در این دور از گفتوگوها ابوذر ابراهیمی به عنوان رئیس هیأت ایرانی و اندیشمندانی متشکل از حجتالاسلام محمود محمدی عراقی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عماد افروغ استاد جامعه شناسی و حجت الاسلام محسن الویری عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) حضور داشتند.
از اندیشمندان مسیحی شرکت کننده در این دور از گفتوگوها هم میتوان به پروفسور آپینه، رئیس دانشگاه فرایبورگ و چارلز موررود، مسئول گفتگوی ادیان کنفرانس اسقفان سوئیس، دکتر اروین تانر تیزیانی دبیر کل کنفرانس شورای اسقفان سوئیس و آلاین دی رامی عضو کنفرانس اسقفان و اسقف لوزان اشاره کرد.
خانم آپینه، رئیس دانشگاه فرایبورگ در افتتاحیه این نشست ضمن ابراز خرسندی از میزبانی این دور از گفتگوها و اشاره به همکاری دانشگاه در زمینه گفتگوی دینی گفت: ما در دانشگاه مرکزی را به نام «مرکز اسلام و جامعه» راه اندازی کردهایم تا تمرکز بر گفتگوی ادیان داشته باشد و گفتگوی دینی با مسلمانان را دنبال نماید.
وی افزود: مطالعات تطبیقی در حوزه ادیان در دانشکده الهیات انجام و امروز دانشگاه ما از اصلیترین دانشگاههای سوئیس است که در دانشگاه الهیات کاتولیکی تدریس میشود. دغدغه اصلی ما در دانشکده الهیات شناساندن خدا و آموزش دکترین مسیحیت است.
در ادامه ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با ارائه مقاله «نقش دین در جامعه و عوامل بازدارنده» گفت: سعی دارم از منظر دیگاه قرآن کریم این موضوع را بررسی کنم.
وی ادامه داد: همه ادیان بر ایمان و عمل صالح در کنار هم تأکید کردهاند، در قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان نیز ترکیب ایمان و عمل صالح برای 70 مرتبه در کنارهم ذکر شده است. در اغلب این آیات به مؤمنانی که عمل صالح انجام میدهند، وعدههای نیک داده شدهاست. ریشه واژه "ایمان" و مشتقات آن 723 مرتبه و مشتقات واژه «عمل» نیز 313 مرتبه در قرآن ذکر شده است. این نشان میدهد که دین اسلام بر مؤمن بودن و عمل صالح بسیار تأکید دارد. در منطق قرآن کریم، فقط ترکیبی از مؤمن بودن و انجام عمل صالح است که انسان را به خداوند نزدیک میکند و سبب تکامل او میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: روشن است که منظور از ایمان، صِرف معرفت نیست، چرا که معرفت هم با ایمان می سازد، هم با بیایمانی و اساساٌ ملازمهای بین معرفت داشتن و باور داشتن وجود ندارد. اما در مقابل، باید گفت که برای داشتن ایمان وجود نوع و مرتبهای از معرفت ضروری است، زیرا ایمان به چیزی که بدان معرفتی نداریم معقول نیست. تصدیق یا همه ایمان است یا رکنِ رکین آن ایمان، و تصدیق بدون معرفت معنایی ندارد.
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: ایمان مسبوق به اراده و اختیار انسان است و تا انتخابگری درکار نباشد، ایمان شکل نمیگیرد و معنا نمییابد. بنابراین مؤمن کسی است که آگاهانه حقیقتی را که شناخته و پسندیده برمیگزیند و بدان باورمند و ملتزم میشود.
در نتیجه، میتوان گفت که ایمان ترکیبی است از معرفت و التزام قلبی، و مکمل آن و گواه جدی و صادقانه بودن آن پایبندی عملی است، هر چند که بنابه تعالیم اسلامی ما باید به همان اظهار زبانی بسنده کنیم و حق نداریم درون افراد را بکاویم تا بفهمیم که ایمان آنها واقعی است یا خیر، اما ثواب و مراتب بهشت و رضوان الهی که از بهشت والاتر است، در گرو ترکیبی از ایمان و عمل صالح است. به همین دلیل مؤمن گنهکار را نمیتوان کافر به حساب آورد، زیرا مؤمن گنهکار ایمان دارد اما پایبندی عملی ندارد. اما کافر باطنی و واقعی، از اساس باوری به خدا ندارد.
ابراهیمیترکمان اضافه کرد: از سوی دیگر باید دانست که ایمان و عمل صالح تاثیر متقابل بر یکدیگر دارند، به این معنی که هر چه ایمان قویتر باشد اعمال صالح بیشتری از فرد مؤمن سَر میزند و عمل صالح نیز در افزایش ایمان فرد تأثیر دارد.
وی گفت: هدف اصلی از توصیه به ایمان و عمل صالح، تربیت یافتن انسان صالح است. به عبارت دیگر، هدف از ایمان به خداوند و انجام کارهای نیک آن است که انسانهای صالح پدید آیند و از آنجا که جامعه متشکل از انسانها است، در نهایت جامعهای صالح تشکیل شود. اما سؤال اصلی این است که چرا امروز در جوامع بشری و حتی جوامع به ظاهر دینی چنین وضعیتی وجود ندارد و چرا با اینکه امروزه دینداران از ابزارهای بیشتر و دقیقتری برای تبلیغ دین برخوردار شدهاند، اما همچنان آن دسته از مشکلات جوامع بشری که میتوانست با پایبندی به دین برطرف شود هنوز پابرجاست؟
ابراهیمی ترکمان تاکید کرد: در منطق قرآن کریم غفلت از باطن دین به عنوان علت عدم توجه به و پایبندی به دین و در نتیجه عدم ارتکاب اعمال صالح ذکر شده است. انسان در دنیا از همه چیز غفلت میکند جز خودش که همواره نسبت به خودش دائمالذکر است و به هر میزان که از یاد خود بکاهد و دوام ذکر را متوجه خداوند سازد، رفتارهای صالح از او سر خواهد زد. متأسفانه یکی از عوامل دینزدایی از جوامع همین است که انسانها دین را تا مرحله انجام تشریفات تنزل دادهاند و از باطن دین که همان تهذیب نفس و اخلاق و نیت پاک است، غفلت صورت گرفته است.
وی افزود: از سوی دیگر انسانها به جای شدن و بودن، ترجیح میدهند که داشته باشند و متأسفانه توجه به داشتن، انسانها را از طی مسیر منتهی به بودن بازداشته است.
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: فضیلتهای انسانی به جای آنکه در درون قلب انسانها جای بگیرند بر زبانها مینشینند و با آنکه شیوهها و ابزارهای تبلیغی بسیار متنوع و گسترده شده است اما آثار عملی مثبت در افراد و جوامع کمتر بروز یافته است؛ بنابر این انسان باید از طریق انجام شعائر و مناسک به عمق معنوی، اخلاقی و انسانی ظواهر و مظاهر دینی راه یابد.
وی با انتقاد از این که انسان در عصر کنونی از هویت حقیقی خود فاصله گرفته است، افزود: به نظر می رسد بشر امروز در یک نوع جهل نوینی به سر میبرد؛ جهل مدرن! منظورم از جهل، جهل در برابر علم نیست. بلکه جهل در برابر عقل است. درست است که علم توانسته است انسانها را به زندگی راحتتری سوق دهد و سرعت را به زندگی انسان هدیه کند اما تکنولوژی در عین حال، او را از خودش دور کرده است و رفته رفته کیان خانواده را نیز به گسستگی سوق خواهد داد. گاه در یک خانواده و زیر یک سقف، انسانها بسیار از هم دور هستند و زبان مشترک ندارند و به همین دلیل دوری از خود شکل میگیرد و انسان رفته رفته از خود دور شده و در هویت خود شک میکند.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: گرچه دوران بت پرستی گذشته است و بیشتر انسانها به خدا پرستی روی آوردهاند، اما باید به این نکته توجه کرد که در دوران جاهلیت هر کسی یک بت را میپرستید اما امروزه انسانها بتهای مختلفی را میپرستند، بیآنکه ظاهر مخصوصی داشته باشد و نام بت را بر خود گرفته باشد! اگر در گذشته، کسانی خدایان ساختگی از سنگ و چوب را پرستش میکردند اما اکنون از سنگ و چوب، برای خود خدا نمیسازند. بلکه خدایان موهوم ساخته خود را میپرستند. به همین دلیل میتوان گفت دوران چند خدایی نوین پدید آمده است که راه انسان را از توحید و یکتاپرستی منحرف کرده است و خدایانی را که خود برای خود ساختهاند ، پرستش میکنند.
