به گزارش مشرق، مرتضی طلایی ظهر امروز در حاشیه ترخیصش از بیمارستان که به دلیل سوختگی بستری بود در جمع خبرنگاران جزئیات حادثه را بیان کرد و گفت: پس از آنکه در ختم پدر سردار اشتری فرمانده ناجا شرکت کردم به تهران آمده و در منزل مسکونیمان مستقر شدم.
وی با بیان اینکه به دلیل نگهداری نوههای دوقلویش بیشتر روزهای هفته در منزل دخترش به سر میبرد تصریح کرد: خانه خودمان تقریبا بلا استفاده است؛ اما در روز حادثه به دلیل سفر اقواممان به مشهد تصمیم گرفتیم به خانه خود آمده و اسباب پذیرایی مهمانان را فراهم کنیم و همسرم برای طبخ غذا از اجاق گازی در تراس استفاده کرد.
وی با بیان اینکه در حال رفتن به محل کار بودم که متوجه فریاد همسرم شدم گفت: گویا شلنگ پشت اجاق گاز دچار پوسیدگی شده و نشست گاز موجب حریق و انفجار شده بود که من برای نجات همسرم و عدم سرایت آتش به مجتمع سی واحدیمان بلافاصله وارد عمل شده و سعی کردم که حریق را خاموش کنم.
طلایی با اذعان به این مطلب که اصول ایمنی را رعایت نکردم ادامه داد: تمام تلاش خود را برای نجات همسر و همسایگانم به کار بسته و توجهی به اصول ایمنی نداشته و از آنجایی که نمیدانستم منشاء آتش سوزی از کجا است سعی کردم حریق اجاق گاز را خاموش کنم و بعد از مدتی که موفق نشدم قصد بستن شیر گاز را داشتم که خود نیز دچار حریق شدم.
وی در تشریح جزئیات این حادثه با بیان اینکه دو پا و دست و صورتم طعمه حریق شد افزود: همسرم بلافاصله مرا به بیمارستان طالقانی منتقل کرد؛ اما متاسفانه مسئولان بیمارستان به وضعیت من توجهی نکرده و در مقابل اصرارهای همسرم برای دادن آمبولانس پاسخ عجیبی داده و عنوان کردند که با آژانس مصدوم خود را منتقل کنید.
طلایی با بیان اینکه هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدم به مسئولان بیمارستان عنوان کردم که «من طلایی هستم» گفت: آنها بار دیگر عنوان کردند که باید از آژانس برای انتقال به بیمارستان دیگر استفاده کنم و پس از آن به بیمارستان مطهری رفته و درحالی که ساعت نزدیک 9 صبح بود پرستاران عنوان کردند از آنجایی که پزشکی در بیمارستان نیست حتی نمیتوانند پانسمانی برای من انجام دهند و در مقابل اصرارهای اعضای خانوادهام عنوان کردند که اول بروید پرونده تشکیل بدهید و بعد پزشک شما را معاینه میکند.
وی با بیان اینکه سرانجام در بیمارستان چمران بستری شدم تصریح کرد: واقعیت امر این است که کادر پرستاری فرشتگان گمنامی هستند که با وجود زحمت زیاد دیده نمیشوند.
طلایی با بیان اینکه مدیریت این بیمارستان فلهای نیست اظهار کرد: این حادثه نشان داد که تهران یک مرکز فوق تخصصی سوختگی ندارد و شب گذشته که دکتر قالیباف برای بار دوم به عیادت من آمد به او گفتم که سالهای طولانی از وی خواهشی نداشتم اما حالا از او میخواهم که زمینی برای ایجاد یک مرکز تخصصی سوختگی تخصیص دهد که وی قول همکاری داد.
طلایی با بیان اینکه وزیر بهداشت نیز دو مرتبه به عیادت وی آمده گفت: نظر وزیر بهداشت نیز در زمینه ایجاد این مرکز تخصصی مثبت بوده است و به نظر میرسد بهتر است از بیمارستانهای نیمه کاره استفاده کنیم تا این موضوع به سرعت پیگیری شود.
وی با بیان اینکه این حادثه درسی بود تا درد مردم را بهتر متوجه شویم، ادامه داد: خدای ناکرده اگر در تهران شاهد حادثهای همچون زلزله باشیم قطعا قبل از تلفات ناشی از تخریب ساختمانها تعداد زیادی در اثر انفجار گاز جان خود را از دست میدهند و ای کاش میتوانستیم با تغییرالگوی مصرف انرژی از گاز به برق مشکل تهران را حل کنیم.
وی اظهار لطف و همدردی مردم فارغ از تعارفات تشریفاتی را بهترین اتفاق این روزهای زندگی خود دانست و افزود: ای کاش مسئولان ما فاصلهشان را با مردم کم میکردند که اگر روزگاری برای آنها اتفاقی افتاد مردم ناراحت شوند.
وی در خصوص آخرین وضعیت درمانی خود نیز گفت: هفت هشت ماه طول میکشد تا گرافتهای انجام شده بهبود یابد؛ اما این هفته باید برای تعویض پانسمان خود مراجعه کرده و بعد از آن بنا به گفته پزشکان میتوانم مقداری روی پای راست خود بایستم. اما باید فیزیوتراپیها را انجام دهم تا بتوانم بهبودی خود را به دست بیاورم.
وی با بیان اینکه به دلیل نگهداری نوههای دوقلویش بیشتر روزهای هفته در منزل دخترش به سر میبرد تصریح کرد: خانه خودمان تقریبا بلا استفاده است؛ اما در روز حادثه به دلیل سفر اقواممان به مشهد تصمیم گرفتیم به خانه خود آمده و اسباب پذیرایی مهمانان را فراهم کنیم و همسرم برای طبخ غذا از اجاق گازی در تراس استفاده کرد.
وی با بیان اینکه در حال رفتن به محل کار بودم که متوجه فریاد همسرم شدم گفت: گویا شلنگ پشت اجاق گاز دچار پوسیدگی شده و نشست گاز موجب حریق و انفجار شده بود که من برای نجات همسرم و عدم سرایت آتش به مجتمع سی واحدیمان بلافاصله وارد عمل شده و سعی کردم که حریق را خاموش کنم.
طلایی با اذعان به این مطلب که اصول ایمنی را رعایت نکردم ادامه داد: تمام تلاش خود را برای نجات همسر و همسایگانم به کار بسته و توجهی به اصول ایمنی نداشته و از آنجایی که نمیدانستم منشاء آتش سوزی از کجا است سعی کردم حریق اجاق گاز را خاموش کنم و بعد از مدتی که موفق نشدم قصد بستن شیر گاز را داشتم که خود نیز دچار حریق شدم.
وی در تشریح جزئیات این حادثه با بیان اینکه دو پا و دست و صورتم طعمه حریق شد افزود: همسرم بلافاصله مرا به بیمارستان طالقانی منتقل کرد؛ اما متاسفانه مسئولان بیمارستان به وضعیت من توجهی نکرده و در مقابل اصرارهای همسرم برای دادن آمبولانس پاسخ عجیبی داده و عنوان کردند که با آژانس مصدوم خود را منتقل کنید.
طلایی با بیان اینکه هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدم به مسئولان بیمارستان عنوان کردم که «من طلایی هستم» گفت: آنها بار دیگر عنوان کردند که باید از آژانس برای انتقال به بیمارستان دیگر استفاده کنم و پس از آن به بیمارستان مطهری رفته و درحالی که ساعت نزدیک 9 صبح بود پرستاران عنوان کردند از آنجایی که پزشکی در بیمارستان نیست حتی نمیتوانند پانسمانی برای من انجام دهند و در مقابل اصرارهای اعضای خانوادهام عنوان کردند که اول بروید پرونده تشکیل بدهید و بعد پزشک شما را معاینه میکند.
وی با بیان اینکه سرانجام در بیمارستان چمران بستری شدم تصریح کرد: واقعیت امر این است که کادر پرستاری فرشتگان گمنامی هستند که با وجود زحمت زیاد دیده نمیشوند.
طلایی با بیان اینکه مدیریت این بیمارستان فلهای نیست اظهار کرد: این حادثه نشان داد که تهران یک مرکز فوق تخصصی سوختگی ندارد و شب گذشته که دکتر قالیباف برای بار دوم به عیادت من آمد به او گفتم که سالهای طولانی از وی خواهشی نداشتم اما حالا از او میخواهم که زمینی برای ایجاد یک مرکز تخصصی سوختگی تخصیص دهد که وی قول همکاری داد.
طلایی با بیان اینکه وزیر بهداشت نیز دو مرتبه به عیادت وی آمده گفت: نظر وزیر بهداشت نیز در زمینه ایجاد این مرکز تخصصی مثبت بوده است و به نظر میرسد بهتر است از بیمارستانهای نیمه کاره استفاده کنیم تا این موضوع به سرعت پیگیری شود.
وی با بیان اینکه این حادثه درسی بود تا درد مردم را بهتر متوجه شویم، ادامه داد: خدای ناکرده اگر در تهران شاهد حادثهای همچون زلزله باشیم قطعا قبل از تلفات ناشی از تخریب ساختمانها تعداد زیادی در اثر انفجار گاز جان خود را از دست میدهند و ای کاش میتوانستیم با تغییرالگوی مصرف انرژی از گاز به برق مشکل تهران را حل کنیم.
وی اظهار لطف و همدردی مردم فارغ از تعارفات تشریفاتی را بهترین اتفاق این روزهای زندگی خود دانست و افزود: ای کاش مسئولان ما فاصلهشان را با مردم کم میکردند که اگر روزگاری برای آنها اتفاقی افتاد مردم ناراحت شوند.
وی در خصوص آخرین وضعیت درمانی خود نیز گفت: هفت هشت ماه طول میکشد تا گرافتهای انجام شده بهبود یابد؛ اما این هفته باید برای تعویض پانسمان خود مراجعه کرده و بعد از آن بنا به گفته پزشکان میتوانم مقداری روی پای راست خود بایستم. اما باید فیزیوتراپیها را انجام دهم تا بتوانم بهبودی خود را به دست بیاورم.