*«صبح ناشر» و زنده شدن خاطرات عاکف با شهید آوینی
عاکف در این نشست با اشاره به محل برگزاری این جلسه گفت:با حضور در این جا خاطرات 25 سال گذشته برای من زنده شد آن زمانی که هنوز نویسندگی جایگاهی داشت در حالی که هنوز بچههای انقلاب رشد نکرده بودند. در آن زمان و حتی پیش از آن کار خود را شروع کردم و مطالبی در مجله سوره که شهید آوینی منتشر میکرد مینوشتم.
وی در ادامه با اشاره به کتاب «خاکهای نرم کوشک» که یکی از پر تیراژترین کتابهای دفاع مقدس به شمار میرود، گفت: این کتاب در سال 73 آماده بود اما زمستان 78 چاپ شد و این نشان میداد که کار کردن در آن دوران چه میزان سخت بوده است. این کتاب را انتشارات کوثر برای اولین بار منتشر کرد زیرا ناشر خصوصی به شکل امروزی وجود نداشت که پس از چاپ آن خودم نیز فکر نمیکردم که کتاب با استقبال مواجه شود.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: من اولین نویسندهای هستم که به فکر راهاندازی نشر بودم همچنین اولین نویسندهای بودم که به مرکز توزیع کتاب فکر میکردم.
*میگفتند کتاب دفاع مقدس به درد خاک خوردن میخورد
او با اشاره به عدم حمایت از کارهای دفاع مقدس گفت: نویسندهای در همین انتشارات سوره مهر در حوزه هنری بود که میگفت کتاب دفاع مقدس مخاطب ندارد و برو رمانهای عشقی بنویس که مخاطب دارد و کتاب دفاع مقدس به درد خاک خوردن در انبار میخورد. کتاب «خاکهای نرم کوشک» یک هفتهای بود که چاپ شده بود که یکی از سخنرانان در حرم امام رضا (ع) آن را روی منبر معرفی کرد و بعد از آن مردم دنبال کتاب آمدند و در کمتر از سه ماه چاپ اول این کتاب که 5 هزار نسخه بود تمام شد. بعد از آن چاپ دوم این کتاب را نیز با یک مصیبتی توانستیم بعد از دو سال چاپ کنیم که این چاپ نیز به سرعت تمام شد و برای چاپ سوم بود که به فکر راهاندازی انتشارات افتادم و با به پا کردن سه کفش آهنی توانستم مجوز نشر بگیرم.
عاکف با اشاره به اینکه بعد از راهاندازی انتشارات برخی ناشران به من خرده گرفتند، گفت: بعد از این برخی نویسندگان پشت سر من حرف زدند و کار من را زیر سوال بردند در حالی که در سالهای اخیر خودشان ناشر شدند. البته سرمایه نشر ما سرمایه معنوی است و شهدا اجازه نمیدهند کسی ورشکسته شود اما با این اوصاف اوضاع نشر خوب نیست.
*گریه آیتالله خزعلی بعد از مطالعه «خاکهای نرم کوشک»
این ناشر در ادامه با اشاره به عدم حمایت از چاپ کتاب «خاکهای نرم کوشک» به خاطرهای از مرحوم آیتالله خزعلی نیز اشاره کرد و گفت: ما خودمان برای فعالیت خود برنامهای تعریف کردیم به گونهای که انگار هیچ کس در این دنیا وجود ندارد و باید خودمان به فکر کارمان باشیم که در مقدمه کتاب «خاکهای نرم کوشک» نیز به عدم حمایت دستگاههای مرتبط اشاره کردهام، حتی بعد از انتشار کتاب در آن سالها مرحوم آیتالله خزعلی که کتاب را خوانده بود و از آن خوشش آمده بود با من تماس گرفت و گریه کرد و پرسید که اینها که به تو کمک نکردهاند چه کسانی هستند؟ در آن سالها هیچکس حاضر نبود کمکی به من کند تا این کتاب را چاپ کنم اما بعد از اقبال مردمی خود مخاطبان با من تماس میگرفتند و میخواستند به ما کمک کنند که ما آنها را نپذیرفتیم.
مدیر انتشارات ملک اعظم گفت: اگر سندی بود که مجموعههای انقلابی به ما کمک کردهاند حاضریم تمام کارمان را بدهیم.
*نسبت کتابی برای شهید افغانستانی با حکم جلب
او در ادامه با اشاره به سفرهایی که برای نگارش برخی کتبش انجام داده گفت: من برای برخی کتابها جاهایی رفتهام که از طریق سیستم رسمی امکانپذیر نبود برای مثال برای نگارش کتاب شهید ناصری چند سفر به افغانستان رفتم و کتابی نوشتم ولی بعد از آن برخی به خاطر آن کتاب برای من حکم جلب گرفتند.
عاکف با اشاره به عناوین کتابهایش گفت: در سیستم ارشاد هر تجدید چاپ یک عنوان کتاب تلقی میشود یعنی الان که 201 چاپ از کتاب «خاکهای نرم کوشک» منتشر شده آن را 201 عنوان کتاب به حساب میآوریم اما در مجموع 50 عنوان کتاب منتشر کردهایم.
