به گزارش مشرق، علامه شرف الدین عامِلی، یکی از طلایه داران عرصه علم و فقاهت و منادی وحدت و مجاهد عرصه پیکار با فرانسویان در دوران جنگ های استقلال طلبانه لبنان است. در ادامه شرحی از زندگی این علم بزرگ شیعه را می خوانید:
تولد
سيد عبدالحسين شرف الدين در سال 1290 ق. در شهر كاظمين متولد شد. وى در دامان پر مِهر مادر پاكدامن و مهربانش «زهرا صدر» و تحت نظارت پدر عالم و روحانى اش «سيد يوسف شرف الدين» پرورش يافت. يك ساله بود كه پدرش تصميم گرفت براى گذراندن مراحل عالى تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كند. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتب خانه رفته تا قرآن را از معلمان متدين و عالم فرا گيرد.
پس از بازگشت خانواده به جبل عامِل و زمانی که هشت بهار را بیشتر نگذارنده بود در محضر پدر عالم و روحانى خود، به خواندن ادبيات عرب همت گماشت و سال ها به فراگيرى صرف، نحو، لغت، معانى، بيان، بديع، شعر، انشا، تاريخ و خط مشغول شده و با تمرين و ممارست، معلوماتش را به كمال رسانيد.
در سال 1310 ق. به همراه مادر، همسر و برادرش به عراق مهاجرت نمود و در پى توصيه پدربزرگش آية الله سيد هادى صدر به همراه خانواده اش به سامرا رفت.
علامه شرف الدين پس از گفتگو و تبادل نظر با دايى فرزانه و عالم خود آية الله سيد حسن صدر، تحصيلات فقهى و اصولى خويش را در نزد دو استاد معروف حوزه علميه سامراء، شيخ حسن كربلايى و شيخ باقر حيدر آغاز كرد.
وی هر صبح جمعه با شور و رغبت وصف ناپذيرى، پاى درس اخلاق حكيم الهى آيت الله ملا فتحعلى سلطان آبادى حضور مى يافت و دل عطشناك خود را از آن سرچمشه عشق حق سيراب مى ساخت.
پس از گذشت يك سال و در هنگامى كه مرجع تقليد شيعيان جهان آيت الله ميرزاى شيرازى بنا به دلایلی سامراء را به قصد نجف ترك كرد، شرف الدين نيز با ديگر عالمان و مدرّسان حوزه عمليه سامراء، راهى نجف، ديار عشق و قبله طالبان علم شد.
وى براى تحصيل دوره هاى عالى فقه، اصول، حديث، كلام و...، سال ها پاى درس عالمان و فقيهان بزرگ حوزه علميه نجف حاضر گشت.
اساتید
1-آقا رضا اصفهانى 2-شيخ محمد طه نجف 3-آخوند خراسانى 4-شيخ الشريعه اصفهانى 5-شيخ عبدالله مازندرانى 6-سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى 7-ميرزا حسين نورى.
بازگشت
علامه شرف الدين پس از دوازده سال تحصيل، تحقيق و مناظرات علمى و اعتقادى و در نهايت شوق و تلاش و پشتكار ويژه طلبگى به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست يافت و از سوى فقهاى طراز اول نجف، صاحب اجازات و تأييدات اجتهادى شد؛ وی در سى و دو سالگى، اجتهاد مطلق و مورد قبول همه مجتهدان بزرگ حوزه علميه نجف، كاظمين، كربلا و سامرا کسب نمود.
در تاريخ نهم ربيع الاول سال 1322 ق. همراه با خانواده اش نجف اشرف را ترك كرده و از راه دمشق رهسپار جبل عامل شد و در ميان امواج خروشان احساسات و عواطف پاك هموطنانش به وطن گام نهاد.
منادی وحدت
علامه شرف الدین نه تنها به اصلاح و سازندگى جوامع شيعى مى انديشيد، بلكه از آغاز اقدام هاى اجتماعى و دينى خود، در انديشه اصلاح و عزت بخشى به همه ممالك اسلامى و ايجاد اتحاد و برادرى در بين فرقه هاى مختلف مسلمانان بود.
وى نيم قرن با همه توان علمى و معنوى خود و با قلم، بيان و عمل صادقانه اش، در متحد ساختن امت محمد (صلّی الله علیه وآله) كوشيد و از هيچ سعى و تلاشی دريغ نورزيد.
