به گزارش مشرق، پانتهآ مهدینیا بازیگر نقش «فاطمه بنت اسد» در فیلم محمد رسول الله(ص) یادداشتی برای این فیلم به رشته تحریر در آورده است، که در ادامه آن را میخوانید:
چگونگی حضورم در پروژه محمد(ص) داستان جالبی است. دوست عزیزی داشتم که به تازگی وارد حیطه بازیگری شده بود و به دلیل اینکه سیمایی مذهبی داشت، به ایشان پیشنهاد دادم که به دفتر آقای مجیدی مراجعه کند و برای این فیلم، تست بازیگری دهد. این دوست بزرگوار در پاسخ به من گفت تا به حال تجربه تست بازیگری نداشته و از من خواست تا همراهش بروم و هنگام حضور در دفتر آقای مجیدی، از من خواست که قبل از خودش، من تست بازیگری بدهم تا ببیند این کار چگونه است. آن روز، آقای بهزاد رفیعی دستیار آقای مجیدی کار تست بازیگری را بر عهده داشتند. من مقابل دوربین آقای رفیعی رفتم و چیزهایی را که از من خواستند، اجرا کردم و بعد از من، همراهم مقابل دوربین رفت و تستها را انجام داد، اما در نهایت، من برای نقش فاطمه بنت اسد انتخاب شدم.
آقای مجیدی با این که مشغله فراوانی داشتند، اما مسئولیت هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی بر عهده خودشان بود و به نظر من هیچ کس جز ایشان نیز نمیتوانست از پس چنین پروژه دشواری بربیاید. خوشبختانه در طول فیلمبرداری، آقای مجیدی به من نگفتند که مسیر را اشتباه می روم و هنگامی که می دیدم برای برخی از بازیگران، سختگیری بیشتری انجام می دهند، دلم قرص می شد که کارم را درست انجام می دهم. چیزی که در مورد آقای مجیدی برای من عجیب بود، این بود که به رغم گرفتاریهای فراوان، روی تک تک مسائل تسلط داشتند و می خواستند هر پلان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند. دقت و تمرکز آقای مجیدی فقط شامل مسائل فنی و حوزه کارگردانی نبود. خیلی از عوامل فیلم اگر حتی مشکل شخصی داشتند، ایشان پا در میانی میکردند تا شرایط بهتری برای او رقم بخورد.
میتوانم به جرات ادعا کنم حضور در این پروژه برای من تجربه سی فیلم بلند سینمایی را داشت. دلیلم این است که با گروهی گسترده در پشت صحنه مواجه بودیم. در هر زمینه ای که تصور کنید، با چهار، پنج گروه زبده طرف بودیم، انگار پنج پروژه همزمان بود. من در این فیلم، آداب رفتار حرفه ای و مناسبات سینمایی استاندارد را آموختم، چون حرفه ای ترین افراد سینمای ایران و جهان در آن حضور داشتند و تجربه بسیار گرانقدری را پشت سر گذاشتم. در مورد جایگاه حرفه ای عوامل هم باید بگویم آقای استورارو یکی از حرفه ای ترین سینماگرانی است که در زندگی ام دیده ام و در عین حال یکی از انسان ترین آنها. به یاد دارم جلسه اول که قرار بود فیلم را کلید بزنیم، آقای مجیدی سخنانی را برای گروه تولید ایراد کردند و در پایان از آقای استورارو هم درخواست کردند چند جمله را با جمع در میان بگذارد و او گفت: "افتخار می کنم که در این کار حضور دارم. تا به حال افتخار داشته ام که برای چندی از مردان بزرگ خداوند، فیلمبرداری کنم و الان این افتخار را دارم که در خدمت گروه مجید مجیدی هستم تا بخشی از زندگی پیامبر اسلام را به تصویر بکشیم”.
پس از قطعی شدن حضورم در این فیلم، تحقیقات گستردهای را در مورد زندگی فاطمه بنت اسد، آغاز و اطلاعاتی کلی را از این شخصیت پیدا کردم، اما به منبعی دست پیدا نکردم که در آن از شرایط رفتاری و گفتاری این شخصیت حرف زده باشد. تحقیقات من شامل همان روایت هایی بود که در دین شیعه داریم. بیشترین چیزی که پی بردم، این بود که فاطمه بنت اسد انسان به شدت مهربانی بود که محمد(ص) را بیش از فرزندان خودش (طائب و عقیل) دوست داشت و این دوستداشتن به رابطه خوبی که با آمنه داشت، بازمی گردد. در این فیلم هم من تمام تلاشم را کردم تا این رابطه به خوبی بازتاب پیدا کند.
به شدت مشتاق هستم که نتیجه کار را هرچه سریع تر ببینم و تصور میکنم اگر کسی نه اسلام را بشناسد، نه ایران را و نه آقای مجیدی را، باز با دیدن این فیلم دچار دگرگونی خواهد شد؛ زیرا انرژی خاصی پشت این کار است. به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند. همه کسانی که آن پلان ها را دیدیم، هم عقیده بودیم که انرژی عجیبی پشت این کار است. امیدوارم سرنوشت خوبی برای فیلم رقم بخورد.
چگونگی حضورم در پروژه محمد(ص) داستان جالبی است. دوست عزیزی داشتم که به تازگی وارد حیطه بازیگری شده بود و به دلیل اینکه سیمایی مذهبی داشت، به ایشان پیشنهاد دادم که به دفتر آقای مجیدی مراجعه کند و برای این فیلم، تست بازیگری دهد. این دوست بزرگوار در پاسخ به من گفت تا به حال تجربه تست بازیگری نداشته و از من خواست تا همراهش بروم و هنگام حضور در دفتر آقای مجیدی، از من خواست که قبل از خودش، من تست بازیگری بدهم تا ببیند این کار چگونه است. آن روز، آقای بهزاد رفیعی دستیار آقای مجیدی کار تست بازیگری را بر عهده داشتند. من مقابل دوربین آقای رفیعی رفتم و چیزهایی را که از من خواستند، اجرا کردم و بعد از من، همراهم مقابل دوربین رفت و تستها را انجام داد، اما در نهایت، من برای نقش فاطمه بنت اسد انتخاب شدم.
آقای مجیدی با این که مشغله فراوانی داشتند، اما مسئولیت هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی بر عهده خودشان بود و به نظر من هیچ کس جز ایشان نیز نمیتوانست از پس چنین پروژه دشواری بربیاید. خوشبختانه در طول فیلمبرداری، آقای مجیدی به من نگفتند که مسیر را اشتباه می روم و هنگامی که می دیدم برای برخی از بازیگران، سختگیری بیشتری انجام می دهند، دلم قرص می شد که کارم را درست انجام می دهم. چیزی که در مورد آقای مجیدی برای من عجیب بود، این بود که به رغم گرفتاریهای فراوان، روی تک تک مسائل تسلط داشتند و می خواستند هر پلان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند. دقت و تمرکز آقای مجیدی فقط شامل مسائل فنی و حوزه کارگردانی نبود. خیلی از عوامل فیلم اگر حتی مشکل شخصی داشتند، ایشان پا در میانی میکردند تا شرایط بهتری برای او رقم بخورد.
میتوانم به جرات ادعا کنم حضور در این پروژه برای من تجربه سی فیلم بلند سینمایی را داشت. دلیلم این است که با گروهی گسترده در پشت صحنه مواجه بودیم. در هر زمینه ای که تصور کنید، با چهار، پنج گروه زبده طرف بودیم، انگار پنج پروژه همزمان بود. من در این فیلم، آداب رفتار حرفه ای و مناسبات سینمایی استاندارد را آموختم، چون حرفه ای ترین افراد سینمای ایران و جهان در آن حضور داشتند و تجربه بسیار گرانقدری را پشت سر گذاشتم. در مورد جایگاه حرفه ای عوامل هم باید بگویم آقای استورارو یکی از حرفه ای ترین سینماگرانی است که در زندگی ام دیده ام و در عین حال یکی از انسان ترین آنها. به یاد دارم جلسه اول که قرار بود فیلم را کلید بزنیم، آقای مجیدی سخنانی را برای گروه تولید ایراد کردند و در پایان از آقای استورارو هم درخواست کردند چند جمله را با جمع در میان بگذارد و او گفت: "افتخار می کنم که در این کار حضور دارم. تا به حال افتخار داشته ام که برای چندی از مردان بزرگ خداوند، فیلمبرداری کنم و الان این افتخار را دارم که در خدمت گروه مجید مجیدی هستم تا بخشی از زندگی پیامبر اسلام را به تصویر بکشیم”.
پس از قطعی شدن حضورم در این فیلم، تحقیقات گستردهای را در مورد زندگی فاطمه بنت اسد، آغاز و اطلاعاتی کلی را از این شخصیت پیدا کردم، اما به منبعی دست پیدا نکردم که در آن از شرایط رفتاری و گفتاری این شخصیت حرف زده باشد. تحقیقات من شامل همان روایت هایی بود که در دین شیعه داریم. بیشترین چیزی که پی بردم، این بود که فاطمه بنت اسد انسان به شدت مهربانی بود که محمد(ص) را بیش از فرزندان خودش (طائب و عقیل) دوست داشت و این دوستداشتن به رابطه خوبی که با آمنه داشت، بازمی گردد. در این فیلم هم من تمام تلاشم را کردم تا این رابطه به خوبی بازتاب پیدا کند.
به شدت مشتاق هستم که نتیجه کار را هرچه سریع تر ببینم و تصور میکنم اگر کسی نه اسلام را بشناسد، نه ایران را و نه آقای مجیدی را، باز با دیدن این فیلم دچار دگرگونی خواهد شد؛ زیرا انرژی خاصی پشت این کار است. به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند. همه کسانی که آن پلان ها را دیدیم، هم عقیده بودیم که انرژی عجیبی پشت این کار است. امیدوارم سرنوشت خوبی برای فیلم رقم بخورد.