موج و گستره خیزش جوانان قدس و نابلس و الخلیل و دیگر شهرهای کرانه غربی، راهبرد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسراییل در مدیریت منازعه فلسطینی ـ صهیونیستی را به شکست سوق داده است. قیام سلاح سرد در قبال ارتش تا بن دندان مسلح و مجهز، سیاست تسلیم و سازش حکومت خودگردان ابومازن را در قبال سیاست صهیونیستها در ابعاد توسعه شهرک سازی، یهودی سازی و همکاری امنیتی، فاش و مردود قلمداد کرد.
عملیات مسلحانه جوانان فلسطینی با سلاح سرد و ساده معادله موازنه قدرت و قواعد بازی در فلسطین اشغالی را برهم زد و سستی افسانه های پایه گذار ایدئولوژیک راستگرایی صهیونیستی را با دو شاخه سکولار و مذهبی آن،برملا کرد و نازایی سیاست جریانهای ایدئولوگ صهیونیسم را مبنی بر قرار دادن قدس "اورشلیم" با دو شقه غربی و شرقی آن به عنوان "پایتخت مقدس" دولت اشغالگر اسرائیل، به عنوان یک حقیقت، تبیین نموده است.
روزنامه صهیونیستی"معاریو" در نظرخواهی خود که نتائج آن در مورخ 16 اکتبر2015 منتشر کرده، اعلام داشت که در حدود 70% از یهودیان فلسطین اشغالی، طرفدار عقب نشینی این رژیم از محلات فلسطینی در قدس شریف هستند ،بخشی از نظر دهندگان از جریان راست و راست افراطی بوده اند. نخبگان صهیونیستی در پرتو رخدادهای اخیر به این باور رسیده که سیاست غلط جریان راستگرا به رهبری لیکود و نخست وزیری نتانیاهو باعث پایه ریزی واقعی دولت فلسطینی در سرزمین اشغالی شده واین وضعیت ارکان ایجاد دولت یهودی اسرائیل را متزلزل نموده و معادله تضمین امنیت اسرائیل و تداوم سیطره بر سرزمینهای اشغالی را مختل نموده و به سمت امتیاز دهی و عقب نشینی به سود فلسطینیان در حال شکل گیری است.
از جمله پایه های ایدئولوژیکی راست صهیونیستی :
1ـ قدس شریف پایتخت یکپارچه و ابدی اسرائیل است
2ـ ادامه سیاست اشغالگری و ندادن هیچ امتیازی به فلسطینیان
3ـ حمایت از سیاست توسعه شهرک سازی در مناطق اشغالی فلسطین 1967و جولان سوریه
4ـ تاکید بر سیاست یهودی سازی هویت قدس شریف و بقیه فلسطین اشغالی
قیام جوانان فلسطینی که به نسل دوران سازش مابعد توافق اوسلو مرتبطند ولی در بعد تشکیلاتی به هیچکدام از گروه ها و سازمانهای سیاسی و مسلح فلسطینی وابسته نیست، معضلات بنیادینی برای تئوریسین ها و استراتژیست های صهیونیستی به وجود آورده و چالشهای گوناگونی پیش روی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی و نهادهای سیاسی و نظامی این رژیم پدید آورده است.
سردرگمی صهیونیستها در تعامل با این پدیده امنیتی نوظهور در فلسطین اشغالی نشانگر عدم شناخت روح جهادی و مبارزاتی انسان فلسطینی است که به خاک کشورش دلبسته و برای احقاق حقوقش در زیستن در میهنش در مبارزه است. عملیات جهادی و خودجوش بیانگر شکست راهبرد اعمال زور و کشتن روح مقاومت نزد انسان فلسطینی است.
جوان فلسطینی بخوبی و از ضمیر آگاهش درک نموده که مقاومت و مبارزه تنها راه رسیدن به خواسته ها و حقوق است و 22 سال روند مذاکره و سازش با رژیم صهیونیستی نتیجه نداشته و تنها میوههای تلخ به بار آورده است.
قیام قدس و جوانان کرانه باختری، خیزش برای آزادی و سرزمین اشغالی است. تلاشهای دولت خودگران فلسطینی به ریاست ابومازن برای مهار و منحرف کردن این قیام با تحرکات غرب و اعراب سازشکار، هماهنگ میباشد و در راستای یاری رساندن به رژیم صهیونیستی است.
تجربه جنگ 51 روزه ارتش ددمنش صهیونیستی علیه غزه مقاوم در ژوئیه 2014این حقایق را روشن کرده است:
1ـ تکیه بر اراده و قدرت خود: سازمان ملل و محافلی همچون اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب هیچوقت به سود ملت مظلوم فلسطین عمل نکرده ولذا برای آزادی فلسطین تنها باید بر وحدت واتحاد و روح جهادی و مبارزه تکیه کرد
2ـ دوری از سازشکاران: دولت خودگردان فلسطینی که زائیده روند سازش با صهیونیستها در اوسلو میباشد نمی تواند مدافع آرمانهای جوانان به پاخواسته قدس و کرانه غربی باشد.
3ـ پیروزی در گرو اتحاد و وحدت تفنگها و عقیده است:گروه های مقاومت و مبارز فلسطینی برای نشان دادن اصالت انقلابیگری و مبارزاتی خود در راه آزادی قدس و فلسطین باید برای کمک رسانی به جوانان انقلابی و مجاهد در ابعاد مختلف بشتابند.