این نویسنده با اشاره به روش فروش کتابهایش گفت:در ابتدا خودم کتابها را معرفی میکردم تا به فروش برسد اما کمکم با گسترش کار نیروی انسانی نیز اضافه کردیم اما در سالهای اخیر مجبور شدیم تعدادی از نیروی انسانی خود را کاهش دهیم.
*هر کتابی، کتاب دفاع مقدس نیست
نویسنده کتاب «خاکهای نرم کوشک» با بیان اینکه او از زمره پیشتازان کتاب خاطرات دفاع مقدس است، گفت: اگر برخی آقایان اجازه دهند ما از زمره السابقون جریان خاطره دفاع مقدس هستیم و این عرصه تنها وادی بود که برخی رانتخواران وارد آن نشده بودند و ای کاش رها میکردند تا اهل این کار به آن بپردازند. برخی کتب دفاع مقدس به صرف اینکه عکس یک شهید داشته باشد که خاطره نمیشود و با این روال غلط راه به جایی نمیبرند و به نظر من باید در این عرصه نوآوری پدید آورد.
وی با اشاره به ادامه فعالیتهای انتشارات گفت: ما تنها ناشری هستیم که به شیر نفت وصل نیستیم در حالی که مشغول فعالیت هستیم. تا کنون کسی از کتابهای ما مسابقه برگزار نکرده که اگر بخواهند خودمان موافقت نخواهیم کرد.
*بارها گفتهام یک هزارم فوتبال برای کتاب ارزش قائل باشید
مدیر انتشارات ملک اعظم با گلایه از بیتوجهی مسئولین نسبت به حوزه کتاب گفت: بارها گفتهام که برای کارهای ما یک هزارم فوتبال ارزش قائل شوید ولی ما شاهدیم که تلویزیون قدر کتاب را نمیداند. اگر ما در جامعه دارای مشکلات عدیده هستیم علت اصلی آن به کتاب بر میگردد یعنی اگر کتاب را از راهش در جامعه جا بیندازیم بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد البته تاکید میکنم که از راهش نه از طریق رانت و روش غلط.
او افزود: در برنامههای تلویزیونی نیز اگر کتاب معرفی میشود معطوف به رمانهای خارجی است که فرهنگهای غربی را باب میکند و کتابهای ارزشمند جایی در تلویزیون ندارند و سوال این است که واقعاً کتاب به اندازه فوتبال ارزش ندارد؟
*ماجرای گردنی که سر جایش ماند
سعید عاکف در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ترجمه کتابهایش که برخی نیز بدون اطلاع ناشر انجام میشود، گفت: کتابهای ما علاوه بر «خاکهای نرم کوشک» به زبانهای دیگر ترجمه میشود که برخی بدون هماهنگی با ما ترجمه شده است حتی یک نقدی به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در مورد ترجمه کتابها داشتم که در نمایشگاه کتاب رئیس این سازمان آمد و گفت من پیگیری میکنم که من به دوستان گفتم اگر پیگیری کرد من گردنم را میدهم که هنوز هیچ خبری نشده است.
این ناشر با اشاره به اوضاع اسفبار کتاب گفت: این اوضاع به حدی بد است که با تمام تلاشهای ما که توانسته بودیم تیراژ کتاب را به 5 یا 10 هزار نسخه برسانیم امروز دوباره به هزار نسخه رسیده است.
وی که کتابهایی در ارتباط با مقاومت سوریه منتشر و یا در دست انتشار دارد، گفت: در بحث سوریه با توجه به آرمانهای انقلاب ورود کردیم و باید یادآوری کنیم بلایی که بر سر مردم این کشور میرود بینظیری است و در تاریخ معاصر نمونه آن را نداشتیم و ما به سختی در حال آمادهسازی این کتابها هستیم. ما در این کتابها یک رویکرد مذهبی و اعتقادی داریم و این حساسیت ما از دغدغه رهبری نشأت گرفته است و از هیچ برای این کارها سفارشی نداریم.
*30 سال از کارگزاران فرهنگی چیزی در نیامد
این نویسنده افزود: معنویتی که در فعالیتهای مبارزان سوری وجود دارد از معنویت بچههای دفاع مقدس کمتر نیست در حالی که برخی از این دستگاههای نظامی حاضر نیستند نویسندگان را با خود ببرند تا آن لحظات را پوشش دهند. حتی یک مرتبه ابراز داشتند که ما خود کارگزار فرهنگی داریم در حالی که 30 سال از این کارگزارها چیزی در نیامده است. این در حالی است که جریان تکفیری در حال فعالیت است و ما دل خود را به کارهای باطل خوش کردهایم که چند سریال و مستند از رسانهمان پخش شود در حالی که تصاویری که از جنگ سوریه نشان داده میشود کمتر با واقعیت منطبق است.