به گزارش مشرق، یکی از حجاج بیتالله الحرام که در حادثه منی حضور داشت و دچار آسیب شد، گفت: حدود ساعت 9 صبح روز عید قربان به منا آمدیم و در آنجا حدود 3 ربع منتظر ماندیم تا به جمرات اعزام شدیم.
وی اضافه کرد: مسیر منا تا جمرات 5 خیابان دارد که معمولاً دو خیابان را برای رفت، دو خیابان را برای برگشت و یک خیابان را به صورت رفت و برگشت زائران قرار میدهند اما در آن روز 4 خیابان را مسدود کرده بودند و فقط یک خیابان برای رفتن به جمرات باز بود.
این زائر خانه خدا تصریح میکند: ما به سمت انتهای خیابان که مکان رمی جمرات بود حرکت کردیم، و دیدیم که هر لحظه ازدحام جمعیت بیشتر میشود که در یک شعاع 200 متری با یک جمعیت فشرده مواجه شدیم که چپ و راست خیابان را هم با چادرهای کشورهای دیگر بسته بودند.
وی افزود: نکته مهم این است که انتهای این خیابان را دو ماشین سعودی قرار داده و عرض آن را به یکسوم رسانده بودند و از عقب هم جمعیت اضافه میشد؛ لذا کار به جایی رسید که زائران نه راه پس داشتند نه راه پیش و موج جمعیت هر کسی را به هر طرفی میکشاند.
این زائر ادامه میدهد: هوا بسیار گرم بود و جمعیت به سمت فنسها میرفتند، التماس کردیم اما آنها باز نمیکردند؛ آرام آرام انرژیها تحلیل رفت و آن اتفاق اسفناک افتاد؛ من خودم 3 بار زمین افتادم که بار سوم بیهوش شدم و بعد از به هوش آمدن، خود را در یک چادر الجزایری دیدم.
وی میگوید: بعد از یک ساعت از حادثه، مردم فنسها را پاره کردند و برخی از فنسها و میلهها بالا رفتند؛ باورم نمیشود که موضوع غیرعمدی بوده و خطای انسانی باشد.
وی اضافه کرد: مسیر منا تا جمرات 5 خیابان دارد که معمولاً دو خیابان را برای رفت، دو خیابان را برای برگشت و یک خیابان را به صورت رفت و برگشت زائران قرار میدهند اما در آن روز 4 خیابان را مسدود کرده بودند و فقط یک خیابان برای رفتن به جمرات باز بود.
این زائر خانه خدا تصریح میکند: ما به سمت انتهای خیابان که مکان رمی جمرات بود حرکت کردیم، و دیدیم که هر لحظه ازدحام جمعیت بیشتر میشود که در یک شعاع 200 متری با یک جمعیت فشرده مواجه شدیم که چپ و راست خیابان را هم با چادرهای کشورهای دیگر بسته بودند.
وی افزود: نکته مهم این است که انتهای این خیابان را دو ماشین سعودی قرار داده و عرض آن را به یکسوم رسانده بودند و از عقب هم جمعیت اضافه میشد؛ لذا کار به جایی رسید که زائران نه راه پس داشتند نه راه پیش و موج جمعیت هر کسی را به هر طرفی میکشاند.
این زائر ادامه میدهد: هوا بسیار گرم بود و جمعیت به سمت فنسها میرفتند، التماس کردیم اما آنها باز نمیکردند؛ آرام آرام انرژیها تحلیل رفت و آن اتفاق اسفناک افتاد؛ من خودم 3 بار زمین افتادم که بار سوم بیهوش شدم و بعد از به هوش آمدن، خود را در یک چادر الجزایری دیدم.
وی میگوید: بعد از یک ساعت از حادثه، مردم فنسها را پاره کردند و برخی از فنسها و میلهها بالا رفتند؛ باورم نمیشود که موضوع غیرعمدی بوده و خطای انسانی باشد.