خادمهایی که طبق یک قرار هفتگی هر پنجشنبه به گلزار شهدا میآیند و غبار از قبرهای شهیدان پاک میکنند تا در کنار این غبارروبی حال خودشان هم خوب شود. «طرح ملی خادمین شهدا فدک» حدود یک سالی میشود که کارش را شروع کرده و از یک گروه کوچک ۴-۳ نفری به یک گروه بزرگ مردمی تبدیل شده که حالا در جای جای ایران شعبه دارد. برای سردرآوردن از این حرکت مردمی، سراغشان میرویم و از یک نفر از آنها میخواهیم که به نمایندگی از گروه، از حال و هوای «فدکیها» برایمان بگوید.
تخصص ما شهدای گمنام است!
«نرگس اسداله پور» روابط عمومی گروه و یکی از اولین کسانی است که فدکی میشود. همین اول کار از او درباره نام این گروه میپرسیم و اینکه اصلا چرا فدک؟ و او در جواب میگوید «ما کارمان را با قطعه ۴۴ که قطعه شهدای گمنام است، شروع کردیم و چون مادر تمام این شهیدانی که هیچکس را ندارد، حضرت زهراست، ما هم کارمان را با نام حضرت زهرا شروع کردیم و خودمان را از همان اول بیمه کردیم.»
با اینکه فقط یک سال است که این کار شروع شده؛ اما خیلی زود همه چیز جدی میشود و شکل رسمی به خود میگیرد. «کار اول با یک جرقه شروع شد. ایدهای که آقای فراهانی، مسئول اصلی طرح و چند نفر دیگر را وادار کرد که طرح خادمین شهدا را شکل بدهند. این ایده کم کم بزرگتر شد و شکل یک گروه به خود گرفت.» این گروه اوایل به غبارروبی قبرها بسنده میکند؛ اما جلوتر که میرود، غبارروبی فقط یک بهانه میشود برای ارتباط بیشتر با این شهدا. «هدف ما این است که الان هر جوانی که وارد گروه میشود، الگویش یک شهید شود. ما به غبارروبی قبرها کفایت نمیکنیم!»
فدک وارد دنیای مجازی هم میشود
خادمین شهدا، اول تک تک و زبانی جذب این گروه شدهاند و با وسعت گرفتن آن، فراخوانهای مجازی هم شروع به کار میکنند. فدک الان برای خودش سایت و اینستاگرام دارد که خیلی از خادمینش را از لابلای همین صفحات مجازی و شبکه های اجتماعی پیدا کرده است. گرچه این ظاهر ماجراست. خادمین شهدا هر کدام تعابیر شاعرانه ای از لحظه فدکی شدن دارند. انگار همه دنبال گمشدهای بودند که آن را حالا در جوار این شهدا پیدا کردهاند. دلنوشتههای بعضی از این خادمها آنقدر دلنشین است که دلم نمیآید از کنار آنها بگذرم. «فائزه طاووسی» اینگونه مینویسد از لحظه خادم شدنش «ناله ها و گله های زندگی مثل بمب بغض در گلویم جمع شده. بهشون احتیاج دارم. به یک گره محکم با شهدا. یک اتصال قوی. خیلی اتفاقی گزارش فعالیت بچه ها را در فضای مجازی میبینم. چند هفتهای است که میخواهم بروم؛ اما نمیشود. چهارشنبه آخر آذر ۹۳ با خودم میگویم فردا حتما میروم. فردا میآید. از خیابان اصلی حرم رد میشوم . دکه گل فروشی از همان بار اول آمدنم سنگ نشان شد. به سمت قطعه میروم. کارشروع میشود. باغچه آب میدهم. بغضی نیست. رنگ میکنم. بغضی نیست. جارو و ..بغضی نیست. خوبم؛ خیلی خوب. آرامش محض. گلهایی نیست؛ حتی به اندازه یک دانه اشک. هفته هاست این ماجرا دارد تکرار میشود. ،چه رمز و رازی است در این بهجت و شادی قلب در اینجا، نمیدانم.»
از خادم سه ساله تا ۶۰ ساله در گروه داریم
فدک از همان ابتدا، کارش را مردمی شروع میکند و از هیچ ارگان دولتی کمکی دریافت نمیکند. کم کم تعداد اعضای گروه بیشتر میشوند تا مسئولان به فکر یک چارت سازمانی بیفتند و کار با نظم بیشتری دنبال شود. هر کسی بخواهد وارد این گروه شود، اول باید فرم عضویتی پر کند تا عضویتش رسمی شود و حالا این گروه از سه ساله تا ۶۰ ساله خادم دارد «همه کارهای ما نظم دارد و هیئتی کار نمیکنیم! به زودی هم قرار است نام خود را به عنوان یک گروه مردم نهاد (NGO) ثبت کنیم تا نظم کار بیشتر از قبل شود.»
کار خادمین با زیباسازی مزار شهدا آغاز میشود و کم کم فعالیتهایش پیچیدهتر و جدیتر میشود. کارگروهها هم تشکیل میشوند تا کار جدی تر از قبل پیگیری شود. «ما بعد از اینکه حدود ۷۰-۶۰ نفر نیرو جذب کردیم، به فکر راهاندازی کارگروهها افتادیم. کارگروههای پژوهشی، تبلیغاتی و اجرایی.»
اول از کارگروه پژوهش شروع میکند. کارگروهی که به گفته خودش مهمترین کارگروه و مهم ترین بخش کار آنهاست. «مهمترین کارگروه ما، کارگروه پژوهش است که کار تحقیق و تولید محتوا را بر عهده دارد. مثلا یکی از کارهایی که ما در در این کارگروه انجام دادیم، تهیه سیره موضوعی شهیدان و انتشار آن در سایت و اینستاگرام گروه بود. یعنی اول هفته را با یک سخن رهبری درباره یک موضوع خاص مثلا ازدواج شروع میکردیم و بعد در هر یک از روزهای هفته، مطالبی از سبک زندگی یکی از شهدا درباره آن موضوع خاص کار میکردیم و این مستلزم آن بود که ما زندگینامه این شهدا را از قبل مطالعه کنیم. البته این فقط گوشهای از کارهای کارگروه است. یکی از هدفهای مهم ما، دریافت آمار جامع و صحیح از کل کشور درباره شهدای مفقودالاثر است؛ چون واقعا اطلاعات دقیقی درباره این شهدا وجود ندارد و کسی هم آمار دقیقی از آنها ندارد.» معتقد است که در این مورد کم کاری هایی میشود و گلایههایی هم دارد که از ما میخواهد بین خودمان باقی بماند. ما هم به رسم امانتداری سکوت میکنیم و چیزی نمیگوییم!
کلاس آموزشی هم داریم!
بعد از کارگروه پژوهش نوبت به کارگروه تبلیغات میرسد تا مواد خام تولیدشده را برای انتشار آماده کند. «کار طراحی پوسترها و کارهای گرافیکی و هر کاری که به صوت و تصویر مربوط باشد، متعلق به این کارگروه است. ما حتی برای اینکه در این زمینه موفق باشیم، خودمان برای خادمها کلاس آموزشی میگذاریم.» اعضای کارگروه تبلیغات در حوزههایی مثل طراحی پوستر و ساخت کلیپ تا سرودن شعر و حتی خوانندگی هم دست به کار شدهاند و در آیندهای نزدیک قرار است که مستندی هم برای فدک بسازند. تا به حال هم با همان امکانات اندک، موسیقی و کلیپهایی ساختهاند که ما به رسم یادگاری یکی از آنها را به گزارش سنجاق میکنیم تا کمی از حال و هوای عاشقانهشان با شهدا را از نزدیک حس کنیم.
البته کارگروه تبلیغات هم آرزوهای بزرگی در سر دارد که اگر بودجه اندک، به آنها مجال بدهد، حتما آنها را اجرایی میکنند. شاید یکی از پرطرفدارترین کارهای آنها، تیشرتهای «نامهای برای شما» باشد. تیشرتهایی که با هدف تبلیغ نامه رهبری به جوانان اروپایی و آمریکایی طراحی شده بود و اعضای این گروه اندکی پس از انتشار نامه رهبری، با این تیشرتها در راهپیمایی۲۲ بهمن حضور پیدا کردند که با استقبال خوبی هم مواجه شدند.
و اما کارگروه آخر که کارگروه اجرایی است، افرادی هستند که در بهشت زهرا حضور پیدا می کنند و کار غبارروبی قبرهای شهدا را انجام میدهند. آقایان و خانمهای خادم هر کدام هر هفته جداگانه کار زیباسازی قطعهای را بر عهده میگیرند.
گعدههای حقیقی و مجازی داریم
بعد از یک سال فعالیت این گروه، خادمین شهدا تصمیم میگیرند که فعالیت و ارتباط خادمین را با هم بیشتر کنند؛ پس گعدههای هفتگی به برنامه پنجشنبهها اضافه میشود. «از ماه رمضان امسال این گعدهها را شروع کردیم و درباره مسائل مهمی که اغلب خود خادم ها مطرح میکنند، بحث میکنیم و تمام تلاشمان را هم میکنیم که در این بحث ها از منابع معتبر استفاده کنیم. این گعدهها آنقدر برای بچه ها جذاب بود که اصلا عده ای به عشق این گعده ها پنجشنبهها میآمدند!» این گعده ها با استتقبال خادمین جوان، شکل مجازی هم به خود میگیرد و حالا یک گعده تلگرامی هم دارند.
