قربانف در این نشست صمیمانه به چند سئوال درباره موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی هم جواب داد.
سفیر ترکمنستان در این نشست با یک پیشنهاد از سوی خبرنگار ایرانی مواجه شد و چون ترجمه سخنان او را نویسنده سرشناس ترکمن از کشورمان به نام «یوسف قوجق» بر عهده داشت، این پیشنهاد، مورد استقبال قربانف قرار گرفت و قول داد آن را از طریق دستگاههای فرهنگی ترکمنستان پیگیری کند.
احمد قربانف، سفیر ترکمنستان در ایران
پیشنهاد این بود: تشکیل محفل یا انجمنی برای نویسندگان ترکمن.
ترکمنها در سپهر فرهنگی ایران
اقوام مختلفی در کشورمان زیست میکنند که ترکمنها در کنار آذریها، کردها، لرها، بلوچها، بختیاریها و ... زندگی آرام و نجیبانهای دارند. ترکمنها که اغلب در سه استان گلستان، خراسان شمالی و خراسان رضوی منزل کردهاند، به زبانی برگرفته از ترکی تکلم میکنند و به دین مبین اسلام و مذهب حنفی پایبندند.
طبق آمار موجود، حدود یک میلیون و 300 هزار نفر از جمعیت 15 میلیون نفری ترکمنها در سراسر جهان در کشور ما زندگی میکنند. به عبارت دیگر، 2 درصد از جمعیت ایران در منطقه ترکمننشین شمال کشورمان زندگی شرافتمندانه خود را سپری میکنند. این در حالی است که ترکمنستان به عنوان یک کشور مستقل ترکمنی، فقط سه برابر جمعیت ترکمنهای ایران را در خود جای داده است.
همین ترکیب جمعیتی و مختصات زبانی و فرهنگی برای یک قوم اصیل کافی است تا اهالی فرهنگ و هنرش را گرد یک عنوان جمع کند که این اتفاق و اجتماع درباره موسیقی ترکمنها به خوبی افتاده و آوازه هنرمندان این خطه را به چهار گوشه جهان رسانده است.
درباره نویسندگان ترکمن اما کار شایستهای صورت نگرفته است و با وجود آن که ترکمنها، نویسندگان و شاعران خوشذوق و بااستعدادی را به جامعه فرهنگی کشورمان معرفی کردهاند، اما طبق اطلاع نگارنده، این جماعت فرهیخته، نه تنها با اهالی قلم کشور همسایه، ارتباط و تعامل چندان جدی و چشمگیری ندارند، بلکه در سرزمین خودمان نیز معمولاً با کملطفی روبهرو میشوند و آثارشان چنان که شایسته است، دیده نمیشود. آنان البته انجمنها و محافل ادبی بالندهای دارند که «بنیاد مختومقلی فراغی» و «انجمن فرهنگی ـ ادبی میراث» بخشی از آن است، اما صدایی از این انجمنها و جمعهای ادبی و فرهنگی به گوش اهل قلم در سراسر کشور نمیرسد و فعالیت آنها انعکاسی در رسانههای گروهی ما ندارد.
بررسی آثار نویسندگان ترکمن نشان میدهد که آنها از گذشتههای بسیار دور، فولکلورها، افسانهها و اسطورههایی خلق کردهاند که بعدها مبنای نوشتهها و متنهای دیگر شده است. نویسندگان و شاعران معاصر ترکمن نیز بیشتر به آداب، سنتها و سبکهای بیآلایش زندگی خود پرداختهاند و بومینویسی را در کارهایشان مقدم داشتهاند. آنها ساده مینویسند و بیشتر آثارشان در زمره ادبیات روستایی جا میگیرد.
یوسف قوجق، عبدالرحمن اونق، عبدالصالح پاک
به گزیده داستان «قرهتپه» نوشته قاسم نوربادف توجه کنید: اسم من عبدالله است و اسم روستایمان قره تپه یعنی «تپه سیاه». پدربزرگ و مادربزرگ و دوستان و همبازیهایم آنجا زندگی میکنند. الان یک سال است که ما در عشقآباد ساکنیم. کار پدرم به اینجا منتقل شد. او ما را هم به همراه خود آورد. من بارها به پدرم گفتم که میخواهم پیش پدربزرگم بمانم و نمیخواهم از روستایمان بروم. اما پدرم گفت: «لازم نکرده اینجا بمانی. عشقآباد پر از باغ و باغچه است. اینجا نور خورشید مثل نیزه تنت را سوراخ میکند. یک تنه درخت هم پیدا نمیشود که زیر سایهاش بنشینی. آنجا در عشقآباد، بستنی و نوشابه و هر چه بخواهی هست. اما اینجا چی پیدا میشود؟ چیزی جز شن نیست.»
