وی ادامه داد: در کتاب جدید که با نام «صوفی گل» منتشر میشود، داستان زندگی زندانبانم در زندانهای حزب کومله را روایت خواهم کرد. من با راوی کتاب 30 سال دوست بودم و رفتوآمد خانوادگی داشتم، اما نمیدانستم که او زندانبان من است. تا اینکه روزی او این مسئله را مطرح کرد و گفت که از طرح این موضوع همیشه واهمه داشته است و میترسیده که دوستیمان به نوعی تحتالشعاع این مسئله قرار بگیرد.
گلزار راغب یادآور شد: راوی کتاب در سالهای ابتدایی انقلاب عضو یکی از گروههای ضد انقلاب بود و در همان زندانی که من به همراه دوستانم نگهداری در بند بودم، حضور داشت. او حتی گفته بود که شاهد شهادت برادرم هم بوده است. من در این مدت تلاش کردم تا او را راضی به بیان خاطراتش کنم، چرا که به نظرم بیان خاطراتی از کردستان در آن سالهای پرالتهاب آن هم از زبان کسی که در جبهه مقابل حضور داشته است، باید جالب باشد. امیدوارم که بتوانم در این کتاب خاطرات را به صراحت بیان کنم.
این نویسنده ادامه داد: یکی از ترسهایی که مانع از بیان خاطرات راوی کتاب «صوفی گل» میشد، افشای نام او بود. راوی ترس از افشای نام خود داشت که در این صورت گمان میکرد که وجه اجتماعیاش تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ از این رو او را متقاعد کردم که خاطراتش را با نام مستعار ثبت کنم و باری او نام «صوفی گل» که شخصیتی فکاهی در ادبیات کردیست، انتخاب کردم.
گلزار راغب در پاسخ به این پرسش که آیا استفاده از نام مستعار به نوعی سندیت تاریخ شفاهی را زیر سؤال نمیبرد، گفت: این مسئله کمک میکند که امنیت راوی حفظ شود. اینها مسائل جدیدیست که خود را نشان میدهد. ما قرار نیست که پایبند به مسائل گذشته باشیم.
نویسنده کتاب «عصرهای کریسکان» در پایان با بیان اینکه این اثر را هم انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب میکند، تأکید کرد: این کتاب میتواند بیانکننده ظرفیتهای نیروهای خودی در نظر دشمن باشد. اینکه دشمن در آن سالها از چه ضعفهایی علیه ما استفاده کرد. علاوه بر این، داستان راوی من، میتواند درس عبرتی باشد برای نسل جوان انقلاب.