عراق با تهاجم سراسري‌اش در 31 شهريور سال 59 آتش جنگي را روشن كرد كه بعدها عنوان طولاني‌ترين جنگ قرن بيستم را يدك كشيد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - جنگ هشت ساله ايران و عراق در حالي در آخرين روز تابستان سال 59 رنگ و بوي رسمي به خود گرفت كه صدام خيال مي‌كرد تا يك هفته به تهران مي‌رسد و مي‌تواند به راحتي خوزستان را از ايران جدا كند اما اين كشور در همان روزهاي اول جنگ، زمينگير مي‌شود و نمي‌تواند وجبي از خاك كشورمان را جدا كند.«جعفر حسنلو» از رزمندگان و پژوهشگران دفاع مقدس در گفت‌وگو با «جوان» وقايع و اتفاقات هفته اول جنگ را مورد بررسي قرار مي‌دهد و ما را بيشتر با وضعيت جبهه‌ها آشنا مي‌كند.

استكبار جهاني در تكاپوي براندازي جمهوري اسلامي

با پيروزي انقلاب استكبار جهاني از همان روزهاي نخستين پيروزي ملت در تكاپوي براندازي و جنگ با انقلاب اسلامي ‌افتاد. در اولين روز پيروزي انقلاب ضدانقلاب در سياهكل دست به تحركاتي جهت ناامني كشور مي‌زند و حزب دموكرات در پاوه شروع به خرابكاري مي‌كند. در تهران هم گروه‌هاي منافق دست به ترور شخصيت‌هاي انقلابي مي‌زنند. گروه فرقان چند ماه پس از انقلاب يكي از شخصيت‌هاي تأثيرگذار نظام جمهوري اسلامي به نام شهيد قرني را به شهادت مي‌رساند و در ماه‌هاي بعد چهره‌هاي تأثيرگذار ديگري توسط منافقين شهيد مي‌شوند.

در همين ايام صدام با تمام امكانات مالي و نظامي كه شوروي و قدرت‌هاي غرب در اختيارش قرار داده بودند فكر حمله به ايران را در سر مي‌پروراند. برژينسكي مشاور وقت وزارت خارجه امريكا در مرز اردن به صورت محرمانه با صدام مذاكره مي‌كند و چراغ سبز حمله به ايران را به او نشان مي‌دهد.

حمله هوايي غافلگيركننده با 192 هواپيما

صدام در 12 مرداد 59 در كنفرانس طائف وقتي كه سران كشورهاي عرب ‌دور هم جمع ‌شده‌اند در سخنراني‌اش مي‌گويد كه جنگ با ايران براي ارتش عراق يك تفريح است. يعني تا اين حد قدرت نظامي ايران را ضعيف تصور مي‌كرد. از همان زمان درگيري‌هاي مرزي با كشورمان را افزايش مي‌دهد. در 13 فروردين 58 به مهران حمله مي‌كند. پنج روز بعد به تأسيسات نفتي اطراف مهران حمله‌ور مي‌شود. بيست و چهارم خرداد پايگاه مرزي حلاله و انجيره را مورد هدف قرار مي‌دهد. كنسولگري ايران در بصره را اشغال مي‌كند و به امين‌آباد ايلام حمله مي‌كند. ايران هم در خلال همين حملات يك فروند هلي‌كوپترشان را منهدم مي‌كند و يك بمب‌افكن سوخو را ساقط مي‌كند. عراق تا 31/6/59 حدود 464 بار به ما تجاوز زميني و هوايي انجام مي‌دهد كه از اين رقم 295 بار حمله زميني 148 بار هوايي 21 بار حمله دريايي است.

قبل از شروع جنگ صدام در تاريخ 26 شهريور علاوه بر پاره كردن قطعنامه 1975 دستور حمله به ميمك و مناطق اطرافش را صادر مي‌كند و اين مناطق را تصرف مي‌كند. آنها معتقد بودند قبل از اينكه اين مناطق براي ايران باشد از قبل براي عراق بوده. نهايتاً صبح زود سي و يكم حمله زميني‌اش را شروع مي‌كند و قبل از آنكه از طريق زميني به ايران برسد كليد عمليات هوايي‌اش را هم مي‌زند. مركز فرماندهي ارتش عراق در ساعت 13:30 دستور پرواز 192 فروند هواپيما براي حمله به فرودگاه‌ها و تأسيسات زيربنايي ايران را صادر مي‌كند. حالا چرا عراق اين عمليات را با اين تعداد هواپيما انجام مي‌دهد؟

عراقي‌ها در جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل ديده بودند اسرائيل در يك روز همه فرودگاه‌ها و تأسيسات ساختاري و زيربنايي مصر را تخريب مي‌كند و آنها هم با همين شيوه قصد غافلگير كردن ايران را داشتند و مي‌خواستند تأسيسات زيربنايي ايران را از بين ببرند تا ايران نتواند به اين زودي كمر راست كند. با اين هدف فرمان پرواز 192 فروند هواپيما صادر مي‌شود. 20 دقيقه پس از شروع عمليات صدام يك چفيه قرمز رنگ به سرش و يك نوار فشنگ به كمرش مي‌بندد و وارد اتاق عمليات مي‌شود. در اتاق عدنان خيرالله وزير دفاع عراق در گزارشي اعلام مي‌كند جوانان قهرمان ما 20 دقيقه قبل پرواز كرد‌ه‌اند و صدام هم با خرسندي ادامه مي‌دهد تا نيم ساعت ديگر كمر ايران خواهد شكست.

در اين زمان آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان نماينده امام در ارتش بود و در يك پيام راديويي مي‌فرمايد: «دولت دست‌نشانده و مزدور عراق تجاوز هوايي را به حريم جمهوري اسلامي ايران آغاز كرده و به چند پايگاه هوايي حمله كرده. اما ارتش جمهوري اسلامي ايران تجاوز بعثي‌هاي دست‌نشانده را تحمل نمي‌كند و درس تلخي را به صدام خواهد داد.»

دو ساعت بعد از اين پيام راديويي نيروي هوايي ارتش به فرماندهي شهيد فكوري از دو پايگاه تبريز و همدان حركت بزرگ و خوبي انجام مي‌دهد و به استان‌هاي جنوب و مياني عراق حمله و پايگاه‌هاي الرشيد و شعيبيه را بمباران مي‌كند. صبح روز بعد ارتش ايران با 140 فروند هواپيما 335 سورتي پرواز انجام مي‌دهد و تمام پايگاه‌هاي ارتش عراق در موصل، الرشيد، بغداد، سليمانيه، شعيبيه، ناصريه، ام‌القصر و البكر را مورد هدف قرار مي‌دهد. در نتيجه اين حملات سراسري بخشي از امكانات هوايي ارتش عراق از بين مي‌رود و تا دو ماه هيچ هواپيمايي از بعضي پايگاه‌ها بلند نمي‌شود. ايران در حملاتش‌ 11 هواپيماي دشمن را ساقط مي‌كند و عراق كه با 192 فروند هواپيما حمله كرده بود فقط دو هواپيماي ايران را مي‌زند كه يكي از آنها يك هواپيماي مسافربري در فرودگاه مهرآباد بود.

حمله زميني در سه محور

در اين مدت نيروي زميني عراق از سه محور به مرزهاي ايران نزديك مي‌شود. سپاه يكم ارتش عراق با دو لشكر در محور اول كه شامل قسمت‌هاي شمال‌غربي كشور و استان‌هاي آذربايجان و كردستان مي‌شود تحركاتي را آغاز مي‌كند. در اين مناطق ضدانقلاب زيادي با بعثي‌ها همراهند و به عنوان سربازان بدون يونيفرم صدام شناخته مي‌شوند و قصد ناامن كردن منطقه پشت جبهه ما را دارند. عراق در اين مناطق فقط مي‌خواهد پدافند داشته باشد، استان كردستان را ناامن كند و زهرچشمي هم به دموكرات‌هاي كرد در عراق نشان دهد. آنها نمي‌خواستند حركت بيشتري در اين منطقه انجام دهند. اين سپاه قصد داشت با درگير كردن قسمتي از نيروهاي ما مانند سپاه، لشكر28 سنندج، ‌لشكر64 اروميه و يگان‌هاي هوايي و پدافندي ما اجازه ندهد اين نيروها به منطقه اصلي عمليات در جنوب حركت كنند.

منطقه دوم عمليات ارتش عراق وسيع‌تر است. پنج لشكر و چند تيپ مستقل در كنار هم عمل مي‌كنند و قرار است از قصرشيرين تا مهران و چنگوله عمليات انجام دهند. مي‌خواهند تا پاتا در 50 كيلومتري مرز ايران پيشروي كنند تا امنيت بغداد تأمين شود. از سه محور قصر شيرين - سرپل ذهاب، سومار- نفتشهر و محور مهران حمله مي‌كنند. ما فقط تعدادي از نيروهاي بسيجي و عشاير و يك لشكر 81 را مقابل دشمن داريم. نفراتي مثل شهيد شيرودي و شهيد كشوري در اين مناطق با عملكرد بي‌نظيرشان كمبود نيروهايمان را جبران مي‌كنند و در جبهه‌ها لقب شكارچي‌ تانك مي‌گيرند. عراقي‌ها وقتي در 10 روز اول جنگ مي‌بينند تاب مقابله با شيرودي و كشوري را ندارند به آنها وعده‌هاي مالي زيادي ‌‌مي‌دهند كه اين دو شهيد هيچ‌گاه اعتنايي به اين حرف‌ها نمي‌كنند.

مقاومت‌هاي مردمي

در استان ايلام شهر مهران در دوم مهر به تصرف ارتش عراق در مي‌آيد. روز بعد به صالح‌آباد حمله مي‌كنند و شكست بدي مي‌خورند. به موسيان حمله مي‌كنند و اين شهر را تصرف مي‌كنند و در دهلران موفق نمي‌شوند. در استان كرمانشاه سومار و نفتشهر را مي‌گيرند. قصرشيرين را هم تصرف مي‌كنند ولي هيچگاه به سرپل ذهاب و گيلانغرب نمي‌رسند. در اين مناطق عشاير و نيروهاي مردمي شجاعانه مقابل دشمن مي‌ايستند.

سپاه سوم عراق بايد اصل عمليات را در منطقه جنوب انجام دهد و به همين دليل تمام توانش را در اين منطقه گذاشته و با پنج لشكر و ده‌ها تيپ مستقل و آخرين تجهيزات نظامي به فكر تصرف استان خوزستان است. عراق در اين محور از چند نقطه شروع به عمليات مي‌كند. اولين نقطه شلمچه، خرمشهر، آبادان و محور ديگر چزابه، بستان، سوسنگرد، حميديه و اهواز است. منطقه بعد در شمال استان شامل عين‌خوش، چنانه، فكه و پل نادري مي‌شود تا از اين طريق انديمشك و دزفول را بگيرند. از اين چند محور مي‌خواستند عمليات كنند تا استان خوزستان را از ما بگيرند. در همان چند روز اول جنگ كه دشمن آمادگي صددرصد داشت و ما در شرايط خوبي نبوديم 34 روز پشت دروازه‌هاي خرمشهر مي‌ماند. در خرمشهر ما با نيروي كمي مقابل چند لشكر عراق ايستادگي ‌كرديم. بعثي‌ها وقتي در تاريخ 9/10/59 ديدند نمي‌توانند از پل نو عبور كنند و به سمت خرمشهر حركت كنند تعداد نيروهايشان را چندين برابر كردند و فقط توانستند 500 متري پيشروي كنند. نيروهاي ايراني با ابتدايي‌ترين تجهيزات مقابلشان ايستادگي مي‌كردند.

