گروه بینالملل مشرق -
منابع محلی ساکن منطقه «عسیر»، در جنوب غربی عربستان چندی پیش تاکید کردند
که یک فروند هواپیمای بوینگ 747 نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی اقدام به
انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی به پایگاه نظامی «خمیس مشیط» در امارت
عسیر می کند.
این منابع محلی عربستانی با اشاره به اینکه هدف از این اقدام کمک به نیروی هوایی عربستان و کشورهای هم پیمان با آن در تجاوز علیه یمن است، تصریح کردند: رژیم صهیونیستی پلی هوایی بین تل آویو و پایگاه نظامی خمیس مشیط ایجاد کرده و در این راستا به متجاوزان سعودی و هم پیمانانش علاوه بر کمک های نظامی، حمایت لجستیکی هم به عمل می آورد.
در پی انتشار این خبر، یک منبع نظامی یمنی در گفتگو با پایگاه خبری یمنی «الاتحاد پرس» اعلام کرد که ارتش و کمیته های مردمی این کشور حمله رژیم سعودی علیه منطقه باب المندب را که با مشارکت مستقیم رژیم صهیونیستی و با هدف تسلط بر تنگه راهبردی باب المندب صورت گرفته بود، دفع کرد.
این منبع آگاه یمنی تاکید کرده بود که مشارکت مستقیم اسرائیل در حمله زمینی – دریایی و هوایی به باب المندب با اشراف و نظارت مستقیم آمریکا بر این عملیات رصد شده است.
به گفته این منبع جنگنده های متجاوزان سعودی و هم پیمانانش تلاش داشتند، با انجام حملات هوایی گسترده و ایجاد پوشش هوایی لازم، زمینه پیشروی اشغالگران و مزدوران به سمت منطقه «خور العمیره» را فراهم کنند.
جایگاه یمن در امنیت قومی رژیم صهیونیستی
کشور یمن به طور عام و تنگه باب المندب به طور خاص دارای جایگاه ویژه و مهمی در امنیت قومی رژیم صهیونیستی است و ناامن شدن این تنگه و از بین رفتن ثبات و استقرار آن بحران بزرگی برای این رژیم ایجاد می کند.
تنگه باب المندب مهمترین و اصلی ترین گذرگاه دریایی کشتی های اسرائیلی و دروازه ورود آنها به دریای سرخ شمرده می شود، همچنین تمام کشتی هایی که خواهان دسترسی به بندر «ایلات» در سرزمین های اشغالی هستند، باید از تنگه باب المندب عبور کنند.
از زمان انقلاب مردمی یمن در سال 2011 میلادی تاکنون مسیرهای دریایی یمن و به خصوص تنگه باب المندب که عرض آن به 30 کیلومتر می رسد، برای کشتی اسرائیلی همچون گذشته امن نیست.
در این ارتباط یک منبع امنیتی صهیونیستی که خواستار عدم افشای نام خود شد، در گفتگو با روزنامه «رای الیوم» افشا کرد که نیروی دریایی اسرائیل از وجود موشک های بالستیک در این آب ها نگران است، چون حزبالله لبنان برای ناامن کردن خطوط دریایی اسرائیل به راحتی از این موشک ها استفاده کند و این موضوعی بسیار خطرناک برای امنیت تل آویو است، چون 99 درصد واردات اسرائیل از طریق دریا صورت می گیرد.
به این ترتیب آشکار می شود که امنیت خطوط دریایی اهمیت بسیار زیادی برای رژیم صهیونیستی دارد، چون مهمترین و اساسی ترین راه ارتباط تل آویو با دنیای خارج پس از دریای مدیترانه است و به همین دلیل کشتی های اسرائیلی که از شرق قصد دارند، به منطقه غرب آسیا حرکت کنند، باید از تنگه باب المندب عبور کنند.
براین اساس اگر کنترل این تنگه به دست نیروهای یمنی و به ویژه رزمندگان جنبش انصار الله و نیروهای کمیتههای مردمی یمن بیفتد و به تبع آن دست عربستان از یمن کوتاه شود و سعودی ها دیگر سیطرهای بر یمن نداشته باشند، خطری بزرگ تجارت دریایی رژیم صهیونیستی را تهدید خواهد کرد.
به همین دلیل است که رژیم
صهیونیستی سال هاست، نظامیان خود را در چندین جزیره عربستان در دریای سرخ
از جمله جزیره «صنافیر» و جزیره «تیران» مستقر کرده و با نفوذ در کشور
آفریقایی «اریتره» پایگاه هایی نظامی بر سواحل این کشور و مشرف به دریای
سرخ احداث کرده و از جمله مناطقی است که تل آویو تلاش بسیار دارد، به هر
طریق ممکن کنترل کامل آن را در دست داشته باشد.
در این راستا رژیم صهیونیستی به خوبی می داند، عدم مشارکتش در تجاوز نظامی علیه یمن و عدم کمک به سعودی ها، با ناتوانی عربستان در وارد آوردن ضربات تاثیرگذار بر نیروهای یمنی همراه است و در آن صورت تهدیدی که خطر آن را احساس می کند، جامه عمل به خود خواهد پوشید.
تحلیل و تفسیری متفاوت
«جکی هاگی»، تحلیلگر اسرائیلی امور منطقه تحلیلی متفاوت از تجاوز عربستان سعودی و هم پیمانانش علیه یمن و پیوستن اسرائیل به آنها در این تجاوز ارائه می دهد که در جای خود تامل برانگیز است.
این تحلیلگر اسرائیلی اظهار می کند: سیاستمداران اسرائیلی از حمله عربستان سعودی به یمن ابراز خرسندی و در مواردی آرامش خاطر می کنند، اما آیا واقعا اسرائیل و سیاستمدارانش در قبال جماعت انصار الله احساس دشمنی و خصومت ورزی کنند؟
بدون تردید کسانی که نسبت به انصار الله دشمنی می کنند و خوی خصومت ورزی دارند، از حقیقت امور چیزی نمی دانند!!!
گفته می شود که انصار الله مورد حمایت ایران هستند. بر این اساس اگر ایران دشمن اسرائیل باشد، تمام گروه ها، جنبش ها و جماعت های مورد حمایتش نیز دشمن اسرائیل هستند و در این جنگ بالطبع تل آویو باید طرف سعودی ها را بگیرد.
اما واقعیت امر چیز دیگری است. تمام گزارش های اطلاعاتی و امنیتی غربی و بین المللی به نقش محوری عربستان سعودی در تاسیس و حمایت از گروه های شبه نظامی و تروریستی پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق اشاره می کند و بر دست داشتن این گروه ها در کشتار و قتل غیر نظامیان بی گناه تاکید دارد.
به همین ترتیب در سوریه نیز حکومت سعودی با هدف براندازی نظام در سوریه و شخص «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور از هیچ پشتیبانی و حمایتی از گروه های تروریستی فعال در این کشور چه تکفیری و چه غیر تکفیری کوتاهی نکرد.
در حقیقت عربستان سعودی همواره مهمترین و اصلی ترین بازیگر تمام جنگ ها و منازعات خونین رخ داده در منطقه طی دهه های گذشته بوده است، به گونه ای که بدون حمایت های ریاض گروه های تروریستی از جمله القاعده امکان حضور و فعالیت در کشورهایی همچون یمن و عراق و جبهه النصره در کشور سوریه را نداشتند.
حتی «سید حسن نصر الله»، دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی 27 ماه مارس گذشته خود عربستان سعودی را به خاطر حمایت از گروه های تروریستی در سوریه جهت براندازی نظام در این کشور و نابودی یک کشور به طور کامل جهت رسیدن به این هدف سرزنش کرد.
به نظر می رسد، اسرائیل به جای اینکه از حملات عربستان علیه یمن ابراز خرسندی کند، شایسته است تا نفرت و انزجار خود از این حملات را بیان کند، چون تجربه ثابت کرده است، تزلزل ثبات و امنیت هر یک از کشورهای عربی در منطقه موجب توسعه و گسترش تروریسم در منطقه و ریشه دارتر شدن این پدیده شوم می شود که در نهایت به سود اسرائیل نیست.
به همین دلیل اسرائیل باید در موضعی که در قبال یمن اتخاذ کرده است، تجدید نظر کند و در قبال این حملات که غیر نظامیان را هدف قرار می دهد، موضعی اخلاقی اتخاذ کند، چه رسد به اینکه در این تجاوزات نیز حضور و مشارکت داشته باشد یا به عاملان آنها کمک های لجستیکی و نظامی کند.
در این تردید نیست که عربستان سعودی برای مقابله با ایران در عرصه منطقه ای دست به هر اقدامی می زند و از همکاری با هر طرف منطقه ای از جمله اسرائیل باک ندارد و در این خصوص گزارش های متعددی طی سال های گذشته منتشر شده که از رابطه سری و محرمانه تل آویو و ریاض سخن گفته اند.
اما
سیاستمداران اسرائیلی هیچ گاه توجه نداشته اند، این اقدامات عربستان سعودی
جهت براندازی نظام در سوریه با حمایت از گروه های تروریستی تکفیری و غیر
تکفیری بود که مرزهای شمالی سرزمین های اشغالی در بلندی های جولان را به
شدت ناامن کرده است.
هم اکنون نیز عربستان سعودی هوس براندازی انصار الله در یمن را کرده و در این راستا آمریکا و کشورهای غربی مانند فرانسه و در منطقه مصر را نیز با خود همراه کرده و هم اکنون نوبت به اسرائیل رسیده است تا آن را هم با خود همراه کند و سیاستمداران ناآگاه اسرائیلی هم با بوق و کرنا از حضور خود در حمله علیه یمن و کمک نظامی و لجستیکی به عربستان در این حملات افتخار می کند، غافل از اینکه توان مقابله با نیروهای یمنی را ندارد و با تسلط نیروهای یمنی بر تنگه باب المندب و کنترل آن توسط انصار الله، اسرائیل مهمترین گذرگاه دریایی و راه ارتباطی و تجاری خود با دنیای خارج را از دست می دهد.
در پایان این تحلیلگر سیاسی اسرائیلی تاکید می کند که وقتی جنبش انصار الله 2 دهه پیش پای به عرصه سیاسی یمن گذاشتند، تنها به حضور در دولت ائتلافی یمن قانع بودند، با وجودی که در اوج قدرت قرار داشتند و می توانستند، قدرت را در یمن به قبضه بگیرند، اما دولت وابسته یمن از این اقدام ممانعت کرد تا انصار الله اقدامات خود را توسعه دهد.
درگیری هایی که در یمن جریان دارد، درگیری بین جنبش انصار الله شیعی مورد حمایت ایران با اهل سنت این کشور نیست، بلکه جنگ عربستان جهت قبضه قدرت در یمن و سیطره بر منابع نفتی و ثروت های بکر و دست نخورده این کشور است و اسرائیل بدون توجه به این هدف سعودی ها وارد جنگی شده است تا یکی از مهمترین بازتاب های آن ناامن شدن مرزهای جنوبی دریایی سرزمین های اشغالی باشد و این رهاورد همکاری اسرائیل با سعودی هاست تا ظرف تنها چند سال هم امنیت را در مرزهای شمالی خویش در جولان و هم در مرزهای جنوبی در دریای سرخ و باب المندب از دست بدهد.
این منابع محلی عربستانی با اشاره به اینکه هدف از این اقدام کمک به نیروی هوایی عربستان و کشورهای هم پیمان با آن در تجاوز علیه یمن است، تصریح کردند: رژیم صهیونیستی پلی هوایی بین تل آویو و پایگاه نظامی خمیس مشیط ایجاد کرده و در این راستا به متجاوزان سعودی و هم پیمانانش علاوه بر کمک های نظامی، حمایت لجستیکی هم به عمل می آورد.
در پی انتشار این خبر، یک منبع نظامی یمنی در گفتگو با پایگاه خبری یمنی «الاتحاد پرس» اعلام کرد که ارتش و کمیته های مردمی این کشور حمله رژیم سعودی علیه منطقه باب المندب را که با مشارکت مستقیم رژیم صهیونیستی و با هدف تسلط بر تنگه راهبردی باب المندب صورت گرفته بود، دفع کرد.
این منبع آگاه یمنی تاکید کرده بود که مشارکت مستقیم اسرائیل در حمله زمینی – دریایی و هوایی به باب المندب با اشراف و نظارت مستقیم آمریکا بر این عملیات رصد شده است.
به گفته این منبع جنگنده های متجاوزان سعودی و هم پیمانانش تلاش داشتند، با انجام حملات هوایی گسترده و ایجاد پوشش هوایی لازم، زمینه پیشروی اشغالگران و مزدوران به سمت منطقه «خور العمیره» را فراهم کنند.
کشور یمن به طور عام و تنگه باب المندب به طور خاص دارای جایگاه ویژه و مهمی در امنیت قومی رژیم صهیونیستی است و ناامن شدن این تنگه و از بین رفتن ثبات و استقرار آن بحران بزرگی برای این رژیم ایجاد می کند.
تنگه باب المندب مهمترین و اصلی ترین گذرگاه دریایی کشتی های اسرائیلی و دروازه ورود آنها به دریای سرخ شمرده می شود، همچنین تمام کشتی هایی که خواهان دسترسی به بندر «ایلات» در سرزمین های اشغالی هستند، باید از تنگه باب المندب عبور کنند.
از زمان انقلاب مردمی یمن در سال 2011 میلادی تاکنون مسیرهای دریایی یمن و به خصوص تنگه باب المندب که عرض آن به 30 کیلومتر می رسد، برای کشتی اسرائیلی همچون گذشته امن نیست.
در این ارتباط یک منبع امنیتی صهیونیستی که خواستار عدم افشای نام خود شد، در گفتگو با روزنامه «رای الیوم» افشا کرد که نیروی دریایی اسرائیل از وجود موشک های بالستیک در این آب ها نگران است، چون حزبالله لبنان برای ناامن کردن خطوط دریایی اسرائیل به راحتی از این موشک ها استفاده کند و این موضوعی بسیار خطرناک برای امنیت تل آویو است، چون 99 درصد واردات اسرائیل از طریق دریا صورت می گیرد.
به این ترتیب آشکار می شود که امنیت خطوط دریایی اهمیت بسیار زیادی برای رژیم صهیونیستی دارد، چون مهمترین و اساسی ترین راه ارتباط تل آویو با دنیای خارج پس از دریای مدیترانه است و به همین دلیل کشتی های اسرائیلی که از شرق قصد دارند، به منطقه غرب آسیا حرکت کنند، باید از تنگه باب المندب عبور کنند.
براین اساس اگر کنترل این تنگه به دست نیروهای یمنی و به ویژه رزمندگان جنبش انصار الله و نیروهای کمیتههای مردمی یمن بیفتد و به تبع آن دست عربستان از یمن کوتاه شود و سعودی ها دیگر سیطرهای بر یمن نداشته باشند، خطری بزرگ تجارت دریایی رژیم صهیونیستی را تهدید خواهد کرد.
در این راستا رژیم صهیونیستی به خوبی می داند، عدم مشارکتش در تجاوز نظامی علیه یمن و عدم کمک به سعودی ها، با ناتوانی عربستان در وارد آوردن ضربات تاثیرگذار بر نیروهای یمنی همراه است و در آن صورت تهدیدی که خطر آن را احساس می کند، جامه عمل به خود خواهد پوشید.
«جکی هاگی»، تحلیلگر اسرائیلی امور منطقه تحلیلی متفاوت از تجاوز عربستان سعودی و هم پیمانانش علیه یمن و پیوستن اسرائیل به آنها در این تجاوز ارائه می دهد که در جای خود تامل برانگیز است.
این تحلیلگر اسرائیلی اظهار می کند: سیاستمداران اسرائیلی از حمله عربستان سعودی به یمن ابراز خرسندی و در مواردی آرامش خاطر می کنند، اما آیا واقعا اسرائیل و سیاستمدارانش در قبال جماعت انصار الله احساس دشمنی و خصومت ورزی کنند؟
بدون تردید کسانی که نسبت به انصار الله دشمنی می کنند و خوی خصومت ورزی دارند، از حقیقت امور چیزی نمی دانند!!!
گفته می شود که انصار الله مورد حمایت ایران هستند. بر این اساس اگر ایران دشمن اسرائیل باشد، تمام گروه ها، جنبش ها و جماعت های مورد حمایتش نیز دشمن اسرائیل هستند و در این جنگ بالطبع تل آویو باید طرف سعودی ها را بگیرد.
اما واقعیت امر چیز دیگری است. تمام گزارش های اطلاعاتی و امنیتی غربی و بین المللی به نقش محوری عربستان سعودی در تاسیس و حمایت از گروه های شبه نظامی و تروریستی پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق اشاره می کند و بر دست داشتن این گروه ها در کشتار و قتل غیر نظامیان بی گناه تاکید دارد.
به همین ترتیب در سوریه نیز حکومت سعودی با هدف براندازی نظام در سوریه و شخص «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور از هیچ پشتیبانی و حمایتی از گروه های تروریستی فعال در این کشور چه تکفیری و چه غیر تکفیری کوتاهی نکرد.
در حقیقت عربستان سعودی همواره مهمترین و اصلی ترین بازیگر تمام جنگ ها و منازعات خونین رخ داده در منطقه طی دهه های گذشته بوده است، به گونه ای که بدون حمایت های ریاض گروه های تروریستی از جمله القاعده امکان حضور و فعالیت در کشورهایی همچون یمن و عراق و جبهه النصره در کشور سوریه را نداشتند.
حتی «سید حسن نصر الله»، دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی 27 ماه مارس گذشته خود عربستان سعودی را به خاطر حمایت از گروه های تروریستی در سوریه جهت براندازی نظام در این کشور و نابودی یک کشور به طور کامل جهت رسیدن به این هدف سرزنش کرد.
به نظر می رسد، اسرائیل به جای اینکه از حملات عربستان علیه یمن ابراز خرسندی کند، شایسته است تا نفرت و انزجار خود از این حملات را بیان کند، چون تجربه ثابت کرده است، تزلزل ثبات و امنیت هر یک از کشورهای عربی در منطقه موجب توسعه و گسترش تروریسم در منطقه و ریشه دارتر شدن این پدیده شوم می شود که در نهایت به سود اسرائیل نیست.
به همین دلیل اسرائیل باید در موضعی که در قبال یمن اتخاذ کرده است، تجدید نظر کند و در قبال این حملات که غیر نظامیان را هدف قرار می دهد، موضعی اخلاقی اتخاذ کند، چه رسد به اینکه در این تجاوزات نیز حضور و مشارکت داشته باشد یا به عاملان آنها کمک های لجستیکی و نظامی کند.
در این تردید نیست که عربستان سعودی برای مقابله با ایران در عرصه منطقه ای دست به هر اقدامی می زند و از همکاری با هر طرف منطقه ای از جمله اسرائیل باک ندارد و در این خصوص گزارش های متعددی طی سال های گذشته منتشر شده که از رابطه سری و محرمانه تل آویو و ریاض سخن گفته اند.
هم اکنون نیز عربستان سعودی هوس براندازی انصار الله در یمن را کرده و در این راستا آمریکا و کشورهای غربی مانند فرانسه و در منطقه مصر را نیز با خود همراه کرده و هم اکنون نوبت به اسرائیل رسیده است تا آن را هم با خود همراه کند و سیاستمداران ناآگاه اسرائیلی هم با بوق و کرنا از حضور خود در حمله علیه یمن و کمک نظامی و لجستیکی به عربستان در این حملات افتخار می کند، غافل از اینکه توان مقابله با نیروهای یمنی را ندارد و با تسلط نیروهای یمنی بر تنگه باب المندب و کنترل آن توسط انصار الله، اسرائیل مهمترین گذرگاه دریایی و راه ارتباطی و تجاری خود با دنیای خارج را از دست می دهد.
در پایان این تحلیلگر سیاسی اسرائیلی تاکید می کند که وقتی جنبش انصار الله 2 دهه پیش پای به عرصه سیاسی یمن گذاشتند، تنها به حضور در دولت ائتلافی یمن قانع بودند، با وجودی که در اوج قدرت قرار داشتند و می توانستند، قدرت را در یمن به قبضه بگیرند، اما دولت وابسته یمن از این اقدام ممانعت کرد تا انصار الله اقدامات خود را توسعه دهد.
درگیری هایی که در یمن جریان دارد، درگیری بین جنبش انصار الله شیعی مورد حمایت ایران با اهل سنت این کشور نیست، بلکه جنگ عربستان جهت قبضه قدرت در یمن و سیطره بر منابع نفتی و ثروت های بکر و دست نخورده این کشور است و اسرائیل بدون توجه به این هدف سعودی ها وارد جنگی شده است تا یکی از مهمترین بازتاب های آن ناامن شدن مرزهای جنوبی دریایی سرزمین های اشغالی باشد و این رهاورد همکاری اسرائیل با سعودی هاست تا ظرف تنها چند سال هم امنیت را در مرزهای شمالی خویش در جولان و هم در مرزهای جنوبی در دریای سرخ و باب المندب از دست بدهد.