در همین راستا روزنامه جمهوری اسلامی تحت این تفکر که "همه چیز حول محور هاشمی میچرخد" در خبری نوشت:
«با اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی در هر چهار دوره گذشته انتخابات از ارکان فهرست انتخاباتی جوامع روحانیتی بوده است، اما بر اساس اطلاعاتی که یک منبع نزدیک به این تشکل در اختیار خبرنگار "پایش" گذاشته، برای اولین بار، در انتخابات خبرگان آینده ممکن است نام ایشان در فهرست مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نباشد. بعضی از اعضاء جامعه مدرسین تلاش میکنند نام آیتالله هاشمی رفسنجانی در فهرست این جامعه نباشد و با اینکه هنوز رأیگیری رسمی در این زمینه صورت نگرفته این افراد، رأی منفی خود درباره ایشان را تبلیغ میکنند درحالیکه آیتالله هاشمی رفسنجانی از ارکان انقلاب است و نه تنها نیازی به وجود نام خود در فهرست جامعه مدرسین ندارد بلکه این قبیل تشکلها به نام ایشان نیاز دارند.»[1]
به گفته کارشناسان این نوع محور قرار دادن هاشمی خط و طریقی است که از سوی این جریان و خود وی دنبال میشود. به تعبیر دیگر از منظر تفکر «خود مرکز پندار» هاشمی، همهچیز از او شروع میشود و همهچیز به او ختم میشود. وقتی میخواهد انقلاب و تاریخ آن را روایت کند بهگونهای ماجرا را تعریف میکند که خودش در مرکز نشسته و همه در ارتباط با او مسائل خود را حل میکنند و دیگران در حاشیه او حضور دارند. این نوع روانشناسی آثار معرفتی دارد و در حکم عینکی است که همه عالم و تحولات از پشت آن دیده میشود.[2]
در تایید این مساله همچنین سید محمد غرضی، وزیر پست، تلگراف و تلفن دولت هاشمی نیز درباره وی میگوید: «آقای هاشمی سعی می کند با کسانی که عقبه اجتماعی دارند، درگیر نشود. ولی کسانی را که دارای عقبه اجتماعی خاصی نیستند، از اطراف خود دور می کند،هاشمی ایران را مال خودش میداند و خود را محورمسائل قرار میدهد.»[3]
این اظهارات از سوی روزنامههای حامی هاشمی رفسنجانی ترویج و تبلیغ میشود که امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی نگاه ویژهای به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشتند و توصیههای اکیدی نسبت به ویژگیها و صفات اعضای این گروه ابراز کردهاند.
بهعنوان نمونه امام راحل در نامه مورخ 7/2/1368 خطاب به آیتالله مشکینی تصریح کرده بودند: «اگر آنان (فرزندان انقلابیام) جذب آقایان محترم مدرسین نشوند، در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروج اسلام آمریکاییاند.»
همچنین امام خمینی (ره) درباره نقش برجسته جامعه مدرسین در منشور روحانیت هم بر همان موضوع تأکید داشتند: «اگر روحانیون طرفدار اسلام ناب و انقلاب دیر بجنبند ابرقدرتها و نوکرانشان مسائل را به نفع خود خاتمه میدهند. جامعه مدرسین باید طلاب عزیز انقلابی و زحمتکشیده و کتکخورده و جبهه رفته را از خود بدانند. حتماً با آنان جلسه بگذارند و از طرحها و نظریات آنان استقبال نمایند و طلاب انقلابی هم مدرسین عزیز طرفدار انقلاب را محترم بشمارند و با دیده احترام به آنان بنگرند و در مقابل طیف بیعرضه و فرصتطلب و نق زن ید واحده باشند و خود را برای ایثار و شهادت در راه هدایت مردم آمادهتر کنند، حال جامعه و مردم، طالب حقیقت باشند مثل زمان ما که حقاً مردم بیشتر از آنچه که ما فکر میکنیم وفادار به روحانیت بوده و خواهند بود، یا نباشند مثل زمان معصومین- علیهمالسلام.»[4]
ایشان همچنین جامعه مدرسین را «مغز متفکر، چشم بینا و وجدان سالم و حساسی برای دستگاه اداره کننده کشور و مجموعهای امین با نیم قرن تجربه سیاسی و انقلابی» دانسته و بیان کردهاند «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم باید با حفظ همان هویت مستحکم خود بهعنوان یک خط شاخص برای فضای عمومی کشور باقی بماند.»
بههرحال به نظر میرسد گرچه هاشمی رفسنجانی یکی از همراهان و انقلابیون بنام در جریان انقلاب اسلامی است اما محدود کردن جریان انقلاب در یک نفر و نادیده گرفتن کارکرد و رسالت نهادهای انقلابی دیگر در زمانی که عیار افراد را افعال آنان بیشتر مشخص و نمایان میکند، جریان حاشیهداری است که نه تنها به رشد و تعالی انقلاب اسلامی کمک نمیکند بلکه به تفرقهافکنی و تشتت نیروهای انقلابی میانجامد که با ذات انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل که وحدت داخلی در برابر استکبار جهانی را شعار علمی خود قرار دادند منافات دارد و باید از مطرح کنندگان چنین مسائلی به جد پرسید که با این نوع رفتار چه چیزی عاید انقلاب و شخصیتهای مختلف انقلاب میشود؟
[1] http://jomhourieslami.net/paper/index.php?year=1394&month=08&day=20&category=2&#
[2] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940526000182
[3] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/477106
[4] http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13930210000411