گروه جنگ نرم مشرق - در گزارش اخیر اندیشکده لگاتوم انگلیس به موضوع نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی به قلم "دیوید پاتریکاراکوس" پرداخته شده و در ابتدای این گزارش به توجه و علاقه ایران به استفاده از فضای سایبر اشاره شده و در مقدمه آن آمده است: «عصر جدید، عصر ارتباطات است و رویکرد نظامهایی چون جمهوری اسلامی ایران به این امر بسیار هوشمندانه و دقیق بوده است. دولتی کردن بخشهای مختلف رسانهای و دقت نظر در کنترل رسانههای دارای پتانسیل شیطنت، نشان از هوشمندی ایران در بحث مقابله به نفوذ دارد. اظهار نظر محمد حسن نامی -وزیر ارتباطات دوره احمدی نژاد-نیز دیگر شاهد این دقتنظر است. او در آن زمان گفت که ویکیپدیا نه یک دانشنامه که پایگاه جاسوسی است چرا که در طی جنگ 33 روزه، نشانی و مشخصات بسیاری از رزمندگان حزبالله را به اسراییل (رژیم صهیونیستی) داد. شاید این وبسایتها در ظاهر در خدمت مردم باشند اما در واقع پایگاه جمعآوری اطلاعات برای سازمانهای جاسوسی هستند. یا جایی دیگر علی میراحمدی -رییس پلیس وقت سمنان- گفته بود که فیسبوک اسب تروجان مافیای صهیونیست است».
پاتریکاراکوس ادامه میدهد: «اما حکومت ایران به سرعت طریق مقابله با اسب تروجان دشمن را آموخت و راه آن را در ردگیری و مبارزه سایبری یافت. لذا برای اینکه به صف دشمن بزند و مانع از اتحاد اپوزیسیون و دشمنان خارجی گردد، قلب هدف را نشانه گرفت و چه جایی بهتر از فضای سایبری میتوانست باشد. در نتیجه، "شورای عالی سایبری" ایجاد شد».
گزارش اندیشکده لگاتوم انگلیس در رابطه با نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی
وی افزود: «تغییر در رویکرد کاملا مشهود بود. در سال 2013 اسماعیل احمدی مقدم -فرمانده وقت کل نیروی انتظامی- اعلام کرد که استفاده از شبکههای اجتماعی در صورتی که منافی با منافع ملی نباشد، مشکلی ندارد. نکته جالب اینکه احمدی مقدم موضعی صریحتر نیز گرفت و اعلام کرد که اگر فیسبوک میتواند ابزار صدور انقلاب اسلامی باشد، چرا نباید از آن استفاده کرد؟! دشمن فیسبوک را ساخت تا صدای انقلاب اسلامی را خفه کند اما حالا میتوان از همین پتانسیل علیه دشمنان استفاده کرد.»
نامه رهبر انقلاب
اندیشکده لگاتوم با اشاره به اینکه غالب مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی دارای صفحه فیسبوک و توئیتر هستند و در راس آنها رهبر ایران قرار دارد، نوشت: «رهبر ایران دارای صفحه فیسبوک است و با زیرکی تمام صدور انقلاب از همین نقطه آغاز میگردد. 21 ژانویه 2015 بود که رهبر ایران نامهای را خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشت و یکی از منابع نزدیک به وی، در گفتگو با "المانیتور" اینگونه ابراز داشت: امام خامنهای این نامه را برای جوانان غرب نوشت تا به آنها پیامی بدهد که اسلام را خود مطالعه کنند؛ این نامه به اندازه فتوایی که امام خمینی (ره) در دهه 1980 در مورد سلمان رشدی داد، اهمیت دارد. امام خامنهای در پی ایجاد ارتباط با آینده و جوانان است که همانا آیندهسازان هستند».
