لایحه مالیات ارزش افزوده در دولت خاتمی تصویب و به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد. این لایحه بعد از طی مراحل مختلف، درسال 87 در کمیسیون اقتصادی مجلس تصویب و بناشد تا به طور آزمایشی و به مدت 5 سال به اجرا گذاشته شود و همانطور که قرار بود؛ جایگزین قانون تجمیع عوارض شد. در خرداد 92، لایحه مالیات دائمی بر ارزش افزوده به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است و امسال، کمیسیون اقتصادی مجلس، جزئیات آن را بررسی می کند.
طهماسب مظاهری از جمله افرادی است که در زمان تصدی اش در وزارت امور اقتصادی و دارایی در قالب تهیه طرح ساماندهی پیشنهاد محدود کردن عوارض؛ و جایگزین کردن آن با مالیات برمصرف را ارائه و در معرفی این نوع مالیات به دولت و مجلس نقش داشته است.
او که دارای مدرک دکترای مالی در رشته مدیریت مالی از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران است، معتقد است اخذ مالیات ارزش افزوده از ایجاد کننده ارزش افزوده ، بار سنگینی را بر دوش تولید کنندگان تحمیل کند.
وی از شهریور 1386 تا 1387 به مدت یک سال رئیس کل بانک مرکزی ایران بوده و در سال 1384 تا 1385 بهعنوان معاونکل وزارت امور اقتصادی و دارایی و در سال 1385 تا 1386 مدیرعامل بانک توسعه صادرات بود از 1376 تا 1380 در دولت اول اصلاحات مشاور رییس جمهور و دبیر ستاد اقتصادی دولت بود که طراحی و تدوین طرح ساماندهی اقتصاد و اجرای آن طرح که منتهی به برنامه سوم توسعه شد را برعهده داشت. بین سالهای 1380 تا 1383 وزیر امور اقتصادی و دارایی بوده است. وی همچنین طی سالهای 1370 تا 1373 دبیر کل بانک مرکزی و از 1364 تا 1368 معاون نخست وزیر و رییس بنیاد مستضعفان بود در بین سالهای 60 تا 64 نیز قائم مقام سازمان برنامه و بودجه بوده است، باور دارد که ماهیت این مالیات؛ مالیات برمصرف است و باید از کلمه «مالیات بر ارزش افزوده» حرف «بر» حذف شود و ازکسانی که ارزش افزوده ایجاد می کنند نباید چنین مالیاتی اخذ شود. تولید کنندگان صرفا باید مالیات بر درآمد را که در حال حاضر 25 درصد از سود سالانه شان است پرداخت کنند.
دیگر نظرات مظاهری را در خصوص مالیات ارزش افزوده در ادامه می خوانید. همچنین استخراجی از همین گفت وگو در قالب اینفوگرافیک ارائه شده که به تأیید مصاحبه شونده (طهماسب مظاهری) نیز رسیده است و در تکمیل این گفت وگو مشاهده می کنید.
VAT چیست؟
مظاهری: VAT مخفف، Value Added Taxاست که در ایران به غلط به «مالیات بر ارزش افزوده» معروف شده در حالی که ترجمه دقیق این نوع مالیات، «مالیات ارزش افزوده » است.
قانون و منطق حکم می کند که اگر کسی کالایی را خرید و 1) ارزش افزوده ای بر آن ایجاد کرد و 2) آن را به شخص حقیقی یا حقوقی دیگر فروخت؛ نباید مالیات ارزش افزوده بدهد. اما اگر کسی کالایی را خرید و آن را مصرف کرد مشمول این مالیات می شود. مالیات ارزش افزوده در ایران معکوس اجرا می شود. در حال حاضر از ایجاد کننده ارزش افزوده ، این نوع مالیات اخذ می شود در حالی که ایجاد کننده ارزش افزوده نباید مالیات مذکور را پرداخت کنند. توزیع کالا خود ارزش افزوده است و توزیع کننده نیز نباید این مالیات را پرداخت کند. این مالیات باید فقط بر دوش مصرف کننده قرار بگیرد. به همین جهت هم این مالیات یکی از عادلانه تری مالیات هایی است که دولت ها می توانند بگیرند. این مالیات برمصرف است و کسی که کالا و خدمات بیشتری مصرف می کند و از مواهب جامعه بیشتر بهره مند است؛ مالیات بیشتری هم پرداخت می کند.
