به گزارش مشرق، بر اساس نتایج آمارگیری نیروی کار سال 1393 از سوی مرکز آمار ایران، بیکاری لیسانسهها بیشتر از بیکاری سایر مقاطع بوده که بخش اعظمی از بیکاران این مقطع را زنان به خود اختصاص داده است.
همچنین نتایج این بررسی نشان میدهد بیش از 110 هزار نفر با مدرک دکترا در کشور بیکارند که البته در این مقطع، بیکاری مردان بر زنان پیشی گرفته است.
نرخ دو رقمی بیکاری از یک سو و بیکاری جوانان، زنان و دانش آموختگان از سوی دیگر حکایت از اوضاع ناخوش بازار کار ایران دارد که در صورت عدم چارهاندیشی و سیاستگذاری مناسب در حوزه اشتغال، بازار کار را در آینده نزدیک با مشکل مواجه خواهد کرد.
تحلیلگران بازار کار بر این باورند که عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار کار، دلیل اصلی بیکاری جوانان است و تقاضای شغلی زیاد در مقابل رشتههای تحصیلی متنوع، فرصتهای شغلی در بازار کار را محدود کرده است.
ابوالفضل فتح اللهی - نایب رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران کشور - بیش از 75 درصد بیکاران را از قشر تحصیلکرده میداند که امیدی به یافتن شغل مناسب ندارند.
او میگوید: بخش عمدهای از فارغ التحصیلان دانشگاهی که از آنها با عنوان کارجو نام برده میشود به دلیل عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار کار نمیتوانند شغل مناسب خود را پیدا کنند.
به اعتقاد فتح اللهی زمانی که تحریمها به طور کامل برداشته شود و بازار کار تحرک لازم را به دست آورد میتوان به شاغل شدن کارجویان امیدوار بود اما در حال حاضر اتفاق مهمی در بازار کار و سرمایه رخ نداده که موجبات اشتغال نیروهای کار را فراهم و بازار کار را از رکود خارج کند.
فارغ التحصیلان آینده شغلی روشنی ندارند
در حال حاضر یکی از علل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، عدم تناسب و هماهنگی میان رشتههای تحصیلی دانشجویان با نیازهای بازار کار است.
کارشناسان میگویند افراد به امید آینده شغلی بهتر پس از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشگاهها میشوند و چند سال از عمر خود را صرف آموختن علم در مراکز آموزش عالی میکنند تا پس از علم آموزی، فرصتهای شغلی مناسبی پیش روی آنها قرار گیرد اما به دلیل عدم ارتباط و هماهنگی در برنامهریزی دانشگاهها و نیازهای واقعی بازار کار این آرزو به یاس تبدیل میشود چرا که دانشگاهها بدون توجه به نیازهای واقعی بازار کار اقدام به جذب و پذیرش دانشجو میکنند.
بسیاری از کارجویان به بهانههای مختلفی همچون عدم تطابق رشته تحصیلی با حرفه، نبود تخصص لازم و نداشتن سابقه کار که ناشی از وضع بد بازار است، فرصت حضور در بازار کار را از دست میدهند در حالی که بخش عمدهای از فارغ التحصیلان اساسا فاقد سابقه کار هستند و برای اولین بار محیط کار را تجربه میکنند لذا با مشاهده چنین فضایی از وضعیت بازار کار سرخورده و دلزده میشوند.
به گفته کوروش پرند - معاون وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی - نرخ بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی 10 برابر کسانی است که دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم هستند.
وی میافزاید: برخی کارفرمایان و بنگاهداران، عدم مهارت و ناتوانی نیروهای جوان در تصدی مشاغل تخصصی و نیازمند تجربه را از دلایل اصلی بیکار ماندن کارجویان و فارغ التحصیل دانشگاهی میدانند و معتقدند که دانشگاهها بیش از آنکه به جوانان آموزش واقعی تصدی مشاغل مختلف را بیاموزند، تنها دغدغه صدور مدرک فارغ التحصیلی را دارند.
البته معاون وزیر کار از اجرای طرح ویژه باز توانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی برای ورود به بازار کار خبر داده و میگوید: سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور بنا بر رسالت ذاتی خود به عنوان یک نهاد ملی سیاستگذار و متولی مهارت آموزی در کشور توجه به باز توانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی و همچنین دانشجویان در حال تحصیل را بر اساس این طرح در دستور کار خود قرار داده است.
در حال حاضر بسیاری از کارفرمایان عنوان میکنند که کارجویان و دانش آموختگان به دلیل غیرمرتبط بودن رشتههای دانشگاهی با مشاغل مختلف بازار کار است که بیکار میمانند و چون در دانشگاهها تنها به مباحث تئوریک میپردازند و کمتر بر مباحثی همچون مهارت آموزی و تخصص گرایی متمرکز میشوند، علاقهای به جذب آنها ندارند.
به نظر میرسد که دانشگاهها باید بیش از پیش برنامهریزیهای خود را در جهت انطباق رشتههای تحصیلی دانشجویان با بازار کار سوق دهند تا دانشجویان پس از فراغت از تحصیل در هفت خوان یافتن شغلهای غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود گرفتار نشوند.