این اندیشکده افزود: «رهبر ایران این نامه را یک هفته پس از فاجعه "شارلی ابدو" نوشت تا بدین وسیله به غرب نشان بدهد که نه به سیاستمداران غربی که به جوانان آنها اعتماد دارد و طرف گفتگویش آنها هستند. او از جوانان غربی خواست که در پی اتفاق مربوطه در مورد اسلام به اشتباه قضاوت نکنند و خود با فکر صحیح به اسلام بنگرند. او از جوانان غربی خواست تا خود بهطور مستقیم به مطالعه منابع اسلامی بپردازند و به گفتههای سردمداران خود که روایتی دیگر از اسلام دارند، تکیه و اعتماد نکنند. این نامه، دعوت جوانان غرب به دوستی با اسلام بدون هر گونه پیشداوری بود».
رهبر ایران با هوشیاری تمام دو پایگاه فیسبوک و توئیتر که بلندگوی صوتشکن رسانهای محسوب میشوند را انتخاب کرد و با زیرکی بیشتر، قلب هدف را نشانه گرفت و مخاطب خود را "جوانان غربی" انتخاب کرد
نویسنده این گزارش ادامه داد: «من گمان میکنم که همزمانی این نامه با مذاکرات ایران و 1+5 در آن زمان، بیانگر این است که رهبر ایران میخواست چهرهای معتدل از خود به جهان بنمایاند تا اعتماد بیشتری جلب نماید. او، هنگامی که در نامه از اسلام سخن گفت با زیرکی تمام هیچ اشارهای به اسلام شیعی یا سنی نکرد. کافی است به انتخاب دو پایگاه بسیار حیاتی محیط سایبری یعنی فیسبوک و توئیتر توجه کنید؛ رهبر ایران با هوشیاری تمام این دو پایگاه که بلندگوی صوتشکن رسانهای محسوب میشوند را انتخاب کرد و با زیرکی بیشتر، قلب هدف را نشانه گرفت و مخاطب خود را "جوانان غربی" انتخاب کرد. از میان جملات مهم نامه، او یک جمله کلیدی را نوشته بود: مرا با سردمداران شما سخنی نیست چرا که آنها در راه سیاست از صداقت و حقیقت فاصله گرفتهاند. او در گام بعدی، ضربه دوم را به پیکره تلاشهای سیاستمداران غربی زد: درخواست دوم من از شما این است که خود بهطور مستقیم به سراغ شناخت اسلام بروید تا حداقل بدانید آن چیزی که شما را از آن میترسانند، در واقع چیست».
نامه رهبر ایران نشان داد که استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود غربیها بر علیه خودشان تا چه حد میتواند ظریف و هوشمندانه صورت بگیرد
نویسنده اندیشکده لگاتوم افزود: «در این فرصت بود که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با هوشمندی تمام اعلام کرد که نامه رهبری به 21 زبان زنده دنیا ترجمه شده و با این عمل هر گونه کارشکنی و خرابکاری و تحریف از سوی دشمنان را نقش بر آب کرد. تلویزیون ملی ایران هم بهطور سریع با پوشش اخبار مربوط به واکنش رسانههای غربی و نقش تاثیرگذار استفاده از دو شبکه اجتماعی غربی در گسترش پیام رهبر ایران، به مردم این کشور نشان داد که استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود غربیها علیه خودشان تا چه حد میتواند ظریف و هوشمندانه صورت بگیرد. دیری نگذشت که مردم ایران اقدام به تبلیغ و انتشار با هشتگ Letter4U# کردند و بسیاری از جوانان غربی که از نامه خبر نداشتند را به خواندن نامه دعوت به حقیقت فراخواندند. حالا دیگر بر روی تیشرتهای برخی جوانان غربی علاقهمند به دوستی با اسلام میشد تصویر هشتگ توئیتری نامه رهبر ایران را دید و حتی در حساب اینستاگرام «باراک اوباما» و کاندیداهای ریاست جمهور آمریکا همچون «هیلاری کلینتون» و «جب بوش» موج عظیمی از پیام دعوت رهبر ایران توسط جوانان مختلف غربی و اسلامی به چشم میخورد».
