محمود صلاحی، رئیس جدید سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در این چند روز جلسات متعددی با برخی مسئولان روسی برگزار کرد و دیدارها و بازدیدهایی هم از تعدادی از اماکن فرهنگی مسکو داشت. با درباره فعالیت بین المللی شهرداری ها که در سال های اخیر قوت گرفته است، به گفتوگو نشستیم. مشروح این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
* آقای دکتر صلاحی اگر موافق باشید از ماجرای خواهر خواندگی تهران با مسکو و سن پترزبورگ شروع کنیم. در شرایط کنونی چه الزامی وجود داشت که این دو شهر برای تعامل فرهنگی انتخاب شد؟ مدتی است که شهرداری های شهرهای بزرگ دنیا این سبک از ارتباطات را برقرار میکنند، در شرایط کنونی تهران چه وضعیتی دارد و شما با کدام کشورها ارتباط دارید؟
شهرداری تهران به عنوان شهرداری پایتخت ایران با شهرداری بسیاری از پایتخت های دنیا ارتباط دو جانبه و چند جانبه دارد. دو جانبه مانند شهرداری مسکو، چند جانبه مانند شهرداری شهرهای آسیایی، بین المللی مانند متروپلیس. اجلاسی در دنیا وجود دارد که به صورت سالیانه برگزار می شود و هزار شهردار کلان شهر در آن شرکت می کنند. کلان شهر در تعریف شهرداری ها به شهری گفته می شود که بالای یک میلیون نفر جمعیت دارد. در ایران 8 شهردار کلان شهر داریم. سال گذشته در اجلاس متروپلیس که در حیدرآباد هند برگزار شد از طرف آقای قالیباف بنده شرکت کردم و جایزه ویژه آن نمایشگاه به دلیل ایجاد دریاچه خلیج فارس به تهران تعلق گرفت. اجلاس شهرداران آسیایی که دو هفته پیش با حضور 150 شهردار در تهران برگزار شد هم یکی دیگر از این اجلاسهاست. رئیس این اجلاس آقای قالیباف است.
طرح پیشنهادی شهرداری برای نامگذاری خیابان مسکو و تهران در ایران و روسیه
در بخش دیگری ارتباطات دو جانبه ای هم داریم. که این ارتباط شامل شهرهای پایتخت ها و شهرهای مهم بعضی کشورها که حتی پایتخت نیستند، هم می شود. هفته گذشته با معاون شهردار مسکو جلسه ای داشتم که میگفت 2هزار موسسه فرهنگی در این شهر وجود دارد که هزار مورد آن زیر نظر شهرداری و هزار مورد دیگر در قالب بخش خصوصی است و اشرافیتی هم شهرداری مسکو بر آنها و فعالیتهایشان دارد. غیر از مسکو، سن پترزبورگ هم شهر مهمی است. در شهرداری مسکو یک دپارتمان فرهنگی هم دارند، که در حد یک وزیر محلی او را میبینند. 3 ماه پیش هم با معاون بین الملل شهرداری این شهر دیدار کردم و دعوت آقای قالیباف از شهردار این شهر برای حضور در تهران را من آوردم و تقدیم کردم. چون دعوت شهردار مسکو از شهردار تهران پیش از این برای ما ارسال شده بود به نظر میرسد در آینده نزدیک ابتدا شهردار تهران برای بازدید به این شهر بیاید.
شهرداری تهران یک سری ارتباطات بین المللی را شروع کرده است. روسیه هم یک کشور قدیمی و همسایه ما بوده است و این ارتباطات می تواند گسترده تر هم باشد. خود مسکو که یک شهر با سابقه تاریخی و فرهنگی قدیمی و 12 میلیون نفری هست هم برای ما می تواند از جهات دیگری دارای اهمیت باشد. وقتی در دیداری با برخی از مسئولان این شهر بخشی از اقدامات عمرانی شهرداری تهران را برای ایشان توضیح دادیم بسیار مایل بودند که با مشخصات آن از نزدیک آشنا شوند. پیشنهادی هم در نظر داریم از طریق دکتر گیل آبادی طرح و پیگیری کنیم و آن اینکه خیابانی در مسکو به نام تهران و خیابانی در تهران به اسم مسکو نامگذاری شود. این پیشنهاد اولیه ما بوده است و باید دید امور بین الملل شهرداری مسکو در این باره چه نظری دارد. اگر محقق شود شاید در مسیر اجرایی شدن این پیمان خواهرخواندگی دو شهر موثر باشد.