وی افزود: برخی از انسانها حتی تمایلات نفسانی خود را به عنوان خدا تلقی کرده و از آن تبعیت میکنند. این تبعیت تا جایی پیش رفته است که حتی از میان بردن همنوع را نیز به پای عمل به تکلیف دینی مینویسند. قاتل و مقتول هر دو نام خدا را بر زبان جاری میکنند. این نشان میدهد که باور به خدایان به جای خدای واحد پدید آمده است و همین امر جوامع را به سمتی سوق میدهد که این شکاف بیشتر شود و اگر امروز رهبران ادیان به توحید باز نگردند و جوامع را به سمت یکتاپرستی هدایت نکنند؛ در آینده فجایع بیشتری رخ خواهد داد، زیرا انسانی که از خود دور شده و گرفتار جهل مدرن است، به یقین با سرعت بیشتری با تکیه بر تکنولوژیهای پیشرفته به سمت ارتکاب اعمال غیر صالح پیش خواهد رفت.
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در پایان تاکید کرد: باید به دین و آموزههای دینی بازگشت تا ایمان و عمل صالح دوباره در جهان بشریت جان بگیرد. دوران دوری از دین، بشر را به جهل بیشتر سوق خواهد داد و او را بیش از آنچه که اکنون هست از عمل صالح دور خواهد ساخت.
اسقف چارلز مورود، مسئول گفتگوی ادیان کنفرانس اسقفان سوئیس در سخنان خود گفت: چند دهه قبل گفته میشد که دین نمیتواند نقشی در جامعه ایفا کند، اما امروز میبینیم که دین میتواند نقش قابل توجهی را در جامعه ایفا کند و این مسئله بسیار مهم است. اگر نقش دین را در جامعه خشونتبار میبینیم، این مسئله در سوئیس مطرح است که چرا نقش خشونتآمیز از دین در جامعه دیده میشود، پاسخ این است که ما باید همدیگر را بهتر بشناسیم و درباره هم آگاهانه صحبت کنیم.
در واقع یکدیگر را آنگونهای بشناسیم تا زمانی که سخن از ما میشود، با اطمینان و صحیح یکدیگر را قضاوت کنیم. وظیفه ما شناخت مستقیم یکدیگر است. تا به واسطه این شناخت به آنچه میخواهیم برسیم. ما میتوانیم به واسطه گفتگوی دینی یکدیگر را بشناسیم و گفتگویی را که ما آغاز کردیم فرصت مهمی برای ما خواهد بود تا یکدیگر را بهتر بشناسیم.
در دور دیگری از گفتوگوها حجت الاسلام محمود محمدی عراقی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: یکی از پرسشهای اساسی در حوزه رابطه دین و جامعه که در قرون جدید ذهن اندیشمندان و پژوهشگران علوم اجتماعی را به خود مشغول کرده چگونگی نقش دین در ابعاد گوناگون مدیریت جامعه بخصوص در حوزههای سیاست، اقتصاد و حقوق با توجه به دموکراسی و حق حاکیت مردم است.پاسخگویی به این پرسش در گرو مسئله بنیادی تری است که به جایگاه دین در جامعه و انتظار ما از دین برمیگردد.