عملا جوانان غربی بودند که با استقبال از این نامه، رهبر ایران و کسانی چون وی را ترغیب به ارتباط مستقیمتر با خود و تبلیغ صریحانهتر کردند
در پایان گزارش اندیشکده لگاتوم آمده است: «استراتژی سایبری جمهوری اسلامی شکل بسیار هوشمندانهای ازخود نشان داد و عملا جوانان غربی بودند که با استقبال از این نامه، رهبر ایران و کسانی چون وی را ترغیب به ارتباط مستقیمتر با خود و تبلیغ صریحانهتر کردند».
یادآوری میشود که اندیشکده «لگاتوم» انگلیس با ادعای پیمودن راه دموکراسی برای کمک به نیل به
شکوفایی در افراد و جامعه، تاسیس شد. این موسسه در همکاری نزدیک با
مجلات «فارین پالیسی» و «دموکراسی لب» قرار دارد و مجموعه «آنسوی تبلیغات»
را منتشر میسازد. این موسسه در لندن مستقر است و به عنوان عضو مستقل گروه
«هلدینگ لگاتوم» فعالیت میکند.پاتریکاراکوس ادامه میدهد: «اما حکومت ایران به سرعت طریق مقابله با اسب تروجان دشمن را آموخت و راه آن را در ردگیری و مبارزه سایبری یافت. لذا برای اینکه به صف دشمن بزند و مانع از اتحاد اپوزیسیون و دشمنان خارجی گردد، قلب هدف را نشانه گرفت و چه جایی بهتر از فضای سایبری میتوانست باشد. در نتیجه، "شورای عالی سایبری" ایجاد شد».
گزارش اندیشکده لگاتوم انگلیس در رابطه با نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی
وی افزود: «تغییر در رویکرد کاملا مشهود بود. در سال 2013 اسماعیل احمدی مقدم -فرمانده وقت کل نیروی انتظامی- اعلام کرد که استفاده از شبکههای اجتماعی در صورتی که منافی با منافع ملی نباشد، مشکلی ندارد. نکته جالب اینکه احمدی مقدم موضعی صریحتر نیز گرفت و اعلام کرد که اگر فیسبوک میتواند ابزار صدور انقلاب اسلامی باشد، چرا نباید از آن استفاده کرد؟! دشمن فیسبوک را ساخت تا صدای انقلاب اسلامی را خفه کند اما حالا میتوان از همین پتانسیل علیه دشمنان استفاده کرد.»
نامه رهبر انقلاب
اندیشکده لگاتوم با اشاره به اینکه غالب مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی دارای صفحه فیسبوک و توئیتر هستند و در راس آنها رهبر ایران قرار دارد، نوشت: «رهبر ایران دارای صفحه فیسبوک است و با زیرکی تمام صدور انقلاب از همین نقطه آغاز میگردد. 21 ژانویه 2015 بود که رهبر ایران نامهای را خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشت و یکی از منابع نزدیک به وی، در گفتگو با "المانیتور" اینگونه ابراز داشت: امام خامنهای این نامه را برای جوانان غرب نوشت تا به آنها پیامی بدهد که اسلام را خود مطالعه کنند؛ این نامه به اندازه فتوایی که امام خمینی (ره) در دهه 1980 در مورد سلمان رشدی داد، اهمیت دارد. امام خامنهای در پی ایجاد ارتباط با آینده و جوانان است که همانا آیندهسازان هستند».
این اندیشکده افزود: «رهبر ایران این نامه را یک هفته پس از فاجعه "شارلی ابدو" نوشت تا بدین وسیله به غرب نشان بدهد که نه به سیاستمداران غربی که به جوانان آنها اعتماد دارد و طرف گفتگویش آنها هستند. او از جوانان غربی خواست که در پی اتفاق مربوطه در مورد اسلام به اشتباه قضاوت نکنند و خود با فکر صحیح به اسلام بنگرند. او از جوانان غربی خواست تا خود بهطور مستقیم به مطالعه منابع اسلامی بپردازند و به گفتههای سردمداران خود که روایتی دیگر از اسلام دارند، تکیه و اعتماد نکنند. این نامه، دعوت جوانان غرب به دوستی با اسلام بدون هر گونه پیشداوری بود».
رهبر ایران با هوشیاری تمام دو پایگاه فیسبوک و توئیتر که بلندگوی صوتشکن رسانهای محسوب میشوند را انتخاب کرد و با زیرکی بیشتر، قلب هدف را نشانه گرفت و مخاطب خود را "جوانان غربی" انتخاب کرد
نویسنده این گزارش ادامه داد: «من گمان میکنم که همزمانی این نامه با مذاکرات ایران و 1+5 در آن زمان، بیانگر این است که رهبر ایران میخواست چهرهای معتدل از خود به جهان بنمایاند تا اعتماد بیشتری جلب نماید. او، هنگامی که در نامه از اسلام سخن گفت با زیرکی تمام هیچ اشارهای به اسلام شیعی یا سنی نکرد. کافی است به انتخاب دو پایگاه بسیار حیاتی محیط سایبری یعنی فیسبوک و توئیتر توجه کنید؛ رهبر ایران با هوشیاری تمام این دو پایگاه که بلندگوی صوتشکن رسانهای محسوب میشوند را انتخاب کرد و با زیرکی بیشتر، قلب هدف را نشانه گرفت و مخاطب خود را "جوانان غربی" انتخاب کرد. از میان جملات مهم نامه، او یک جمله کلیدی را نوشته بود: مرا با سردمداران شما سخنی نیست چرا که آنها در راه سیاست از صداقت و حقیقت فاصله گرفتهاند. او در گام بعدی، ضربه دوم را به پیکره تلاشهای سیاستمداران غربی زد: درخواست دوم من از شما این است که خود بهطور مستقیم به سراغ شناخت اسلام بروید تا حداقل بدانید آن چیزی که شما را از آن میترسانند، در واقع چیست».
نامه رهبر ایران نشان داد که استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود غربیها بر علیه خودشان تا چه حد میتواند ظریف و هوشمندانه صورت بگیرد
نویسنده اندیشکده لگاتوم افزود: «در این فرصت بود که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با هوشمندی تمام اعلام کرد که نامه رهبری به 21 زبان زنده دنیا ترجمه شده و با این عمل هر گونه کارشکنی و خرابکاری و تحریف از سوی دشمنان را نقش بر آب کرد. تلویزیون ملی ایران هم بهطور سریع با پوشش اخبار مربوط به واکنش رسانههای غربی و نقش تاثیرگذار استفاده از دو شبکه اجتماعی غربی در گسترش پیام رهبر ایران، به مردم این کشور نشان داد که استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای موجود غربیها علیه خودشان تا چه حد میتواند ظریف و هوشمندانه صورت بگیرد. دیری نگذشت که مردم ایران اقدام به تبلیغ و انتشار با هشتگ Letter4U# کردند و بسیاری از جوانان غربی که از نامه خبر نداشتند را به خواندن نامه دعوت به حقیقت فراخواندند. حالا دیگر بر روی تیشرتهای برخی جوانان غربی علاقهمند به دوستی با اسلام میشد تصویر هشتگ توئیتری نامه رهبر ایران را دید و حتی در حساب اینستاگرام «باراک اوباما» و کاندیداهای ریاست جمهور آمریکا همچون «هیلاری کلینتون» و «جب بوش» موج عظیمی از پیام دعوت رهبر ایران توسط جوانان مختلف غربی و اسلامی به چشم میخورد».
عملا جوانان غربی بودند که با استقبال از این نامه، رهبر ایران و کسانی چون وی را ترغیب به ارتباط مستقیمتر با خود و تبلیغ صریحانهتر کردند
در پایان گزارش اندیشکده لگاتوم آمده است: «استراتژی سایبری جمهوری اسلامی شکل بسیار هوشمندانهای ازخود نشان داد و عملا جوانان غربی بودند که با استقبال از این نامه، رهبر ایران و کسانی چون وی را ترغیب به ارتباط مستقیمتر با خود و تبلیغ صریحانهتر کردند».