نخستين گام بلند و سنگين وى در راه وحدت امت اسلامى، تأليف كتاب گرانقدر «الفصول المهمة فى تأليف الامة» بود كه در سال 1327 ق. در شهر صور به چاچ رسید. از اين تاريخ تا پايان عمر (1377 ق .) همواره به دنبال تحقق اين آرمان الهى خويش حركت كرد و به نتايج درخشان و ثمربخشى دست يافت.
در اواخر سال 1329 ق. براى ديدار از مصر و آشنايى با علماى دينى، دانشمندان، متفكران و نويسندگان آن ديار و مساعد كردن زمينه ايجاد اتحاد ملت اسلام، راهى آن ديار شد؛ وى دريافته بود كه بهترين نقطه حركتش دانشگاه الازهر، بزرگترين مركز علمى و دينى مسلمانان اهل سنت است.
علامه شرف الدين با مفتى بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شيخ سليم بشرى مالكى، آشنا شده و ثمرۀ اين آشنايى علمى و مذهبى، مباحثات و مكاتبات شورانگيزی بود كه مى تواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست يافتن به حقايق و وقايع تاريخ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد.
چاپ المراجعات
وی بعد از بيست و پنج سال از آن واقعه، در سال 1355 ق. مجموعه مكاتباتِ 112 نامه ایِ خود و شيخ سليم را به همراه مقدمه اى روشنگر، به صورت كتابى با نام «المراجعات» در شهر صيدا به چاپ رساند.
از ويژگي هاى كتاب، كاربرد واژه هاى نو و پرمعنا، جملات كوتاه و آهنگين، تعبيرات بديع و دلنشين و پربار كردن مطالب از اشعار و مَثل های عرب، افزون بر جنبه هاى علمى و استدلالى كتاب بود كه اين اثر را در نوع خود بى نظير ساخت.
دوران جهاد و مبارزه
وی در اواخر سال 1330 ق. پس از انجام رسالت خويش و فتح دل هاى مخالفان، از مصر عازم لبنان شد.
آن زمان مردم لبنان نيز بسان ديگر مردم سرزمين هاى اسلامى، خواستار استقلال كشورشان و رهايى از زير سلطه عثماني ها بودند.
علامه شرف الدین براى اولين بار و با تأييد حركت گروه هاى استقلال طلب، وارد ميدان مبارزات سياسى و درگيري هاى اجتماعى شد. وی در دوران جنگ هاى استقلال طلبانۀ لبنان، در كنار مردم ماند و ضمن رهبرى کردن مردم در عرصۀ دینی و سیاسی، پناهگاه مردم جبل عامل نیز بود.
فتوای جهاد علیه فرانسویان
او براى شكل دادن به قيام همگانى و هماهنگ كردن حركت هاى ضد فرانسوى در سرتاسر كشور، علما و رهبران جبل عامل را براى تشكيل يك كنگره عمومى در شهر وادى الحجير (در مرز لبنان و سوريه) فرا خواند و در ضمن سخنرانى در اين كنگره، عليه فرانسويان فتواى جهاد داد.
در پى جستجوى فرانسويان براى دستگيرى علامه شرف الدين، وى ابتدا به جبل عامل و سپس به دمشق هجرت كرده و در اجتماعات سياسى، علمى و دينىِ دمشق حضور يافت.
آتش زدن خانه علامه توسط فرانسویان
آوازه علمى و سياسى علامه، آفاق كشورهاى اسلامى را پر كرده بود و هر جا مى رفت او را در صدر مجلس می نشاندند. او علما، دانشمندان، سياستمداران، روشنفكران و مبارزان را راهنمايى مى كرد و راه درست مبارزات سياسى را به آنان نشان مى داد. فرانسويان كه به شرف الدين دست نيافتند، خانه و كتابخانه اش را آتش زده و بسيارى از آثار خطى او را سوزاندند!.
مرحوم شرف الدين بعد از مدتی به همراه خانواده خود به سوریه و سپس به فلسطين رفت و در شهر «حيفا» سكنى گزيد. چندى بعد در سال 1338 ق. با لباس مبدّل و براى دومين بار عازم مصر شد.
وى علاوه بر حضور در مساجد و محافل علمى، سياسى و ادبى هر روز با افراد و گروه هاى مختلفى ديدار و گفتگو مى كرد و اكثر سخنانش در نشريات آن روز مصر به چاپ مى رسيد.
در يكى از سخنراني هاى پُرشور خود، جملۀ پرمحتوا و عميقى گفت كه حقيقت وحدت اسلامى را بيان مى كرد.
سيد رشيد رضا، عالم و نويسنده مشهور مصرى كه در آن محفل حضور داشت، آن جمله را با خط درشتى در مجله خود «المنار» چاپ كرد و آن جمله اين بود:
«شيعه و سنى را روز نخست، سياست (و مطامع سياسى) از هم جدا كرده است و اكنون نيز بايد سياست (و مصالح سياسى اسلام و مسلمانان) آن دو را در كنار هم بنشاند و متحدشان كند».
علامه شرف الدين بعد از مدتی اقامت در مصر بر آن شد تا در نزديك ترين نقطه لبنان حضور یافته و از نزديك براى آزادى كشور و ملت خود، تلاشى شايسته انجام دهد.
علامه شرف الدين، مردانه با استيلاى بيگانگان غربى به مخالفت برخاست و تا خروج آخرين عُمّال آنان از لبنان و به رسميت شناختن استقلال اين كشور در سال 1945 م مبارزه كرد.
در دورانى كه او با سلطه فرانسه در لبنان مبارزه مى كرد، فلسطين تحت سيطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسأله فلسطين به صورتى كه بعد از سال 1948 م. مطرح شد، در نيامده بود؛ ولى زمينه آن آماده مى شد.
در آن دوران، مرحوم شرف الدين، مهاجرت يهوديان جهان به خاك فلسطين را براى آينده آن كشور خطرناك مى دانست و به همين جهت، همواره خطر يهوديان صهيونيست را براى فلسطين تذكر مى داد.
سفرهاى زيارتی
حج سال 1340 ق. از باشكوه ترين مراسم حج بود كه تاريخ به ياد دارد. حضور شرف الدين در اين كنگره عظيم جهانى مسلمانان، جلوه و صفاى ديگرى به آن داده بود؛ به تقاضاى ملك حسين، نماز جماعت به امامت يك عالم شيعه در مسجد الحرام برگزار مى شد.
پس از پايان مراسم حج، علامه شرف الدين با هموطنانش و در ميان مشايعت، احترام و اكرام دولتمردان عربستان به جبل عامل عزيمت كرد.
وی در اواخر سال 1355 ق. به عراق مسافرت نمود و براى زيارت امامان معصوم (علیهم السلام) عازم نجف، كاظمين، سامرا و كربلا شد.
سفر به ایران
علامه در واپسين روزهاى سال 1355 ق. مقارن 1315 ش. از عراق راهى ايران شد. وی از تهران به قم عزيمت كرد تا مرقد پاك حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، دخت امام موسى كاظم (علیه السلام) را زيارت كند و از نزديك با حوزه علميه، علما و فقهاى قم كه به سختى تحت فشار اختناق و استبداد رضاخانى بودند، آشنا شود.
وی پس از اين زيارت و ديدار، عازم مشهد مقدس شده و بر آستان قدسى حضرت امام رضا (علیه السلام) بوسه زد.
رحلت
علامه شرف الدین، صبح روز دوشنه 8 جمادى الثانى سال 1377 ق. مطابق با 1337ش. پس از 87 سال درخشش خيره كننده به دیار حق شتافت.
خبر درگذشت مرحوم شرف الدين در دنياى اسلام، انعكاس غم انگيزى داشت و مردم صور براى هميشه در حسرت ديدن دوباره آن چهره درخشان الهى و اميد دل ها سوختند.
سرانجام دو روز پس از وفات و تشييع چشمگير در بيروت، بغداد، كاظمين و نجف، پيكر پاكش در سمت جنوبى صحن امام على عليه السلام و مجاور آرامگاه استادش، فقيه بزرگ سيد محمد كاظم يزدى به خاك سپرده شد.
آثار
با این که آثار خطى علامه شرف الدين، در كشاكش مبارزه و هجرت، به دست فرانسويان به آتش كشسيده شد و از بين رفت. با اين حال، آثار قلمىِ بی نظيری از او به جا مانده كه از شاهكارهاى علمى، دينى، ادبى، تاريخى و پرافتخار تشيع بلكه جهان اسلام به شمار مى رود.
معرفى اجمالى آثار علامه شرف الدین:
1- الفصول المهمة، 2 - الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراء، 3 - المراجعات، 4 - النص والاجتهاد، 5 - ابوهريره، 6- المجالس الفاخره فى ماتم العترة الطاهرة، 7 - فلسفة الميثاق و الولاية، 8 - اجوبة مسائل جارالله، 9 - مسائل فقهيه، 10 - كلمة حول الروية، 11 - الى المجمع العلمى العربى بدمشق، 12 - ثبت الاثباب فى سلسلة الرواة، 13 - مؤلفوالشيعة فى صدر الاسلام، 14 - زينب الكبرى و.... .
منبع: حوزه
تولد
سيد عبدالحسين شرف الدين در سال 1290 ق. در شهر كاظمين متولد شد. وى در دامان پر مِهر مادر پاكدامن و مهربانش «زهرا صدر» و تحت نظارت پدر عالم و روحانى اش «سيد يوسف شرف الدين» پرورش يافت. يك ساله بود كه پدرش تصميم گرفت براى گذراندن مراحل عالى تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كند. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتب خانه رفته تا قرآن را از معلمان متدين و عالم فرا گيرد.
در سال 1310 ق. به همراه مادر، همسر و برادرش به عراق مهاجرت نمود و در پى توصيه پدربزرگش آية الله سيد هادى صدر به همراه خانواده اش به سامرا رفت.
علامه شرف الدين پس از گفتگو و تبادل نظر با دايى فرزانه و عالم خود آية الله سيد حسن صدر، تحصيلات فقهى و اصولى خويش را در نزد دو استاد معروف حوزه علميه سامراء، شيخ حسن كربلايى و شيخ باقر حيدر آغاز كرد.
وی هر صبح جمعه با شور و رغبت وصف ناپذيرى، پاى درس اخلاق حكيم الهى آيت الله ملا فتحعلى سلطان آبادى حضور مى يافت و دل عطشناك خود را از آن سرچمشه عشق حق سيراب مى ساخت.
پس از گذشت يك سال و در هنگامى كه مرجع تقليد شيعيان جهان آيت الله ميرزاى شيرازى بنا به دلایلی سامراء را به قصد نجف ترك كرد، شرف الدين نيز با ديگر عالمان و مدرّسان حوزه عمليه سامراء، راهى نجف، ديار عشق و قبله طالبان علم شد.
وى براى تحصيل دوره هاى عالى فقه، اصول، حديث، كلام و...، سال ها پاى درس عالمان و فقيهان بزرگ حوزه علميه نجف حاضر گشت.
اساتید
1-آقا رضا اصفهانى 2-شيخ محمد طه نجف 3-آخوند خراسانى 4-شيخ الشريعه اصفهانى 5-شيخ عبدالله مازندرانى 6-سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى 7-ميرزا حسين نورى.
بازگشت
علامه شرف الدين پس از دوازده سال تحصيل، تحقيق و مناظرات علمى و اعتقادى و در نهايت شوق و تلاش و پشتكار ويژه طلبگى به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست يافت و از سوى فقهاى طراز اول نجف، صاحب اجازات و تأييدات اجتهادى شد؛ وی در سى و دو سالگى، اجتهاد مطلق و مورد قبول همه مجتهدان بزرگ حوزه علميه نجف، كاظمين، كربلا و سامرا کسب نمود.
در تاريخ نهم ربيع الاول سال 1322 ق. همراه با خانواده اش نجف اشرف را ترك كرده و از راه دمشق رهسپار جبل عامل شد و در ميان امواج خروشان احساسات و عواطف پاك هموطنانش به وطن گام نهاد.
منادی وحدت
علامه شرف الدین نه تنها به اصلاح و سازندگى جوامع شيعى مى انديشيد، بلكه از آغاز اقدام هاى اجتماعى و دينى خود، در انديشه اصلاح و عزت بخشى به همه ممالك اسلامى و ايجاد اتحاد و برادرى در بين فرقه هاى مختلف مسلمانان بود.
وى نيم قرن با همه توان علمى و معنوى خود و با قلم، بيان و عمل صادقانه اش، در متحد ساختن امت محمد (صلّی الله علیه وآله) كوشيد و از هيچ سعى و تلاشی دريغ نورزيد.
نخستين گام بلند و سنگين وى در راه وحدت امت اسلامى، تأليف كتاب گرانقدر «الفصول المهمة فى تأليف الامة» بود كه در سال 1327 ق. در شهر صور به چاچ رسید. از اين تاريخ تا پايان عمر (1377 ق .) همواره به دنبال تحقق اين آرمان الهى خويش حركت كرد و به نتايج درخشان و ثمربخشى دست يافت.
