کد خبر 487115
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۹

وزير بهداشت چشم‌پزشک که ايامي و براي چند ماه سلامت مردم در دستش بود و براي احقاق حق بيماران تلاش مي‌کرد، خودش مورد يک اخاذي قرار گرفت و در کمتر از چند دقيقه پول حداقل 6 تا 7 ويزيت تخصصي از کفش پريد.

به گزارش مشرق، محمد حسن طريقت منفرد که زماني و در دولت دهم به مدت چند ماه وزير بهداشت بود طي دعوتي براي حضور در خبرگزاري تسنيم در صبح روز 5 آبان قرار گذاشته بود؛ که در نهايت با تاخيري جزئي به سر قرار رسيد ولي در بدو حضورش پرده از نوعي اخاذي در خيابان هاي تهران برداشت که باعث اين تاخيرش نيز شده بود.

طريقت منفرد که معروف به مرد بيمه‌ها است زيرا سالها در حوزه متعدد بيمه اي در ايران و دنيا کار کرده است و به قول خودش از بيمه وزارت نفت به عنوان پولدارترين نهاد دولتي کشور تا بيمه کميته امداد تجربه کسب کرده است، درباره اخاذي و به گفته خويش تيغي که در روز صبح سه‌شنبه 5 آبان مواجه شد توضيح مي‌دهد: صبح براساس قراري که بايد در خبرگزاري حضور مي‌يافتم سعي داشتم زودتر بياييم که حادثه اي براي يکي از اعضاي خانواده‌ام رخ داد؛ بنابراين پس از رفع و رجوع آن رخداد، سريع به قصد به خبرگزاري آمدم که در حوالي قلهک در خيابان شريعتي با يک اخاذي مواجه شدم که بعد از تيغ زده شدن متوجه شدم چه کلاهي سرم رفته است.

وزير سابق بهداشت ادامه مي‌دهد: در حين رانندگي بودم که فردي از جلوي خودروام عبور کرد ولي يهو يک چرخش کرد و با دستش به آيينه بغل خودرو زد و آئينه هم کمي به سمت شيشه برگشت، بنابراين با توجه به اينکه از اين برخوردهاي جزئي در ترافيک‌هاي تهران زياد رخ مي‌دهد به راه خودم ادامه دادم تا اينکه پس از عبور از چند چهار راه خودروي به کنارم آمد و فرد راننده بهم گفت: «آقا شما که زدي به آن عابر چرا نگه نداشتي ببيني چه اتفاقي براش رخ داده» که متعاقباً بنده هم همان توضيح اينکه از اين برخوردهاي ساده در خيابان‌هاي تهران اجتناب ناپذير است را ارائه کردم.

در همين حين به يک باره همان فرد عابر به همراه دو نفر ديگر با خودوريي به بنده نزديک شدند و از بنده خواستند که پيگير ضربه اي که دست فرد عابر با آئينه خودروام بود شوم که در همين حين يکي از افرادشان داخل خودروام شد، بنابراين با مواجه شدن با اين صحنه و با توجه به حادثه صبح زود براي يکي از اعضاي خانواده و همچنين عجله داشتن براي رسيدن به خبرگزاري، به آنها گفتم که بياييد تا فرد مصدوم را به بيمارستان ببرم؛ حتي دست فرد به اصطلاح مصدوم را هم معاينه کردم که به محض دست زدن، عنوان کرد که درد دارد؛ بنابراين پيشنهاد دادم که به بيمارستان محل فعاليتم برويم ولي بهانه آوردند که طرح ترافيک ندارند.

بنابراين به آنها گفتم شما برويد و هر کجا مايل هستيد هزينه درماني کنيد و بنده نيز هزينه‌ها را متقبل مي‌شوم، که آنها يک بيمارستاني را پيشنهاد کردند که نزديک به محل حضورمان نبود؛ در نهايت و پس از کش و قوس فراوان و با توجه به عجله اي که داشتم، آنها از خودروام بيرون رفتند ولي عنوان کردند که حداقل پول عکسبرداري را به آنها بدهم و با توجه به اينکه دقيق نمي‌دانستم مبلغ آن چقدر مي‌شود عنوان کردم هزينه‌اش هر چقدر شود بنده برايتان واريز مي‌کنم ولي آنها مصر بودند که پول را نقدي دريافت کنند.

در نهايت دست به جيب کردم و يک تراول 50 هزار توماني به آنان دادم ولي از بخت روزگار وقتي دست به جيب کرده بودم چند تراول 50 هزار توماني درآمده بود و آنها نيز اين مبالغ را ديده بودند، بار ديگر اصرار کردند که پول بيشتري به آنها بدهم، در نهايت سه تراول 50 هزار تومان به همراه چند عدد 10 هزار توماني که به گمان در حدود 170 تا 180 هزار تومان شد به آنها دادم و آنها نيز رفتند.

طريقت منفرد در ادامه عنوان کرد: وقتي اين افراد رفتند به رفتار آنان از نوع برخوردشان با آئينه خودروام تا رسيدنش به بنده، و وارد شدن در داخل خودرو و در نهايت روش پول گرفتن‌شان متوجه شدم که در دام يک اخاذي افتادم و با توجه به پزشک بودنم و تجربه اي که از سن و سالم مي‌گذشت، به جان مردم ديگر که احتمالاً گرفتار اين دام و اخاذي شوند غُصه خوردم. البته شنيده بودم که برخي‌ها به همين بهانه‌ها خود را در محلات مُرفّه و جلوي خودروي افراد مي‌اندازند و چون آنها نيز عجله دارند با پرداخت مبلغي رضايت‌شان را کسب مي‌کنند ولي هيچ وقت فکر نمي‌کردم خودم مورد چنين اخاذي قرار گيرم.

وزير سابق بهداشت در نهايت با ارتباطي که با پليس تهران بزرگ گرفت اين ماجراي اخاذي را اعلام کرد که نکته جالب نيز اين بود که فرد پشت خط تلفن نيز چنين اخاذي‌هاي را تاييد و قول پيگيري و پاکسازي منطقه اي که اين حادثه رخ داده است را به طريقت منفرد اعلام کرد.
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    هه.اینا که عادیه عاقا. با یه چاقو میان کنار ماشین مدل بالاها به رانندش میگن 500 بده تا خط خطی نکنیم ماشینتو.این جریانات از چند سال پیش مد شده نمیدونم حالا چرا تو خبرا میگن.
  • جانباز شیمیایی ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    همین اتفاق سال 93 برای بنده اتفاق افتاد که من شماره ماشین را هم به اگاهی دادم ولی موفق نشدم.
  • مهدی ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    آقای دکتر شما چرا؟ این حکایت برای من که پزشک نیستم چند هفته پیش اتفاق افتاد .به هیچ وجه زیر بار پرداخت هزینه نرفتم و ازمدعی وهمراهانش خواستم برای معاینه حاضرم شمارا به نزدیکترین بیمارستان برای معاینه ببرم که ناگهان همگی غیبشان زد.
  • محمد جواد موسوی ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    مشابه این اتفاق در مشهد برای من افتاد ولی با این تفاوت که دو نفر موتور سوار دنبال من آمدند وقتی با اعتراض به من گفتند که چرا زدی و رفتی من بدون اینکه از ماشین پیاده شم گفتم باشه من قبول دارم ولی بیایید پاسگاه نیروی انتظامی که به محض این درخواست با برداشتن شماره ماشین من فرار کردند چنان از اسم پاسگاه وحشت کردند که یکی از آنها با صدای بلند گفت اینو ولش کن دردسره بزن بریم و رفتند .
  • محمد جواد موسوی ۱۷:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    مشابه این اتفاق در مشهد برای من افتاد ولی با این تفاوت که دو نفر موتور سوار دنبال من آمدند وقتی با اعتراض به من گفتند که چرا زدی و رفتی من بدون اینکه از ماشین پیاده شم گفتم باشه من قبول دارم ولی بیایید پاسگاه نیروی انتظامی که به محض این درخواست با برداشتن شماره ماشین من فرار کردند چنان از اسم پاسگاه وحشت کردند که یکی از آنها با صدای بلند گفت اینو ولش کن دردسره بزن بریم و رفتند .
  • محمد جواد موسوی ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
    0 0
    مشابه این اتفاق در مشهد برای من افتاد ولی با این تفاوت که دو نفر موتور سوار دنبال من آمدند وقتی با اعتراض به من گفتند که چرا زدی و رفتی من بدون اینکه از ماشین پیاده شم گفتم باشه من قبول دارم ولی بیایید پاسگاه نیروی انتظامی که به محض این درخواست با برداشتن شماره ماشین من فرار کردند چنان از اسم پاسگاه وحشت کردند که یکی از آنها با صدای بلند گفت اینو ولش کن دردسره بزن بریم و رفتند .
  • ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۶
    0 0
    مشابه این اتفاق در مشهد برای من افتاد ولی با این تفاوت که دو نفر موتور سوار دنبال من آمدند وقتی با اعتراض به من گفتند که چرا زدی و رفتی من بدون اینکه از ماشین پیاده شم گفتم باشه من قبول دارم ولی بیایید پاسگاه نیروی انتظامی که به محض این درخواست با برداشتن شماره ماشین من فرار کردند چنان از اسم پاسگاه وحشت کردند که یکی از آنها با صدای بلند گفت اینو ولش کن دردسره بزن بریم و رفتند .

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس