قابل پیشبینی بود که وزیر خارجه انگلیس در دیدار با مقامات ارشد ایرانی درباره جایگاه و قدرت و تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران ابراز نظر کند و "از فصل جدید در روابط"، "فرصتهای اقتصادی" و غیره سخن بگوید. قطعا بازرگانان و فعالان اقتصادی انگلیسی از جمله خوشحالترین اقشاری هستند که از بهبود روابط بین تهران و لندن استقبال کرده و درهای بازار جذاب و پرسود ایران را گشوده ببینند.
سفارت انگلیس در ایران که تقریبا پس از چهار سال تعطیلی بازگشایی و امور دیپلماتیک جاری فعلا با حضور کاردار مقیم از سر گرفته خواهد شد، یادآور تاریخچه پرفراز و نشیب در روابط بین دو کشور است.
همین چند روز پیش در 28 مرداد بود که مردم ایران یاد و خاطره کودتای آمریکایی- انگلیسی را به سرنگونی محمد مصدق نخست وزیر ملیگرا در 1332 منجر شد، گرامی داشتند. سازمان سیا به نقش خود در این کودتا اعتراف کرد اما بریتانیا که مصمم بود از ملی شدن صنعت نفت ایران به هر وسیلهای جلوگیری کند، هیچگاه به نقش خود در این کودتا اعتراف نکرد اما کیست که نداند لندن در این کودتا نقش بسزایی داشته است. مصادف شدن بازگشایی سفارت انگلیس با سالروز کودتای 28 مرداد در نوع خود جالب توجه است.
تاریخ روابط بین ایران و بریتانیا مملو از مداخلات و نقشآفرینی انگلیس در مسائل داخلی ایران بوده و لندن پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که دیگر نمی توانست نقش استعماری خود را در ایران ایفا کند با هر حربه و توطئهای به دنبال ضربه زدن به آرمانها و منافع ملت ایران بوده و است. هنوز اقدامات و سناریوهای بدقت طراحی شده و توطئههایی که انگلیس در فتنه سال 88 برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و هدایت آشوبها و فتنهها در داخل ایران صورت داده بود، از اذهان مردم ایران پاک نشده است.
صرف نظر از پیامدهای دیپلماتیکی که بازگشایی سفارت انگلیس در ایران و بازگشایی سفارت ایران در انگلیس در مناسبات بین دو کشور به دنبال خواهد داشت، نقشی که سفارت انگلیس در طراحی سناریوهای مختلف طی یک صد سال گذشته ایفا کرده، بی اعتمادی ملت ایران به انگلیس را توجیهپذیر می سازد و دیری نپایید که پس از انتشار اخبار بازگشایی سفارت انگلیس در ایران، اقشار مختلف مردم، از نخبگان و دانشگاهیان گرفته تا مردم عادی، واکنش نشان داده و هر قشری به فراخور میزان اطلاعات و دانستههای خود از نقشآفرینیهای مخرب انگلیس طی سالهایی که از روابط بین دو کشور-چه قبل از انقلاب وچه بعد از انقلاب- می گذرد، از بی اعتمادی به انگلیس و هوشیاری هر چه بیشتر مسئولان در قبال لندن سخن گفته اند.
عبارت «روباه پیر» استعارهای است که مردم ایران سالهاست در توصیف انگلیس و اقداماتش به کار بستهاند دستکم حوادث پس از انتخابات سال 88 و جنگ روانی و تبلیغاتی که انگلیس با بهرهگیری از رسانههای خود به ویژه بیبیسی فارسی در چگونگی پوشش تحولات و مداخله در مسائل داخلی و مدیریت فتنه با بهرهگیری از عدهای فریب خورده در داخل و خارج ایران راه انداخت، این استعاره را واقعا زیبنده انگلیس کرده است.
سفارت انگلیس طی سالهای متمادی گذشته همواره صحنه گردان روابط متشنج و تیره بین دو کشور و شاهد اعتراضات و واکنشهای شدید مردم در قالب تحصنها و راهپیماییها در مقابل سفارت بوده است.
تاریخچه این سفارت مملو از رویدادهایی است که تعدادی از آنها برای همیشه بر صفحات تاریخ نقش بسته است. در سال 1943 ساختمان سفارت، میزبان «کنفرانس تهران» با حضور چرچیل، استالین و روزولت بود که طی آن این سه رهبر، آخرین مراحل جنگ علیه هیتلر نازی را طراحی کردند.
ظاهرا طراحی سناریو به وظیفه تاریخی سفارت و اندرونینشینان آن تبدیل شده چرا که پس از پیروزی انقلاب و تیره شدن روابط بین دو کشور، سفارت به وظیفه توطئهچینیهای خود علیه انقلاب ادامه داده است و بی اعتمادی مردم ایران به انگلیس و سفارتخانه آن، امری تعجب بر انگیز به نظر نمی رسد به ویژه آنکه حمایتهای گسترده لندن از صدام جنایتکار در جنگ 8 ساله تحمیلی، جای هیچ اعتماد و اطمینانی به لندن باقی نگذاشته است.
نقش فعال انگلیس در مذاکرات هستهای و سنگاندازیهایی که در روند حل و فصل این پرونده از سوی لندن صورت گرفت، مسئلهای نیست که به سادگی از اذهان مردم ایران پاک شود. ژستهای دیپلماتیک و از سرگرفته شدن روابط بین دو کشور به این مفهوم نیست که مردم ایران نقش انگلیس در تحریمهای ضدبشری و غیرقانونی را فراموش خواهند کرد.
چطور می توان انتظار داشت که مردم ایران، توطئهچینیها، سناریوها، اعمال فشارها و بدبینیها به یک کشور غیرقابل اعتماد را نادیده بگیرند که گذشته استعماری و رفتار و کردار آن در تاریخ روابط بین دو کشور، کاملا مشهود است؟
بازگشایی سفارت انگلیس در ایران با هر هدفی که صورت گرفته باشد چه بهبود روابط و سرمایهگذاری سیاسی که انگلیس در قبال ایران بشدت به آن نیازمند است یا تحکیم مناسبات اقتصادی و حضور در بازارهای جذاب ایران، یک واقعیت غیرقابل کتمان است: ملت ایران هیچگاه به «روباه پیر» اعتمادی نداشته و نخواهند داشت.