* علت حضور سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در این دوره از نمایشگاه کتاب مسکو، چه بود؟
خب طبیعی است که علت اصلی این حضور در این زمان، شرکت فعال در نمایشگاه بین المللی کتاب مسکو است. مستحضر هستید که از چهارشنبه دو هفته گذشته بیست و هشتمین دوره این نمایشگاه در پارک ودنخا افتتاح شد و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسه نمایشگاه های فرهنگی از شهرداری دعوت کردند که در این نمایشگاه حضور یابد. غرفه های علامه جعفری، دفاع مقدس، صنایع دستی و هنرهای ایرانی و غرفه شهرداری تهران را در کنار غرفههای ایشان برپا کردیم. یک هفته فرهنگی در نظر گرفتیم و برنامههایی در این نمایشگاه اجرا کردیم.
برنامه شب شعری با حضور آقایان فاضل نظری، گروس عبدالملکیان و افشین یداللهی برگزار شد. شب ادب داشتیم که دکتر کزازی و چند تن دیگر از اساتید زبان فارسی ایران و تعدادی از شرق شناسان روسیه در آن حاضر شدند. نمایش خیمه شب بازی ایرانی در اینجا به اجرا در آمد. اجرای موسیقی آقای کیوان ساکت و گروه ایشان که در قالب موسیقی سنتی ایرانی به مخاطبان معرفی می شد هم در نمایشگاه و هم در شب ایران که در محل اقامت سفیر برگزار شد، با حمایت شهرداری بود. مراسم عصر تهران هم در نمایشگاه بخش دیگری از برنامه های ما بود. از روسها هم دعوت کردیم که در نمایشگاه مهمان ویژه ایران باشند. اینها روشهایی برای گسترش استقبال دو کشور و دو ملت از یکدیگر است. اساتیدی داشتیم که پدر روسی و مادر ایرانی داشتیم و از این برنامهها استقبال کردند. پیدا کردن دانشمندان ایران شناس در روسیه و تقویت ارتباط با آنها میتواند موثر باشد.
از بنیاد مطالعات اسلامی هم بازدیدی داشتیم و جلسه ای هم با حجت الاسلام اکبری جدی، نماینده رهبر معظم انقلاب در مسکو داشتیم که در آن جلسه هم به نتایج خوبی رسیدیم. موزه پوشکین که کپی آثار برجسته دنیا در بخشی از آن به نمایش در آمده است هم جای قابل توجهی در معرفی تاریخ و فرهنگ بود و ایده هایی را به ذهن ما متبادر کرد. در ارتباط با موضوعات فرهنگی چند جلسه فرعی دیگر هم داشتیم.
* عمده برنامههای اجرا شده توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، از ناشرانی که دعوت کردید تا برنامههایی که در قالب میزگردها و ... اجرا کردید، عموماً محتوایی داشت که متعلق به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تفسیر می شود. با عنایت به اینکه قائل به جبهه بندی در حوزه فرهنگ هستیم، عدهای موافق این نیستند که در شرایط فعلی مواضع جبهه فرهنگی متعهد خیلی رک و صریح بیان شود. معتقدند که بیان این مواضع موجب گارد گرفتن و ریزش مخاطب میشود و دست ما را برای فعالیتهای بعدی میبندد. اما به نظر میرسد شهرداری تهران اتفاقاً عمدی در نمایش این وجوه از فرهنگ ایرانی داشته است. دفاع مقدس، دینداری، باورها، اعتقادات، هنر اسلامی و ... را در پیشانی فعالیت خود قرار داده است. این اقدام آگاهانه بوده است؟ نظر شما درباره قضاوت و نگاه مرسوم ملاحظهداری که عدهای بیان میکنند، چیست؟
ما به طور شفاف و خیلی واضح از باورهایمان تعریف میکنیم. آنها را بیان میکنیم و دفاع میکنیم. سرافرازانه و نه از سر خجالت معتقدیم آنانی که در دفاع مقدس نبودند و از انقلاب دفاع نکردند باید از بیان مواضع خود خجالت بکشند. کسانی که از هویت خود دفاع نمیکنند باید خجالت بکشند. ما با گردنی برافراشته از امام، رهبر معظم انقلاب و شهدایمان یاد میکنیم و از گروههای فکری، فرهنگی و هنری که هم راستا و همداستان این باورها باشند، حمایت میکنیم.
