او البته در حال تکرار شاهبیت سخنانش در سفر استانی به خراسان رضوی بود، زیرا قبل از آن و در صحبتهای عمومی خود نیز به مشهدیها گفته بود: «محاسبات سه ماهه اول سال 93 به ما اعلام میکند که دولت از رکود عبور کرده است».
و داستان خروج از رکود به تیتر درشت عمده روزنامه های حامی دولت تبدیل شد.
این در حالی بود که مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، حوالی یکماه قبل از سفر استانی روحانی و در گیر و دار تهیه بسته خروج از رکود در دولت، طی یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده بود که «حل مشکل رکود بسیار سختتر از مشکل تورم است».
*از رکود عبور کردیم ولی...
حوالی یکماه بعد از همین اظهارات روحانی و پروپاگاندای بزرگی که رسانههای هوادار دولت با مضمون موفقیت بزرگ اقتصادی صورت دادند، مشاور اقتصادی روحانی مجدداً به تلویزیون آمد و با بیان اینکه موضوع خروج از رکود و رونق اقتصادی دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند، آب پاکی را روی دست افکار عمومی ریخت و گفت: برای اینکه مردم خروج از رکود را احساس کنند زمان لازم است.
قبل از او نیز، یحیی آل اسحاق رئیس وقت اتاق بازرگانی تهران در مصاحبهای با اشاره به نامحسوس بودن آمار مثبت اقتصادی در زندگی مردم و فعالیت واحدهای تولیدی گفته بود: زمانی میتوانیم ادعا کنیم که اقتصاد از رکود خارج شده است که آمار مثبت به صورت ثابت و در چند دوره تکرار شود.
و در این میان مشخص نبود که رئیسجمهور قبل از اظهار صحبتهای خود در مشهد، آیا این اطلاعات مشاوران خود و سایر چهرههای اقتصادی را داشته است یا خیر؟
از سوی دیگر دولت هیچگاه توضیح نداد که با چه توجیهی در کمتر از چند هفته از اعلام تهیه بسته خروج از رکود، به ناگاه رئیس جمهور اعلام کرد که از رکود عبور کردهایم؟
بستهای که دولتیها تا یکماه قبل از اظهارات روحانی در مشهد مشغول سبک و سنگین کردن آن بودند و کارشناسان و اقتصاددانان پیرامون آن، گرم مباحث مفصّل.
*روحانی: خارج شدیم/هاشمی: خارج نشدیم!
جالب آنکه 4 ماه پس از اظهارات روحانی در مشهد مبنی بر اینکه از رکود عبور کردهایم؛ معاون وزیر اقتصاد در دیماه سال 93 به رسانهها آمد و از این گفت که 16 ماده از بسته خروج از رکود دولت به تازگی به تصویب رسیده است.
نهایی نشدن بسته خروج از رکود و تناقض سرنوشت آن با آنچه روحانی به مشهدیها گفته بود ادامه داشت تا اینکه رئیسجمهور در فروردین ماه امسال نیز مجدداً پای صحبت 6 ماه قبل خود درباره «رکود» را به میان کشید. او در نشست توسعه اقتصادی و سرمایهگذاران ایرانی مقیم خارج از کشور بر موضع قبلی خود پای فشرده و گفته بود: «از رکود عبور کردیم و باید به رونق برسیم».
اما درست 6 ماه بعد، یعنی شهریورماه امسال - سالگرد اظهارات روحانی در مشهد مبنی بر عبور از رکود- اوضاع اقتصاد کلان کشور و مشکلات اقتصادی که دولت با آنها دست به گریبان است، انتقاد آقای هاشمی رفسنجانی یکی از برگترین حامیان دولت یازدهم را نیز سبب شد.
هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای حزب اتحاد ملت اظهار داشت: ضرر رکود به مراتب از تورم بیشتر است که افزایش بیکاری اولین نتیجه آن است. او روی سخنش را متوجه دولتیها کرده و گفته بود: انتظار میرود دولت به این بخش توجه بیشتری کند.
سعید لیلاز، چهره اقتصادی اصلاحطلبان که مدتی قبلتر روحانی را «قهرمان عدالتپروری» نامیده بود نیز در شهریورماه گذشته و یکسال پس از اظهارات روحانی در مشهد، به خبرآنلاین اینطور گفت که کشور با رکود مواجه است.
و قبل از لیلاز و هاشمی نیز، حسین راغفر، از استادان علوم اقتصادی، در اردیبهشت 94، یعنی یکماه پس از تأکید دوباره روحانی مبنی بر خروج از رکود، عنوان کرد که «رکود همچنان در کشور سایه انداخته است» و البته غیر از صحبت این افراد، چیزی به نام «شاخصها» نیز وجود دارد که اظهارات دولتیها درباره رکود را چندان تأیید نمیکند.
گفته میشود ادعای دولت در زمینه خروج از رکود بر اساس مقیاسهایی همچون بالارفتن شاخص کل در صنایع فلزی و بخش خودروسازی صورت گرفته است.
