به گزارش مشرق، در هفته گذشته سفارت انگلیس در تهران در سطح کاردار مقیم با حضور فیلیپ هامون، وزیر خارجه این کشور، بازگشایی شد. سفارت خانه های ایران و انگلیس که از حدود چهار قبل بسته شده بودند، یک شنبه این هفته به طور همزمان بازگشایی شدند. طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، روابط ایران و انگلیس تا حد کاردار پائین یافته است و بر همین اساس چنان که مجید تخت روانچی، معاون وزیر خارجه کشورمان گفت: فعلا تبادل سفیر بین تهران و لندن صورت نمی گیرد و روابط در حد کاردار مقیم است.
بازگشایی سفارت انگلیس اما با واکنش های مختلفی در داخل ایران و نیز با موضع گیری برخی رسانه ای خارجی مواجه بود. آنچه در این زمینه مهم است، واکنش های داخلی است که ابراز نگرانی زیاد درباره سیاست های مداخله جویانه انگلیس در ایران در آن برجسته است و این واکنش ها همچنان ادامه دارد، تا جایی که جمعی از مردم، دیروز، سه شنبه، مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به بازگشایی سفارت انگلیس در تهران تجمع کردند.
تاریخ معاصر ایران گره خورده با سیاست های مداخله جویانه انگلیسی هاست که منجر به نتایجی اسف باری برای ایرانیان شده است؛ نتایجی همچون معاهده پاریس و جدایی افغانستان ایران، قرارداد ناکام رویترز و مهم تر از همه امتیاز نفتی دارسی در ایران به مدت شصت سال، تمدید امتیاز دارسی با شرایط سخت تر در قرارداد 1933، حمایت از ترویج بهائیت و بابیت در ایران، روی کار آوردن رضا شاه، تشکیل لژهای فراماسونری در ایران و دخالت این گروه ها در سیاست و حکومت ایران به نفع انگلیس، نشاندن محمدرضا شاه به جای پدر بر تخت سلطنت، کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت مصدق و برگرداندن دوباره حاکمیت استبدادی به کشور، حمایت از صدام حسین در حمله به ایران، حمایت از گروهک های مسلح علیه جمهوری اسلامی همچون منافقین، جند الشیطان و جیش العدل (بخوانید جیش الظلم)، دنبال کردن سیاست تفرقه شیعه و سنی در ایران، ایفای نقش فعال در تحریم ایران به ویژه تحریم های بانکی، حمایت رسانه ای تام از فتنه 88 و... بخشی از مداخلات انگلیسی ها در ایران و اقدامات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این رفتارهای مداخله جویانه و خرابکارانه علیه ایران، گویای این است که عنصر «تغییر» جایگاه راهبردی در سیاست های انگلیس در مواجه با ایران دارد. در نگاه انگلیسی همه چیز وسیله ای جهت تغییر امور در جهت منافع خود است، به عبارتی برای انگلیسی ها هیچ چیز اصالت ندارد و آن چه مهم و اصیل است، تاریخ، سنت و منافع بریتانیاست. انگلیسی ها حتی از اصول لیبرال دموکراسی هم پیروی نمی کنند و اگر کودتا و برنشاندن یک دولت استبدادی منافع آنان را تأمین کند، از آن کاملا حمایت می کنند.
بر این اساس هیچ گاه نمی توان از انگلیسی ها انتظار یک رفتار اصولی و ضابطه مندی را در سیاست خارجی داشت. تنها ضابطه و اصل روشن در رفتار آنان گره زدن سیاست خارجی خود با سیاست های آمریکا و نیز بهره برداری از موج های ناآرام کشورها در جهت سُست کردن ثبات سیاسی آن کشور است.
در واقع انگلیس همواره بذر سیاست های خود را در زمینه های ناآرام کشورهای غرب آسیا کاشته است. بی ثبات سازی کشورها و تغییر مؤلفه های دارای ظرفیت و استعداد در جهت منافع لندن، امری ثابت و تاریخ مند در رفتار انگلیسی ها در غرب آسیاست. نمونه بارز این امر در تأسیس فرقه هایی همچون بهائیت، بابیت و وهابیت است. در این فرقه سازی ها، یک گرایش ضعیف مذهبی که با جریان اصلی شیعه و یا سنی متفاوت است، توسط انگلیسی ها به عنوان یک جریان دینی قلمداد می شود، سپس جریانی سیاسی - اجتماعی خطاب می گردد و در ادامه بحث ضرورت مشارکت آن در قدرت مطرح می شود. شبکه خبری بی بی سی انگلیس استاد چنین القائات رسانه ای و جنگ روانی است.
