به گزارش مشرق، سیاوش کاویانی در سرمقاله شماره امروز روزنامه سیاست روز نوشت: آمریکا و
اروپا همواره در مواضع خود اعلام کردهاند که جمهوری اسلامی ایران باید در
حل مسائل منطقهای نقش سازندهای ایفا کند. این موضع ابتدا در ذهن تداعی
میکند که ایران تاکنون نقش سازندهای در حل مسائل غرب آسیا نداشته است،
سپس قصد دارد بگوید که نه تنها نقش سازنده نداشته بلکه مخرب هم بوده است.
گرچه این مواضع از سالهای دور علیه ایران مطرح شده است اما، توافق هستهای ایران و 1+5 که با پایان مذاکرات مراحل نهایی خود را طی میکند، این فرصت را به اروپاییها و آمریکاییها داده است تا بر سر این موضوع بیشتر تأکید کنند و بر سر زبانها بیندازند.
دلیل چنین موضعگیریهایی، به این خاطر است که القاء شود، ایران پیش از این در مسائل منطقهای نقش سازنده نداشته است و اکنون که توافق در حال انجام است، باید این نقش را تغییر دهد و سازنده عمل کند.
منظور آمریکا و غرب این است که ایران در سالهای گذشته به خاطر حمایت از مردم کشورهای منطقه غرب آسیا، یاری رساندن به مردم عراق برای مقابله با گروههای تروریستی- تکفیری داعش، حمایت از دولت قانونی بشار اسد و مردم مظلوم سوریه، حمایت از مردم بیدفاع یمن در برابر تجاوزات جنایتکارانه آلسعود علیه آنها، دفاع از انقلاب مردمی بحرین و همچنین حمایت از مردم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی، نقش سازندهای ایفا نکرده است.
مواضع انقلابی جمهوری اسلامی ایران ایجاب میکند که از خیزشهای اسلامی دفاع کند و با اقتداری که ایران در منطقه دارد، از نفوذ و گسترش سیطره کشورهای فرامنطقهای بکاهد و مقابل آنها بایستد.
دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم از سیاستهای قطعی جمهوری اسلامی ایران است، به همین خاطر است که آمریکا و غرب، چنین رفتاری را از سوی ایران غیرسازنده و مخرب معرفی میکنند.
سیاستی که اکنون از سوی غربیها دنبال میشود، بر این اساس است که با نفوذ سیاسی به داخل کشور و تحت تأثیر قرار دادن سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با استفاده از برخی عوامل سرسپرده داخلی، تبلیغات منفی علیه این سیاستهای کشورمان را در سطح منطقه و در افکار عمومی ترویج دهند که اگر بحرانهای منطقهای حل نمیشود به خاطر دخالتهای ایران است و برای این که این بحرانها حل شود، باید ایران در مواضع خود تغییر اساسی ایجاد کند.
این تغییرات اساسی از منظر آمریکاییها و غربیها، در این است که ایران از حمایتهای خود نسبت به مردم و دولت عراق، مردم و دولت سوریه، مردم مظلوم یمن و فلسطین، بحرین و حزب الله دست بردارد.
اگر چنین اتفاقی بیفتد که هیچگاه نخواهد افتاد، آنگاه مواضع ایران در منطقه سازنده خواهد بود و مورد تأیید غربیها و آمریکاییها قرار خواهد گرفت.
نکته مهم این است که نباید اجازه داد تا به خاطر توافق هستهای میان ایران و 1+5، سیاستهای حمایتی ایران از جریانهای جبهه مقاومت و مردم مسلمان کشورهای منطقه تحت تاثیر قرار گیرد و باعث تضعیف حمایتهای ایران شود.
چرا که در صورت چنین اتفاقی، جریانهای تکفیری و تروریستی وابسته به آمریکا، غرب و آلسعود، در منطقه قدرت بیشتری خواهند یافت، جبهه مقاومت، نه تنها تضعیف میشود، بلکه کارآیی خود را از دست خواهد داد و این همان هدف و دستاوردی است که آمریکاییها در پی آن هستند.
مانع بزرگ، سرسخت و سازشناپذیر در منطقه اکنون جمهوری اسلامی ایران است، که اگر نقش سازنده ایران به دلخواه آمریکاییها درآید، آنها به همه اهداف سلطهطلبانه خود در منطقه دست خواهند یافت.
آمریکا و همپیمانان او، ایران را مانعی بر سر راه سیاستهای خود میدانند، سیاستهایی که درپی تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا، تضعیف جبهه مقاومت اسلامی، تولید کشورهای جدید و دست نشانده با تجزیه منطقه، از میان برداشتن حزبالله لبنان برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، شکست انقلابها و خیزشهای اسلامی مردم مسلمان و حضور گستردهتر آمریکاییها در منطقه است و قصد دارد تا از طریق ایران به آنها دست یابد.
آنگاه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت میفرمایند«مواضع انقلابی را صریح و بدون رودربایستی بیان کنید.»
هنگامی که هنوز دشمنیهای آمریکا حتی با توافق هستهای کم نشده بلکه افزایش هم یافته است در پی راه نفوذ و رخنه به کشور است، چگونه میتوان از حمایت مردمی که با توطئهها و دسیسههای آمریکایی در حال نبرد هستند، دست برداشت. آنها خط مقدم نبرد مستقیم با آمریکا و تفکرات آن هستند و چشم امیدشان هم به سوی ایران انقلابی است.
گرچه این مواضع از سالهای دور علیه ایران مطرح شده است اما، توافق هستهای ایران و 1+5 که با پایان مذاکرات مراحل نهایی خود را طی میکند، این فرصت را به اروپاییها و آمریکاییها داده است تا بر سر این موضوع بیشتر تأکید کنند و بر سر زبانها بیندازند.
دلیل چنین موضعگیریهایی، به این خاطر است که القاء شود، ایران پیش از این در مسائل منطقهای نقش سازنده نداشته است و اکنون که توافق در حال انجام است، باید این نقش را تغییر دهد و سازنده عمل کند.
منظور آمریکا و غرب این است که ایران در سالهای گذشته به خاطر حمایت از مردم کشورهای منطقه غرب آسیا، یاری رساندن به مردم عراق برای مقابله با گروههای تروریستی- تکفیری داعش، حمایت از دولت قانونی بشار اسد و مردم مظلوم سوریه، حمایت از مردم بیدفاع یمن در برابر تجاوزات جنایتکارانه آلسعود علیه آنها، دفاع از انقلاب مردمی بحرین و همچنین حمایت از مردم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی، نقش سازندهای ایفا نکرده است.
مواضع انقلابی جمهوری اسلامی ایران ایجاب میکند که از خیزشهای اسلامی دفاع کند و با اقتداری که ایران در منطقه دارد، از نفوذ و گسترش سیطره کشورهای فرامنطقهای بکاهد و مقابل آنها بایستد.
دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم از سیاستهای قطعی جمهوری اسلامی ایران است، به همین خاطر است که آمریکا و غرب، چنین رفتاری را از سوی ایران غیرسازنده و مخرب معرفی میکنند.
سیاستی که اکنون از سوی غربیها دنبال میشود، بر این اساس است که با نفوذ سیاسی به داخل کشور و تحت تأثیر قرار دادن سیاستهای جمهوری اسلامی ایران با استفاده از برخی عوامل سرسپرده داخلی، تبلیغات منفی علیه این سیاستهای کشورمان را در سطح منطقه و در افکار عمومی ترویج دهند که اگر بحرانهای منطقهای حل نمیشود به خاطر دخالتهای ایران است و برای این که این بحرانها حل شود، باید ایران در مواضع خود تغییر اساسی ایجاد کند.
این تغییرات اساسی از منظر آمریکاییها و غربیها، در این است که ایران از حمایتهای خود نسبت به مردم و دولت عراق، مردم و دولت سوریه، مردم مظلوم یمن و فلسطین، بحرین و حزب الله دست بردارد.
اگر چنین اتفاقی بیفتد که هیچگاه نخواهد افتاد، آنگاه مواضع ایران در منطقه سازنده خواهد بود و مورد تأیید غربیها و آمریکاییها قرار خواهد گرفت.
نکته مهم این است که نباید اجازه داد تا به خاطر توافق هستهای میان ایران و 1+5، سیاستهای حمایتی ایران از جریانهای جبهه مقاومت و مردم مسلمان کشورهای منطقه تحت تاثیر قرار گیرد و باعث تضعیف حمایتهای ایران شود.
چرا که در صورت چنین اتفاقی، جریانهای تکفیری و تروریستی وابسته به آمریکا، غرب و آلسعود، در منطقه قدرت بیشتری خواهند یافت، جبهه مقاومت، نه تنها تضعیف میشود، بلکه کارآیی خود را از دست خواهد داد و این همان هدف و دستاوردی است که آمریکاییها در پی آن هستند.
مانع بزرگ، سرسخت و سازشناپذیر در منطقه اکنون جمهوری اسلامی ایران است، که اگر نقش سازنده ایران به دلخواه آمریکاییها درآید، آنها به همه اهداف سلطهطلبانه خود در منطقه دست خواهند یافت.
آمریکا و همپیمانان او، ایران را مانعی بر سر راه سیاستهای خود میدانند، سیاستهایی که درپی تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا، تضعیف جبهه مقاومت اسلامی، تولید کشورهای جدید و دست نشانده با تجزیه منطقه، از میان برداشتن حزبالله لبنان برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، شکست انقلابها و خیزشهای اسلامی مردم مسلمان و حضور گستردهتر آمریکاییها در منطقه است و قصد دارد تا از طریق ایران به آنها دست یابد.
آنگاه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت میفرمایند«مواضع انقلابی را صریح و بدون رودربایستی بیان کنید.»
هنگامی که هنوز دشمنیهای آمریکا حتی با توافق هستهای کم نشده بلکه افزایش هم یافته است در پی راه نفوذ و رخنه به کشور است، چگونه میتوان از حمایت مردمی که با توطئهها و دسیسههای آمریکایی در حال نبرد هستند، دست برداشت. آنها خط مقدم نبرد مستقیم با آمریکا و تفکرات آن هستند و چشم امیدشان هم به سوی ایران انقلابی است.