نکته مهم در طراحی و اجرای مالیات برمصرف؛ شناسایی و تفکیک مصرف کننده یک کالا از کسی است که همان کالا را خریده اما مصرف نکرده و به عنوان کالای تجاری یا واسطه ای به شخص دیگری فروخته است. در برخی از کشورها مثل آمریکا و کانادا مالیات بر مصرف فقط در یک مرحله از مصرف کننده نهایی اخذ می شود. این روش ظاهرا ساده تر است. اما تشخیص و شناسایی مصرف کننده در این روش بسیار سخت است.
در روش VAT؛ گردش کار به شکلی طراحی شده که این شناسایی به صورت خودکار و در طی مراحل مختلف تولید و مصرف هر کالا انجام می شود. هر جا خریداری کالایی را خرید و به شخص دیگری نفروخت معنی اش این است که خودش آن را مصرف کرده است. اما اگر کالا را خرید و به فرد دیگری فروخت معلوم است که آن را مصرف نکرده است. مالیات VAT را بر اساس قیمتی که آن را می فروشد (که قاعدتا بیشتر از قیمت خرید است)؛ از خریدار می گیرد. آنچه خود قبلا در زمان خرید پرداخت کرده بود را باز می ستاند. اضافه مبلغ عاید خزانه دولت می شود. به همین دلیل این روش بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است. منتهی باید ابزار و امکانات و شیوه های وصول این مالیات به طور کامل طراحی و تدارک شود. مامورین دانا و دست و دل پاک در سازمان مالیاتی به این کار گمارده شوند و آموزش لازم به آنها داده شود. مردم و تولید کنندگان و صنوف و بازرگانان هم با این روش آشنا شوند. نظام های مالی و حسابداری و حسابرسی در واحد های اقتصادی برای اجرای صحیح آن مستقر شود. تولید کنندگان و توزیع کنندگانی که در زنجیره تولید یک کالا قرار می گیرند باید توجیه شوند مالیاتی که در زمان خرید کالاهای واسطه یا مواد اولیه خود می پردازند؛ در زمان فروش کالای خود به نفر بعدی، به آنها برمی گردد و سازمان مالیاتی به نوعی رفتار کند که تولیدکنندگان و صنوف باور کنند که سازمان مالیاتی طلب آنها را به موقع به آنان مسترد می کند.
از طرف دیگر تولیدکنندگان و بازرگانان و اصناف باید قبول کنند که مبالغ دریافتی بابت VAT وجوه امانی متعلق به دولت است و امانت نزد آنان است. این مبالغ را نباید در حسابهای درآمدی خود ثبت کنند و نباید دخل و تصرف مالکانه در آن وجوه انجام دهند. باید در حداقل زمان آن وجوه را به خزانه دولت واریز نمایند. سازمان مالیاتی برای تحقق این امر باید خود را مجهز به ابزار و امکاناتی بکند که مبالغ وصولی توسط هر یک از تولیدکنندگان و اصناف؛ بلافاصله در همان مبدا وصول تفکیک شده و سهم مالیات فوق به خزانه و سهم فروشنده به حساب درآمدی وی واریز شود.
امروز آنچه اجرا شده و می شود خیلی با این ایده آل ها فاصله دارد. اکثر شرکتها یا مغازه ها؛ وجوه دریافتی از این بابت را در حساب درآمدی خود وارد می کنند. تعجیلی در واریز آن به خزانه ندارند. ثبت و ضبط کامل و دقیقی هم از مبالغ وصولی انجام نمی شود. سازمان مالیاتی هم از تولیدکنندگان و شرکتها و اصناف به صورت علی الراس مالیات ارزش افزوده را می گیرد. ورود روش علی الراس به حیطه مالیات ارزش افزوده موجب می شود زمینه فساد و روابط ناسالم شخصی گسترش یابد. ماهیت آن مالیات تغییر کند. تولیدکنندگان و شرکت ها و اصنافی هم که مبالغ وصولی را من غیر حق به حساب درآمدی خود محسوب کرده بودند در شرایطی قرار می گیرند که باید آن مبلغ را از حساب درآمدی شان پرداخت کنند و آن را مالیات مضاعف بردرآمد خود محسوب می کنند. این احساس ظلم در جامعه به وجود می آورد؛ بالاخص وقتی که محاسبه مبلغ علی الراس قابل پرداخت به شکل ناسالم و ناصحیحی انجام شود.
مالیات ارزش افزوده به زبان ساده چیست؟
مظاهری: مالیات ارزش افزوده یکی از روشهای اخذ مالیات بر مصرف است و در حوزه مالیات های غیر مستقیم تعریف می شود.
برای روشن شدن ذهن مخاطبان بفرمایید تفاوت مالیات مستقیم و غیر مستقیم چیست؟ و چرا مالیات برمصرف در حوزه مالیات های غیر مستقیم قرار میگیرد؟
مظاهری: مالیات مستقیم، مالیاتی است که مودی مالیاتی خودش مستقیم به دولت پرداخت می کند. مهم ترین نوع مالیات مستقیم مالیات بردرآمد است. در این نوع مالیات هر تولیدکننده یا شرکت یا فعال اقتصادی و همچنین هر سهامدار هر یک از شرکت ها درصدی از سود سالانه خود را به سازمان مالیاتی می دهند. امروز در ایران این مالیات 25 درصد سود حاصله است. اگر کسی سودی از فعالیت اقتصادی اش بدست نیاورد؛ قاعدتا مالیاتی هم نباید پرداخت کند.
مالیات غیرمستقیم، مودی خودش شخصا مالیات را به دولت پرداخت نمی کند. بلکه از طریق شخص ثالثی آن را به وزارت امور اقتصاد و دارایی پرداخت می کند. مالیات بر مصرف و VAT از این نوع است. مالیاتی است که مصرف کننده باید به دولت پرداخت کند. اما آن مبلغ را به یک تولیدکننده یا شرکت یا مغازه ای که از آن کالا میخرد؛ پرداخت می کند. آن تولید کننده یا شرکت یا مغازه دار امانت دار مودی است و مبلغ مالیات را به صورت امانی از مصرف کننده می گیرد و به خزانه دولت واریز می کند.
همین است که می گوییم تولید کننده این مالیات را پرداخت نمی کند ؛ و همین است که میگوییم آن شرکت یا تولیدکننده حق دخل و تصرف در آن وجوه دریافتی از مصرف کننده ندارد و نباید آن مبالغ را در حساب های درآمدی خود منظور کند. و اگر تولید کننده یا شرکت آن وجوه را به حساب خود واریز و مصرف کند؛ خلاف امانت کار کرده و برای این کار جریمه غیر قابل تخفیفی در قانون پیش بینی شده است. و در نهایت به همین دلیل است که سازمان مالیاتی نباید تشخیص و وصول این نوع مالیات را از طریق علی الراس و براساس حدس و گمان انجام دهد. باید ساختاری را طراحی و پیاده نماید که کلیه وجوه دریافتی از خریدار کالا در آن ثبت شود و سهم مالیاتی دولت تفکیک شود و به حساب خزانه واریز شود. با این کار تولیدکننده یا صاحبان مغازه و شرکت ها نیز این احساس را نمی کنند که از درآمد آنان مالیات اخذ شده. در حالی که وقتی به اجازه داده می شود این مبالغ دریافتی از خریداران بابت مالیات ارزش افزوده در حسابهای درآمدی شرکت ها یا صاحبان مغازه منظور شود سپس بخشی از آن مبالغ درآمدی را مطالبه می کنید؛ به طور طبیعی این احساس پیش می آید که دولت دارد از درآمد آن واحدهای تولیدی یا شرکتها یا مغازه ها مالیات می گیرد.
از تاریخچه مالیات ارزش افزوده در ایران و نقش شما در آن بگویید.
مظاهری: به منظور اجرای مالیات ارزش افزوده که در ایران به «مالیات بر ارزش افزوده» شهرت یافته، لایحه آن برای اولین بار در دی ماه 1366به مجلس شورای اسلامی برده شد که پس از تصویب 6 ماده از آن در مجلس، بنا به تقاضای دولت و به دلیل اجرای سیاست تثبیت قیمتها به دولت بازگردانده شد. درسال 1370 بخش امور مالی صندوق بینالمللی پول، در راستای اصلاح نظام مالیاتی جمهوری اسلامی ایران، اجرای سیاست مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان یکی از عوامل اصلی افزایش کارآیی و اصلاح نظام مالیاتی پیشنهاد کرد. اما شرایط لازم برای طراحی و استقرار این نظام مالیاتی فراهم نشد. پس از پایان جنگ تحمیلی؛ در دولت سازندگی؛ برای تأمین کمبود های درآمدی دولت مالیات بر مصرف در قالب عوارض مختلف و متنوع از فعالان اقتصادی رواج پیدا کرد و مراجع مختلف به مناسبتهای گوناگون عوارضی را برای تولید کنندگان و شرکتها و اصناف وضع می کردند. برخی از این عوارض در قالب قانون؛ برخی به صورت مصوبه هیات وزیران؛ برخی با تصویب شورای اقتصاد؛ و برخی با تصویب شوراهای شهری و شهرداری ها انجام می شد. هرکدام از مصوبات نیز برای تامین منابع مربوط به یک دستگاه اجرایی یا طرح و پروژه تعیین می شد و دستگاه متولی اختیار و ماموریت داشت که برای وصول آن عوارض به شرکت یا فرد مربوطه مراجعه و اقدام قانونی به عمل آورد.
وضع عوارض به عنوان یک محل تامین اعتبار شناخته شد به نحوی که در شروع کار دولت آقای خاتمی؛ یکی از موانع سرمایه گذاری و تولید؛ تعدد عوارض شناخته می شد. تعدد عوارض دو نوع مشکل برای تولید کنندگان و اصناف ایجاد میکرد: مشکل اول اینکه عوارض به صورت درصدی از فروش آن واحد اقتصادی اخذ می شد؛ نه از سود آنها. به علاوه به صورت نقد و ماهانه از واحد های اقتصادی مطالبه می شد. در نتیجه مشکل کمبود نقدینگی شدید برای واحدهای اقتصادی بوجود می آورد. مشکل دوم مراجعه دستگاههای مختلف ذینفع بود که با در دست داشتن حکم توقیف حسابها و در صورت خالی بودن حساب بانکی؛ حکم توقیف اموال به شرکت ها و واحدهای اقتصادی مراجعه می کردند. توافق و تقسیط با یکی از آن دستگاهها؛ به معنی توافق مشابه با دستگاههای دیگر نبود.
این شرایط تولیدکنندگان و اصناف را به ستوه آورده بود. دولت آقای خاتمی در قالب طرح ساماندهی گزارشی از عوارض مختلف و میزان تاثیر درآمدی آن برای دولت و تاثیر مخرب آن برای سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی تهیه کرد. در نهایت طرح تجمیع عوارض به صورت یک لایحه به مجلس محترم شورای اسلامی تقدیم شد. در این قانون پیش بینی شد که: 1) عوارض متعدد و متنوع به یک قلم عوارض 3 درصدی محدود شود. 2) مامور وصول آن وزارت امور اقتصادی و دارایی باشد. 3) بخشی از مبالغ وصولی (حدود 1 درصد) سهم شهرداری ها و بقیه سهم خزانه دولت باشد. 4) طرحهایی که از محل عوارض تامین اعتبار می شد؛ از آن پس از بودجه عمومی کشور تامین اعتبار شوند. در همان قانون پیش بینی شد که قانون مالیات ارزش افزوده جایگزین این قانون تجمیع عوارض شود.
لایحه مالیات ارزش افزوده در دولت آقای خاتمی تصویب و به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد. این لایحه بعد از طی مراحل مختلف، درسال 87 در کمیسیون اقتصادی مجلس تصویب و بناشد تا به طور آزمایشی و به مدت 5 سال به اجرا گذاشته شود و همانطور که قرار بود؛ جایگزین قانون تجمیع عوارض شد. در خرداد 92، لایحه مالیات دائمی بر ارزش افزوده به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است و امسال، کمیسیون اقتصادی مجلس، جزئیات آن را بررسی می کند.
زمانی که لایحه مالیات ارزش افزوده تهیه شد و به مجلس داده شده ، با توجه به اینکه چنین کاری در کشور سابقه نداشت و حتی همکاران سازمان مالیاتی با آن آشنایی نداشتند ودر ظاهر امر کمی پیچیدگی داشت؛ برای روشن شدن بهتر ذهن تصمیم گیرندگان و همچنین مدیران مالیاتی و مردمی که با آن سروکار داشتند؛ توضیحاتی در قالب اسلاید های تصویری و انیمیشنی شدتهیه شد. آقای شهریاری راد شهریاری مسئول تنظیم لایحهVAT بود. آقای دکتر طیب نیا نیز که دبیر کمیسیون اقتصاد دولت بودند؛کارهای علمی و مبانی نظری این لایحه را مدیریت می کرد.
چه کسانی باید مالیات ارزش افزوده را بپردازند؟
مظاهری: مصرف کننده نهایی به طور غیرمستقیم آن را می پردازد. در فرآیند تولید و توزیع کالا و خدمات، مصرف کننده است که باید مالیات مذکور را بپردازد و کسی که روی یک کالا یا خدمت؛ ارزش افزوده ایجاد می کند و آن را به دیگری می فروشد، مالیات ارزش افزوده به وی تعلق نمی گیرد.
الان در کشور ما برعکس عمل شده یا طوری عمل شده که عکس آنچه باید انجام شود احساس می شود. علت آن هم عملکرد ضعیف و ناقص قانون توسط سازمان مالیاتی است. نیروهای دانا و سالم و دست پاک به تعداد کافی برای این امر خطیر فراهم نکرده اند. ابزار و امکانات کافی و مجهز برای اجرای صحیح و تشخیص درست درامدها تدارک نکرده اند. هم بخشی از درآمد دولت از دست می رود. هم تولیدکنندگان و اصناف احساس ظلم می کنند و هم اینکه مجموعه فعالیت های مربوط به این بخش از نظام مالیاتی در معرض فساد و آلودگی قرار میگیرد. مسئولان سازمان مالیاتی باید به مردم توضیح دهند و این ابهام و سردرگمی را پایان بخشند.
مالیات ارزش افزوده درست است یا مالیات بر ارزش افزوده؟
مظاهری: با آنچه تاکنون گفتم می توان نتیجه گرفت که اگرحرف «بر» از «مالیات بر ارزش افزوده» را حذف کنیم مفهوم درست تری را منتقل می کنیم.
به زبان و بیانی ساده و با یک مثال ، مالیات ارزش افزوده را برای مخاطبان تشریح کنید.
مظاهری: مثالی که برای شما تشریح می کنم، در مورد روند ساخت و فروش یک مبل است. فرض کنید، سازنده مبل، چوب الوار خریداری می کند تا با آن مبل بسازد. البته برای ساخت مبل وسایل و مواد دیگری نظیر پارچه، میخ نیز نیاز است. در این مثال روی همین الوار مورد نیاز متمرکز می شویم و سایر وسایل مورد نیاز را مورد بحث قرار نمی دهیم. صاحب کارگاه مبل سازی، این الوار را مثلا به قیمت 100 تومان پول خریداری می کند. برای سهولت در بیان مطلب؛ فرض میکنیم نرخ مالیات ارزش افزوده 10 درصد باشد. بنابراین صاحب کارگاه مبل سازی 100 تومان پول الوار می پردازد و 10 تومان نیز بابت مالیات ارزش افزوده. فروشنده الوار ان 10 تومان را به حساب درآمد خود منظور نمی کند و به خزانه واریز می کند.
مبل ساز چوب را می آورد و با آن مبل می سازد و آن را به فروشگاه مبل فروشی می برد. او این مبل را به قیمت 140 تومان به فروشگاه می فروشد به اضافه 14 تومان مالیات ارزش افزوده . مبل ساز 14 تومان مالیات ارزش افزوده اخذ شده را به حساب درآمدی خود منظور نمیکند. 10 تومانی که در زمان خرید الوار مالیات داده بود را بازپس میگیرد و 4 تومان آن را به حساب وزارت امور اقتصادی و دارایی واریز می شود. بنابراین در عمل، او مالیات بر ارزش افزوده را نمی پردازد.
تا کنوان 14 تومان مالیات ارزش افزوده واریز عاید دولت شده است. در گام بعدی فروشگاه مبل را به قیمت 190 تومان به یک مشتری می فروشد. مشتری علاوه بر قیمت مبل، 19 تومان نیز مالیات ارزش افزوده به فروشگاه می دهد. فروشگاه نیز این 19 تومان را به حساب درآمدی خود منظور نمیکند؛ 14 تومان پرداختی قبلی خود را مسترد میکند و 5 تومان مالیات ارزش افزوده به خزانه دولت پرداخت می کند. از اینجا به بعد 3 حالت می توان متصور شد:
حالت اول اینکه خریدار؛ مصرف کننده مبل باشد و آن را به خانه خود می برد و مصرف می کند. در این صورت 19 تومان مالیات ارزش افزوده به خزانه دولت واریز شده که همه آن را مصرف کننده نهایی پرداخت کرده است.
حالت دوم اینکه خریدار مبل؛ صادرکننده ی آن به خارج از کشور باشد. دولت ما و اکثر قریب به اتفاق دولت های با تدبیر دنیا؛ برای تشویق صدور محصول تولیدی کشورشان به خارج؛ تمام یا بخشی از این مالیات را به آن صادرکننده مسترد می کنند.
حالت سوم اینکه خریدار مبل یک شرکت تولیدی یا خدماتی باشد و آن مبل را به عنوان بخشی از ابزار و تجهیزات خود به محل کار خود ببرد و خود را تجهیز کند که کالا یا خدمتی تولید کند و به شخص دیگری بفروشد و مثلا فرض کنیم آن کالا یا خدمت تولیدی 220 تومن فروخته شود. در این حال این واحد تولید کننده کالا یا خدمت علاوه بر 220 تومان ارزش محصول خود؛ معادل 22 تومان هم مالیات ارزش افزوده از خریدار خودش می گیرد و همان کار تکرار می شود: 22 تومان را در حساب درآمدی خودش منظور نمی کند؛ 19 تومان پرداخت قبلی به ایشان مسترد می شود و 3 تومان در یافتی جدید خزانه بابت مالیات ارزش افزوده عاید دولت می شود. در این چرخه تولیدی 22 تومان مالیات عاید دولت شده که توسط آخرین فرد مصرف کننده پرداخت شده است و عملا ایجاد کنندگان ارزش افزوده از این بابت معاف هستند.
اکنون که در عمل چنین نیست؟
مظاهری: خوب باید باشد. آنچه باید بگویم ماهیت اصلی و اصیل مالیات ارزش افزوده است و باید چنین باشد یا چنین شود. الان اگر چنین نیست دلیلش اجرای ناقص و ضعیف قانون است. هم سازمان مالیاتی باید خود را مجهز کند تا بتواند این فرآیند را مدیریت کند. هم مردم را توجیه کند که ین موضوع چگونه باید انجام شود و تفاوت مالیات بردرآمد و مالیات برمصرف را توضیح دهد. هم تولید کنندگان و اصناف را متقاعد کند و به آنان تفهیم کند که آن وجوه دریافتی بابت مالیات ارزش افزوده درآمد آنان نیست و آن را به حساب درآمد خودشان منظور نکنند. یک پول امانی و امانتی است که در اختیار آنان است و باید به همان ترتیب که عرض کردم با آن رفتار کنند. خوب است یادی بکنم از پدر بزرگم. من پدر بزرگی داشتم که طرف اعتماد دوستان و آشنایان و بستگان بود و اغلب اوقات پول یا دارایی خودشان را به عنوان امانت به ایشان می دادند. ایشان آن پولهای امانی را در یک جیب خود می گذاشت و پول های خودش را در جیب دیگر. برای هزینه های خودش هم از آن پول های امانی مصرف نمی کرد. بارها شده بود که خرج لازم و ضروری شخصی باید انجام می داد و پول شخصی اش در خانه بود. اما پول امانتی در جیبش بود. باز هم از آن پول امانتی برای هزینه شخصی استفاده نمی کرد. در حالی که اگر این کار می کرد می توانست وقتی به خانه برسد آن را جبران کند. اما از این کار خودداری می کرد. امروز باید تولید کنندگان و اصناف و شرکت ها نیز با پول مربوط به مالیات دولت اینگونه رفتار کنند؛ و البته که دولت باید سامانه لازم برای تحقق این کار را طراحی و مستقر کند.
این کار سخت و سنگینی است اما به سختی اش می ارزد. به همین سبب در زمانی که در دولت آقای خاتمی لایحه مربوط به این مالیات تدوین می شد در آن لایحه پیش بینی شد که که برای آماده شدن مقدمات اجرای این کار و آموزش نیروی انسانی لازم برا انجام این کار و ایجاد زیربناهای لازم و جلب همکاری مردم؛ 3 سال زمان درنظر گرفته شود. به این ترتیب که شروع اجرای قانون 3 سال پس از تصویب آن باشد. در مراحل برسی و تصویب لایحه؛ 3سال به 3 ماه تغییر یافت. روشن است که چنین گردش کاری در 3 ماه در کشوری که سابقه اجرای آن را نداشته؛ و بوروکراسی اداری مثل ما دارد مقدور و متصور نیست. تصویب آیین نامه های اولیه آن همین حدود 3 ماه طول کشید. در نتیجه کار بدون آمادگی و تجهیز کامل شروع شد. در همان ابتدای کار مشکلاتی در اجرای آن پیش آمد. اگر به خاطر داشته باشید به دلیل اجرای بد قانون و عدم توجیه و تفهیم مطلب به مردم؛ در همان ماههای اول شروع کار؛ مشکلات اجتماعی و اعتراض صنف طلافروش در اصفهان و نقاط دیگر کشور شکل گرفت و همان دولت دهم به ناچار و در یک اقدام انفعالی شروع کار را چند ماه به تاخیر انداخت. متاسفانه در آن مهلت چند ماهه هم کار شایسته و بایسته انجام نشد و حتی تا هم اکنون نیز کار به شکل درستش انجام نمی شود. مشکل در حدی جدی است که اینجانب چند ماه اخیر همین مطلب را در چند مناسبت توضیح می دادم؛ برای بسیاری دوستان حتی افراد آشنا به امور اقتصادی؛ تازگی داشت.
اکنون چه باید کرد؟
مظاهری: حالا هنوز هم دیر نیست. ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است. وزارت اقتصاد و سازمان مالیاتی از همین امروز می توانند و باید که برای حل این مشکل و سامان دادن آن به شکل اصولی و قانونی و منطقی اقدام کنند. امروز دیگر 3 سال برای آمادگی لازم نیست اما به هر حال برای آموزش نیروی انسانی و توضیح و توجیه مردم و تجهیز امکانات زیربنایی؛ باید منابع و زمان لازم توسط دولت و وزارت اقتصاد تخصیص یابد. هماهنگی و حمایت مجلس شورای اسلامی از این حرکت اصلاحی نیز تاثیر بسزایی در توفیق آن خواهد داشت.
اجرای صحیح قانون چه مزایایی می تواند در پی داشته باشد؟مظاهری: با اجرای صحیح قانون؛ می توان انتظار داشت که درآمد مالیاتی دولت افزایش یابد.به علاوه فشار مضاعفی که هم اکنون بر دوش تولید و اصناف وارد می شود کاهش یابد. بالاخص با توجه به اینکه مالیات بر مصرف یکی از بهترین و عادلانه ترین مالیات های قابل وصول دولت است. کسی که بیشتر مصرف می کند و از مواهب اقتصادی و ثروت کشور بهره مند است به طور طبیعی مالیات بیشتری هم خواهد داد. همین یک نکته کافی است که دولت اهتمام جدی برای اجرا و پیاده کردن آن به خرج دهد.
اصلاح این امر یک دستاورد دیگر هم می تواند داشته باشد و آن تنظیم دخل و خرج دولت درزمینه هزینه های اجتماعی و یارانه ها متناسب با مالیات وصولی از این محل است. گفته می شود که مخارج دولت باید از مالیات تامین شود و فروش دارایی ثابت و ذخایر معدنی و نفتی باید صرف سرمایه گذاری برای نسلهای آتی شود. در تامین هزینه های دولت از محل مالیات هم یک تفکیک اولیه وجود دارد. هزینه های جاری دولت معمولا از محل مالیات بردرآمد و هزینه های اجتماعی از قبیل یارانه ها و تامین اجتماعی برای بازتوزیع درآمد از محل مالیات بر مصرف قابل تامین و تخصیص است و در برخی کشورها نرخ هردو براساس این تخصیص محاسبه و تصویب می شود.
اصلاح نظام مالیات بر مصرف می تواند منبع قابل اتکایی برای هزینه های اجتماعی؛ یارانه ها ؛ هزینه های انتقالی و تامین اجتماعی باشد و در اجرای سیاست رهایی از نفت برای بودجه دولت؛ این هزینه ها فدای هزینه های جاری دولت نشود. این خود بحث مستقلی است که اگر لازم باشد در فرصتی دیگر می تواند شکافته شود و توضیح داده شود.