از هنری که جامعه را به ابتذال بکشاند، حمایت نمیکنیم
این جریان انقلابی جریان اصیل ملت ایران و دفاع از ارزشها است. از همه هنرها و همه جلوههای هنری برای معرفی این گفتمان بهره میگیریم. از موسیقی و خط و شعر بگیرید تا سینما و ... همیشه از هنر متعالی دفاع میکنیم. از هنری که انسان را به انسانیت و خدا برساند دفاع میکنیم. از هنری که انسان را به جریان اصیل ملت برساند و امام و انقلاب و ایران اسلامی را معرفی کند و حتی ایران قبل از اسلامی که متمدن بوده را معرفی کند، حمایت میکنیم.
ما در ارتباط با مردم و جوانان آنان تعهدی داریم و از هنری که به ابتذال برود هرگز پشتیبانی نخواهیم کرد. این را به صراحت هم اعلام میکنیم. ان شاء الله متعهد به خط انقلاب اسلامی هستیم. لااقل دلمان می خواهد که اینطور باشیم. هر جا هم که در این کره خاکی حضور پیدا کنیم از شهدایمان یاد میکنیم و اذعان و یقین داریم و با همه سلولهای خود شهادت میدهیم که امروز، عزت، آرامش و سربلندی ما مدیون امام و رهبری و شهدا و جریان اصیل و انقلابی مردم و اسلام ناب است.
در روسیه از آنانی که در دفاع از کشورشان پایمردی کردند، تجلیل می شود. از هر گروه مقاومتی که در دنیا از کشورش دفاع میکند، تعریف میشود. «حب الوطن من الایمان». آن کسی دلسوزتر برای کشور بود که در دفاع مقدس شرکت کرد. او جان خود را در طبق اخلاص گذاشت تا امروز ما به عزت برسیم. صحبت کردن درباره این مسائل امروز کار سختی نیست. عزت امروز ایران در دنیا، هم به واسطه این مردان بوده است و معرفی آنان سند افتخار ماست. امیدواریم در معرفی این بزرگان به جهان، توفیق خدمت داشته باشیم.
* برخی بر اساس قواعد دیپلماتیک مرسوم جهان موافق در ویترین قرار گرفتن این مواضع نیستند. کلیپی که در نمایشگاه برای مخاطبان روس نشان دادید، از اذان صبح شروع شد و با نمایش تصویری جامع از ایران از پیشرفت های علمی گرفته، تا شهرسازی، تفرجگاه ها، فرهنگ ها و قومیت ها و باورها و ... همه و همه را شامل می شد و با اذان مغرب هم پایان یافت. یک معرفی نسبتاً جامع از ایران در چند دقیقه. چیزی که در سخنان دکتر صالحی هم به عنوان 10 محور هویتی ایران برشمرده شد و درباره آن به مخاطبان روسی توضیحاتی ارائه شد. جالب اینکه برای عده زیادی از آن ها این معرفی موجز و مختصر از ایران بسیار جالب آمد. حتی جنبه های مثبتی هم از فاز ناسیونالیسم ایرانی را شامل می شد. همان که شما جنبه های متمدن ایران قبل از اسلام خواندید و لازم به معرفی برشمردید. عمده این معرفی آرمانی از ایران تا پیش از این توسط سیاسیون صورت گرفته است. در دنیای جدیدی که حرف از دیپلماسی عمومی زده می شود، حرف از گفتگوی دولت ها با ملت ها و ملت ها با یکدیگر گفته میشود به نظر شما اهمیت اینکه امروز تغییری محتوایی و ساختاری در شیوه دیپلماسی خود داشته باشیم و حرف انقلابی و آرمانی خود را با زبان هنر بیان کنیم، چقدر است؟ چقدر می تواند بر مخاطب خود اثرگذار باشد؟ برای این کار چه باید کرد؟
اعتقاد من این است که امروز حرف اول در زمین هنر را باید با محتوای انقلاب اسلامی بزنیم. هنر یک قالب است که فرهنگ را معرفی می کند. فرهنگ مظروف است و هنر ظرف است. جلوه های هنری خطاطی استاد امیرخانی هم جلوه گر هنر ایشان است هم فرهنگ ایشان را معرفی می کند. وقت تابلوی عصر عاشورا استاد فرشچیان را تماشا می کنیم هم هنر ایشان را می بینیم هم مکنونات قلبی ایشان دریافته می شود. امروز از هنر برای معرفی ایران انقلابی، ایران اسلامی استفاده می کنیم. دیپلمات های ما باید نفرات اولی باشند که این حرف ها را می زنند. سفیر نماینده مردم است و باید حرف مردم را بزند. رئیس جمهوری منتخب همه مردم ایران است و باید همین حرف ها را بزند.
داستان دفاع مقدسمان را باید برای همه ملتها بگوییم
خوشبختانه عموم روسای جمهور هم در اکثر مواقع این سخنان را بیان کردند. باید دین خود به امام و شهدا را با پیام رسانی ادا کنیم. حضرت زینب(س) هم هر جا رفت داستان کربلا را بیان کرد. داستان دفاع مقدس را باید در همه جا و برای همه ملت ها بیان کنیم. من هم در این زمین رسالتی برای خود احساس می کنم. باید پیام دوستان شهیدم را برسانم. آنانی هم که در دوران دفاع مقدس نبودند باید این مسئولیت را دریابند. منتاها در این مسیر نوع تعریف و نوع گفتن هم مهم است. آنان برای آرامش مردم و وطن ما به جبهه رفتند. اینکه در همه جای دنیا ما را در حد یک کشور با جغرافیای مشخص در اندازه ایران نمی دانند و متوجه اثرگذاری بین المللی ما شده اند، مدیون دوستان شهید ما و مجاهدت آنان است. ایمان مردم ایران، انقلاب آنان را باید با همین زبان هنری و جذاب برای مردم دنیا بگوییم.
در درنیا جدید این مطالب را خیلی با ظرافت بیان می کنند باید از جلوه های هنر برای بیان این مفاهیم بهره ببریم. مهم این است که هنر امروز جامعه ما با دقت در معرفی این فرهنگ پی گرفته شود. در شعر و سینما در این زمینه خوب رشد کرده ایم. البته درباره شعر قدرت بیشتری داریم. حدود 90 درصد از شعرایی که امسال در برابر رهبر معظم انقلاب شعرخوانی کردند، جوان بودند و برای اولین بار معرفی می شدند. اما در زمینه تئاتر ضعف داریم. که برای آن هم برنامه ریزی کرده و برنامه هایی در دست اجرا داریم. تئاتر توانایی بیشتری در معرفی مفاهیم دارد. بچه های مدرسه و مسجد در همان اوایل انقلاب هم بخش زیادی از کار را با تئاتر پیش بردند. این رویه باید تقویت شود.
