تا بوده مردم در ماههای محرم، صفر و رمضان سعی میکنند خوراک بدن انسان را در نذورات خود تامین کنند اما امسال دیدیم گروهی تلاش کردند در کنار خوراک بدن، خوراک روح انسانها را نیز فراهم کنند.
اعضا گروه فرهنگی «کاشت» امسال در دو منطقه «حصیر آباد» و «کوی نفت» اهواز با تلاشهای مستمر سعی کردند غرفه ای برای اهدای کتاب به صورت نذری در نظر بگیرند.
همچون آجیلی رنگارنگ، کتاب هایی متنوع با موضوعات مختلف روی میز، منظم چیده شده بودند و هر کس می توانست به انتخاب خودش هر تعداد کتاب دوست داشته باشد را بردارد.
کوچه گردیِ کاشت
فهیمه صیادی، دختری که همیشه دغدغه ایدههای جدید را در سر دارد با تلاش دیگر دوستانش تاکنون برنامههای جذابی در زمینه علاقمند کردن مردم به مطالعه را انجام داده است.
او که از اعضای هیئت موسسه انجمن کاشت است می گوید که روز اول برنامه نذر کتاب را در منطقه کوی نفت برگزار کردیم و بعد از انتشار فراخوان حدود ۵۰۰ کتاب از طرف مردم به ما اهدا شد تا در نذر کتاب از آنها استفاده کنیم.
این فعال فرهنگی ضمن ابراز امیدواری برای فعالیتهای آینده گفت که گروه کاشت نیز به میزان دو میلیون تومان کتاب برای نذری تهیه کرد. بعد از دو روز ادامه برنامه را در منطقه حصرآباد انجام دادیم و برای روزهای آینده نیز برنامه های دیگری را از جمله کوچه گردی، اهدا کتاب به خوابگاه ها و تجهیز یک مدرسه به کتابخانه را در نظر داریم.
کتاب و همنشینی فرهنگها
موسسه کاشت، فعالانی در حوزه های مختلفی دارد. یکی متخصص اجرای برنامه ها است و دیگری تحلیلگر، یکی رایزن خبره و آن یکی هماهنگ کننده منظم و دقیق. این گروه طی یک سال توانست اهواز را به عنوان اولین پایتخت کتاب ایران معرفی کند. هر چند که در این مسیر، بسیاری ارگان و سازمان ها پای وعده های ناتمام آمدند و بعدها شانه خالی کردند اما کاشت با پشتوانه فعالان جوانش همچنان با ایده های جدید به سوی هدفش پیش می رود.
رضا فریدونی، مدیر عامل تشکل مردم نهاد کاشت، از دیگر فعالان این مجموعه است که همواره در کنش هایش هیچگاه توجه به فرهنگ و تکثر قومی را فراموش نمی کند نیز می گوید کتاب زمینه همزیستی مسالمت آمیز قومیت ها در جغرافیای استان را ترویج می دهد.
رضا بعد از چند شب موفقیت آمیز برای اجرای ایده نذر کتاب پیروزمندانه افزود که کتاب خوانی جزء آموزه های دینی و ملی ما است و نذر کتاب در استان باعث افزایش سرانه مطالعه و گامی موثر در چارچوب تحقق این هدف است.
وی یادآور شد: در کوی نفت ۳۰۰ کتاب و در منطقه حصیرآباد ۲۰۰ کدام هدیه دادیم که به نظر استقبال خوبی بود.
فریدونی همچنین افزود: پس از برنامه شب اول و انعکاس رسانهای آن در شبکههای محلی و ملی، اتفاق عجیب و دور از انتظاری افتاد، از سرتاسر ایران پیامهای همبستگی و رضایت از اجرای چنین برنامهای دریافت کردیم. تمامی اقشار و آحاد جامعه از این ابتکار ابراز خشنودی و رضایت داشتند. خبر حتی تا دلِ دورترین نقاط روستایی نفوذ کرده بود و این موضوع اراده دوستان و همکاران ما را در سمن «کاشت» برای پیگیری و ادامه مصرانه پروژه نذر کتاب» را دوچندان کرد.
ندا یکی از علاقهمندان به کتاب که در شبهای نذر کتاب برای گرفتن نذری به این غرفه آمده بود درباره اهمیت مطالعه میگوید: چه کسی فکرش را میکرد آلمانی که موسیقیدانی مثل باخ و فیلسوفی مثل کانت داشت موجود شرور و خطرناکی مثل هیتلر بیرون بدهد که در مدت چند سال ملتش را به بدبختی و جنایت بکشاند؟ برای همین باید بترسیم و هوشیار باشیم و هنگام ضرورت آژیر خطر را بکشیم. به نظرم افزایش زمینه مطالعه میتواند جلوی تولد افراد شرور را بگیرد.
در کنار نذر کتاب، نذر ویزیت رایگان نیز توسط یک پزشک در روز عاشورا اجرا شد. این پزشک نخواست نامی از وی ذکر شود. در گوشهای از یک شبیهخوانی نسبتاً کوچک و محلی در یکی از مناطق اهواز به دکتری برمیخورید که روی تخت سنگ نشسته و سرگرم ویزیت بود. آنچنان از دستاورد خود خوشحال بود که در میان امواج صدای مراسم و دود اسفند و شلوغی بهسختی متوجه حضور کسی میشود.
بیآنکه از کسی سخنی شنیده باشد میگوید: چه روز پر خیر و برکتی. وقتی از او درباره هدف از این کارش میپرسید با حالتی از خویش راضی به یکی از دستهای خود که نیمی از سطح میز را میپوشاند خیره میشود. لبخندی میزند و با نخوت از سویی تا میخورد و جسورانه پاسخ میدهد: کمک کردن برای من جنونآمیز است.
همین پاسخش بهترین جواب بود و بهسادگی پیام را رساند. در کنار این نذرهای جدید و ماندگار گروهی دیگر در شهر شوش و بندرامام و خرمشهر نذر کردند زبالههای ریخته شده در سطح خیابان را هر شب جمع آمری کنند. همچنین همزمان با نظافت خیابان، شهروندان را دعوت به رعایت نظافت میکنند.
حسن ناصر چهره سرشناس این شهر در زمینه محیطزیست با ذوق فراوان برای نهضت سبز شوش خیمهای برپا کرده و در کنار دوستانش شعارهایی درباره رعایت نظافت را هر شب در دست میگیرد و مردم را دعوت به رعایت محیطزیست میکند.
ناصر هر شب پس از دعوت از مردم برای حفظ نظافت، در پایان اجرای مراسم دستههای عزاداری و وقتی خیابانهای شهر به سکوت و خواب میروند، شروع به جمعکردن زبالهها میکند.
وی میگوید: امسال پیروز شدیم. ما به هدف خود رسیدیم. سه سال سعی کردیم که این فرهنگ میان مردم درونی شود و امشب حتی یک زباله در محوطه خیمه ما بر زمین نیفتاد و مردم همگی نظافت را رعایت کردند.
هر دو میکارند، اندیشه و نهال
نذر کتاب، ویزیت رایگان و سیار، کاشت نهال و جمعکردن زباله و در نهایت روشن کردن شمع در کنار کارونِ آرام برای شام غریبان توسط جوانانی ایده پردازی و پرورش داده شد که کمتر حمایتی از آنها میشود. رضا، فهیمه، حسن و... هر کدام با ایدههای خود سعی دارند بذر افزایش آگاهی در جامعه را بکارند، یکی با اهدا کتاب و دیگری با اهدا نهال. میکارند تا نسلهای بعد زیر سایه پرمهر این درختان بنشینند و بخوانند.