وی درباره این شعر گفت: نیمه های شب بود بین خواب و بیداری، گویی کلمات پشت سر هم می نشست... صبح که بیدار شدم احساس کردم برای اولین بار این شعر را می خوانم... دلم کباب شد... جان های حقیقت جو آماده کباب دل باشید.
امید که این بیان کوچک بتواند مرهمی هر چند کوچک برای دلهای داغدار خانواده های این شهدا باشد البته من معتقدم خانواده این عزیزان ایران اسلامی است و همه در غم این برادران و خواهران داغداراند. ممکن است از نظر آوا و نه معنا شباهتی به شعر عید آمد حضرت مولانا داشته باشد که این اتفاق به صورت ناخودآگاه رخ داده و به دلیل قافیه مشترک ان و ردیف شد صورت گرفته است البته شعر مولانا ردیف تا هست چنین بادا علاوه بر شد دارد.
ما خانه به خانه خون، سر تا به قدم گلگون
دریا به دریا جان، در راه تو قربان شد
ما جمله عجین عشق، معجون سراسر دل
خونابه پل پیوند، خورشید هراسان شد
از صف به صفا رفتیم تا پیش خدا رفتیم
احرام نمی خواهیم، محرم فراوان شد
یکباره نفس دادیم، ما جمله قفس دادیم
معشوق دگر شوخی است، معبود نمایان شد
نوریم و سراسر شور، مهمان خدا یاران
در سلطنت انوار، جان ها غزل خوان شد
عیدیم و سراسرجان از پای به سر قربان
جهل عرب باقی است، خون ضامن قرآن شد
پالوده عشق و جان، معشوق هزار انسان
خون جگر و دیده سرمایه انسان شد
ما جمله یکی گشتیم مولود و ولی با هم
یک چشمه سرخ از می، با عشق چراغان شد
مستیم ز جام حق، وز سوز کباب دل
ماه و قمر و زهره، دلداده انسان شد
می نوش خدا اینجاست، در انجمن پاکان
این حج علمداران، افسانه انسان شد
این عالم برزخ نیست، اینجا صراتی نیست
باغ ملکوت است این، کاشانه جانان شد
حاجی مبارک باد، این شهد و شکر با هم
این خوان خدا امروز، چون باغ شهیدان شد