همچنین نتایج این بررسی نشان میدهد بیش از 110 هزار نفر با مدرک دکترا در کشور بیکارند که البته در این مقطع، بیکاری مردان بر زنان پیشی گرفته است.
نرخ دو رقمی بیکاری از یک سو و بیکاری جوانان، زنان و دانش آموختگان از سوی دیگر حکایت از اوضاع ناخوش بازار کار ایران دارد که در صورت عدم چارهاندیشی و سیاستگذاری مناسب در حوزه اشتغال، بازار کار را در آینده نزدیک با مشکل مواجه خواهد کرد.
تحلیلگران بازار کار بر این باورند که عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار کار، دلیل اصلی بیکاری جوانان است و تقاضای شغلی زیاد در مقابل رشتههای تحصیلی متنوع، فرصتهای شغلی در بازار کار را محدود کرده است.
ابوالفضل فتح اللهی - نایب رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران کشور - بیش از 75 درصد بیکاران را از قشر تحصیلکرده میداند که امیدی به یافتن شغل مناسب ندارند.
او میگوید: بخش عمدهای از فارغ التحصیلان دانشگاهی که از آنها با عنوان کارجو نام برده میشود به دلیل عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار کار نمیتوانند شغل مناسب خود را پیدا کنند.
به اعتقاد فتح اللهی زمانی که تحریمها به طور کامل برداشته شود و بازار کار تحرک لازم را به دست آورد میتوان به شاغل شدن کارجویان امیدوار بود اما در حال حاضر اتفاق مهمی در بازار کار و سرمایه رخ نداده که موجبات اشتغال نیروهای کار را فراهم و بازار کار را از رکود خارج کند.
فارغ التحصیلان آینده شغلی روشنی ندارند
در حال حاضر یکی از علل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، عدم تناسب و هماهنگی میان رشتههای تحصیلی دانشجویان با نیازهای بازار کار است.
کارشناسان میگویند افراد به امید آینده شغلی بهتر پس از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشگاهها میشوند و چند سال از عمر خود را صرف آموختن علم در مراکز آموزش عالی میکنند تا پس از علم آموزی، فرصتهای شغلی مناسبی پیش روی آنها قرار گیرد اما به دلیل عدم ارتباط و هماهنگی در برنامهریزی دانشگاهها و نیازهای واقعی بازار کار این آرزو به یاس تبدیل میشود چرا که دانشگاهها بدون توجه به نیازهای واقعی بازار کار اقدام به جذب و پذیرش دانشجو میکنند.
بسیاری از کارجویان به بهانههای مختلفی همچون عدم تطابق رشته تحصیلی با حرفه، نبود تخصص لازم و نداشتن سابقه کار که ناشی از وضع بد بازار است، فرصت حضور در بازار کار را از دست میدهند در حالی که بخش عمدهای از فارغ التحصیلان اساسا فاقد سابقه کار هستند و برای اولین بار محیط کار را تجربه میکنند لذا با مشاهده چنین فضایی از وضعیت بازار کار سرخورده و دلزده میشوند.
به گفته کوروش پرند - معاون وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی - نرخ بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی 10 برابر کسانی است که دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم هستند.
وی میافزاید: برخی کارفرمایان و بنگاهداران، عدم مهارت و ناتوانی نیروهای جوان در تصدی مشاغل تخصصی و نیازمند تجربه را از دلایل اصلی بیکار ماندن کارجویان و فارغ التحصیل دانشگاهی میدانند و معتقدند که دانشگاهها بیش از آنکه به جوانان آموزش واقعی تصدی مشاغل مختلف را بیاموزند، تنها دغدغه صدور مدرک فارغ التحصیلی را دارند.
البته معاون وزیر کار از اجرای طرح ویژه باز توانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی برای ورود به بازار کار خبر داده و میگوید: سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور بنا بر رسالت ذاتی خود به عنوان یک نهاد ملی سیاستگذار و متولی مهارت آموزی در کشور توجه به باز توانمندسازی دانش آموختگان دانشگاهی و همچنین دانشجویان در حال تحصیل را بر اساس این طرح در دستور کار خود قرار داده است.
در حال حاضر بسیاری از کارفرمایان عنوان میکنند که کارجویان و دانش آموختگان به دلیل غیرمرتبط بودن رشتههای دانشگاهی با مشاغل مختلف بازار کار است که بیکار میمانند و چون در دانشگاهها تنها به مباحث تئوریک میپردازند و کمتر بر مباحثی همچون مهارت آموزی و تخصص گرایی متمرکز میشوند، علاقهای به جذب آنها ندارند.
به نظر میرسد که دانشگاهها باید بیش از پیش برنامهریزیهای خود را در جهت انطباق رشتههای تحصیلی دانشجویان با بازار کار سوق دهند تا دانشجویان پس از فراغت از تحصیل در هفت خوان یافتن شغلهای غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود گرفتار نشوند.