فیلیپ هامون وزیر خارجه انگلیس این هفته درهای سفارت کشورش را در ایران باز کرد و ایران را یک کشور مهم در منطقهای مهم اما پرآشوب دانست، اما تأکید کرد که هنوز اختلافات اساسی میان انگلیس و ایران وجود دارد. وی در ادامه به بی.بی.سی گفت: ما باید آرام و با دقت روابط را شروع و آن را گسترش دهیم و ببینیم تا کجا میتوانیم پیش برویم. فعلا بیاعتمادی زیادی وجود دارد. همچنین مسائل مهمی وجود دارد که ما درباره آن اختلافات اساسی داریم.
این سخنان وزیر خارجه انگلیس به معنای نوعی عملگرایی محض در رابطه با ایران است. در این شرایط عنصر تغییر همچنان حضور دارد، به این معنا که سیاست های انگلیس در ایران همچنان فاقد اصول و ضوابطی مشخص خواهد بود و بر محور منافع این کشور هموراه خود را تغییر خواهند داد.
اقدام دیگر فیلیپ هامون در ایران این بود که بعد از بازگشایی سفارت به همراه مدیر عامل شرکت نفتی شل بلافاصله به وزارت نفت رفت و سپس به بانک مرکزی ایران قول داد که همکاری با شرکت نفت ایران را از سرگیرد و فضای فعالیت بانک های ایرانی در لندن را مجددا باز کند. گفته می شود هامون همچنین درباره بدهی شل به ایران پا درمیانی کرده و وصول بدهی نفتی شل به ایران در دوران پسا تحریم را ضمانت کرده است. معاون شل، «ادوارد دنیلز» نیز درباره بدهی نفتی شل به ایران، گفت: شرکت شل بدهی بیش از ٢ میلیارد دلاری (یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون پوند) خود را به شرکت ملی نفت ایران پس از لغو تحریمها می پردازد و سپس سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را بررسی خواهد کرد.
رادیو اسپوتنیک روسیه این برنامه وزیر خارجه انگلیس را به معنای عجله انگلیس برای جا نماندن از رقبای اروپایی خود در توسعه روابط تجاری با ایران تعریف می کند و می نویسد: « نمی توان تصور کرد که رابطه ایران با اروپا مخصوصا در زمینه اقتصادی برقرار گردد و انگلیسی ها تحمل کنند کنار بنشینند. انگلیسی ها که چهار سال منتظر عذر خواهی ایران از حمله به محل سفارت انگلیس در تهران بودند، وقتی کشورهای دیگر اروپایی را دور و بر ایران دیدند، طاقت نیاوردند و قید عذر خواهی را زدند و راهی ایران شدند تا درب سفارت خود را بگشایند و در زمینه اقتصادی پیشرو باشند.»
علی میرزایی
منبع: پایگاه بصیرت
بازگشایی سفارت انگلیس اما با واکنش های مختلفی در داخل ایران و نیز با موضع گیری برخی رسانه ای خارجی مواجه بود. آنچه در این زمینه مهم است، واکنش های داخلی است که ابراز نگرانی زیاد درباره سیاست های مداخله جویانه انگلیس در ایران در آن برجسته است و این واکنش ها همچنان ادامه دارد، تا جایی که جمعی از مردم، دیروز، سه شنبه، مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به بازگشایی سفارت انگلیس در تهران تجمع کردند.
تاریخ معاصر ایران گره خورده با سیاست های مداخله جویانه انگلیسی هاست که منجر به نتایجی اسف باری برای ایرانیان شده است؛ نتایجی همچون معاهده پاریس و جدایی افغانستان ایران، قرارداد ناکام رویترز و مهم تر از همه امتیاز نفتی دارسی در ایران به مدت شصت سال، تمدید امتیاز دارسی با شرایط سخت تر در قرارداد 1933، حمایت از ترویج بهائیت و بابیت در ایران، روی کار آوردن رضا شاه، تشکیل لژهای فراماسونری در ایران و دخالت این گروه ها در سیاست و حکومت ایران به نفع انگلیس، نشاندن محمدرضا شاه به جای پدر بر تخت سلطنت، کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت مصدق و برگرداندن دوباره حاکمیت استبدادی به کشور، حمایت از صدام حسین در حمله به ایران، حمایت از گروهک های مسلح علیه جمهوری اسلامی همچون منافقین، جند الشیطان و جیش العدل (بخوانید جیش الظلم)، دنبال کردن سیاست تفرقه شیعه و سنی در ایران، ایفای نقش فعال در تحریم ایران به ویژه تحریم های بانکی، حمایت رسانه ای تام از فتنه 88 و... بخشی از مداخلات انگلیسی ها در ایران و اقدامات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این رفتارهای مداخله جویانه و خرابکارانه علیه ایران، گویای این است که عنصر «تغییر» جایگاه راهبردی در سیاست های انگلیس در مواجه با ایران دارد. در نگاه انگلیسی همه چیز وسیله ای جهت تغییر امور در جهت منافع خود است، به عبارتی برای انگلیسی ها هیچ چیز اصالت ندارد و آن چه مهم و اصیل است، تاریخ، سنت و منافع بریتانیاست. انگلیسی ها حتی از اصول لیبرال دموکراسی هم پیروی نمی کنند و اگر کودتا و برنشاندن یک دولت استبدادی منافع آنان را تأمین کند، از آن کاملا حمایت می کنند.
بر این اساس هیچ گاه نمی توان از انگلیسی ها انتظار یک رفتار اصولی و ضابطه مندی را در سیاست خارجی داشت. تنها ضابطه و اصل روشن در رفتار آنان گره زدن سیاست خارجی خود با سیاست های آمریکا و نیز بهره برداری از موج های ناآرام کشورها در جهت سُست کردن ثبات سیاسی آن کشور است.
در واقع انگلیس همواره بذر سیاست های خود را در زمینه های ناآرام کشورهای غرب آسیا کاشته است. بی ثبات سازی کشورها و تغییر مؤلفه های دارای ظرفیت و استعداد در جهت منافع لندن، امری ثابت و تاریخ مند در رفتار انگلیسی ها در غرب آسیاست. نمونه بارز این امر در تأسیس فرقه هایی همچون بهائیت، بابیت و وهابیت است. در این فرقه سازی ها، یک گرایش ضعیف مذهبی که با جریان اصلی شیعه و یا سنی متفاوت است، توسط انگلیسی ها به عنوان یک جریان دینی قلمداد می شود، سپس جریانی سیاسی - اجتماعی خطاب می گردد و در ادامه بحث ضرورت مشارکت آن در قدرت مطرح می شود. شبکه خبری بی بی سی انگلیس استاد چنین القائات رسانه ای و جنگ روانی است.
فیلیپ هامون وزیر خارجه انگلیس این هفته درهای سفارت کشورش را در ایران باز کرد و ایران را یک کشور مهم در منطقهای مهم اما پرآشوب دانست، اما تأکید کرد که هنوز اختلافات اساسی میان انگلیس و ایران وجود دارد. وی در ادامه به بی.بی.سی گفت: ما باید آرام و با دقت روابط را شروع و آن را گسترش دهیم و ببینیم تا کجا میتوانیم پیش برویم. فعلا بیاعتمادی زیادی وجود دارد. همچنین مسائل مهمی وجود دارد که ما درباره آن اختلافات اساسی داریم.
این سخنان وزیر خارجه انگلیس به معنای نوعی عملگرایی محض در رابطه با ایران است. در این شرایط عنصر تغییر همچنان حضور دارد، به این معنا که سیاست های انگلیس در ایران همچنان فاقد اصول و ضوابطی مشخص خواهد بود و بر محور منافع این کشور هموراه خود را تغییر خواهند داد.
اقدام دیگر فیلیپ هامون در ایران این بود که بعد از بازگشایی سفارت به همراه مدیر عامل شرکت نفتی شل بلافاصله به وزارت نفت رفت و سپس به بانک مرکزی ایران قول داد که همکاری با شرکت نفت ایران را از سرگیرد و فضای فعالیت بانک های ایرانی در لندن را مجددا باز کند. گفته می شود هامون همچنین درباره بدهی شل به ایران پا درمیانی کرده و وصول بدهی نفتی شل به ایران در دوران پسا تحریم را ضمانت کرده است. معاون شل، «ادوارد دنیلز» نیز درباره بدهی نفتی شل به ایران، گفت: شرکت شل بدهی بیش از ٢ میلیارد دلاری (یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون پوند) خود را به شرکت ملی نفت ایران پس از لغو تحریمها می پردازد و سپس سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را بررسی خواهد کرد.
رادیو اسپوتنیک روسیه این برنامه وزیر خارجه انگلیس را به معنای عجله انگلیس برای جا نماندن از رقبای اروپایی خود در توسعه روابط تجاری با ایران تعریف می کند و می نویسد: « نمی توان تصور کرد که رابطه ایران با اروپا مخصوصا در زمینه اقتصادی برقرار گردد و انگلیسی ها تحمل کنند کنار بنشینند. انگلیسی ها که چهار سال منتظر عذر خواهی ایران از حمله به محل سفارت انگلیس در تهران بودند، وقتی کشورهای دیگر اروپایی را دور و بر ایران دیدند، طاقت نیاوردند و قید عذر خواهی را زدند و راهی ایران شدند تا درب سفارت خود را بگشایند و در زمینه اقتصادی پیشرو باشند.»
علی میرزایی
منبع: پایگاه بصیرت