در اواخر سال 1329 ق. براى ديدار از مصر و آشنايى با علماى دينى، دانشمندان، متفكران و نويسندگان آن ديار و مساعد كردن زمينه ايجاد اتحاد ملت اسلام، راهى آن ديار شد؛ وى دريافته بود كه بهترين نقطه حركتش دانشگاه الازهر، بزرگترين مركز علمى و دينى مسلمانان اهل سنت است.
علامه شرف الدين با مفتى بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شيخ سليم بشرى مالكى، آشنا شده و ثمرۀ اين آشنايى علمى و مذهبى، مباحثات و مكاتبات شورانگيزی بود كه مى تواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست يافتن به حقايق و وقايع تاريخ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد.
چاپ المراجعات
وی بعد از بيست و پنج سال از آن واقعه، در سال 1355 ق. مجموعه مكاتباتِ 112 نامه ایِ خود و شيخ سليم را به همراه مقدمه اى روشنگر، به صورت كتابى با نام «المراجعات» در شهر صيدا به چاپ رساند.
از ويژگي هاى كتاب، كاربرد واژه هاى نو و پرمعنا، جملات كوتاه و آهنگين، تعبيرات بديع و دلنشين و پربار كردن مطالب از اشعار و مَثل های عرب، افزون بر جنبه هاى علمى و استدلالى كتاب بود كه اين اثر را در نوع خود بى نظير ساخت.
دوران جهاد و مبارزه
وی در اواخر سال 1330 ق. پس از انجام رسالت خويش و فتح دل هاى مخالفان، از مصر عازم لبنان شد.
آن زمان مردم لبنان نيز بسان ديگر مردم سرزمين هاى اسلامى، خواستار استقلال كشورشان و رهايى از زير سلطه عثماني ها بودند.
علامه شرف الدین براى اولين بار و با تأييد حركت گروه هاى استقلال طلب، وارد ميدان مبارزات سياسى و درگيري هاى اجتماعى شد. وی در دوران جنگ هاى استقلال طلبانۀ لبنان، در كنار مردم ماند و ضمن رهبرى کردن مردم در عرصۀ دینی و سیاسی، پناهگاه مردم جبل عامل نیز بود.
او براى شكل دادن به قيام همگانى و هماهنگ كردن حركت هاى ضد فرانسوى در سرتاسر كشور، علما و رهبران جبل عامل را براى تشكيل يك كنگره عمومى در شهر وادى الحجير (در مرز لبنان و سوريه) فرا خواند و در ضمن سخنرانى در اين كنگره، عليه فرانسويان فتواى جهاد داد.
در پى جستجوى فرانسويان براى دستگيرى علامه شرف الدين، وى ابتدا به جبل عامل و سپس به دمشق هجرت كرده و در اجتماعات سياسى، علمى و دينىِ دمشق حضور يافت.
آتش زدن خانه علامه توسط فرانسویان
آوازه علمى و سياسى علامه، آفاق كشورهاى اسلامى را پر كرده بود و هر جا مى رفت او را در صدر مجلس می نشاندند. او علما، دانشمندان، سياستمداران، روشنفكران و مبارزان را راهنمايى مى كرد و راه درست مبارزات سياسى را به آنان نشان مى داد. فرانسويان كه به شرف الدين دست نيافتند، خانه و كتابخانه اش را آتش زده و بسيارى از آثار خطى او را سوزاندند!.
مرحوم شرف الدين بعد از مدتی به همراه خانواده خود به سوریه و سپس به فلسطين رفت و در شهر «حيفا» سكنى گزيد. چندى بعد در سال 1338 ق. با لباس مبدّل و براى دومين بار عازم مصر شد.
وى علاوه بر حضور در مساجد و محافل علمى، سياسى و ادبى هر روز با افراد و گروه هاى مختلفى ديدار و گفتگو مى كرد و اكثر سخنانش در نشريات آن روز مصر به چاپ مى رسيد.
در يكى از سخنراني هاى پُرشور خود، جملۀ پرمحتوا و عميقى گفت كه حقيقت وحدت اسلامى را بيان مى كرد.
سيد رشيد رضا، عالم و نويسنده مشهور مصرى كه در آن محفل حضور داشت، آن جمله را با خط درشتى در مجله خود «المنار» چاپ كرد و آن جمله اين بود:
«شيعه و سنى را روز نخست، سياست (و مطامع سياسى) از هم جدا كرده است و اكنون نيز بايد سياست (و مصالح سياسى اسلام و مسلمانان) آن دو را در كنار هم بنشاند و متحدشان كند».
علامه شرف الدين بعد از مدتی اقامت در مصر بر آن شد تا در نزديك ترين نقطه لبنان حضور یافته و از نزديك براى آزادى كشور و ملت خود، تلاشى شايسته انجام دهد.
علامه شرف الدين، مردانه با استيلاى بيگانگان غربى به مخالفت برخاست و تا خروج آخرين عُمّال آنان از لبنان و به رسميت شناختن استقلال اين كشور در سال 1945 م مبارزه كرد.
در دورانى كه او با سلطه فرانسه در لبنان مبارزه مى كرد، فلسطين تحت سيطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسأله فلسطين به صورتى كه بعد از سال 1948 م. مطرح شد، در نيامده بود؛ ولى زمينه آن آماده مى شد.
در آن دوران، مرحوم شرف الدين، مهاجرت يهوديان جهان به خاك فلسطين را براى آينده آن كشور خطرناك مى دانست و به همين جهت، همواره خطر يهوديان صهيونيست را براى فلسطين تذكر مى داد.
سفرهاى زيارتی
حج سال 1340 ق. از باشكوه ترين مراسم حج بود كه تاريخ به ياد دارد. حضور شرف الدين در اين كنگره عظيم جهانى مسلمانان، جلوه و صفاى ديگرى به آن داده بود؛ به تقاضاى ملك حسين، نماز جماعت به امامت يك عالم شيعه در مسجد الحرام برگزار مى شد.
وی در اواخر سال 1355 ق. به عراق مسافرت نمود و براى زيارت امامان معصوم (علیهم السلام) عازم نجف، كاظمين، سامرا و كربلا شد.
سفر به ایران
علامه در واپسين روزهاى سال 1355 ق. مقارن 1315 ش. از عراق راهى ايران شد. وی از تهران به قم عزيمت كرد تا مرقد پاك حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، دخت امام موسى كاظم (علیه السلام) را زيارت كند و از نزديك با حوزه علميه، علما و فقهاى قم كه به سختى تحت فشار اختناق و استبداد رضاخانى بودند، آشنا شود.
وی پس از اين زيارت و ديدار، عازم مشهد مقدس شده و بر آستان قدسى حضرت امام رضا (علیه السلام) بوسه زد.
رحلت
علامه شرف الدین، صبح روز دوشنه 8 جمادى الثانى سال 1377 ق. مطابق با 1337ش. پس از 87 سال درخشش خيره كننده به دیار حق شتافت.
خبر درگذشت مرحوم شرف الدين در دنياى اسلام، انعكاس غم انگيزى داشت و مردم صور براى هميشه در حسرت ديدن دوباره آن چهره درخشان الهى و اميد دل ها سوختند.
سرانجام دو روز پس از وفات و تشييع چشمگير در بيروت، بغداد، كاظمين و نجف، پيكر پاكش در سمت جنوبى صحن امام على عليه السلام و مجاور آرامگاه استادش، فقيه بزرگ سيد محمد كاظم يزدى به خاك سپرده شد.
آثار
با این که آثار خطى علامه شرف الدين، در كشاكش مبارزه و هجرت، به دست فرانسويان به آتش كشسيده شد و از بين رفت. با اين حال، آثار قلمىِ بی نظيری از او به جا مانده كه از شاهكارهاى علمى، دينى، ادبى، تاريخى و پرافتخار تشيع بلكه جهان اسلام به شمار مى رود.
معرفى اجمالى آثار علامه شرف الدین:
1- الفصول المهمة، 2 - الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراء، 3 - المراجعات، 4 - النص والاجتهاد، 5 - ابوهريره، 6- المجالس الفاخره فى ماتم العترة الطاهرة، 7 - فلسفة الميثاق و الولاية، 8 - اجوبة مسائل جارالله، 9 - مسائل فقهيه، 10 - كلمة حول الروية، 11 - الى المجمع العلمى العربى بدمشق، 12 - ثبت الاثباب فى سلسلة الرواة، 13 - مؤلفوالشيعة فى صدر الاسلام، 14 - زينب الكبرى و.... .
منبع: حوزه