شهرهای دیگر هم فدکی شدهاند
طرح ملی خادمین شهدا در چهاردیواری تهران محصور نمانده و به دیگر نقاط ایران هم پا گذاشته است. این اتفاق هم از طریق فضای مجازی رقم خورده است. «زیاد بودند کسانی که از شهرستانها به اینستاگرام یا سایت ما سر میزدند و میگفتند چه جالب مشهد هم این طرح را دارد؟ یا اهواز یا اصفهان و بقیه شهرها. ما هم به این فکر افتادیم که چرا این حرکت در شهرهای دیگر هم اجرایی نشود؛ پس این کار را در شهرهای دیگر با قانون های مختص خودمان شروع کردیم و الان اصفهان، اهواز، بوشهر، مشهد و چند شهر دیگر هم خادم شهدا دارند و امیدواریم که موج آن به بقیه شهرها هم برسد.» البته فدک آرزوهای جهانی هم زیاد دارد و از الان به شعبه لبنان و دیگر کشورهای مسلمان هم فکر میکند.
خون دل زیاد خوردهایم!
سختی های کار برایشان کم نبوده است. از کار کردن در هوای سرد زمستان تا کمبود بودجه؛ اما آنچه که بیشتر از همه فدکیها را آزار میدهد، مانعتراشیهاست «الان خیلیها با کار ما مشکل دارند و مانع کار ما میشوند و شاید اگر این مانعتراشیها نبود، کار ما خیلی جلوتر از این حرفها بود. مثلا ما دو بار قطعه ۴۴ گل کاشتیم؛ اما در این گلکاریها هیچ کمکی به ما نشد. نهاد ما کاملا مردمی است و از هیچ ارگان دولتی هم حمایت نمیشویم.»
فدکی ها دوست دارند در هفته دفاع مقدس که مهمترین موقع برای کار آنهاست، فرصت و میدان بیشتری به آنها داده شود. «برای دفاع مقدس هم خیلی ایده و برنامه داریم؛ اما به دلایلی خیلی از این برنامهها کنسل میشوند و مجبوریم که به یک برنامه ساده بسنده کنیم. در این ایام، بهشت زهرا خیلی شلوغ می شود؛ ولی این ها سازماندهی شده نیستند. شما اتوبوسی را تصور کنید که پسربچه های دبستانی با یک لیوان رنگ و یک قلم مو از آن پیاده می شوند و هر کدام دوست دارند که قبر شهدا را خود رنگآمیزی کنند که اتفاقا ما از آن استقبال می کنیم؛ اما آیا این بچهها با رنگآمیزی و زیرسازی آشنا هستند؟ نتیجه کار آنها چه میشود؟» و وقتی میگویم «خرابکاری!» با خنده جواب می دهد «تازه وقتی آنها میروند، ما باید دستمالبهدست بقایای کار آنها را پاک کنیم. شاید باورتان نشود قبر یک شهید گمنام گاهی چهار بار رنگ میشد و ما هر بار باید این قبر را می سابیدیم! البته اشکالی ندارد. ما هم هیچ وقت به این بچه ها نمی گفتیم رنگ نزنید؛ چون اصلا با ذوقی که این بچهها موقع کار کردن دارند، ما دلمان نمی آید مانع آن ها بشویم و می گوییم اشکال ندارد و بعدا این را پاک می کنیم؛ فقط حسوحال الانِ این بچه خراب نشود؛ اما با یک برنامهریزی ساده میتوان کاری کرد که این مشکلات به وجود نیاید.»
تنها دلخوشیمان دعای مادران شهید است
با تمام سختیها و رنجشها، اتفاقاتی باعث میشود که به ادامه کار امیدوار شوند و تمام خستگیها از تنشان بیرون برود. «مواقعی هست که ما از کم لطفی ها و کمبودها خسته می شویم. اما وقتی تاثیر کار برای شهدا و لطف خود آنها را در زندگی میبینیم، به ادامه کار دلخوش می شویم. زمانی که مادر شهید مفقودالاثر کنار ما در قطعه شهدای گمنام گل میکارد، دلخوش میشویم و زمانی که خواهر شهید بینام و نشانی به ما میگوید یعنی برادر من جزو این هاست؟ هوایش را داشته باشید، دلخوش میشویم. همه اینها باعث میشود که ما کم نیاوریم و خسته نشویم. همین سر زدن ها و دعا کردن هایشان کلی به ما انرژی میدهد.»
حسن شمشادی از خبرنگاران صداوسیما هم به گروه فدک پیوسته است
خادمها
آنقدر عاشقانه از فدک و قطعه شهدای گمنام میگویند و مینویسند که آدم هوس
میکند برای یک بار هم که شده، آخر هفتهاش را با آنها بگذراند و مثل
آنها «فدکی» شود.