در سال هایی که کار کردم، بعضی وقت ها به کلمه هایی برمی خوردم که تنها یک
کلمه نبود، بلکه مفاهیم زیادی پشت سر خود داشت. وقتی تا حدودی به این دنیا
راه پیدا کردم، متوجه شدم این دنیا چقدر زیبا و شگفت است و چقدر به من کمک
می کند، چیزهایی درباره جنگ یاد بگیرم.
احساسم این بود وقتی در مورد موضوعی اطلاعات بیشتری داشته باشیم، منصفانه تر در مورد آن قضاوت می کنیم. از سوی دیگر می دیدم نظام رسانه ای ما همچنان دارد از دستور زبان تبلیغی برای جنگ پیروی می کند.
همین ها باعث شد فکر کنم باید کاری کرد؛ اما نمی دانستم چه کاری. بعد به مجموعه مطالعاتی فکر کردم که در این سی سال، هم به ضرورت شغلی و هم به خاطر علاقه خودم به آن دست پیدا کرده ام. در این راه، نشریه «کمان» هم به من کمک کرد؛ چون گاهی برای نوشتن یک یادداشت به عنوان سرمقاله، در طول هفته دو تا سه کتاب می خواندم تا بتوانم معنایی را پیدا کرده یا در قالب موضوعی بحث کنم.
این تجربه، چشم مرا به دنیای جنگ باز کرد و باعث شد احساس خوبی پیدا کنم. در واقع از دانسته های ناچیز خودم درباره جنگ لذت می بردم. با خودم گفتم چرا دیگران را از این دانسته ها محروم کنم. همین جا بود که به ذهنم رسید کلمه هایی از جنگ را که در پس خود مفاهیم مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... دارند برای جوان ها ساده کنم.
یعنی وقتی اسم قرارداد الجزایر را می شنوند، فقط در ذهنشان یک قرارداد
معمولی نباشد، بلکه صفحات تازه ای از این مفهوم را برایشان باز کرده و به
اندازه توانم تعریف کنم، یا عبارت های دیگری مثل خط تالوگ، حزب بعث و ...
این ها کلمه هایی است که وقتی درباره جنگ صحبت می شود، نظام رسانه ای ما
دائم به کار می برد و از آن ها رد می شود. درواقع کسی نیست مثلا درباره خط
تالوگ بحث کند و بگوید این خط چیست.
با یک مهندسی ساده فکر کردم جنگ ما هشت سال طول کشیده و هر سال هم وقایع
مهمی در آن اتفاق افتاده است. حالا اگر بتوانم این وقایع را به سال تقطیع
کنم، می توانم بر آن مسلط شوم و به شرح و توضیح این وقایع بپردازم. منتهی
قبل از ورود به این داستان لازم بود تعدادی از این کلمه ها را بیشتر باز
کنم. چون این کلمه ها کلیدی است؛ مثلا میشل عفلق، حزب بعث، طول مرزهای کشور
ما با عراق و ... .
به این ترتیب در جلد اول کتاب «همه چیز درباره جنگ» یازده موضوع را به
صورت کوتاه و ساده تعریف کردم. کسانی که می خواهند به جنگ ورود پیدا کنند،
ابتدا لازم است با این مفاهیم آشنا شوند؛ مثلا درباره اروندرود یا خط تالوگ
صحبت می کنیم و می بینیم این یک حق بین المللی است. در کشورهایی که همجوار
رودخانه زندگی می کنند، عمیق ترین قسمت رودخانه به طور طبیعی مرز دو کشور
تلقی می شود؛ در حالی که سال ها عراق این حق را از ایران گرفته بود.
در واقع این کتاب، برآمده از لذتی است که خودم از خواندن این اطلاعات و
کشف دنیایی از مفاهیم که پشت این کلمه ها وجود دارد، به آن رسیده بودم و می
خواستم دیگران را هم در آن شریک کنم. آخرین صفحه جلد اول این مجموعه، روز
اول جنگ است. هیچکس به ما نگفته است رمز حمله عراق به ایران یوم الرعد
(روز صاعقه) بوده است. درباره این که روز سی و یکم شهریورماه 1359 است چند
سطر نوشته ام. صاعقه ای عربی که قرار بود همه چیزهایی را که در این مرز و
بوم دوست داریم به آتش بکشد.
تقسیم بندی وقایع در جلدهای دیگر از این قرار است که جلد اول مجموعه در
روز اول جنگ تمام می شود. جلد بعدی به شش ماه اول جنگ اختصاص دارد که شامل
24 موضوع است. جالب است در این شش ماه به قدری ترافیک موضوع وجود داشت که
نمی دانستیم چکار کنیم؛ مثلا سقوط خرمشهر که در چهارم آبان 1359 اتفاق
میافتد یا اول مهر همان سال که 140 فروند هواپیما به آسمان عراق میفرستیم
و به عملیات کمان 99 معروف است.
در این شش ماه اتفاقات زیادی میافتد، حتی آماری دیدم که میگفت در همان
شش ماه تعداد زیادی اسیر گرفتیم. اینها اطلاعاتی است که در این سالها
جمعآوری و تقطیع کردم تا انشاءالله بتوانیم این کار را به درستی انجام
دهیم. جلدهای بعدی به وقایع مهم هر یک سال جنگ اختصاص خواهد داشت که در
مجموع به هشت جلد خواهد رسید.
مهم این است که بدانیم جنگ، حادثه نیست، جنگ واقعهای است که زمینه، متن و
پیام دارد. مثلا در بحث قرارداد الجزایر تا حدودی زمینه را مطرح کردم.
گاهی جنگ ها باعث می شوند سرنوشت ملتها تغییر کند. ملتها برای این جنگها
تاوان سنگینی میدهند؛ ممکن است یک کشور تبدیل شود به چند کشور یا چند
کشور بدل شوند به یک کشور واحد. جنگ، جغرافیا را به هم میریزد و این حادثه
نیست. این اتفاقها قطعا با برنامهریزیهای قبلی است و قرار است به جایی
برسد.
لازم است همه با ابعاد آن آشنا شویم. همه جای دنیا آنچه از جنگها میماند، برای ملتها قابل احترام است؛ چون به قیمت جان جوانانشان تمام شده و به عنوان یک دارایی ملی تلقی میشود. ملتها از این دارایی ملی مراقبت میکنند. هر نسلی که بیاید یک چیزی به این دارایی اضافه میکند.
هنر و ادبیات جنگ در این میان جایگاه والایی دارد. همه جای دنیا سربازان جنگ پیر میشوند اما ادبیات جنگ را جوان نگه میدارند چون به انرژی آن برای حل مشکلاتشان نیاز دارند. ما هم همین طور هستیم. در برخی کشورها به ادبیات جنگ میگویند ادبیات ناگزیر؛ یعنی اگر جنگی نبود، ما هم چنین ادبیات و هنری نداشتیم و قهرمانانمان را نمیشناختیم. لازم بود من هم به سهم خودم چیزی به این دارایی اضافه کنم و این هشت جلد کتاب با همین نیت طراحی شد.