نشریه کارگزارانی صدا سعی کرده است به این سؤال
افکار عمومی پاسخ دهد.
در همین زمینه دبیر گروه خبر این نشریه اصلاحطلب مینویسد: « هفته پیش تندیسی از محمدجواد ظریف ساخته و به دست او پردهبرداری شد. آن تندیس و سردیس اگرچه حکایت از قدرشناسی از زحمات ظریف در پرونده هستهای بود اما در درون دو معنا داشت. اول آن که مأموریت ظریف را تمام شده تلقی میکرد و معنای دوم میگفت او مهمترین گزینه جایگزینی حسن روحانی است.»
نویسنده این مطلب میافزاید: «سردیسی که هفته پیش از آن رونمایی شد. نشان داد که محمدجواد ظریف در این دو سال آنچنان پروازی داشته است که عدهای او را از هماکنون جانشین روحانی در سال 1400 میخوانند. اگرچه هنوز راه تا آن زمان بسیار است و آینده را نمیتوان به همین سادگی پیشگویی کرد.»
چنین زمزمههایی از سوی جریانهای اصلاحطلب بعضاً شنیده میشود. اصلاحطلبان سعی دارند که ظریف را بهعنوان یک مدیر خوب معرفی کنند و در این زمینه نیز گاها با ذوق و عجله مانند ماجرای رونمایی از سردیس عمل میکنند.
کسانی چون مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز که روزگاری وزیر بهداشت دولت اصلاحات نیز بوده است بر این مسئله صحه گذاشتهاند. وی در این رابطه میگوید:«با توجه به اینکه ظریف در روند سیاسی کشور تأثیر بزرگی داشته قابلیت رئیسجمهور شدن را دارد.»[1]
البته ظریف ویژگی دارد که برخی از رؤسای جمهور پیشین مانند محمود احمدینژاد، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی نیز تمایلاتی برای ایجاد ارتباط با آمریکا داشتند و برخی چون محمود احمدینژاد نیز در روزهای آخر ریاستجمهوری سعی داشتند که این موضوع را به کارنامه کاری خود اضافه کنند.[2]
البته ظریف در رفتارهای انتخاباتی و موضوع برد و باخت احزاب در مجلس و ریاست جمهوری ید طولایی دارد، وی در سفر سال گذشته به نیویورک و در پاسخ به سؤال انتخاباتی هاله اسفندیاری جوابی م یهد که نشان دهنده توجه ظریف و دولت یازدهم به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است.
سؤال: هاله اسفندیاری مدیر بخش
خاورمیانه موسسه تحقیقاتی وودرو ویلسون از ظریف پرسید: لطفا درباره تاثیر گفتگوها
بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید. البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما
نیست.
ظریف در پاسخ میگوید: " بی تردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کرده ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بی نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا شانزده ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ بدهند.
وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته ای با جامعه بین المللی در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ توافق هایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپا رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت (احمدی نژاد) دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. (خنده حضار)
بااینوجود این سؤال مهم ایجاد میشود که آیا قهرمان سازی از ظریف در رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب و همچنین رونمایی از تندیس وی یک کار تبلیغاتی انتخاباتی است و در درجه اولیتر آیا افعال دیپلماتیک ظریف نیز در همین راستا انجام پذیرفته است. دست دادن با رئیسجمهور آمریکا در صحن سازمان ملل و همچنین پیادهروی ظریف با جان کری همتای آمریکاییاش ازجمله موارد و خطوط قرمز سیاسی و دیپلماتیک فیمابین ایران و آمریکا بوده که ظریف آنها را بهراحتی رد کرده است. با این شرایط آیا با توجه به زمزمههای به وجود آمده ظریف نیز عملکرد خود بهویژه در مقابل مقامات آمریکایی را بر این پایه و اساس هدایت کرده است؟
به هر جهت اصلاحطلبان خود مدعی هستند که
ساختن سردیس و رونمایی از آن تنها وسیلهای برای قدردانی از آقای وزیر نیست بلکه پروژهای برای
جانشینسازی برای روحانی آنهم حدود 6 سال قبل از برگزاری انتخابات سال 1400 است. درواقع دولتیها از کاندیدای آینده خود رونمایی کردند، کاندیدایی که افعال ساختارشکنانه زیادی هم در برابر آمریکا دارد.