به گزارش مشرق، تقریبا برای هیچکدام از کشورهایی که در مذاکرات هستهای مقابل ایران قرار گرفته بودند، برجام یک نقطه پائین نیست. حتی دولت دکتر روحانی هم به برجام بمثابه یک نقطه آغاز در تعاملاتش با نظام بینالملل نگاه میکند. روحانی پیش از سفر به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با صراحت گفت که دولت در تلاش است تا از فضای جدید بهره ببرد و این یعنی برجام آغاز راه است. قطعا سه کشور اروپایی، آمریکا، چین و روسیه هم به برجام چنین نگاهی داشته و سعی دارند تا از فرصتهای ناشی از آن به بهترین شکل بهره ببرند برده و تهدیدات آن را کاهش داده و در بهترین حالت به فرصت تبدیل کنند.
روسیه اما به نظر میرسد تهدیدهای بیشتری از برجام برای خود متصور است و برهمین اساس بر شدت اقدامات منطقهای خود افزوده است. او تا حدی خود را در عرصه اقتصادی ناشی از برجام متضرر میبیند چرا که در صورت رفع تحریمها، ایران دوباره به عنوان یک منبع انرژی به بازار جهانی راه یافته و عملا رقیب روسیه خواهد شد. مسکو برخلاف چین که از منظر اقتصادی از برجام سود برده، سعی میکند تا در معادلات ژئوپلیتیکی بهره خود از برجام را ببرد اما واقعیت این است که در حوزه منطقهای نیز مسکو خود باید فرصتسازی کند چرا که برجام فرصت معناداری به او نخواهد داد.
در عرصه منطقهای با نزدیکی احتمالی تهران به غرب، روسیه سعی خواهد کرد تا نقشی سازندهتر همراه با بازیگری فعال و ابتکاری ایفا کند تا بتواند مدیریت بحرانها را در دست بگیرد. در طراحی راهبردها همیشه باید علاوه بر بدترین شرایط ممکن، راهبرد طرف مقابل را هم مدنظر قرار داد. روسیه بازیگر هوشمندی است و به خوبی میداند که برجام برای آمریکا یک نقطه آغاز است که مبتنی بر آن در تلاش خواهد بود تا ایران را وادار به مذاکره در خصوص پروندههای منطقهای سازد و عرصه مذاکره هم عرصه امتیازدهی و امتیازگیری است. مسکو به این میاندیشد که اگر در بدترین حالت ممکن، این برنامه آمریکا محقق شد و روند تعاملی دولت ایران با غرب به پروندههای منطقهای نیز تسری کرد، او باید ابتکار عمل را در دست داشته باشد. لذا مسکو میکوشد تا صحنهای جدید در منطقه و به خصوص در بحران سوریه طراحی کند. به نظر میرسد تحرکات نظامی معنادار روسیه در سوریه در این چارچوب قابل معنا باشد.
دقیقا پس از توافق وین در تیرماه، روسیه موجی از اقدامات دیپلماتیک برای پایان بحران سوریه را آغاز کرد و به کانونی برای مذاکرات سیاسی بازیگران ملی و فروملی فعال در این بحران تبدیل شد. او میانجی شد تا علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به ریاض برود و با محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و فرزند پادشاه دیدار کند. چندی قبل، مسکو شاهد ترافیک حضور مقامات عربی بود و حتی روسیه با گروههای مخالف بشار اسد هم رایزنی کرد تا بتواند ابتکار عمل یک راهکار سیاسی را در دست داشته باشد. اما پوتین در این زمینه موفق نبود. عربستان نپذیرفت که اسد در آینده سوریه حضور داشته باشد در حالی که این مساله برای روسیه مهم بود. زمانی که این تلاشها با شکست مواجه شد، روسیه بهسرعت اقدام به تقویت حضور نظامی خود در سوریه کرد و عملا مدیریت میدانی و راهبردی را در دست گرفت تا جایی که در شرایط کنونی، آمریکا سعی دارد تا هماهنگی خود را با روسیه بیشتر سازد.
جانکری وزیر خارجه آمریکا خواستار هماهنگی روسیه با ائتلاف بینالمللی علیه داعش شده و از اینکه میان روسیه و ائتلاف تقابلی شکل بگیرد، ابراز نگرانی کرده است. نکته قابل تامل اینکه همزمان با حضور نظامی گستردهتر روسیه در سوریه، مقامات غربی یکی پس از دیگری از ضرورت حضور بشار اسد در مرحله دولت انتقالی سخن میگویند؛ امری که در مصوبات ژنو1 خلاف آن ذکر شده بود. وزرای خارجه انگلیس، آمریکا و سپس وزارت خارجه آلمان هم حضور اسد در مرحله انتقالی را پذیرفتهاند. حتی ترکیه هم که یکی از سرسختترین مخالفان اسد است و هرگونه حضور او در آینده سوریه را غیرقابل تصور میدانست، حالا حضور اسد در مرحله انتقالی را پذیرفته و از ضرورت مذاکرات چهارجانبه آمریکا، روسیه، ترکیه و ایران بر سر بحران سوریه سخن گفته است.
روسیه منطقه پسابرجام را یک صحنه نبرد ژئوپلیتیکی پیچیده با آمریکا میداند و سعی دارد تا رقابت خود با واشنگتن را در عرصه منطقهای با ابتکار عمل بیشتری پیش برد. به همین دلیل است که 95 هزار نیروی ویژه روسی برای حمله به داعش آموزش می بینند و به نظر میرسد روس ها اکنون با تقویت حضور نظامی خود در سوریه تا حدی توانسته اند ابتکار عمل را در دست گرفته و قدرت چانهزنی خود را در هنگام مذاکره بر سر آینده سوریه افزایش دهند.
منبع: رصد
روسیه اما به نظر میرسد تهدیدهای بیشتری از برجام برای خود متصور است و برهمین اساس بر شدت اقدامات منطقهای خود افزوده است. او تا حدی خود را در عرصه اقتصادی ناشی از برجام متضرر میبیند چرا که در صورت رفع تحریمها، ایران دوباره به عنوان یک منبع انرژی به بازار جهانی راه یافته و عملا رقیب روسیه خواهد شد. مسکو برخلاف چین که از منظر اقتصادی از برجام سود برده، سعی میکند تا در معادلات ژئوپلیتیکی بهره خود از برجام را ببرد اما واقعیت این است که در حوزه منطقهای نیز مسکو خود باید فرصتسازی کند چرا که برجام فرصت معناداری به او نخواهد داد.
در عرصه منطقهای با نزدیکی احتمالی تهران به غرب، روسیه سعی خواهد کرد تا نقشی سازندهتر همراه با بازیگری فعال و ابتکاری ایفا کند تا بتواند مدیریت بحرانها را در دست بگیرد. در طراحی راهبردها همیشه باید علاوه بر بدترین شرایط ممکن، راهبرد طرف مقابل را هم مدنظر قرار داد. روسیه بازیگر هوشمندی است و به خوبی میداند که برجام برای آمریکا یک نقطه آغاز است که مبتنی بر آن در تلاش خواهد بود تا ایران را وادار به مذاکره در خصوص پروندههای منطقهای سازد و عرصه مذاکره هم عرصه امتیازدهی و امتیازگیری است. مسکو به این میاندیشد که اگر در بدترین حالت ممکن، این برنامه آمریکا محقق شد و روند تعاملی دولت ایران با غرب به پروندههای منطقهای نیز تسری کرد، او باید ابتکار عمل را در دست داشته باشد. لذا مسکو میکوشد تا صحنهای جدید در منطقه و به خصوص در بحران سوریه طراحی کند. به نظر میرسد تحرکات نظامی معنادار روسیه در سوریه در این چارچوب قابل معنا باشد.
دقیقا پس از توافق وین در تیرماه، روسیه موجی از اقدامات دیپلماتیک برای پایان بحران سوریه را آغاز کرد و به کانونی برای مذاکرات سیاسی بازیگران ملی و فروملی فعال در این بحران تبدیل شد. او میانجی شد تا علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به ریاض برود و با محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و فرزند پادشاه دیدار کند. چندی قبل، مسکو شاهد ترافیک حضور مقامات عربی بود و حتی روسیه با گروههای مخالف بشار اسد هم رایزنی کرد تا بتواند ابتکار عمل یک راهکار سیاسی را در دست داشته باشد. اما پوتین در این زمینه موفق نبود. عربستان نپذیرفت که اسد در آینده سوریه حضور داشته باشد در حالی که این مساله برای روسیه مهم بود. زمانی که این تلاشها با شکست مواجه شد، روسیه بهسرعت اقدام به تقویت حضور نظامی خود در سوریه کرد و عملا مدیریت میدانی و راهبردی را در دست گرفت تا جایی که در شرایط کنونی، آمریکا سعی دارد تا هماهنگی خود را با روسیه بیشتر سازد.
جانکری وزیر خارجه آمریکا خواستار هماهنگی روسیه با ائتلاف بینالمللی علیه داعش شده و از اینکه میان روسیه و ائتلاف تقابلی شکل بگیرد، ابراز نگرانی کرده است. نکته قابل تامل اینکه همزمان با حضور نظامی گستردهتر روسیه در سوریه، مقامات غربی یکی پس از دیگری از ضرورت حضور بشار اسد در مرحله دولت انتقالی سخن میگویند؛ امری که در مصوبات ژنو1 خلاف آن ذکر شده بود. وزرای خارجه انگلیس، آمریکا و سپس وزارت خارجه آلمان هم حضور اسد در مرحله انتقالی را پذیرفتهاند. حتی ترکیه هم که یکی از سرسختترین مخالفان اسد است و هرگونه حضور او در آینده سوریه را غیرقابل تصور میدانست، حالا حضور اسد در مرحله انتقالی را پذیرفته و از ضرورت مذاکرات چهارجانبه آمریکا، روسیه، ترکیه و ایران بر سر بحران سوریه سخن گفته است.
روسیه منطقه پسابرجام را یک صحنه نبرد ژئوپلیتیکی پیچیده با آمریکا میداند و سعی دارد تا رقابت خود با واشنگتن را در عرصه منطقهای با ابتکار عمل بیشتری پیش برد. به همین دلیل است که 95 هزار نیروی ویژه روسی برای حمله به داعش آموزش می بینند و به نظر میرسد روس ها اکنون با تقویت حضور نظامی خود در سوریه تا حدی توانسته اند ابتکار عمل را در دست گرفته و قدرت چانهزنی خود را در هنگام مذاکره بر سر آینده سوریه افزایش دهند.
منبع: رصد