این در حالی است که به اذعان کارشناسان، اولاً در این دو حوزه افزایش چندانی در بحث صادرات نداشتهایم و لذا نمیتوان به آنها بعنوان دو شاخص عمده خروج از رکود نگاه کرد و ثانیاً پیشنیازهای دیگری همچون خصوصیسازی، رفع مشکل نقدینگی بنگاههای تولیدی و توسعه بازار سرمایه و بورس نیز برای رؤیت خروج از رکود مورد نیاز است که مشخصاً در این حوزهها طی 2 سال گذشته اتفاق شاخصی به چشم نمیخورد و در برخی از آنها (نظیر پرداختن سهم تولید از درآمد هدفمندی) نیز باید سوگمندانه اعتراف کرد که دولت فعلی هم در حال پا گذاشتن در جای پای دولت قبلی است.
و البته مهمتر از تمام این قال و مقالهای اقتصادی، مسئله «لمس واقعیتها از سوی مردم» است.
بدیهی است که تا زمانی که مردم انگارههای خوشبینانه دولتیها در شعوب مختلف اقتصاد را لمس نکنند، بیان صحبتهای مجلسآرا، هیچ نفعی را عاید دولت و رئیسجمهور نخواهد کرد.
*کاهش ناملموس یک تورّم بیاهمیت پس از عبور ناملموس از رکود
مسئله «خروج از رکود» البته تنها موردی نیست که دولت در آن با دستاوردهای وقوعنیافته و رخنداده مواجه است.
ماجرای «تورم نقطه به نقطه» نیز مسئله بعدی است که برخی دولتیها بارها و بارها آنرا تکرار و تأکید کردند که کاهش یافته است اما چیزی را که مردم در عمل مشاهده کردند، نه تنها ارزانی نبود بلکه گرانیهای جسته و گریخته بود.
اولین کسی که مسئله «تورم نقطه به نقطه» را مطرح کرد؛ محمود احمدینژاد بود که در مناظرات انتخاباتی سال 88 و در رویارویی با محسن رضایی، این عبارت را مورد اشاره قرار داد و اینطور ادعا کرد که دولتش توانسته آنرا کاهش دهد.
و ماجرا گذشت تا اینکه روحانی، در مهرماه سال 93 در یک گفتوگوی تلویزیونی عنوان کرد که دولت توانسته است تورم نقطه به نقطه 45 درصدی تیرماه سال 92 را به 14.4 درصد فعلی برساند.
او همچنین در شهریورماه امسال هم طی سخنانی گفته بود: تورم نقطه به نقطه ما 45 درصد بود درحالیکه امروز تورم نقطه به نقطه براساس اعلام مرکز آمار، در مردادماه امسال 11.5 درصد رسیده است.
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز در شهریور امسال بحث تورم نقطه به نقطه را مورد اشاره قرار داده و گفت: نرخ تورم نقطه به نقطه مردادماه نیز نسبت به سال گذشته به 11.5 درصد رسیده و همه تلاش ما رسیدن به تورم یک رقمی است.
تمام این اظهارات البته در حالی بیان میشوند که کارشناسان اقتصادی درباره محاسبه تورم به روش نقطه به نقطه انقلتهای اساسی را وارد میدانند و عنوان میکنند که این روش از صحّت و کارایی لازم برخوردار نیست.
تورم به این صورت سنجیده میشود که میزان تغییر قیمت کالاهای موجود در سبد نمونه، طی یکسال با قیمتهای سال گذشته مقایسه میشود. اما در تورم نقطه به نقطه همین کار بصورت ماه به ماه انجام میشود.
این در حالی است که این کار اولاً با فرمولهای اقتصادی تطابق ندارد و ثانیاً تورم نقطه به نقطه از آنجا که ممکن است با نوسان کاهشی یا افزایش ماه مورد مقایسه سنجیده شود؛ نمیتواند قابل اتکا باشد.
جالب آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در این زمینه و در دیدار امسال خود با رئیسجمهور و هیئت دولت تأکید کردند:«تورّم نقطه به نقطه چیز مورد اعتنائی نیست».
معظمله در همان دیدار همچنین بیان فرمودند:«همواره در ذهن همهی ماها باید باشد که آن چیزی را بیان بکنیم که وقتی مردم به واقعیّت زندگی خودشان نگاه میکنند، تصدیق کنند آن را، یعنی ببینند که واقعاً همینجور است»
*اطلاعات غلط برای روحانی و آدرس غلط برای افکار عمومی
با این تفاسیر، این سؤال بروز میکند که چرا برخی آمارهای غیر قابل اتکا و سخنان نادرست، از سوی چند چهره دولتی مکرراً بیان شدهاند و عاملی برای تفاخر هم قرار گرفتهاند؟
آیا کسانی در پشت پرده هستند که «اطلاعات غلط» را به رئیسجمهور و «آدرسهای غلط» را به افکار عمومی میدهند؟
اگرچه افکار عمومی منکر تلاشهای دولت محترم برای بهبود اقتصاد و معیشت و نیز آرامشبخشی به فضای اقتصادی نیستند اما این مسئله رافع نقد مطروحه در چرایی طرح سخنان متناقضنما نیست.
با تناقضات، چه باید کرد؟ اینکه مردم بشنوند از رکود عبور شده است، سپس به آنها گفته شود که خروج از رکود به معنای رونق نیست و دست آخر هم کارشناسان امر و هواداران مبرّز دولت اذعان کنند که اساساً عبوری از رکود به معنای مصطلح آن رخ نداده است؛ به هیچ وجه دورنمای مثبتی را در مقابل دولت قرار نمیهد.