* این یک اتفاق مشترک است که هم روسیه و هم ایران مورد هجوم فرهنگی غرب قرار دارند. در مواردی هر دو کشور موفق بودند و در مواردی هم هر دو کشور آسیب دیده اند. به همین دلیل به نظر میرسد با توجه به حضور دشمن مشترک خصوصاً در حوزه فرهنگ، دو کشور میتوانند تعامل بهتری با یکدیگر داشته باشند. از طرف دیگر علاوه بر جریان لیبرال، جریان تکفیری هم در سوی دیگر میدان تهدیدی برای هر دو کشور برشمرده شده است. در این زمینه هم به نظر میرسد، میتوانیم فعالیت مشترکی داشته باشیم. برخی حتی بر این باورند که روسیه که پیش از این قلدرمآبانه در برابر ایران، اعلام وجود میکرد اکنون به دلیل این شکستها و با توجه به توانایی و قدرت ایران، تمایل پیدا کرده که ارتباطش را نسبت به گذشته گستردهتر کند. نظر شما در این باره چیست؟
روسیه بالأخره دارای عقبه فرهنگی و تعامل فرهنگی مشترک طولانی مدتی با ایران بوده است. بخش قابل توجهی از مردم ایران، کتابهای نویسندگان روس مانند تولستوی، چخوف و ... را خوانده اند. منتاها قرابت فرهنگی شرق نشینها با یکدیگر بیشتر از نشست شرق با غرب است. چه ما با غرب و چه روسیه با غرب، در نشست مشترک به تفاهمات کمتری میرسیم اما در تعامل با یکدیگر اشتراکات بیشتری داریم. وقتی کتابهای روسی ترجمه شده را می خوانیم میتوانیم برخی از این اشتراکات را پیدا کنیم. این ارتباط یک داستان تاریخی دارد. اما در نگاه دوم هم وقتی یک سیاست ثابتی را غرب درباره دو کشور پیش بگیرد آن دو کشور به هم نزدیک می شوند. وقتی غرب هر دو کشور ما و روسیه را تحریم کرد، ما به هم نزدیکتر شده و اتحاد ما هم بیشتر شده است.
برای معرفی جهانی ایران، فرهنگیها باید جلوتر از فعالان سیاسی و اقتصادی حرکت کنند
وقتی غرب منافع خودش را در نظر میگیرد بهتر است کشورهای منطقه ما هم برای تقویت منافع خود با یکدیگر ارتباط بگیریم. این منافع البته باید با هماهنگی در نظر گرفته شود. منتاها ما بنا داریم این تعامل را با تمام مردم دنیا داشته باشیم. عموماً مردم ما را به صلح طلبی می شناسند. گروه های تکفیری که امروز ماهیت آنان برای جهان رو شده است، البته در ابتدا ضرباتی به اسلام زدند. اما امروز اسلام به عنوان پر رأفتترین و پر رحمتترین دین شناسانده می شود. ما خواهان گسترش روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... با همه کشورهای دنیا به غیر از رژیم اشغالگر قدس هستیم و در این زمینه تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت.
اما نکته اصلی این است که فرهنگیها باید جلوتر از فعالان اقتصادی و سیاسی باشند. فرهنگ باید زمینه تعامل را فراهم کند تا همه ارتباطی ذیل آن شکل بگیرد.
* در خلال صحبت خود به بنیاد مطالعات اسلامی و فعالیتهای آنان اشاره کردید، آیا قرار است از ایشان حمایت کنید؟ این مجموعه در سال گذشته بخشی از آثار نویسندگانی مانند رضا امیرخانی، سید مهدی شجاعی، جبیب احمدزاده، احمد دهقان و ... را ترجمه کرده و به روسی برگرداندند. به نظر میرسد جریان جدید اما دقیقی هستند، برای حمایت از آنان به توافقی رسیدید؟
این طبیعی است که ما از هر جریانی که در مسیر معرفی دستاوردهای جبهه فرهنگی انقلاب فعالیت کند، باید حمایت کنیم اما اینکه چند و چون این حمایت چگونه باشد، در آینده مشخصتر خواهد شد. این بنیاد، یک مجموعه فعال و قدرتمند است و به نظر میرسد به دلیل کیفیت آثار و فعالیت های دقیق و بیحاشیهای که دارد، آینده درخشانی خواهد داشت.