اغلب قریب به اتفاق شاعران و نویسندگان ترکمن، افرادی هستند که از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی مینویسند. در نوشتههای آنان تقیدات دینی، احترام به پیران و خردمندان، ظلمستیزی، کار و تلاش، دوستی با حیوانات، احترام به محیط زیست و ... به خوبی ارزشگذاری شده است. از این رو اگر بخواهیم داستانها و شعرهای ترکمنی را با اقوام دیگر ایران مقایسه کنیم و نفوذ و اثرگذاری آن دو را ببینیم، شاید بهترین قیاس بین ترکمنها و آذریها باشد. در این مقایسه متوجه خواهیم شد که آذریهایی مانند داوود غفارزادگان، محمدرضا بایرامی، امیرحسین فردی، عبدالمجید نجفی و ... پیشروتر و نامدارتر از نویسندگانی مانند عبدالرحمن اونق، یوسف قوجق، عبدالصالح پاک، منصور طبری و ... هستند و بدون ارزشگذاری آثار این دو طیف، رمانها و نوشتههای آذریها بیشتر دیده شده است.
تجربه تعامل با اهل قلم همسایگان
مطمئناً نویسندگان ترکمن با همزبانان کشور همسایه شمالی ما ارتباط و تعاملی دارند که به نظر میرسد این ارتباط و تعامل در شرایط حداقلی باشد یا دست کم این موضوع در فضای فرهنگی کشورمان انعکاس ندارد. قبلا اما نویسندگان افغانستان که در شرایط جنگی کشورشان، حضوری بلندمدت در ایران داشتند، تجربه شیرینی از تعامل و همکاری با اهل قلم ایران را به ثبت رساندند.
این تعامل و همراهی در شکلها و گونههای مختلفی در جمهوری اسلامی ایران دنبال شد که تشکیل خانه ادبیات افغانستان در 12 سال قبل، اوج آن به شمار میرود. این خانه پررفت و آمد، هرچند بعدها به دلیل مهاجرت نویسندگان و شاعران افغانی چون سیدضیاء قاسمی و رضا محمدی به اروپا دیگر تحرک و پویایی قبل را نداشت و حتی همین حالا، سایت آن با نام «خانه ادبیات» به کلبه متروکهای تبدیل شده، اما هنرمندان و نویسندگان حوزه هنری، روزگار خوش این خانه و شور و شوق اهل قلم افغانستان در آن را از یاد نبردهاند.
جنگ در افغانستان و پناهجویی مردم این کشور، همزبانی با آنان و تأثیراتی که نویسندگان و شاعران افغان از پدیدآورندگان کشورمان گرفتند، موجب میشد که جنس تعاملات ما با آنها با نحوه همکاری نویسندگان و شاعران ترکمن صحرای ایران با همکارانشان در آن سوی مرزهای ایران و ترکمنستان تفاوت جدی داشته باشد، اما میتوان با تکیه بر زبان، دین، فرهنگ و نگاه مشترک بین اهل قلم دو کشور، فصل تازهای از همکاریها را گشود.
آیا هفتههای فرهنگی راهگشاست؟
کشورها برای معرفی فرهنگ و هنر خود به مردم سراسر دنیا در سرزمینهای دیگر، روز یا هفته فرهنگی برگزار میکنند. جمهوری اسلامی ایران هم این روزها و هفتهها را در سایر کشورها برپا میکند و معمولاً برای معرفی فرهنگ و تمدن ایران، فیلم و گروههای هنری کشورمان را به نقاط مختلف دنیا میبرد.
برگزاری روز یا هفتههای فرهنگی ایران در پایتختهای سیاسی کشورها به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنیهای فرهنگی صورت میگیرد که این کار به امری ثابت و تکراری تبدیل شده است. از آن سو اما کشورهای دیگر با برنامههای بهتر و متنوعتری هفته فرهنگی خود را در ایران برگزار میکنند که معمولاً این برنامهها در خانه هنرمندان سروشکل میگیرد.
احمد قربانف، سفیر جمهوری ترکمنستان که خود را در برابر پیشنهاد تشکیل و تأسیس محفل یا انجمنی برای نویسندگان و شاعران دو کشور ایران و ترکمنستان با محوریت زبان ترکمنی میدید، موضوع هفتههای فرهنگی را پیش کشید و تعامل اهل قلم دو کشور را به برگزاری هفته فرهنگی ترکمنستان در ایران ربط داد که به اعتقاد من میتوانست یک پاسخ اولیه به این پیشنهاد باشد.
گامهای بعدی تعامل و همکاری بین نویسندگان ترکمن ـ که تعدادشان در نوار شمالی کشور، کم هم نیست ـ در دو کشور ایران و ترکمنستان باید با طرحی جامع و پخته برداشته شود. یوسف قوجق و ابراهیم حسنبیگی، دو نویسنده ایرانی که سابقه حضور و مسئولیت فرهنگی در ترکمنستان را دارند، به خوبی میتوانند به جامعیت این طرح و اجرای شایسته آن کمک کنند؛ وگرنه باز هم یک پیشنهاد فرهنگی، لابهلای برنامههای سیاسی دو کشور گم میشود.
* حمید محمدی محمدی