در هر صورت خرمشهر پس از يك ماه و نيم مقاومت به دست عراق مي‌افتد و آنها قصد دارند با عبور از بهمنشير و از سمت كوي ذوالفقاريه، آبادان را بگيرند كه با فرماندهي خوب سرلشكر كهتري مواجه مي‌شوند. كهتري كه ناجي آبادان شناخته مي‌شود ارتش عراق را از كوي ذوالفقاريه بيرون مي‌كند و آنها ديگر هيچ‌گاه نمي‌توانند شهر را تصرف كنند. شهر 330 درجه در محاصره عراقي‌ها قرار مي‌گيرد و ما از 30 درجه‌اي كه برايمان باقي مي‌ماند تداركات و تجهيز نيرو را انجام مي‌دهيم تا اينكه در عمليات ثامن‌الائمه آبادان از حصر درمي‌آيد.

محور بعدي چزابه- بستان- سوسنگرد است كه كارهاي بسيار بزرگ و ارزشمندي در اين منطقه صورت مي‌گيرد. ارتش عراق روز اول چزابه را مي‌گيرد، روز هفتم مهر به بستان مي‌رسد و با مقاومت شديدي مواجه مي‌شود و سوسنگرد را محاصره مي‌كند.

توقف در كرخه

در محور شوش- دزفول بدون اينكه نيروي مؤثري جلويش باشد تا پل نادري پيش مي‌آيد. پل فلزي نادري تحمل حمل بيش از10 تن بار را نداشت و عراقي‌ها با تانك‌هاي 30، 40 تني‌شان امكان عبور از پل را نداشتند. بنابراين به فكر زدن پلي بودند تا پس از گذر جاده مهم و استراتژيك‌مان را قطع كنند كه لشكر حمزه از راه مي‌رسد و آنها جرئت عبور نمي‌يابند. اگر آنها از پل عبور مي‌كردند 9 كيلومتر بعدتر انديمشك و دزفول بود و جاده‌هاي اصلي مواصلاتي‌مان قرار داشت و سقوط اينجا باعث از دست رفتن خوزستان مي‌شد.

استان خوزستان 26 شهر دارد و نيروهاي عراق با آن حجم امكانات توانستند تنها دو شهر استان را بگيرند كه پس از مدتي آنها هم آزاد شد. استان خوزستان 64 هزار كيلومتر وسعت دارد و تنها 12 هزار كيلومترش به دست عراقي‌ها افتاد. ذخاير زيرزميني و نفتي‌مان هيچ‌گاه به دست دشمن نيفتاد.

ايران در اين مدت نه تنها مانع نفوذ عراق مي‌شود بلكه نقاط مهم و حساسي از اين كشور را مورد هدف قرار مي‌دهد. تأسيسات گازي، بنادر، تأسيسات پشتيباني و پل‌هاي ارتباطي‌اش را مورد هدف قرار مي‌دهد و باعث مي‌شود صادرات نفت عراق از 5 ميليون و 300 هزار بشكه در روز به 8 هزار بشكه برسد. در همين هفته اول جنگ تمام استراتژي‌هاي سياسي و نظامي عراق كه شامل تصرف استان خوزستان و حمله همه‌جانبه به تهران بود شكست مي‌خورد و در طول سال‌هاي طولاني بعد هم هيچ‌گاه به اهدافشان نمي‌رسند.

*روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • اهوازی ۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۴
    0 0
    یاد و خاطره امام و همه شهدا و مفقودین و اسرا و جانبازان ارتش و سپاه و بسیج و ژاندارمری و شهربانی و نیروهای مردمی گرامی باد.یاد و خاطره دریاقلی سورانی نجات دهنده آبادان گرامی باد.ننگ بر آمریکا و فرانسه و غرب مدعی دفاع از حقوق بشر و ننگ بر مرتجعین عرب و آل سعوند و کویت که مزد خوش خدمتی هایش را گرفت و ننگ بر امارات و قطر و اشغاگران بحرین.نده باد ملت مسلمان ایران.
  • جوان بی جان این دوره ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    0 0
    با عرض سلام و خسته نباشید به خدمت آقای صدام اگه مردی لعنت به روحت اگه زنده هستی لعنت به جاهلیت. آقای صدام شما کاملا اشتباه کرده بودی میدانی چرا؟ چون اون جوانها / جوانهای دوران شاه بودن جوانهای امروزی جوانهای پفک نمکی هستن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس