از طرف دیگر حضور موفق اندکی از این آثار، اشتیاق زیادی برای صاحبان و ناشران این آثار برای حضور در عرصههای بین المللی به وجود آورده است تا جایی که در دو سال اخیر شاهدیم بسیاری از ناشران و دست اندرکاران ادبیات دفاع مقدس، به جای اهتمام در ترجمه درست آثار خود، با اشتیاقی وصف ناشدنی کتابها را به زبان فارسی به نمایشگاه های بینالمللی میبرند! غافل از اینکه برای این سوال پاسخی داشته باشند که مخاطب این آثار به زبان فارسی در خارج از کشور کیست؟
حضور در نمایشگاههای خارجی برای افزایش فروش داخلی
طی روزهای اخیر و در تازهترین فهرست منتشر شده در این زمینه، مجمع ناشران دفاع مقدس فهرستی از ۷۶ عنوان کتاب منتشر شده با موضوع دفاع مقدس که عمده آنها به زبان فارسی و عربی است منتشر کرده است که از قرار معلوم قرار بر عرضه آنها در نمایشگاه کتاب مسکو است که در آستانه برگزاری آن هستیم.
نگاهی به این فهرست میتواند گواه دیگری بر مدعای طرح شده درآغاز گزارش باشد. حضور و انتخاب۷۶ عنوان کتاب با موضوع دفاع مقدس که عمده آنها به زبان فارسی، عربی و آذری است این ابهام بزرگ را پدید میآورد که این انتخاب و حضور با چه هدف گذاری انجام شده است.
برای پاسخ به این سوال پیگیر توضیح مدیران مجمع ناشران دفاع مقدس شدیم که به رغم تماسهای مکرر حاضر به پاسخگویی در این زمینه نشدند.
با این وجود فخرالدین پزشکی مدیر نشر عماد فردا که آثاری از وی نیز در این نمایشگاه و البته با تایید مجمع حضور دارد در این زمینه گفت: ما یک ناشر تخصصی در حوزه جنگ هستیم و آثاری هم که برای ارائه در نمایشگاه معرفی کردهایم آثار شاخص ادبیات جنگ در سالهای اخیر است. اینکه میپرسید آیا این کتابها در نمایشگاههای بینالمللی مخاطب دارد یا ندارد را باید واگذار کنیم به ایام نمایشگاه و اتفاقی که در آن میافتد.
وی در عین حال تصریح کرد: ادبیات ایران در دنیا به عنوان ادبیاتی متفاوت شناخته میشود و به نظرم بعد از ترجمه است که بازخورد آن مشخص میشود. شاید حضور این آثار در خارج از کشور منجر به اتفاقی برای کتاب نشود اما برای کتاب از منظر مخاطب بیرونی خوب است. این حضورها گاهی یک تابلوی تبلیغاتی است و منجر میشود در داخل کشور به کتاب نگاهی وسیعتر شود.
پزشکی همچنین میگوید که هنوز برای گرفتن بازخورد از حضور این آثار در خارج از کشور زود است و باید با تامل و صبر به این مساله توجه کرد هرچند که در حال حاضر نیز میگویم که حضور این کتابها در خارج از کشور بازخورد داخلی خوبی را برای آنها به ارمغان خواهد داشت.
ترجمههای سرپایی و مخاطبان ناکام
جدای از این اظهارنظر که به نوعی نشان دهنده انگیزه فعلی حضور این آثار است باید مساله ترجمههای بد این دست آثار را هم مورد توجه قرار داد.
چند ماه قبل از این و پس از رونمایی ترجمه انگلیسی کتاب دا، تدوینگر این کتاب سخن به انتقاد بازکرد که این اثر به صورتی گزینشی و ناقص و حتی بدون درج نام وی به انگلیسی ترجمه شده است و پس از آن ترجمه اردوی این کتاب که توسط رایزنی فرهنگی ایران در پاکستان منتشر شده بود نیز مورد انتقاد فراوان اساتید زبان فارسی و اردو قرار گرفته بود.
در همین زمینه ترجمههای موجود از کتابهای «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» و «داستانهای شهر جنگی» نیز بنا بر گفته مولفان آنها تنها در شکل دانشگاهی در آمریکا مورد استفاده قرار گرفته و برخی از دانشجویان آنها را به عنوان نمونهای از ادبیات معاصر خاورمیانه و نه ادبیات جنگ ایران خواندهاند و این یعنی توزیع عمومی برای این آثار وجود نداشته است.
این دست اتفاقات نشان میدهد که در کنار سیاست نگاه تبلیغی صرف به ترجمه آثار ادبی دفاع مقدس در کشور طی سالهای اخیر، هدف گذاری بلندمدتی نیز برای ترجمه این آثار وجود نداشته است.
فیلترینگ هوشمند کتاب دفاع مقدس
به عبارت سادهتر با وجود تاکیدات فراوانی که به روی این مساله وجود داشته است که تنها یک نمونه آن تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی به امر ترجمه آثار دفاع مقدس بوده است، در عمل مسئولان نهادهای متولی به اجرای شتابزده، بدون سیاستگذاری بلندمدت و ناگهانی برخی ترجمهها بسنده کرده و حاصلش نیز در نهایت حضور در نمایشگاههای خارجی برای تبلیغ فروش داخلی یا انتشار ترجمههای پرغلط و غیرقابل فهم از این آثار بوده است.
کامران پارسی نژاد نویسنده و دبیر جایزه ادبی قلم زرین دو سال قبل و در نشستی تحت عنوان «فرصتها و تهدیدات جهانی شدن ادبیات داستانی دفاع مقدس» در همین زمینه گفته بود: در ایران کتابهایی را برای ترجمه انتخاب کردهاند که خواسته یا ناخواسته نه تنها انتقالدهنده ارزشهای دفاع مقدس نبوده، بلکه ضد ارزشها و آرمانهای ما شدهاند.
وی معتقد است: در حالی که سایر کشورها علاقهمند به ادبیات دفاع مقدس ما هستند، اما متاسفانه فیلتری وجود دارد که به تمام ادبیات دفاع مقدس اجازه ترجمه را نمیدهد و متاسفانه در خیلی از موارد جریانهای دولتی ما هم با این فیلترینگها همسو شدهاند، چرا که ترجمه ادبیات دفاع مقدس را به مترجمی دادهاند که اصلا ایثارها، رشادتها و شهادتطلبی را قبول ندارد. این مترجمان که حرف جدیدی هم برای گفتن ندارند اجازه حرف زدن را به دیگران هم نمیدهند و نمیگذارند خوانندههای این آثار در آن سوی مرزها خودشان تصمیم بگیرند و از ادبیات دفاع مقدس ما به درستی نتیجهگیری کنند، و به نوعی میتوان گفت آثار مورد علاقه و یا آثار آشنایانشان را به عرصه ترجمه میرسانند.
و این خود شاهد مثال دیگری از بیسامانی و فقدان سیاستهای بلندمدت در زمینه ترجمه آثار دفاع مقدس است.
با این وصف سیر سفارشات متعدد برای ترجمههای به اصطلاح سرپایی از آثار ادبی دفاع مقدس که گاه بدون اطلاع ناشر داخلی صورت میپذیرد و اشتیاق وصف ناپذیر حضور تشکل ها و ناشران دفاع مقدس در نمایشگاههای جهانی کتاب که به طور عمده فاقد دستاورد قابل اعتنایی بوده است؛ از همین الان زنگ خطر یک آفت فرهنگی بزرگ را به صدا درآورده است.
زنگ خطری که نجوایش میگوید روند فعلی منجر به سوخت سوژه دفاع مقدس در خارج از کشور و بیاعتنایی بیشتر مخاطبان غیرایرانی به آن خواهد شد و اگر هم نشود ترجمههای بد این آثار آنچه که باید را به آنها منتقل نخواهد کرد.