همچنین محسن الویری؛ عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)) یادآور شد: تاریخ یکی از چشمههای معرفت و انباشت تجربههای بشری است و تاریخ اجتماعی دین نیز میتواند آگاهیهایی سودمند درباره کارکردهای دین در اختیار ما بگذارد. یعنی اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که دین با توجه به نظامهای سیاسی و حقوقی عصر ما چه نقشی میتواند ایفا کند. بخشی از پاسخ این پرسش را باید از لابلای بررسی تجربه تاریخی حضور دین در جامعه و نقش آفرینی آن در قالب و از طریق نظامهای سیاسی و حقوقی به دست آوریم.
تردیدی نیست که در این زمینه، تجربه تاریخی پیامبرانی که موفق به تشکیل حکومت شدهاند جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا افزون بر وجه تاریخی بشری، جنبة الگویی الهی و قدسی هم دارد. این نوشتار بر آن است تا یکی از تجربههای پیامبر اعظم ص را برای بهرهگیری از دین در ایجاد یک نظام حقوقی جدید با پیامدهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن مورد بررسی قرار دهد. این تجربه که در تاریخ اسلام به نام پیمان مواخات شناخته میشود مربوط به سال اول هجری است که طی آن پیامبر بین مهاجران مکه و ساکنان مدینه که از دو قبیله متفاوت بودند پیمان برادری منعقد کرد و بدین سان زمینههای نژادی، تاریخی، اقتصادی و روانی اختلاف بین این دو گروه را به همدلی و تعاون تبدیل ساخت.
بررسی آیات قرآن و سخنان پیامبر نشاندهندة این است که مفهوم برادری یک مفهوم عمیقا دینی است. واکاوی تجربه موفق پیمان مواخات که نمونهای از تجلی حقوقی مفهوم دینی برادری است، نشان میدهد که امروزه نیز میتوان از مفاهیم دینی نظیر اخلاقمحوری، مهربانی، تعاون و نوعدوستی نه تنها برای معن یبخشی و بالندگی درونی نظامهای سیاسی و حقوقی موجود بهره برد، بلکه میتوان انواع سازمانهای کوچک و بزرگ محلی، ملی و منطقهای و حتی جهانی بر اساس و بنیاد مفاهیم دینی تشکیل داد و از این طریق بر نظامهای حقوقی و سیاسی موجود اثر گذاشت و یا نظامهایی نو ایجاد کرد.
عماد افروغ، استاد جامعه شناس در ابتدای صحبتهای خود گفت: بدون فهمی درست و واقعی از شرایط تاریخی دورهای که وارد آن شدهایم، دورهای که در فضای آکادمیک و به طور خاص از سوی نحله شناخت شناختی جا افتاده و ماده گرایانه رئالیسم انتقادی و بنیانگذار آن روی بسکار و مرتبطان این جریان به «چرخش معنوی» معروف شده است، نمیتوان به درک شایستهای از واقعیات تعامل دین و جامعه و انتظارات جدید از دین در این تعامل نایل آمد.
در تقابل و مواجهه با فیلسوف نهلیست معاصر، نیچه، باید گفت، اگر خدا در فضای علمی – آکادمیک و نه لزوماً در فضای عمومی – اجتماعی مرده بود، هر چند فضای اخیر از فضای آکادمیک هم بیتأثیر نبود، خدا هم اکنون زنده شده است. اگر روزی فضای غالب در فعالیتهای علمی و دانشگاهی در اختیار کفری بود که ایمان به خدا باید خود را اثبات میکرد، امروز اگر نگوییم برعکس شده است، مساوی شده است. همان قدر که از معتقدان به خدا انتظار داریم تا ایمان به خدا را ثابت کنند و به بحث بگذارند، از ملحدان توقع داریم تا الحاد و بیایمانی خود را اثبات کنند.
گفتنی است، کنفرانس اسقفهای سوئیس نهادی وابسته به کلیسای کاتولیک است و بخشی به نام «گروهکاری اسلام» دارد که مسئولیت تماس با جوامع اسلامی در سراسر جهان را به عهده دارد. در حال حاضر اسقف مارکوس بوسل؛ رئیس کنفرانس اسقفان سوئیس و آقای دکتر اروین تانر تیزانی؛ دبیرکل کنفرانس اسقفان سوئیس میباشد.