به گزارش مشرق، قصه پرغصه ورود مظاهر فناوری به ایران معاصر برای کاربران آن یا به عبارت دقیقتر ایرانیان داستان غریبی نیست. از همان سالهای ابتدایی مشروطه که در تاریخ پرافتخارمان به عنوان دوران معاصر میشناسیم همواره نگاهی توطئهآمیز به غرب و شرق وجود داشته و با وجود این رویکرد در تلاش برای بهبود مناسبات خود با آنها بودهایم.
همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. شاهد مثال آوردن برای این کشاکشها خود میتواند ویکیپدیای اختصاصی بشود؛ شاید مثلا ویکی توطئه! تا پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی و حتی در سالهای ابتدایی پس از آن به واسطه جنگ تحمیلی، دغدغه سرزمینی و صرفا استعماری در اذهان ایرانیان شکل گرفته و تثبیت شده است. دغدغهای شرافتمندانه که گاه با تغییر نقشه و برنامههای دشمنان و خودباختگیهای داخلی در نمونههایی چون ترکمنچای و گلستان نمود بیرونی مییابند.
آیا در حدود ۳ دهه پس از آخرین تجربه عملیاتی اقدامات دشمنان برای نفوذ، در بر همان پاشنه میچرخد؟ آیا دشمنان و طمعورزان عالم همچنان از راهبردهای سختی مانند نیروی مستقیم نظامی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند؟ بدونشک آمادگی نیروهای نظامی و دفاعی یک ضرورت غیرقابل انکار است اما همه پاسخ نیست.
جمهوری اسلامی ایران با قاعده نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر عرصه بسیار پیچیدهای را برای نفوذ و آسیبرسانی بیگانگان فراهم آورده است که در سالهای اولیه تشکیل خود توانست به خوبی آنها را مدیریت و دفع کند. اما حقیقتی که باوجود تاکیدات بر آمادگیهای همه جانبه، مغفول مانده است آمادگیهای فرهنگی است.
در روزهای گذشته در حالیکه کشور در کشاکش برجام هسته ای، انتخابات مجلس شورای اسلامی و افزایش حساسیتها در جنگ سوریه است، دغدغه شماره یک بخش عمدهای از جمعیت جوان، متفکر و پرانرژی جامعه به فیلترینگ یا عدم فیلترینگ شبکه پیامرسان تلگرام معطوف میشود. شبکه پیام رسانی که با مهندسی بجا و به موقع اتفاقات، خود را در صدر اخبار قرار میدهد. گویی بود یا نبود تلگرام برای ایرانیان این روزها از هر مساله دیگری مهمتر است.
عرصه فرهنگی در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی همواره با هجمههای فراوانی مواجه بوده است که عدم برنامهریزی بلندمدت و نگاه کارشناسانه به آن موجب تضعیف تدریجی آن شده است. ضعفی که نمود بیرونی آن در عدم بازتولید مفاهیم جهانی در قالب فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه جوان ایرانی را با چالشهای فراوانی از جمله بحران هویت، فردگرایی، بیتوجهی و عدم حساسیت نسبت به پیرامون خود دچار کرده است. حال آنکه فیلتر شدن یا نشدن تلگرام نه تنها اثری بر این مساله ندارد که صرفا کاتالیزوری برای مهاجرت فناورانه از محیطی به محیط دیگر با چالشها و فرصتهای جدید را پدید میآورد. جلوگیری از نفوذ تنها با انسداد و گرفتن میسر نخواهد بود چرا که نفوذگران ایستا نیستند. با اتخاذ سیاستهای تولید محور به ویژه در حوزه صنایع فرهنگی میتوانیم به معنای واقعی کلمه اجازه نفوذ ندهیم.
همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. شاهد مثال آوردن برای این کشاکشها خود میتواند ویکیپدیای اختصاصی بشود؛ شاید مثلا ویکی توطئه! تا پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی و حتی در سالهای ابتدایی پس از آن به واسطه جنگ تحمیلی، دغدغه سرزمینی و صرفا استعماری در اذهان ایرانیان شکل گرفته و تثبیت شده است. دغدغهای شرافتمندانه که گاه با تغییر نقشه و برنامههای دشمنان و خودباختگیهای داخلی در نمونههایی چون ترکمنچای و گلستان نمود بیرونی مییابند.
آیا در حدود ۳ دهه پس از آخرین تجربه عملیاتی اقدامات دشمنان برای نفوذ، در بر همان پاشنه میچرخد؟ آیا دشمنان و طمعورزان عالم همچنان از راهبردهای سختی مانند نیروی مستقیم نظامی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند؟ بدونشک آمادگی نیروهای نظامی و دفاعی یک ضرورت غیرقابل انکار است اما همه پاسخ نیست.
جمهوری اسلامی ایران با قاعده نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر عرصه بسیار پیچیدهای را برای نفوذ و آسیبرسانی بیگانگان فراهم آورده است که در سالهای اولیه تشکیل خود توانست به خوبی آنها را مدیریت و دفع کند. اما حقیقتی که باوجود تاکیدات بر آمادگیهای همه جانبه، مغفول مانده است آمادگیهای فرهنگی است.
در روزهای گذشته در حالیکه کشور در کشاکش برجام هسته ای، انتخابات مجلس شورای اسلامی و افزایش حساسیتها در جنگ سوریه است، دغدغه شماره یک بخش عمدهای از جمعیت جوان، متفکر و پرانرژی جامعه به فیلترینگ یا عدم فیلترینگ شبکه پیامرسان تلگرام معطوف میشود. شبکه پیام رسانی که با مهندسی بجا و به موقع اتفاقات، خود را در صدر اخبار قرار میدهد. گویی بود یا نبود تلگرام برای ایرانیان این روزها از هر مساله دیگری مهمتر است.
عرصه فرهنگی در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی همواره با هجمههای فراوانی مواجه بوده است که عدم برنامهریزی بلندمدت و نگاه کارشناسانه به آن موجب تضعیف تدریجی آن شده است. ضعفی که نمود بیرونی آن در عدم بازتولید مفاهیم جهانی در قالب فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه جوان ایرانی را با چالشهای فراوانی از جمله بحران هویت، فردگرایی، بیتوجهی و عدم حساسیت نسبت به پیرامون خود دچار کرده است. حال آنکه فیلتر شدن یا نشدن تلگرام نه تنها اثری بر این مساله ندارد که صرفا کاتالیزوری برای مهاجرت فناورانه از محیطی به محیط دیگر با چالشها و فرصتهای جدید را پدید میآورد. جلوگیری از نفوذ تنها با انسداد و گرفتن میسر نخواهد بود چرا که نفوذگران ایستا نیستند. با اتخاذ سیاستهای تولید محور به ویژه در حوزه صنایع فرهنگی میتوانیم به معنای واقعی کلمه اجازه نفوذ ندهیم.