بدم مثلا ميگفتم 51.1 درصد. ولي اينکه گفتم نيمي، يعني اينکه خواستم سهم زياد اصلاح طلبان را گوشزد کنم. فکر کنم کاملا واضحه. حالا پنجاه درصد نه، چهل درصد. اصلا 10 درصد، شما چطور، بر چه اساس و با چه مبناي شرعي، حقوقي يا قانوني براي 10 درصد از جمعيت ايران حکم مرگ صادر ميکنيد. مگه امثال داعش هم با استدلال خودشون چنين کاري نميکنن؟ اونا هم ميگن ما درست ميگيم و هر کي مثل ما فکر نميکنه مستحق مرگه!
  • ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 0
    بنظر من سبک مقالتون برای افراد همسو با نظام خوبه و برای بولتنهای داخلی خوبه و تازه نوعی تبلیغاات مثبت برای اینها و جوانان و فعالین فیسبوکیه ولی واقعیت اینه ۹۰ درصد ایراینهای ساکن خارج با پناهندگی و کیس ساختگی اقامت میگیرند. یک چیزی مد شده کاسبی پناهندگی و گرفتن سریع پاسپورت و اقامت خارجی که بین خبرنگارها و فعالین اصلاحطلب مد شده و جوونهای ساده دل خبر ندارن اکثر اونها با پاسپورت و ویزا رفتن از کشور بیرون یعنی خطر زندان و اعدام که دلیل درخواست پناهندگیه اصلا تهدیدشون نمیکرد الان هم راحت پاسپورت گرفتن هم شغل با حقوق خوب هم با دوستانشونتو ایران گل میگن حتی پول میفرستن خونه میخرن کرایه خونه از ایران میگیرن اکثرشونهم در ایران وایر و بی بی سی و دویچه وله و ... تو فیسبوک هستن. ته خواستشونم اینه اصلاحطلبها بیان وهم پاس اونجا را دارن با اقامت ودرامد هم ایران. اکثرشونتو ایران خونه مستاجر شغل کمحقوق اصلا برنامشون بود برن پناهندگی بگیرن و گرنه خارج کجا راشون میداد. به هر حال اینها کاسب اقامت پناهندگی و شغل و زندگی خوب در غربند که اکثر جوونها ارزوشونه و به جوونها نمیگن با این روش پناهندگی گرفتن یارو پناهندست بعد تو ایران کتابش چاپ میش روشتون را اپدیت کنید اینها اصلا مفهوم فعال سیاسی را هم خراب کردند ته مبارزشون مبارزه با احمدینژادو جبهه پایداری و حمایت از اصلاحطابهاست
  • ۲۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    این تفکر اروپا گردی و آمریکا گردی رو از بچگی تو ذهن مردم فرو می کنند (توسط پدر مادر جامعه دوستان و...)که هر ظلم و بی عدالتی حتی تو صف نونوایی می بینند می گن اون ور اینطور نیست و بهشته و از این اباطیل.... هیچ کس هم پاتکی در داخل براش نداره.
  • ۲۱:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    1 0
    وقتی درقرن 21 شیفتگان قدرت ازاطلاع رسانی درست وبرملاشدن مفاسداقتصادی گسترده وبی سابقه وحشت کنند وخبرنگاران مستقل رابه بهانه های واهی روانه زندان کنند راه دیگری باقی نمیماند
  • ۲۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
    0 0
    حمید چقد حرف نامربوط میزنی والا بلا خیلی واضح داریم میگیم ایه قرانم نمیفهمی؟ اگه نمیفهمی که هیچی اگه میفهمی و خودتو میزنی به نفهمی بگو تکلیف معلوم شه خدا داره میگه اگاه باشید که اینان مفسدانن .. حکم مفسد فی الارض که مرگه باز بیا بگو برمبنای کدوم قانون و شرع حکم مرگ صادر میکنید ما حکم نکردیم دعا کردیم درخواست کردیم خدا اصلاح طلبای مفسد رو مرگ بده ضمنا بر اساس انتخابات نمیشه درصد اصلاح طلب تعیین کرد برو از اوونایی که سال 76 به اون ملعون رای دادن بپرس 90 درصدشون نمیدونن اصلاح طلب چیه مردم دم انتخابات به شعارها و تبلیغات نگاه میکنن مثل کلید سال 92 فکر میکنن طرف میاد شق القمر میکنه اگرم منظورت فتنه گرای 88 هستن که ما همگی برای همشون ارزوی مرگ میکنیم حالمونم ازشون بهم میخوره حالا هی بیا دفاع بیجا کن
  • علی ۰۰:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    پینوکیوی ساده گول اون شهر بازی رو خورد صبح که پا شد دید گوشش درازه و دم در آورده بعدشم صاحب همون جا مهمونایی که یه شبه به خریت رسیده بودن رو بست به گاری خودش که کارش راه بیفته .. همین
  • دو برره ۰۰:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    شما مثلا اصلاح طلب ها کی دست از توهم برمی دارید؟
  • ۰۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    اینها هم اختلاسگرند و هم وطن فروش
  • ۰۰:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    داعش تویی بدبخت که از این احمق های خائن حمایت می کنی
  • فاتح اردبیلی مسعود م ۰۱:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    حال آدمو بهم میزنن این لجنا
  • ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    کاسه لیسی برای حداکثر 100 سال چریدن ...
  • محسن ۱۶:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 1
    فتنه اصلاحات روبه زوال است و ناامیدی از درون اصلاح طلبان موج میزند و ان شاءالله این ایادی استکبار جهانی مانند اربابانشان نابود می‌شوند
  • ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
    0 0
    داداش اونور وضع مثل همین ور یا بدتره این را می دونیم اما سومدیریت ها و عدم شایسته سالاری در ایران و برعکس این قضیه در اروپا و امریکا اونهم فقط بخاطر منافع خودشون باعث همچین تفکری در ذهن مردم می شود

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس