گروه بینالملل مشرق- در حالی شاهد انتفاضه سوم در فلسطین هستیم که دو انتفاضه پیشین در سال های 1987 و 2000 روی داد. هر دو انتفاضه به دست
رژیم صهیونیستی به شکلی خشونت بار پاسخ داده شد؛ به طوری که در انتفاضه ی
اول اسحاق رابین اعلام کرد که" دست ها و پاهای فلسطینیان را خرد می کنیم".
انتفاضه
ی اول با پرتاب سنگ توسط جوانان آغاز شد و با گلوله های رژیم صهیونیستی
پاسخ داده شد. در واقع انتفاضه ی اول از پیامدهای توافق نامه ی اسلو بود؛
اما بعد از آن بود که این قرارداد ننگ آور انتفاضه دوم را در سال 2000
رقم زد و در پاسخ به آن، اشغال عملی تا حدی ادامه یافت که باعث قطع ارتباط
سرزمین اشغالی از غزه شد. انتفاضه دوم که به انتفاضه اقصی نیز
مشهور است و در پی ورود و هتک حرمت مسجد الاقصی توسط نخست وزیر سابق رژیم
صهیونیستی آریل شارون با تعدادی از سربازان بود.
خبرنگار بین الملل مشرق با روحالله رضوی مسئول کمیته بینالملل اتحادیه امت واحده درباره دلیل و نحوه شکل گیری انتفاضه سوم در فلسطین گفتگو کرده است که متن این گفتگو به شرح زیر است.
سؤال:: معنی انتفاضه چیست و چرا به تحولات اخیر فلسطین انتفاضه گفته میشود؟
انتفاضه به خیزش عمومی مردم فلسطین بعد از آغاز اشغال این کشور گفته میشود. در هر دورهای که به هر دلیلی خیزش عمومی از طرف مردم فلسطین در قبال اشغالگری صهیونیستها اتفاق میافتد، لفظ انتفاضه به آن اطلاق میشود. تا الآن هم دو بار این اتفاق افتاده بود. اولین بار حد فاصل سالهای 1988 تا 1993 بود و دومین بار بعد از سال 2000 بود. در هر کدام از این انتفاضهها شاهد خیزش گسترده مردم فلسطین مقابل دشمن صهیونیستی بودیم. از ابتدای ماه اکتبر سال جاری هم حرکتهایی در فلسطین آغاز شد که روز به روز نام انتفاضه بیش از پیش بر آن اطلاق شد. مردم فلسطین در نقاط مختلف نسبت به وضعیت موجود واکنش نشان دادند.
سؤال:: شروع انتفاضه جرقه خاصی داشت یا اینکه به مرور شدت پیدا کرد؟
تقریباً همان ابتدای ماه اکتبر بود که یک جوان 19 - 20 ساله فلسطینی به نام "مهند حلبی" قبل از آنکه اقدام به عملیات استشهادی با سلاح سرد کند و دو صهیونیست را از پا دربیاورد، پیامی را در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد مبنی بر اینکه مردم فلسطین در برابر ظلم کوتاه نخواهند آمد و قیام کردهاند و انتفاضه شروع کردهاند. چند ساعت بعد از اقدام به عملیات کرد. جرقه آغاز انتفاضه سوم فلسطین را میتوان همین اقدام و شهادت حلبی دانست. مهند حلبی با سلاح سرد به دو صهیونیست حمله میکند و آنها را از پا درمیآورد و خودش هم همانجا به شهادت میرسد.
سؤال:: آیا
این انتفاضه از قبل پیشبینی هم میشد؟
شرایطی که در نقاط مختلف فلسطین به خصوص در قدس و بیتالمقدس شاهد آن بودیم، نشان میداد که بالأخره آتشفشان خشم و غضب مردم فلسطین فوران خواهد کرد. حملات مختلف، حضور صهیونیستها، ضرب و جرح نمازگزاران و مسئولین تولیت قدس در ماههای اخیر شدت گرفته بود. طرحهای مختلفی هم که گروههای تندرو و اسرائیلی درباره قدس مطرح کرده بودند، شرایط را برای آغاز انتفاضه آماده کرده بود. از طرفی هم مذاکرات میان گروههای فلسطینی و اسرائیل هم به نتیجه خاصی نرسیده بود. همه این شرایط باعث شده بود تا تحلیلگران این را بعید ندانند که انتفاضه سومی به زودی شکل بگیرد. اگرچه سبک و سیاق کنونی و شرایطی که طی این حدوداً یک ماه شاهد آن بودیم، قابل پیشبینی نبود. این حجم از عملیاتهای استشهادی و این نوع واکنش فلسطینیها پیشبینی نشده بود.
سؤال:: آیا انتفاضه سوم با دو انتفاضه قبلی تفاوت عمدهای هم دارد؟
مهمترین شاخصهای که میتواند این انتفاضه را از انتفاضههای قبلی متمایز کند این است که انتفاضههای قبلی محدود به مناطقی میشد که در دست فلسطینیها بود. مثلاً انتفاضه اول در کرانه باختری و نوار غزه بود. انتفاضه دوم هم در قدس و پس از ورود آریل شارون به داخل مسجد اتفاق افتاد. با این حال، آنچه که در روزهای گذشته اتفاق افتاده و اهمیت زیادی دارد این است که عملیاتهای استشهادی فلسطینیها، چه با سلاح گرم، چه با سلاح سرد و چه با خودرو، نه تنها در مناطقی مانند کرانه باختری و حتی شهر قدس اتفاق میافتد، بلکه در مناطق اشغالی هم نفوذ کرده است. حتی شاهد عملیاتهایی در تلآویو بودیم.
عملیاتهایی که در مناطق اشغالی رخ میدهد اولاً حاکی از آن است که گستره انتفاضه جدید چهقدر بیشتر از انتفاضههای قبلی هست. دوماً اینکه این انتفاضه را عملاً نمیتوان به هیچکدام از گروههای فلسطینی منحصر کرد. مثلاً در مناطق 1948 که شاهد عملیاتهای فلسطینیها بودهاند، هیچ جریان فلسطینی به آن معنا وجود ندارد. این اقدامات کاملاً خودجوش و مردمی دارد انجام میشود.
نکته مهم دیگری که البته شاید در انتفاضههای قبلی هم وجود داشته این است که سن عملیاتکنندهها بین 16 سال یا حتی کمتر، تا 25 سال است. یعنی نسل پنجم فلسطینیهایی هستند که طعم اشغال و آوارگی و تبعید و ظلم را چشیدهاند، اما نه تنها کوتاه نیامدهاند، بلکه اینگونه دارند علیه اشغالگران قیام میکنند.
لازم است که پیام عملیاتی مانند عملیات مهند حلبی را درک کنیم. وقتی یک نفر چاقو از آشپزخانه منزلش برمیدارد، لباسی میپوشد که شناخته نشود و راهی محلی میشود که سربازان صهیونیست هستند، بدون آنکه سلاح نظامی داشته باشد، معنایش این است که میداند اندکی پس از عملیات یا حتی شاید قبل از آنکه بتواند عملیات کند، کشته خواهد شد. همچنین وقتی یک نفر عملیات میکند، خانوادهاش شناسایی میشوند و خانهشان تخلیه میشود. اگر در قدس باشند، آنها را به کرانه باختری یا نوار غزه تبعید میکنند.
سؤال:: آیا شروع انتفاضه سوم نشان دهنده ناامیدی مردم از گروه های فلسطینی است؟ آیا مردم فلسطین بیشتر از گفتگو خواستار اقدام عملی هستند؟
گفتگوها پدیده جدیدی نیست بلکه سالهای سال است که وجود دارد. مثلاً حماس هم قائل به استفاده از سیاست برای رسیدن به هدفشان هستند و هم استفاده از سلاح و مقاومت. بر همین اساس، میآیند و در نوار غزه حکومت تشکیل میدهند و کنترل اوضاع را به دست میگیرند. از طرف دیگر هم با اسرائیلیها میجنگند و مقاومت میکنند. طبیعتاً بخشی از پروسه ورود به سیاست هم بحث گفتگوها و مذاکرات است. این گفتگوها بعد از جنگ اخیر در غزه آغاز شده بود و بحث رسیدن به یک توافق طولانیمدت صلح و یا آتشبس میان حماس و اسرائیلیها مطرح وجود داشت.
حرکت جهاد اسلامی اصلاً قائل به ورود به سیاست نبوده است. مبنای فکری حرکت جهاد این نیست که با ابزارهای سیاسی هم میتواند اقدام به آزادسازی فلسطین کرد. از این منظر، این گروه به عنوان یک حرکت کاملاً جهادی مطرح است. حرکتهایی دیگری هم هست که کاملاً قائل به این هستند که باید از اندیشه مقاومت فاصله گرفت و از طریق گفتگو و مذاکره به دنبال دستیابی به هدف بود، که حرکت فتح بارزترین این حرکتهاست.
تمرکز حرکت انتفاضه در شهر قدس، نشاندهنده "نه" بزرگ فلسطینیها به اندیشه سازش با اسرائیلیهاست. محمود عباس کسی بود که رسماً تضمین داده بود نگذارد تا حرکتی به نام انتفاضه سوم شکل بگیرد. شرایط هم الآن در کرانه باختری که تحت کنترل تشکیلات خودگردان است، شرایط بسیار سختی است و مردم فلسطین در آن منطقه تحت فشار شدید هستند. این نشان میدهد که تفکرات و اندیشههای تشکلات خودگردان و محمد عباس شکست خورده است. درباره گفتگوهای حماس با اسرائیل هم باید گفت که موضوع گفتگوها بیشتر، شرایط غزه بود، نه اصل اشغالگری اسرائیل یا آزادسازی فلسطین.
مردم فلسطین درک میکنند که اشغالگری اسرائیل با گفتگو و عکس یادگاری با سران صهیونیست و کنار گذاشتن سلاح مقاومت، حلشدنی نیست. این همان اشتباهی است که عرفات هم مرتکب شد. سران کنونی تشکیلات خودگردان هم خوشحال هستند از اینکه جامعه جهانی آنها را به رسمیت شناخته و پرچمشان را در سازمان ملل بالا برده است. نکته خندهدار هم این است که عدهای از متصلین به حرکت فتح گفته بودند، انتفاضه سوم، نتیجه حرکتی است که در سازمان ملل رخ داد.
سؤال:: انگیزه نسل پنجم فلسطینیها از قیام و مقاومت چیست؟ آیا اهداف ایدئولوژیک دارند، یا صرفاً به خاطر فشار زندگی دست به عملیات میزنند؟
اولین نکتهای که باید به آن توجه داشت، مسلمان بودن مردم فلسطین است. اینکه یک جوان میآید و با آنکه میداند کشته میشود، دست به عملیات میزند، جز با اعتقاد به آموزههای دینی ممکن نیست. البته شرایط زندگی هم تأثیرگذار است، اما عامل اصلی نمیتواند باشد، چون نوع عملیاتهایی که اتفاق افتاده و شهامت و شجاعت عملیاتکنندهها نشاندهنده یک ایمان محکم است. در طرف مقابل هم میبینیم که وقتی یک جوان فلسطینی با چاقو به سمت جمعی از سربازان مسلح اسرائیلی میرود، چگونه آن سربازها فرار میکنند.
سؤال:: واکنش اسرائیلیها به این انتفاضه چه خواهد بود؟ چگونه تلاش میکنند آن را کنترل کنند؟
اولین واکنش اسرائیلیها این بود که از تمامی ادعاهای خود نسبت به قدس، عقبنشینی کردند. البته نباید از یاد برد که نتیجه چنین واکنشی ممکن است روی کار آمدن افرادی با نگاههای تندتر در رژیم صهیونیستی باشد. نظرسنجیهای کنونی هم در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد که محبوبیت نتانیاهو کاهش پیدا کرده و به جای او، افرادی از احزاب راستگراتر محبوب شدهاند. ضمن اینکه شهرکنشینها هم به این انتفاضه جدید واکنش نشان دادهاند، چون از سال 2011 تا کنون هیچ اتفاقی حتی جنگ اخیر غزه، باعث نشده بود امنیت شهرکها این اندازه به خطر بیفتد. همین شهرکنشینی که اخیراً توسط یک کامیون فلسطینی زیر گرفته شد، بعد از اینکه تصاویری از حادثه منتشر شد، مشخص شد که در حال سنگ زدن به خودروهای فلسطینیها بوده است.
سؤال:: گفته میشد که فلسطینیها به دلیل برخوردار شدن از تجهیزات نظامی پیشرفتهتر مانند موشک و راکت، دیگر به دنبال عملیاتهای استشهادی نخواهند رفت، بلکه تلاش خواهند کرد به سوی عملیاتهای کلاسیک گام بردارند. با این حال، الآن میبینیم که انتفاضه سوم توسط خود مردم و با عملیاتهای استشهادی شکل گرفته است. چرا در شرایطی که میتوانند جنگ کلاسیک کنند، هنوز از عملیاتهای استشهادی استفاده میکنند.
وضعیت نوار غزه با کرانه باختری متفاوت است. پیشرفتهای تسلیحاتی که وجود دارد، عمدتاً در نوار غزه است. در کرانه باختری، اگرچه که فلسطینیها مسلح هستند، اما این سلاحها در اختیار جنبش فتح است، نه مردم. اگر جنبش فتح تحت فشار قرار بگیرد و مجبور شود به سلاح روی بیاورد، درگیری مسلحانه هم اتفاق خواهد افتاد، اما در غیر این صورت مردم به صورت خودجوش به عملیاتهای استشهادی ادامه خواهند داد.
حماس هم باید مراقب باشد تا در انتفاضه سوم، که ملت فلسطین در برابر اسرائیل قرار گرفته است، یک گروه خاص از فلسطینیها مقابل اسرائیل معرفی نشود. کمااینکه تا کنون هم اینگونه بوده که شاهد تظاهراتهای مردمی در غزه با سنگ و نه سلاحهای پیشرفته بودهایم که این استراتژی، درست است. حماس باید مراقب باشد تا در جریان انتفاضه حملاتی علیه اسرائیل صورت نگیرد که بتوان از آنها این برداشت را کرد که تحولات جدید، صرفاً دعوای دوباره حماس با اسرائیل است و نه یک انتفاضه مردمی. حفظ ماهیت مردمی مبارزه فلسطین با اسرائیل بسیار مهم است. الآن هم حماس و گردانهای قسام منتظر هستند تا انتفاضه مردمی در دل فلسطین و سرزمینهای اشغالی پیش برود.
سؤال:: نقش گروهها و سازمانهای بینالمللی حامی فلسطین در این انتفاضه چه میتواند باشد و چه بوده است؟ همینطور واکنش و نقش رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی چه بوده است؟
هر دو بخش سؤال شما را میتوان با هم جواب داد. متأسفانه همه جا در دنیا از جمله در خود ایران، توجهات به مسائل دیگر بینالمللی معطوف شده است. اگر واکنش کشورهای مختلف در قبال انتفاضه را دنبال کنید متوجه میشوید که صرفاً تظاهراتهای محدودی در کشورهایی مانند اردن و الجزایر و برخی کشورهای عربی دیگر اتفاق افتاد، اما در کشورهای تأثیرگذار منطقه مانند مصر هیچ اتفاقی نیفتاد. از این طرف عربستان موضع بسیار بدی نسبت به انتفاضه گرفت. تعبیری از وزیر خارجه عربستان منتشر شد مبنی بر اینکه اولویت ما سوریه و یمن است، نه فلسطین. شبکههای اجتماعی حتی تصویری از شبکه العربیه را منتشر کردند که از انتفاضه و عملیاتهای استشهادی فلسطینیها با عنوان "تجاوز" نام برده بود.
تنها چیزی که در این چند وقت شاهد آن بودیم، تظاهراتهایی بود که در برخی شهرهای آمریکایی و کشورهای اروپایی، در انگلیس، ایرلند و همینطور در مالزی اتفاق افتاد. حجم بالای عملیاتهای روزهای اخیر که به طور متوسط شاهد شهادت دو نفر در هر روز بودیم و چالش امنیتی که رژیم صهیونیستی الآن با آن مواجه شده است، میطلبید که واکنش بسیار بزرگی در جهان اسلام شکل بگیرد.
به طور خاص درباره ایران، متأسفانه نه در فضای اجتماعی و نه در فضای رسمی، شاهد هیچ واکنش مطلوبی نبودیم. جمعه گذشته (24 مهر) در کشورهای مختلف جهان اسلام، جمعه حمایت از انتفاضه فلسطین نامگذاری شد، اما در ایران عملاً شاهد هیچ اتفاقی نبودیم. مواضع رسمی هم به هیچ وجه آنگونه که باید، نیست. نهادها و مسؤولان دولتی موضع و سیاست محکمی در قبال انتفاضه اتخاذ نکردند، آن هم انتفاضهای که در طول 60، 70 سال مسئله فلسطین، تنها سه بار شاهد آن بودیم و آخرین بار بیش از 10 سال پیش اتفاق افتاده و خاموش شده است. در مقابل، رژیمی است که در بحرانهای منطقه مانند سوریه، روز به روز به امنیت خودش اضافه کرده است. با این حال، نسبت به انتفاضه جدید این همه سرد برخورد میشود.
متأسفانه هیچ
واکنش جدیای در فضای دانشجویی ما رخ نداده است. چند روز پیش نیروهای صهیونیستی وارد
یکی از دانشگاههای فلسطینی شدند و درهای دانشگاه را بستند و شروع کردن در به ضرب
و جرح دانشجویان. متأسفانه دانشجوهای ما حتی اطلاع هم ندارند که چنین اتفاقاتی
دارد میافتد. من نمیدانم دلیل این چیست؟ آیا سایر مسائل داخلی و بینالمللی باعث
شده مسئله فلسطین در کشور فراموش شود یا نه؟ تأکیدات مقام معظم رهبری کاملاً واضح
است. ایشان معتقدند که مسئله اول جهان اسلام مسئله فلسطین و دشمن اصلی ما اسرائیل است.
اینها چیزهایی نیست که ما بخواهیم از یاد ببریم. کاری که به ذهن ما رسید انجام بدهیم این بود که کانالی را در تلگرام با نام https://telegram.me/ThirdIntifada راه اندازی بکنیم تا علاقه مندان بتوانند بیشتر در جریان اتفاقات مربوط به انتفاضه سوم قرار بگیرند.
این روزها، روزهای محرم است که با نام قیام حسینی عجین شده است. ما باید شمر امروزمان را بشناسیم. در و دیوار این کشور باید با انتفاضه سوم تکان میخورد. متأسفانه فضای رسانهای کشور هم هیچ توجهی به این مسئله نکرد. فقط در برخی خبرهای دست دوم اشاره شد به اینکه چنین اتفاقی در فلسطین رخ داده است. خیلی باید جدیتر به این مسئله پرداخته میشد. اگر چنین اتفاقی میافتد، دستکم قوت قلبی برای انتفاضه بود. من خودم سال 2010 به نوار غزه رفته بودم. دوستان به من میگفتند که اگر اتفاقی در خارج از مرزهای فلسطین بیفتد و اخبارش با کمک رسانهها به گوش ما برسد، قطعاً تأثیرگذار است. متأسفانه شرایط منطقهای و داخلی که الآن داریم، اولویتهای ما را مختل و منحرف کرده است. مسئولین رسانهای و دولتی باید بدانند که مسئله اول ما، هنوز هم مسئله فلسطین و دشمن اصلی ما رژیم اشغالگر قدس است. هیچ فرصتی هم طلاییتر از فرصت کنونی نیست که حمایت خودمان را از مردم مظلوم فلسطین نشان بدهیم.